گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • “نشانه” تشخیص الهامات خداوند از نجواهای ذهن؛
  • “قدرتِ” تسلیم شدن در برابر خدا؛
  • شما چه زمانی دست از ادامه ی مقاومت بر می داری؛
  • قدرت احساس خوب؛
  • کدامیک را برای پیروی انتخاب کرده ای؟ “ذهن” یا “قلب”؟!
  • راهکار مسائل، همواره گفته می شود اما فقط وقتی آماده شوی، جواب را می شنوی؛
  • قدم اول برای آماده شدن: بپذیر ایراد از خودت بوده و بهبود آن ایراد را شروع کنی؛
  • قدم دوم، تسلیم بودن در برابر هدایت های خداوند و بی چون و چرا عمل به آنها؛

منابع بیشتر:

دوره قانون آفرینش | بخش هفتم


برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    769MB
    49 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا
    45MB
    49 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

310 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ساناز» در این صفحه: 4
  1. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1328 روز

    به نام خدای معجزه ها

    یادگار 153

    سلام استاد عزیزم و مریم ناز

    و سلام به همه همراهان این مسیر الهی

    و خدایا هزاران بار شکرت بازم ی فایل توحیدی و‌مقدس دیگه

    ی جورایی گوش دادن این فایل خود واقعی منو شخم میزنه

    گاها غصم میگیره و گاها خوشحالم میشم

    اینکه انگاری هنوز زاویه هایی از زندگیم هستم که هنوزم ایمانی نتونسته تشکیل بده

    هنوزم با شک داره قدم برمیداره

    هنوزم پای عقلو میکشه وسط و داره چرتکه میندازه

    هنوزم ی جورایی اعتماد نکرده

    ی جورایی بدرقم داره میلنگه

    و استاد قشنگم

    وقتی حتی راه و روش اعتماد رو هم تشریح میکنی

    دیگه جانی در من نمیمونه

    دوباره ی عالمه نجوای شیطانی که دختر تو دنبال چی هستی تو این وادی؟؟

    هدایت میخوای؟

    ایده میخوای؟

    پس بسترش کو؟

    ی عالمه افکار پوچ و داغون

    ی عالمه ذهن مغشوش و پر تلاطم

    ی عالمه من چیکار کنم من چیکار کنم

    ی عالمه ترس دلهره نگرانی اضطراب

    اونوقت پی چی میگردی تو؟؟

    واقعا کیف میکنم انگاری استاد فقط منو مخاطب قرار داده و داره میگه ببین این راه این مسیر این کلید این چراغ

    تو فقط ی کاری کن

    فقط حال خوب

    احساس خوب

    فقط حس خوب

    فقط قلبو بنداز وسط

    فقط ی ذره رست بده به مغزت به قلبت بزار بشینه حرفای خدا

    بزار شرایط استیبل بشه

    ی کم‌جارو خالی کن

    ی ذره نفس عمیق بکش و فرصت بده

    و من چقدر سر حال میام وقتی چشمامو میبندم و رها میشم

    انگاری تو ی جنگ بدی قرار گرفتم

    جنگ بین ذهن و قلب

    بین حس خوب و نجوا

    و اما من تک تک اتفاقات قبل رو میارم وسط و میکوبم تو دهن این ذهن

    میگم اینا که دیگه برای خودم بوده

    الان چی داری بگی؟

    کجا منو خدا رها کرده؟

    کجا سر بزنگاه نرسیده؟

    کجا چشماشو رو من بسته؟

    و قشنگ پله به پله میام جلو

    رشد میکنم

    ی برگ‌ سبز جوانه زده

    شایدم دوتا

    انگاری سومی هم داره جوانه میزنه

    و من تو مسیر رشدم

    اره

    دارم حس خوب میسازم

    ی عالمه الگو دارم و باید از بیس درست ساخته بشه

    و اگه تو هجوم این دغدغه ها

    این سایت نبود خدایا منو کجا بودم؟؟

    خدایا هزاران بار شکرت

    خدایا رهایم نکن که عجیب میخوامت این روزا

    خدایا تو خودت با شیطان بجنگ و بزار من حال کنم

    خدایا هزاران بار شکرت

    و خدایا صد هزار مرتبه شکرت

    و شکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای:
  2. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1328 روز

