گفتگو با دوستان 53 | تشخیص الهام از نجوا - صفحه 4

310 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    سمیه اسفندیاری گفته:
    مدت عضویت: 1873 روز

    به نام‌خدای هدایتگر و زیبای من…

    سلام‌استاد عزیزم

    استاد من توی اینستا زیاد فعال نیستم و اینستا رو برای پیج کاریم که هدایت خداوند بود و به قول شما حرکت و عمل بود نصب کردم و فقط فایلهای کاریم رو دنبال میکنم،هیچ لایوی رو شرکت نمیکنم مگر اینکه قلبم بگه،و وقتی لایو گذاشتید با شور و هیجانی همه کارهام رو کنار گذاشتم و هنزفریم رو زدم و سرا پا گوش شدم و لذت بردم و تحسینتون کردم،از این همه اگاهی و راحتی و ساده کردن قانون برای خودتون و این منطق رو در اختیار خودتون قرار دادید و ذهنی که برای من ترس و نگرانی هست برای شما راحت کردن کارهاتون شده و تحت امر شماست و فقط میگه فرمانبردارم سرورم

    چقدر پر مغز و پر محتوا بود این لایو

    چقدر احساسم خوب بود و از خودم برای همه گوش شدن این لایو تشکر کردم

    وقتی میگید احساسی که پشت هم و به مراتب و تکاملی هی بهتر میشه که اون صدای قلب هست،دیدم دقیقا خودم هستم احساسم هی داره بهتر میشه بازم فهمیدم راهم درسته چون هر روز دارم ارامتر میشم و چرخ زندگیم روانتر میشه و خدارو شکر کردم

    بعد خدارو برای هدایتم شکر کردم و بعد هزاران بار برای شما و سخنانی که آرامش رو میاره برای وجود نا آرام من و آبی گوارا میشه در دل کویر وجودم و لذت میبرم و به خودم میگم ببین این‌فایل و این لایو پاداش احساس خوب دیروزت یک ساعت قبلت و آرامشت بوداا.حالا ببین توی این راه چه اگاهی ها میاد،دوره جدید استاد که مطمئنم فوق‌العاده هست از این لایو مشخص بود چقدر کار رو میخواد و درک قانون رو میخواد راحتر کنه و قابل فهم تر و باور پذیر تر کنه خدایا شکرت

    استاد دیدن این لایو اون شب اینقدر با احساس فوق‌العاده خوابیدم و اشک ریختم نا خود آگاه که قلبم رو باز کرد فرداش اتفاقاتی افتاد که فقط سجده کردم و سرتاپا سپاسگزار خداوندم شد،اتفاقی که سالها همسرم منتظرش بود و البته من هم،افتاد به راحتی و بدون واسطه ای هلو برو تو گلو

    اول صبح بعد از لایو آمدم آگاهانه توی ستاره قطبی نوشتم امروز میخوام روزه فکر بگیرم،و احساسم رو آگاهانه خوب نگه دارم و توحیدی باشم و خودم رو دوست داشته باشم،آا یادم رفت اینو بگم ینی توی نوشتن یادم آمد(این ینی ذهنم به کمکم آمد چون دارم تمرکز میکنم روی خوبی ها و اتفاقات خوب رو یادم آورد با اینکه یادم رفته بود)

    با دیدن لایو مشترک آقای عرشیانفر رو فالو نداشتم رفتم فالوشون کردم و اول صبح لایو از استاد دیدم، فوقالعاده حالم خوب کرد و اینو بهم گفت که توی قوی و قدرتمندی و امروز توانایی کنترل ذهنت رو داری و اونو نشانه دیدم و گفتم ببین جهان داره تو رو هل میده به جلو رفتم بیرون اتفاقات عالی افتاد نشانه ها آمد و اون اتفاق فوق‌العاده برای همسرم افتاد و هی تا شب اتفاق و اتفاق های عالی که هی داشتن احساسم رو عالی میکردن و من هم آگاهانه هی پر و بال میدادم بهشون و از خودم و خدای خودم تشکر میکردم و میگفتم ببین ماندن یه ذره در احساس خوب چه میکنه اینا همه بر اساس قانون هست و قانون داره عمل میکنه به قول شما استاد خداوند همیشه هست این ما هستیم که نیستیم، که پیامبران خدارو انتخاب کردن نه خدا اون هارو…چقدر اگاهی بزرگی و خالصی هست واقعا به ما اینارو کی گفته تا حالا واقعا،هیچکس

    و این حرفها متفاوته و داره باور میسازه

    و بعد موقع خواب یه صدای واضحی بهم گفت ببین سمیه چقدر قدرتمندی ببین خدا این توانایی کنترل ذهن رو در تو دیده که تورو هدایت کرده به این مسیر تو توانایی و قدرتمند باور کن،خودتو باور کن و احساس کردم که یه پله به اندازه مدار خودم و لولی که درش هستم بالاتر رفتم و بازم آگاهانه خودم رو تحسین کردم و احساسم گفت دیدی راهت درسته و هی داری رشد میکنی دیدی امروز چقدر خوب روزه گرفتی حالا بازم فردا بگیر و کنترل کن

    واقعا فایلهای لایو بی نهایت عالی بودن و البته رایگان نبودن چون کسانی که ارزش شنیدنشو داشتن شنیدن و بهاش رو من به شخصه با کنترل احساسم در اون روز دادم که استاد هم همینو از من میخواد عمل و کنترل و تمرکز و تقویت باور و ایمان و چقدر از خودم راضی تر و سپاسگزار تر شدم

    از اون روز چندین و چند بار گوشش دادم و هی آرامتر شدم و چقدر خیر و برکت جاری شده از هدایا و اتفاقات و رویدادهای زندگیم میفهمم که چقدر قانون برای من داره کار میکنه و خدا داره با من حرف میزنه

    از تولد دخترم که هر سال باید کسی میشد و این جشن برپا میشد و امسال با خانواده خودم تنهایی کلی لذت بردم،این لذت با احساسم که تغییر کرده بردم و گرنه اگر سالهای قبل بود یه کمی ناراحت میشدم که چرا کسی نیست ولی امسال چقدر چقدر بهم خوش گذشت با حال و احوال جدیدم،با سمیه جدید چقدر حال کردم،چقدر لباس خوشگلم که پوشیدم برای تولد دخترم که نه مهمانی بود بهم میومد،غذای خوشمزه ای که درست کردم برای خودم و خانوادم چسبید و هی از خودم تشکر کردم چون وقتی خودم رو با پارسالم مقایسه کردم،خدای من خدای من چه تغییری،چه آرامشی واقعا جای تحسین دارم

    مهمون برام آومد با آرامش و بدون توقع از کمک کسی کارهام رو انجام دادم و جالبه به همه کارهام رسیدم کلی زمان با مهمونهام گذراندم کلی خوش گذشت و بازم خودم تحسین کردم چون کلی تغییر کردم با سمیه حتی یک ماه قبلم…

    خدایا شکرت و وظیفه من فقط تکرار باورهایت که تکرار ها داره کار خودش رو میکنه از اتفاقاتی که داره برام‌میفته میفهمم و به قول استاد خدا میدونه چه اتفاقاتی تو راهه و منتظر منه خدا میدونه چون قانون بدون تغییر خداوند این سنت الهی که هیچ تبدیلی درش نیست ثابته و کارهارو خودش انجام میده اگر من سمت خودم رو انجام بدم و بسپارم به خدا و درک این قانون چقدر تکرار تکرار تکرار میخواد روز شب تکرار و تکرار

    اعتماد و توکل و تسلیم بودن کار منه چون من محدودم و خداست بی انتها و کار من رها بودن و اعتماد و عمل بعد از این تسلیم و آرام بودن هست و عمل به الهامات عمل

    خدا خودش میدونه با هزاران راه میرسونه نعمتی که از قبل برام مهیا کرده و این من بودم که نبودم و حالا که میخوام باشم خودش میدونه چه جوری چه وقتی باید اعتماد کنم به زمانبندی خداوندم که الان چیزهای که میخوام ندارم حتما آماده اش نیستم حتما ظرفم هنوز کوچیکه و پره سوراخ،اول باید مهیا بشم و آماده دریافت،من هنوز در مرحله تمیز کردن این خانه‌ام برای آمدن مهمان و برکتها و نعمتها،هنوز کارهام تمام نشده مثل استاد که آماده نبودن از راه آگاه های خداوند پول در بیاره و مقاومت داشتن و خداوند الهام کرده برو فعلن تند خوانی قوی شو آماده شو بعد بهت میگم چی کار کنی

    مثل اونی که اول میخواد رانندگی یاد بگیره از ماشینهای سبک و برای خودم من پرایدشروع شدو خیلی کسانی که اطرافم دیدم و بعد شده ماشین سنگین و …

    مثل وزنه زدن که با میله هارتر شروع میشه و وزنه کم کم اضافه میشه با قوی شدن عضله ها و دیگه بدن بهت میگه کی اضافه کنی…

    مثل زبان انگلیسی که اول از دایره واژگانی و مکالمه راحت و بعدش یادگیری کلمات بیشتر و کاربردی‌تر…

    و این یه قانونه و من باید به خودم در این کامنت و در این جایی که هستم گوشزد کنم که یادم نره دارم یه قانون رو یاد میگیرم قانون فیزیک وقانون نیتون قانون مولکولی قانون انرژی و آرام آرام آماده اش میشم اینو باید به خودم هی بگم یادم نره،درس جدید دارم یاد میگیرم،یه زبان مادری بلد بودم و الان در حال آموختن زبان انگلیسی هستم و باید توقعم بالا نباشه یه شبه و یا حتی یک ساله مثل بلبل انگلیسی حرف بزنم و خودم رو سرزنش کنم همین که میتونم متوجه یه زیر نویس اونم حالا آسون بشم کافیه و نشون میده دارم یاد میگیرم و متوجه میشم و الان در قوانین الهی هم همین طوره هی داره دایره واژگانیم،بزرگ میشه،کتابهای کمک درسی مثل نشانه ها بهم میرسه معلم فوق‌العاده ای دارم و هزاران دستان خداوند که داره منو یاری میکنه و از خودم راضی هستم واینارو نوشتم تا تمرکز کنم و توجه که توجه هست که داره کارهارو انجام میده و من مطمئنم که از جایی که من نمیدونم چه طوری و چه جوری ظرفم بزرگتر میشه و سوراخ ها گرفته

    خدایا شکرت که این توجه و تمرکز ها دارن کار خودشون رو میکنن و گفت بنویس و گفتم چشم

    الگویی چون استاد داشتن مگه میشه بگه و تو نگی چشم،استاد چقدر شاکر خداوندم هستم برای حضورتون خیلی دوستون دارم خیلی…

    هر روز ایمانم به حرفهای شما زیادتر میشه

    در پناه حق سلامت و ماندگار و پاینده…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  2. -
    مرضیه بهرامی گفته:
    مدت عضویت: 2119 روز

    سلام

    استاد واقعا ازتون ممنونم صحبت هاتون توی این لایو فوق العاده عالی و راهگشا بود ( فایل های گفتگو با دوستان از ۴۹ تا ۵۳) یعنی هر روز هر روز گوش میدم بقدری لذت می برم ازش درس یاد میگیرم که خدا میدونه خواستم ازتون تشکر کنم شما بی نظیری ،،،،

    شاید بعضی ها فکر کنن بگن استاد راهکارهارو فقط تو دوره هاش میگه حتی قبلا شنیده بودم میگفتن نه بابا فایل های دانلودی که چیزی نداره باید پول بدی تا نتیجه بگیری استاد کلیدهارو اونجا میده دستت

    ولی من همیشه قلبم میگفت همین فایل های رایگان پر از گنجه برو استفاده کن حتما جواب میگیری

    خداروشکر من دارم از همینا نتیجه میگیرم ( آرامشی که در هر شرایطی به خودم و خدام دارم،،،، جو پر از صلح دوستی آرامش و عشقی که تو خونمون بین تمام اعضا خانواده برقراره که قبلا برعکسش بود یعنی طوری بود که برام مثل این روزهایی که الان دارم آرزوی دوری شده بود ،نقل مکان از زیرزمین به طبقه چهارم خونه بزرگتر و دلخواهم و خیلی نتایج دیگه ….)

    به نظرم همین چند تا فایلی که گفتم خودش یه دوره آموزشیه فوق‌العاده است شما آنقدر آگاهی هاشو روان راحت و قابل فهم بیانش کردید

    واقعا ازتون ممنونم 🙏⚘

    ان شاالله که بتونم همینجوری استمرار داشته باشم عمل کنم به دانسته هام و روز به روز برم رو مدارهای بالاتر تا بتونم دوره جدیدتون که اومد فورا شرکت کنم .🤲❤

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  3. -
    احمد آقا خان گفته:
    مدت عضویت: 1882 روز

    سلام و درود

    تشکر می کنم از اساتید عزیز

    واقعا نکات ارزشمندی داشت این گفت و گو در حد المپیک

    بنده ی خدا موسی خسته و گرسنه میرسه به اون درخت و از خدا درخواست میکنه که هر خـــــیری که از جانب تو برسه سخت محتاجم من تسلیمم من هدایت کن یه نگاه میندازه میبینه یک چاه آبی هست که اون دو دختر کنار وایستادن تا مردها احشامشون آب بدن

    به الهام خداوند گوش میکنه میره به اون دخترها کمک میکنه

    نتیجه چی میشه؟؟؟

    شعیب میگه برید ناهار دعوتش کنید

    ناهارش میزنه به بدن

    زنش میگیره

    شاغل میشه

    و بیزنسش شروع میکنه

    این یعنی هدایــــــــــــــــــــــــــــــــــــت

    10سال روی خودش کار میکنه بعد که بر میگرده به سمت شهر خودش داستان اون آتیش بوجود میاد و پیامبر هم میشه

    به قول استاد خدا رو پیدا می کنند پیامبران

    نه این که خدا پیامبر پیدا کنه

    استاد اون کوله پشتی و ترک خانم شایسته از پارادایس خیلی دلگیر بود من احساس تنهایی کردم حیقتش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  4. -
    محمد شکری گفته:
    مدت عضویت: 1448 روز

    با سلام خدمت استاد عزیزم و خواهر عزیزم بانو مریم و تک تک اعضای سایت تک تک خواهر برادرای عزیز 😊😊

    😊بنده اولین بار هست ک دارم کامنت میزارم ب قدری با دیدن این فایل احساساتم اوج گرفت ک تصمیم گرفتم بیام بنویسم

    میخوام از تغییراتی ک از شروع کارم تا ب الان داشتم بگم کلا اون محمد رو تخریب کردم ریختم بیرون و شروع کردم یک محمد جدید و با عشق و دوست داشتنی ساختم ک هر روزش بهتر از روز قبله

    😊اول اینو بگم ک ب این درک رسیدم ک هر چقد بخوام از این دنیا بازهم بالاترش هست تا بینهایت آرامش تا بی نهایت خنده تا بی نهایت شادی تا بی نهایت ثروت مادی تا بی نهایت روابط عالی تا بی نهایت آزادی زمانی تا بی نهایت عشق تا بی نهایت لذت تا بی نهایت سلامتی تا بینهایت …

    😊بریم از دگرگونیم بگم یک بیگرافی کوچلو اواخر ب فکر خودکشی ب فکر اینکه این دنیا خیلی مزخرفه واقعا برام سخته بگم هیچ علاقه ای ندارم بگم اصلا ولش کن میریم ب سمت قشنگیها اونم باعشق شروع میکنم ب گفتنش اول از همه اینکه عاشق خودم شدم با عشق خودم رو دوست دارم با خودم در صلح هستم از خودم رضایت درونی دارم هر اتفاق ناگواری هم برام رخ بده ب هیچ عنوان خودم رو آزار نمیدم یا خودم رو سرزنش نمیکنم آرامش کل وجودم رو فرا گرفته تلاشم اینه ک کل آدمها رو ب یک چشم نگاه کنم و همشون رو دوست داشته باشم و با عشق باهاشون رفتار کنم قضاوت کردن تو وجودم در حال نابودی هستش ب هیچ عنوان ترس از قضاوت دیگران دیگه ندارم اگه ذهنم بگه این کارو بکنی اینا در موردت فکر ناجور میکنن میگم بزار بکنن اصلا فک کنن من دیوونه شدم چ اهمیتی داره برای مثال بعض وقتا تو ماشین آهنگ شاد میزارم خودم باعشق میرقصم و اصلا ب نظر دیگران اهمیت نمیدم ب قدری صداقت کل وجودم رو فرا گرفته ک اصلا توانایی گفتن دروغ رو ندارم کل توجهم رو در نازیباییها دقیقا میزارم روی زیباییها تو شرایطی ک ذهنم داره ب ناخواستهها فکر میکنه خیلی سریع از خودم سوال میکنم محمد الان خواسته ی تو چیه اول صبح ک از خواب بیدار میشم دفترمو باز میکنم و بابت نعمتهایی ک دارم شکر گذاری میکنم از اعماق وجودم دقیقا شبها قبل از خوابم هم زوم میکنم روی تک تک اتفاقات زیبایی ک در طول روز برام رخ داده تو ماشین اکثرا فایلهای استاد رو گوش میکنم از اون روزی ک با استاد آشنا شدم یادم نمیاد ک روزی بوده باشه ک من تو سایت نیومده باشم کامنتارو میخونم تو عقل کل سوالهایی ک ب دردم میخوره رو انتخاب میکنم میخونم و اینکه تقریبا ب قول استاد میشه گفت سایت رو شخم دارم میزنم و جالب اینجاس ک هر روز داره مدارم بالا و بالاتر میره افرادی ک منفی بودن رو کلا از زندگیم حذفشون کردم دقیقا از اون روزی ک با استاد آشنا شدم منمو استاد. هیچ دوست دیگه ای ندارم و با تمام وجودم دارم گوش میکنم و عمل میکنم و هدف گذاری کردم و با هدفهام دارم پیش میرم ک تقریبا ب اکثراشون دست پیدا کردم فقط دوتاش مونده یکیشون این بود ک دوره ی روانشناسی ثروت ۱ رو بخرم ک با توجه ب مطالعاتی ک توی عقل کل داشتم متوجه شدم ک باورهام نسبت ب ثروت مند شدن خیلی راحته این خواستم عوض شد و الان ب امید الله میخوام دوره ی روانشناسی ثروت۳ رو بگیرم و اینکه متاهل بشم ک تا آخر سال مطمئنم ک بهشون میرسم و یک سری هدفهایی دارم ک تا آخر عمرم باید انجامشون بدم ک نتیجه ی تمام این رفتارهام اینه ک الان ب همه چیز همه کس داشته هایی ک دارم در صلح و آرامش و حال خوب دارم زندگی رو ب معنای واقعی زندگی میکنم

    😊استاد و بچه ها با توجه ب اتفاقاتی ک تو زندگیم افتاده نزدیک ب۱۳ سال هست ک تنها زندگی میکنم و الان ۲۹ ساله هستم بچهها کل این زندگیم یک طرف از اون روزی ک با استاد آشنا شدم یک طرفه دیگه نتیجش اینه ک الان ک دارم تایپ میکنم با لبخند دارم تایپ میکنم

    😊در مورد این فایل بگم با اینکه بارها و بارها از استاد این صحبتهای امروزشون رو شنیده بودم ولی امروز تازه فهمیدم ک هر لحظه ای ک شیطان با من صحبت میکنه خدای من هم با من صحبت میکرده ولی من متوجهش نبودم الهی شکرت برای اینکه امروز هم بهم هدیه دادی

    😊بریم سراغ ایمانهایی ک از خودم نشون دادم و جوابهایی ک گرفتم الهی شکرت

    مغازه داشتم(تهیه غذا) مغازه رو ب رایگان دادم دسته آشپزم گفتم کار کن هر چی در آوردی برای خودت بیخیال شدم و اومدم تو خونه کل تمرکزم رو گذاشتم روی سایت ی مقدار هم پول داشتم اونو خرج خورد وخوراکم میکردم و باعشق داشتم سایت رو دنبال میکردم و همین طور شروع کردم ب مطالعه قرآن ب طور کاملا تمرکزی تقریبا دو ماه گذشت و یادمه پولام تموم شد ۱۰ هزارتومن تو جیبم پول مونده بود و صبح بود ذهنم بهم گفت برو فقط نون بخر ک گرسنه نمونی ولی من توکل کردم بخدا رفتم هم نون گرفتم هم خامه گرفتم گفتم خدایی ک من میشناسم هوای منو داره همون روز یکی از دوستام بهم سفارش غذا داد خودم رفتم غذاشو آماده کردم تقریبا مفید ۳ .۴ ساعت کار انجام دادم ی تومن پول گرفتم اومدم خونه دوباره ادامه دادم و کلی هم خوشحال شدم ک خدا اینجوری میده بعدش تصمیم گرفتم ک مغازه رو کلا واگذار کنم و از اون استان کلا مهاجرت کنم طبق گفته های استاد و همین طور خونه رو تحویل بدم و وسایلش رو هم ببخشم یا بفروشم چونکه وسایل خونم قدیمی بود گفتم محمد تو لایق عالیترینها هستی باید خلع ایجاد کنی تا عالیترین وسایل رو خدا در اختیارت بزاره ب صاحب خونه گفتم ک میخوام برم دنبال مستاجر باشه و صاحب خونه هم بهم گفت باید زودتر میگفتی گفتم مشکلی نداره هر وقت اوکی شد من میرم خودم خونه رو با وسایل خونه آگهی کردم ک خونه با وسایل اجاره داده میشود البته وسایل برای فروش دقیقا فردای همون روز یک فردی اومد پسندید و گرفت خونه رو منم رفتم شهرستان خونه ی مادر بزرگم با اون پولی ک دستم اومده بود ی مقدار زمین کشاورزی دارم(ارثیه پدری) رفتم با اون پول بذر خریدم و ی مقدارش رو هم دادم ب افراد نیازمند کلا ۴۰۰هزارتومن از اون پول برام باقی موند برگشتم استانی توش زندگی میکردم رفتم یک شب مسافر خونه خوابیدم وتصمیمم این بود ک برم یک جایی شروع بکار کنم ک هم از صفر شروع کرده باشم هم اینکه جای خواب داشته باشه و یا اینکه خدا وسایل مغازه رو برام میفروشه با اون پول ماشین میخرم میرم همون استان جدیدی ک درنظر داشتم برای یک زندگی جدید فرداش رفتم مغازم دیدم آشپزم بهم گفت ک من ی مقدار پول دستم اومده اگه موافقی مغازه رو بده ب من گفتم باشه ۵۰ میلیون پولش کم بود ک اونو بهم گفت اگه میشه ی چک بهت بدم برای برج ۱۲ گفتم باشه خلاصه قرار داد رو نوشتیمو مغازه رو واگذار کردم ی بخشی از اون پول رو برای مادرم یک هدیه ای خریدم ک تا بحال براش نخریده بودم (داخل پرانتز بگم ک یادم رفت اینو بگم ک اصلا رابطه خوبی با مادرم نداشتم و اون رو مقصر دربدریام میدونستم ک الان بابت داشتنش کلی خدارو شکر میکنم و سپاس گذار استاد هستم ک به من گفت برو قرآن رو بخون و من اونجا فهمیدم ک باید ب پدر ومادرم احترام بزارم و اینم بگم ک پدرم فوت شده ) با خدا مشورت کردم ک کل پول رو بدم ماشین بگیرم یا یک بخشیش رو نگه دارم برای پول پیش خونه جدید ک خلاصه کل پول رو دادم ب ماشین و دقیقا با ۸۵ هزار تومن پول اومدم استان جدید برای زندگی و اون چک ۵۰ تومنی ک تو دستم بود و برای ۳ ماه دیگه بود رو در نظر گرفتم برای پول پیش خونه و شروع کردم ب گشتن توی املاکها ک شرایطم این بود یک فردی هستم مجرد با ی چک ۵۰ تومنی برای ۳ ماه دیگه و اینکه میخوام خونه هم مبله باشه هم یارکینگ داشته باشه هر جایی ک میرفتم یا میگفتن نداریم یا میگفتن اصلا ی همچین چیزی نمیشه یا یک سریها هم مسخره میکردن ولی من میگفتم ک اگه اون خدا منو آورده تا اینجا دقیقا به من خونه هم میده ۸ روز هم با ماشین کار میکردم هم تو ماشین میخوابیدم واقعا سخت بود برام مخصوصا ک هر روز من دوش میگیرم آخرین روز گفتم شاید اصلا خواست خدا این نیست بیا برگردیم چون اگه خواست خدا بود تو این چند روزه پیدا میشد دقیقا در آخرین لحظه ک تصمیم گرفتم برگردم خدا بهم ی خونه مبله تو بهترین و باکلاسترین مکان شهر تو بهترین بلوار و بهترین خیابون اون بلوار بهم خونه داد ک اصلا ازم پول پیش هم نخواست با کمترین کرایه وارد خونه شدم یک خونه تر و تمیز با عالترین وسایل هدف بعدیم شغلم بود ک اصلا هیچ ایده ای نداشتم در رابطه باهاش و میگفتم استاد از طرف خدا گفته ک تو خود پای در راه بنهو هیچ مپرس ک خود بگویدت ک چون باید کرد یا اینکه تو قدم اولو برداری قدم دوم بهت گفته میشه خلاصه چن جا رفتم برای شروع کردن ک بهم میگفتن ن و من میگفتم خدایا شکرت ک بهم گفتن ن چون تو عالیترین رو برام در نظر داری ک من ن میشنوم و ضمنا خواستم در رابطه با شغلم این بود ک یک شغلی باشه ک خیلی خوشتیپ و تمیز برم کار کنم و اصلا کار فیزکی زیادی نداشته باشه ک یک روز رفتم تو برنامه دیوار داشتم میگشتم ک یک فردی آگهی گذاشته بود برای مشاور املاک ک نوشته بود آموزش هم میدیم یک چیزی تو دلم بهم گفت دقیقا این همون شغلیه ک من دونبالش هستم بعد تماس گرفتم با اون دوستمون ازش راهنمایی ک گرفتم خیلی خیلی خوب راهنمایی کرد و ب دلم نشست بعد یادم افتاد ک دو سال پیش توی یک مکانی شماره یک فردی ک تو کار املاکه( میشه گفت ک فرد یک ایرانه و همین طور خارج از کشور هم تو کشورهای مختلف شعبه داره) رو من گرفتم ازش و همون موقع اون فرد بهم گفت ک اگر تماس بگیری من جوابگوت نیستم فقط میتونی توی واتساپ برام وویس بفرستی ک من اونجا بهت جواب میدم من دقیقا ۲۵ روز پیش براش وویس فرستادم ک جواب نگرفتم ازش و توی همین شهر رفتم با یک املاکی ک میشه گفت بهترینه شروع کردم ب کار کردن ک دو روز بود داشتم کار میکردم ولی من خیلی بالاتر از اونجا رو میخواستم ک دیدم همون فردی ک بهش وویس داده بودم جوابم بعد از ۲۵ روز داد و بهم گفت فردا ساعت ۱۱ تو همون استانی ک قبلا زندگی میکردم توی یکی از شعبه هاش منتظرتم منم ساعت ۵ صبح بیدار شدم رفتم ب سمتش از اونجایی ک خیلی خیلی فرد موفقی هستش کل وجودم رو استرس گرفت و تنم شروع کرد ب لرزیدن و ذهنم بهم گفت ک تو چطوری میخوای بری پیش ی همچین آدمی و دقیقا صحبت استاد در رابطه با توحید یادم افتاد ک میگفت اگه میخوای بری پیش یک فرد ثروتمند اگه تنت بلرزه ینی توحیدی عمل نمیکنی پس محمد کو ایمانت کو توحیدی بودنت همونجا شروع کردم ب شکر گذاری و ب خودم گفتم ک با اعتماد ب نفس کامل میرم داخل و با شادی تمام میام بیرون و تصویر سازی کردم گفتم این هم یکی از بندهای خداس مثل من ک فقط فرقش با من اینه ک ثروت مادی داره اصلا هم خاص نیست من هم اشرف مخلوقاتم من هم توانا هستم من هم فوق العاده هستم من هم محمد شکری هستم خلاصه وارد شدم دیدم ماشالله دفتر نیست اونجا یک امپراطوری برای خودش خلق کرده و من هم کاملا آروم و با اعتماد بنفس و با لبخند رفتم پیشش وازش خواستم ک من رو راهنمایی کنه وای استاد چقدر باورهام بالاتر رفت وقتی ک داشت صحبت میکرد دیدم چقدر پولهای گنده گنده داره میاد سمتش ک البته از نظر من گندس چون ب اون مدار نرسیدم برای من هم روزی اون پولها عادی خواهد شد یک حرف خیلی زیبایی زد گفت من خیلی ثروتمند هستم اما ثروت اصلی من آگاهی هایی هستش ک هر روز دارم مرور میکنم این بالاترین ثروت منه ک خیلی ب دلم نشست و من هم دقیقا ب این باور رسیدم ک آگاهی خیلی بالاتر از ثروت مادی هستش و اینکه یک قصر عظیمی توی یکی از استانها برای خودش ساخته بود ک وای خدای من چی بود اونو بهم نشون داد و من دقیقا با خوشحالی اومدم بیرون از اونجا و اینکه بهم گفت برو توی همون استانی ک هستی برو توی یکی از شعبات من مشغول شو ک قراره از فردا ب امید الله مهربان با تمرکز خیلی خیلی بالایی استارتم رو بزنم

    اینم بگم ک خیلی خیلی اتفاقهای عالی برام رخ داده ک دیگه اونا رو نگفتم یا اتفاقهایی ک ب ظاهر ناجالب بودن و من توی اون ناجالبی ها زیبایی دیدم و خدارو بابتشون شکر کردم دوستون دارم😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 41 رای:
    • -
      حمیده اسماعیلی گفته:
      مدت عضویت: 2072 روز

      سلام دوست عزیزم…..

      خداروشکر بخاطر این همه اتفاقاتی خوبی که توی زندگیت افتاده و فرار بیافته‌…..

      بسیار ازتون سپاسگزارم برای این کامنتت بسیار زیبا و ارزشمندشون….چقدر لذت بردم از خوندنش…..واقعا تحسینتون میکنم برای این کنترل ذهن و اینکه تونستین در مواجه شدن با ناخواسته ها احساستون رو بهتر کنید تا به احساس عالی برسین….

      چقدر عالی نشونه هاشو هدایت های خداوند رو در زندگیمون دریافت کردین…..خدارو هزاران مرتبه شکر برای داشتن دوستانی این چنین ارزشمند و ثروتمند…..باز هم بهتون تبریک میگم…..خداروشکر….از خداوند براتون بهترینها رو میخوام….🤩😊😊

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    مهرک الهی گفته:
    مدت عضویت: 1669 روز

    سلام بر استاد عزیز وشایسته ‌‌ی نازنینم

    من به جای اینکه برم سراغ محتوا وبگم چه موارد مشابهی با حرفهای شما دارم،میخوام ازهدایت ،برم سراغ پیداکردن شما.

    استاد عزیزم ،من ازبچگی فهمیدن وتفهیم رو خیلی دوست داشتم،همیشه معلمی که به زبون ساده وخیلی ملموس درس رو می‌گفت ،ارتباط قلبی برقرار میکردم وهیچ وقت نمی‌تونستم مثل بعضی از همکلاسی هام که درسو طوطی وار،اونقدرتکرار میکردن تا فقط امتحانو پاسش کنن وعبور کنن،نبودم.

    اگه میخواستم درسی رو امتحان بدم ،اولا درس نمیخوندم،چون فقط حضوردرکلاس وشنیدن برام درحد نمره هفده هجده کافی بود

    واکه میخواستم بهترین بشم باید درست می‌خوندم وبرای خودم تعریف میکردم به زبانی که مثل فهم خودم ساده و دلنشین باشه

    والان میفهمم که ملاک انتخاب من برای یک معلم ،یا یک دوست یا یک فامیل برای گذراندن اوقاتم،همین نکته شنونده خوب وگوینده خوب، به زعم وفهم من بوده.

    توی اینستاگرام ،یا تلویزیون یارادیو وهررسانه ای که من بهش توجه کردم و حرفهای اساتید مختلف رو گاهی شنیدم ،وبا احترام فراوان برای استاد عرشیانفر،

    وقتی توجه کردم،به یاد آوردم که برای حل مشکلاتم ،توی یه گروه تلگرامی عضو بودم ،

    که ازروش تپینگ یا ای آف تی استفاده میکرد .

    یعنی اگه یه روز تو این گروه دورنمیزدم روحم بیمار میشد .

    تا اینکه یکی از بچه های گروه، یه فایل از شما گذاشت ومن ،باوجود اینکه اصلا فایلها رو باز نمی‌کردم ،

    به این دلیل که، فرد موردنظر ،هروقت کامنت می‌گذاشت ،بیانش مورد علاقه من بود، ،فایلشو بازکردم.

    وقتی فایلو پلی کردم و شروع به شنیدن کردم ،تمام بدنم گوش شده بود.تمام قوای من جمع شده بود توی گوشم،چه حس مسخ شدگی داشتم.فورا توی پیویشون پرسیدم ،این کیه؟گفت استاد عباسمنشه.

    ودیگه بلد نبود منبع دیگه ای ازتون پیداکنم هممش توی گروه ،به فایلهاتون گوش میکردم ویواش یواش یه کانال تلگرام فیک ازتون پیدا کردم ویواش یواش به سایتتون هدایت شدم.

    حالا هرکسی که با یکی از اساتید کارمیکنه ،یکم از فایلاشونو گوش میدم ودرکمال تعجب میبینم اولین انتخاب من بهترین انتخاب بوده وبه خودم وبه سلیقه وفهمم تبریک میگم،

    وحالامیفهمم که هدایت هرکس حتی برای تعلیم به سمت کسیه که خودش ،درونا ازخدا میخواد.

    وبا چیزهایی که شما میگید کاملا مطابقه

    من میخواستم معنی دنیا وخدا وزندگی وچیزی که باید از زندگی بخوام روبصورت ساده وآسون وقابل درک خودم ،پیدا کنم .

    ویه اینجا هدایت شدم،

    من قابل فهمترین استادو میخواستم،

    به اینجا هدایت شدم،

    من همیشه ودرطول زندگی دراز بیمعنام دنبال پاسخ بودم ونمیافتم،

    وبه اینجا هدایت شدم،

    حالا زندگیم، هدف داره،معناداره،رنگ داره،ومیتونم فقط باخودم وخدا خوشحال باشم فارغ از اینکه کسی رو دارم یانه،چیزی دارم یانه،

    حس آزادگی ورهایی وغنا وخوشبختی وخوشحالی دائمی دارم

    خوشبختم از اینکه حرفهای شیوا وروان شما، ودرکم ازصحبتاتون،به من بینشی عمیق وواضح داده .

    مثل اون چراغ قوه ایکه برای زیر آب گرفته بودید وتو زندگی دربهشت،به گمونم،مقایسش می‌کردید با چراغ قوه قبلی

    راهم داره هرروز برام روشنتر وبازترمیشه

    احساس میکنم خدا داره عاشقم میشه

    دلم میخواد همه اطرافیانم شمارو بشناسن،واوایل اینکارو میکردم،ولی الان میگم مگه من خودم شمارو پیدا نکردم؟

    خواستم ازخدا وهدایت شدم

    شما برای روح و قلب وخواسته وجودی من خوب بودی،

    شاید بگم اگه هرکسی ،توحوضه موفقیت به دیگری بگه استاد،

    احمقه

    ولی الان میگم،من چون بهترینم،بهترینو پیداکردم،بزاربقیه هم بهترین خودشونو پیداکنن

    خدارو شاکرم که پیداتون کردم وبا شما خودم وخدامو یافتم

    نمیتونم چیزی اضافه کنم،پرده اشک چشم هامو پوشونده

    عاشقتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 20 رای:
  6. -
    ashsvsjb گفته:
    مدت عضویت: 1345 روز

    سلام خدمت استاد عزیزم خانم شایسته عزیز و همه دوستان هم فرکانسی

    استاد من دو ماه پیش یک کامنت گذاشتم زیر فایل مربوط به گفتگو دوستان قسمت ۳۷ و صحبت های رزا که از حال خوبش گفت بعد از تغییر و چقدر انرژی مثبت به من داد و من بعد از اون فایل تصمیم به تغییر گرفتم و از خداوند هدایت خواستم و مهاجرت کردم اومدم تهران من قبلش اصلا تهران نیومده بودم ترس داشتم محیط ناشناخته بود حتی ادرس هم بلد نبودم که کجا باید برم چیکار باید بکنم اما خدا بهم میگفت نترس من هستم رو من حساب کن نمیذارم تنها بمونی اومدم تهران کل پولی که داشتم دو تومن بود که گوشیم رو فروختم تا پول داشته باشم حرکت کنم از اتوبوس که پیاده شدم باورتون نمیشه یه آقایی اومد گفت بلدی گوشیم رو درست کنی گفتم اره کارش رو انجام دادم گفت کجا میری گفتم فلان آدرس گفت برو سر خیابون سوار فلان اتوبوس شو میرسی به آدرست اون لحظه ته قلبم یه قوت قلبی اومد یه حس اطمینانی اومد که تنها نیستم استاد عزیزم الان دو ماه میگذره از اون روز چقدر حالم خوبه چقدر خیر و برکت اومده تو زندگیم خدا هدایتم کرد به مکانی که اگه همه برنامه ریز های دنیا هم جمع میشدن نمیتونستن یه همچین محیطی رو برام پیدا کنن همه امکاناتی هست رفتار خوب احساس خوب از اونموقع انقدر نشانه فوق العاده خداوند برام فرستاده که هر روز به خودم میگم ببین مسیرت درسته چند روزه که دوره ۱۲ قدم رو خریدم قبل از خرید دوره خدا بهم گفت قبلش دوباره فایل گفتگو استاد با بچه ها رو گوش کن من قبلا گوش داده بودم اما گفت دوباره گوش کن گفتم چشم و انحام دادم چقدر باورهام تقویت شد که ببین اگه حامد عرفان سپیده طناز زهره سعید رزا وحید و…تونستن پس من هم میتونم قانون واسه من هم جواب میده به قول عرفان کافیه باور کنیم و یه ذره عمل کنیم تا نتایج میلیون برابر بشه چند روزه استاد قدم اول رو شروع کردم با عشق دارم درک میکنم عمل میکنم چکاپ فرکانسیم رو انحام دادم و چقدر خودم رو تحسین کردم به خودم تبریک گفتم که هر کسی نمیتونه نقطه ضعف خودش رو بشناسه تو دنیایی که همه مثل چشم زندگی میکنن و فقط عیب بقیه رو می بینن تو به خودد تبریک بگو که عیب خودت رو تشخیص دادی و تعهد دادی تغییر کنی تمرین بی نظیر ستاره قطبی رو استاد سه روزه انجام دادم استاد نمیدونی چه اتفاقاتی رخ داده برام مگه میشه اخه این حد از جواب گرفتن از درخواست ها امروزم جلسه سوم رو نگاه کردم و قبل از فایل های هر جلسه از خدا هدایت میخام که چیکار کنم که بیشترین استفاده رو ببرم و به قول سپیده هدایت یعنی همین که تو میپرسی و خدا جواب میدهد و خدا بهم میگه چیکار کنم و اون قسمت که شما گفتید اگه شما غرفه دار بودید چیکار میکردید چه باوری می ساختید من فقط همینو با خودم بارها بارها تکرار میکردم که خدایی که مرا از اون شرایط حال بد بدهکاری استرس اضطراب شرایط ناجالب به اینجا رسونده از اینجا به بعد هم میبره کارمو راه نمیدازه و نمیذاره لنگ بمونه کارم

    راستش میخواستم این کامنت رو تو صفحه جلسه سوم بذارم اما یه حسی بهم گفت بیا و تو این صفحه بذار شاید همین حرف ها همین تجربه ها به یه نفر انرژی داد انگیزه داد تا حرکت کنه همونجوری که صحبت های رزا به من انگیزه داد و از اون روز به بعد زندگی من ربطی به دو ماه پیش نداره و هر روز داره بهتر و بهتر میشه الهی صدهزار مرتبه شکر بابت این حال خوب این حس رضایت استاد عزیزم یک دنیا ازت ممنونم بابت این اگاهی ها بابت این حال خوبی که داری به هممون منتقل میکنی خدا پشت و پناهت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  7. -
    کیارش گفته:
    مدت عضویت: 1397 روز

    به نام خداونده بخشنده وبی همتا سلام درود خدمت استاد عزیزم .ودرود خدمت همه هم سفران گرامی.واقعا استاد رو نمیشه با هیچ استادی مقایسه کردحرفی ک از دل براید بر دل نشیند.استاد مث ماه در اسمان میدرخشه.من ک نتونستم با دوست عزیز ک با استاد صحبت میکرد ارتباط برقرار کنم.اصلا شما هم این حسن رو درک کردید.خیلی تفاوت هست بین کسی ک تجربه کرده با کسی ک خاطرات دیگران رو دیکته میکنه.خدیا شکرت برای حال خوب و ارامش و ازادی ک ب من عطا کردی.حس خوب یعنی وقتی میگی خدارو شکر دلت بلرزه و این حس گفتنی نیست فقط درک کردنیه اون حال قشنگه اون حال رویایه.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    میثم رخشان گفته:
    مدت عضویت: 1907 روز

    به نام الله یکتا

    سلام به همه خانواده نازنینم

    خدارو شاکر و سپاسگذارم که باز میتونم توی سایت استاد عباس منش باشم بشنوم فکر کنم بنویسم عمل کنم تا کم کم به مسیر درست هدایت بشوم و کم کم تغییرات زندگیم اغاز و به سمت سلامتی و سعادت و خوشبختی حرکت کنم

    همین الان که این فایل رو گوش دادم همزمان بود با اومدن یه دوستی که مدتها بود ندیده بودمش

    خوب ی ماشین خریده بود و از قضا ضبط ماشین کار نمیکرد منم اصلا تا بحال ضبط تعمیر نکرده بودم

    ولی این فایل رو شنیدم و گفتم بهترین موقعست برای گوش دادن به ندای درون و شروع کردم اول بهم گفت دور ضبط رو باز کن باط کردم همه چیز طبیعی بود سوکت سرجاش بود ی مقدار سوکتا رو جا بجا کردم بعد دیدم ی جای خالی اون پشت هست بهم گفت این جای ی فیوز هست ی فیوز بزن اینجا روشن میشه انجام دادم دیدم روشن شد ولی کد میخواست بهم گفت کدش 1234 هستش بزن وارد میشی زدم دیدم وارد شد و کار کرد خوب این ی قدم اولیه از اعتماد و گوش دادن به ندای درون و عمل کردن از برداشتن قدم اول قدم اول این بود که نگاهش کنم بعد قاب دورشو باز کنم بعد ببینم فیوز نداره بعد بهم بگه رمز اینه و درست باشه

    خدایا شکرت اما استاد اخر فایل در مورد مهاجرتت به امریکا و ایالت زیبای فلوریدا گفتی

    من ی عکسی از شما دیدم توی اینترنت که ظاهرا توی تهران توی ی برنامه تلویزیونی بود با همسر سابقتون خیلی جالبه استاد همزمانی که اون عکس هستش زیر نویس تلویزیون داره از اخبار فلوریدا میگه امیدوارم اینو ببینی استاد و دوستان ببینن و بگن که این موضوع چقدر بر این اصل بناست که وقتی من یک قدم بر میدارم جهان ده ها قدم برمیداره ؟

    خدارو شکر سپاسگذارم از شما استاد عزیز تشکر میکنم از دوست خوبمون که اینقدر این مصاحبه و فضای توحیدی اون رو با کلام شیرینش لذت بخش کرد و دریچه های عمیق از اعتماد توحید ندای درون رو برای من و دوستانم در اینجا باز کرد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  9. -
    جواد تاحی گفته:
    مدت عضویت: 2307 روز

    ب نام خداوند بخشنده مهربان که با نشانه هاش مارو هدایت میکنه … لستاد عباسمنش سلام و خداقوت و تشکر از شما بخاطر این فایل بسیار عالی و پر از اگاهی های توحیدی که هر لحظض ما رو ب احساس ناب تسلیم بودن در برابر قدرت ابدی خداوند سوق میده … قدرتی که از ازل تا ابد تمام انسانها رو هدایت کرده … از حصرت ادم تا ابراهیم و موسی و محمد …. و همه ادمها…و تمام جاندارها و حتی زنبور الهام میکنه و شامل امواج نامریی هدایت و الهام رهنمود میکنه ب سوی سعادت و خوشبختی……. اونجایب که لنسان از سر تسلیم شدن در برابر و صاق نیاوردن دربرابر مصیبتها و مشکلات … سر اسلیم میاوریم در برابر پروردگار …… وچنگ میزنیم ب قدرت ابدی رب العالمبن از سر عجز و ناتوانی … اونجا که با تمام وجود میگیم خدا من چیزی نمیدونم .. من چیزی نمیتونم .. من بنده ای بیش نیستم .. خدا تو من و هدایت کن تو مرا هدایت کن …. اونجا که اسلیم شدیم و سکوت کردیم … اونجاس که پنجره الهام نامریی خداوند مهربان باز میشه و مارو با بهترین شکل و دفیق ترین شکل و بی نقص ترین راه و روش هدایت میکنه و ب سوی خوشنودی و سعادت هدایت میکنه……. خدایا بینهایت شکرت که تونستم این فایل توحیدی و را ب اندازه ذره ای درک کنم…..🙏🙏

    استاد عباس منش سپاسگزارم از شما و همکار سما بابت لین اگاهی و های ناب و رد و بدل شدن اکاهی های ناب سرایر توحبدی بین شما و همکار شما….🙏

    اونجا که ذهن بخاطر تجربیات نشات گذفته از محیط جامعه و ورودبهای مخیطبمون … که ب فول ذعنمون ای راه منطقی که من میگم انجامش بده …. . ولی یک الگوی قویتر پاک تر و صد البته دقیقتر

    الهام خداوندیس که وفتی ما تسلیم میشیم و گوش میگنیم ب لین الهام نامریب خداوند ب ندای قلبمون گوش میدیم … انقدذر زیبا و دقیق بر خلاف طاهر گنگ ونامعلومش …. چوری ب سرانجام خوب و عالی هدایت میکنه که که با نگاه کردن و مرور اتفاقات .. مات و مبهوت میشیم که چقدر دقیق و عالی عالی هدایت شدیم ببهتری اتفاف بهترین راه بهتین روش .. برای دستیابی ب سعادت …… اونجا که تسلیم سدیم در برابر خدا…….لایق شدبم و سکذپان لپکشتی و خداوند با دقیق ترین شکل هدلپ کرد و از گزند … اسیب ها و ناراحتی ها ملرو رهایی میده………. مثل اون جا که حضرت موسی تسلیم شد و پناه اورد ب قدرت ابدی خداوند…. هدایت شد ب شغیب پامبر…. و را راه نجات ……🙏 خدا یا شکرت …. . و صدها مثال از مرور و خواندن قران که ب وصوح میگه اونجا که تسلیم شدن پیامبران و ادم ها ….. لایق هذپدلیت شدن و ب سوی سعادت رهنمود شدن همچون ابراهیم خلیل الله….. که خداوند ب دوست خداوند تشبیهش میکنه…..و لونجا که خانم زینب در واقعه کربلا… تسلیم شد . تا نصیبت و بتونه تحمل کنه .. و هدایت شد ب صبر و .. شناساندن .. اون واقعه و انتقال مطلومیت امام حسین………. . خدا یا شکرت ب خاطر اگاهی ها که لایقشنیدن شدم…….. 🙏🙏 و قتی مرور میکنم ب زندگیخودم هر جا که که تونستم تسخیص دهم و اطمینان کردم و تسلیم شدم در برابر این حریان الهام…. بابهترین شکل هدایت شدم ب بهترین ها…. اونجا که مقاوومت نکردم ……. و ۷رجا مقاومت حردم و تسلیم نبودم در برابر فدرت الهی و ابدی خداوند …. دچار مشکل شدم و مصیبت …. در هر بخشی از زندگیم ……. درس و تلنگر بژرگ این فایل توحیدی … اینه تسلیم باشیم در برابر قدرت و افریننده و خلق کننده و نیرویی که قبل مابوده و بعد ما خواهد بود…. نیرویی که از ازل تا ابد بوده هست نیرویی که … .افریننده کهکشان است… نیرویی که در عشق مادری است نیرویی که در زیبایی یک گل هست… نیرویی که در احساس رصایت و احساس ارامش هست… . نیرویی که دذ نور نجات از ظلمت هست ….. خدایا نمیتونم قاصرم نمیدونم جطور وصفت و بگم …..🙏🙏 …. نیرویی که نجات دهنده هست ….. نجات پیدا کردیم و رهنمود شدیم ….

    و هرجا مقاومت حردیم و افسار ذهنمون ب دست جرفت دچار مصیبت شدیم…… .

    خدایا مارا هدایت کن و ما حزو صالحان قرا بده … امین 🙏🙏

    استاد عباس منش بسیا ممنون و سپاسکزار بهاطر این فایل عالی توحیدی … دوست دارم در پناه خق باشید…🙏🌻🌸🏵

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  10. -
    نفیسه محمدی گفته:
    مدت عضویت: 1634 روز

    سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم اقای عباسمنش و استاد عرشیانفر گرامی ،❤️❤️❤

    استاد عزیزم این لایو یکی از پربار ترین برنامه های شما بود که من یک نفر رو بسیار تحت تاثیر گذاشت این سلسه لایو این قسمت نشانه من بود توی این روزهایی که الان پشت سر میذارم . این قسمت های لایو مشترک رو اینقدر امروز پشت سر هم گوش کردم که در اخر امشب بهم گفت بیا و کامنت بذار و درکت رو از این فایل ها بگو.

    استاد اول از همه بگم که هر وقت من لایو های مشترکتون رو میبینم اولین چیزی که برای من به وجود میاره یه باور عالیه که شما رو به عنوان بهترین الگویی که توی عمرم دیدم جایگاهتون رو محکم تر و قوی تر میکنه و قلبم و دلم رو محکم تر که شما بهترین فردی هستید که میتونه پیام اور این قوانین محکم الهی باشه . منطقی که توی حرفاتون و استدلال تون هست هیچ دانشمندی نمیتونه اینقدر با برای مکاشفاتش بیاره . من به شما افتخار میکنم که چنین منش و حکمتی رو از خداوند هدیه گرفتید تا هم راهگشا زندگی خودتون باشه هم زندگی افرادی که میخوان به سمت خوشبختی و ارامش قدم بردارن .

    استاد این لایو های مشترک مث این میمونه که من نشستم و دارم با ذهن منطقی و محدودم ایده ها و باورهای فرسوده رو بهتون ثابت میکنم و شما دارید با منطق جواب منو میدید که این منطق از یه الهام قلبی نشأت میگیره و در بر گیرنده همه سوالات منه . من دارم هی لقمه رو میپیچونم دور سرم شما هی دست منو میگیری و راحت و ساده لقمه رو میذاری دهنم ، من با ذهن منطقی هی میخوام بگم استاد اینقدر ساده نیست ،شما هی میگی خیلی ساده هست اگر باور کنی ، من هی میگم بابا مردم اینجوری که تو میگی نمیفهمن و باور نمیکنن ،شما میگی میخوان باور کنن یا نکنن، این یه قانونه…… هی ذهن منطقیم میگه بابا یه چیز عجیب و غریب و ماورایی هست شما میگی این طبیعت جهانه وعادی ، باید باورش کنی، دوباره ذهنم میگه اخه تو فرق میکردی تو خیلی تراژدی سنگینی تو زندگیت داشتی ،ولی تو میگی اینا به خاطر باور خودم بود نه خواست خدا …..

    استاد الان بغض گلوم رو داره فشار میده که چقدر تو ساده و روان هستی ، چقدر منطقی و طبیعی هستی، چقدر ارام و متوکل هستی که تمام جواب هات از ساده ترین کلمات و پر مفهوم ترین واژه ها گفته میشه. ذهن منطقی من هنوز داره موش میدووونه که بخواد مسیرمو منحرف کنه اما هر بار درکم بهتر میشه هر بار مفهوم حرفات داره غنی تر میشه …. مسیرم داره از سنگلاخی به جاده خاکی تغییر مسیر میده …. ارام ارام ….

    خوشحالم که در مدار شنیدن این صحبت ها بودم ، خوشحالم که هدایت شدم ، خوشحالم که شاهد تغییر درجه مدارم بودم و لمس کردم ….

    استاد وقتی زمانهایی که فقط گوش میکردی و میدیدم مث یه ادم جستجوگر میدیدمت که داری رد پای قوانین رو توی باورهای افراد جستجو میکنی ، داری گوش میدی و میبینی و تجزیه تحلیل میکنی ، داری فکر میکنی تا بعدش بشینی و روی این همه اتفاقات فکر کنی ، میدونم این برنامه ها تاثیر مستقیمی روی دوره جدیدتون داره ….. اینبار احساس میکردم بیشتر گوش شدی و میشنوی ، بیشتر داری گوش میکنی و کمتر توجیه میکنی….اصلا اینبار انگار اموزش نمیدادی بلکه داشتی درس میگرفتی …. استاد وقتی واسه کج فهمی ما اینقدر با ارامش دلیل میاری که هیچ پیچیدگی نیست یاد حرفت اخر لایو اقای پاکذات میفتم که پرسید یه متا باور درباره خدابگو…. گفتی اینکه خداوند قوانین محکم و بدون تغییری داره و این یعنی پات جای محکمه، و زیر پات سفته …. این جمله میتونه ارامشمون رو بیشتر کنه…. یا فایل بهترین باور درباره خدا … که ساعت ها در موردش حرف زدی که اون فایل منو دیوونه میکنه…..

    استاد عزیزم ازت سپاسگذارم به خاطر اینکه زمان میذاری و این فایل های گهر بار رو ضبط میکنی که مث یه دوره غنی برای زندگی ما پربار و پر از درس هست . براتون ارزوی بهترین ها رو دارم. دوستون دارم،😘😘😘😘❤️❤️❤️❤️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 18 رای: