مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- “نشانه” تشخیص الهامات خداوند از نجواهای ذهن؛
- “قدرتِ” تسلیم شدن در برابر خدا؛
- شما چه زمانی دست از ادامه ی مقاومت بر می داری؛
- قدرت احساس خوب؛
- کدامیک را برای پیروی انتخاب کرده ای؟ “ذهن” یا “قلب”؟!
- راهکار مسائل، همواره گفته می شود اما فقط وقتی آماده شوی، جواب را می شنوی؛
- قدم اول برای آماده شدن: بپذیر ایراد از خودت بوده و بهبود آن ایراد را شروع کنی؛
- قدم دوم، تسلیم بودن در برابر هدایت های خداوند و بی چون و چرا عمل به آنها؛
منابع بیشتر:
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD769MB49 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا45MB49 دقیقه
به نام خداوند هدایت گر
سلام استاد جان ،سلام خانم شایسته عزیزمم
ویه سلام هم به دوستای همفرکانسی گلمم
بچه ها واقعا نمیدونید که شهود با ادم چه کار ها میکنه ،از وقتی که کمی این باور رو تقویت کردم رو خودم که خداوند داره مارو هدایت میکنه و در رابطه ما مسائل مختلف ازش سوال میپرسم نمیدونید خدا چقدر کمکم کرده واقعا مدام خداروشکر میکنم هدایتش دیشب من خونه خالمم بودم و ما تو اشپزخونشون در حال اشپزی بودیم ،ساعت یک شب بود،خالم یه پسر ۱۱ ساله داره،پسرشم تو پذیرایی در حال اهنگ گوش دادن بود خالم یدفه پسرشو صدا زد که بیاد اشغال هارو ببره که متوجه شد پسرش نیست ما همه جای خونه رو گشته بودیم ،رفتیم بیرون از خونشون پارکینگ رو هم نگاه کردیم، کوچه و خیابون همونجا به خودم گفتم چرا از خدا نمیپرسی بعد بلافاصله از خدا درخواست کردم و گفتم خدایا ماراو هدایت کن تا محمد پیدا کنیم .مادوباره برگشتیم خونه خالمم که خیلی حالش بد بود داشت زنگ میزد این ور و اونور و پرس جو میکرد ،همونجا یه حسی بهم گفت زیر تخت نگاه کن ،عقلم میگفت فک نمیکنم اونجا باشه چون ما قبل از اون دوبار زیر تخت نگاه کرده بودیم ،ولی به اون الهامه گوش کردم رفتم جلو تخت و دوباره یه حس بهم گفت کاملا دشک تخت بده بالا با دوتا دستم تلاش کردم و یهو دیم این پسر رفته ته ته تخت دراز کشیده جوری که ما دوسه بار نگاه انداختیم متوجه نشدیم .بچه ها این اتفاق واسه من خیلی خوشحال کننده بود چون باعث شد من بیشتر و بیشتر به شهودم اعتماد کنم .
موفق باشید.