    به نام خدای معجزه ها

    سلام دوست عزیزم

    ممنون از شما که وقت گذاشتی کامنت منو خوندین

    و ممنونم که برام کامنت نوشتین

    خیلی خوشحالم که حرفای من به قلبتون نشسته

    و باعث افتخاره که بتونم حتی با ی کلام امیدی در قلب یکی زنده کنم

    و خیلی ازتون ممنونم که بهم یاداوری کردین که باید عمل گرا باشم

    و حتی همینکه باعث شدین من برگردم و مجدد کامنت خودمو بخونم ی دنیا ازتون ممنونم

    و دیدم اره رها بودن و توکل چقدر بار از روی دوش من برمیداره

    خدایا هزاران بار شکرت

    دوست قشنگم ممنون از انگشت مهربونت که برای قلب من تایپ کرد

    خدا همیشه شریک لحظه هات

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1328 روز

    به نام خدای معجزه ها

    سلام دوست نازنینم

    صبحت بخیرو شادی

    ساعت 5:36 صبح

    نمیدانم چرا یهو منو بیدار کرد

    به محضی که چشم باز کردم گفت برو سایت

    و من تماما چشم

    دوست قشنگم ازت ممنونم که اون موقع صبح برام وقت گذاشتی نوشتی

    سپاس از انگشتای زیبات

    دختر نازنین منم گاها کامنت شمارو میخونم و اغلب همیشه تحسین میکنم و میگم ببین تازه اومده سایت حدود ی سال ولی خداروشکر چه تعهد خوبی داره و خوب پیش میره

    تقریبا من تا دو سال اول که سایت بودم همه چی بازی بازی بود

    و همیشه اینقدر اعتماد به نفستو تحسین میکنم که چه راحت میاد اینجا مینویسه

    و بهت قول میدم در این مسیر به حدی پیشرفت کنی که نتونی براش حد و مرز بزاری

    چون میبینم که عاشقانه و با عطش داری میای جلو

    و خدارو هزاران بار شکرت که کامنت من نشانه مقدسی شد برات که بری به مسیرت ادامه بدی و ایده تو اجرا کنی

    و استاد نازنین میگن هر ایده ای که بهت هدایت شد یا تهش به نتیجه دلخواه میرسی یا درس هایی ازش یادمیگیری

    استاد میگن وقتی هدایت شد چشم بسته برو جلو

    دیگه چرتکه ننداز

    دیگه با عقل فندقت بالا پایینش نکن

    من گفتم تو هم برو پیگیری

    و من شخصا هزاران بار دیدم ی هدایت که میشه بدون اینکه من بخوام چکش کنم سریع میرم مرحله اجرا

    دیدم خدارو شکر چقدر کار منو به راحتی راه میندازه

    و چقدر نتیجش هم سریع میاد

    دختر زیبای دوست داشتنی من فدای اون انگشتای نازت که زحمت میکشن این همه هنر خلق میکنن حتما جوانه رو بباف و حتما برای فروشش اقدام کن

    قطعا اون روز تو جمعه بازار دنیایی از درس و ایده بهت هدایت میشه

    و با ی جوانه خدا میدونه چه ذوق و شوقی تو قلب کودکا میاری

    و من ازت بی نهایت سپاس گذارم که الگو ی خانم تلاش گر و هنرمندی

    و من قشنگ میبینم روزی که مردم تو صف قرار میگیرن برای خرید بوم نقاشی شما

    و خدا چه ثروت هنگفتی بهت میده

    به راحتی اون روزها قابل دیدنه قشنگم

    بیا و برام بنویس از نتایج مقدسی که خدا بهت هدیه میده

    دختر زیبای سرزمینم خیلی دوستت دارم

    خدا شریک لحظه هات قشنگ ترین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    ساناز گفته:
    مدت عضویت: 1328 روز

    به نام خدای معجزه ها

    سلام دوست قشنگ و دوست داشتنی من

    امروز جمعه عصر حوالی ساعت 5

    من شدم اشپز و کدبانو واسه داداشم که براش کله پاچه بپزم

    و قاطی اشپزی من چشمای مهربون و لبخند قشنگته که رژه میره تو این خونه

    امروز تو ی عالمه درس گرفتی

    ی عالمه تجربه جمع کردی

    ی عالمه دختر ناز دیدی که اومدن سمت هنرهای تو

    تو امروز سراسر لبخند و شکرگزاری بودی

    امروز کلهم قلبتو سپرده بودی بخدا و گفتی خودت مشتری میشی من چیکاره ام

    و قشنگ اسکن میکنم قلب رئوقت که با لبخن داشتی به اطرافیانت به فروشنده ها به خریدا نگاه میکردی

    میدونم که با انگشتای نازت تک تک هنراتو کنارهم با سلیقه قشنگت چیدی و هی به دخترا چشمک زدن اون جوونه های نازت

    و جهان موظفه مسخر تلاش قلب تو بشه

    اصلا خدا موظفه بهت پاداش بده

    اصلا این جهان و عظمتش در قبال این تلاش تو کرنش میکنه بهت قول میدم

    تو هر چی داری میزاری وسط و میگی خدایا من صدمو گذاشتم حالا نوبت توست که مهرصد افرین بزنی و جعبه کادوها رو بزاری رو میز

    ایمان دارم خیلی زود پر از نعمت و موهبت میشی شک نکن

    دختر قشنگ سرزمینم

    میبوسمت که اینقدر پر تلاشی و جهان دست به سینه ایستاده تا تو فقط خوشی و لذت و ثروت درو کنی بهت قول میدم

    میبوسمت و ی خسته نباشید جانانه که امروز رفتی جمعه بازار

    هنر تو لایق بهترین نمایشگاهاست این قول رو از من داشته باش

    خدا قوت دختر قلب مهربون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: