گفتگو با دوستان 54 | کینه و نفرت = تولید بیماری

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • نتایج پایدار حاصل استقامت در مسیر درست است؛
  • حیاتی ترین نقطه ای که ذهن باید کنترل شود جایی است که: ذهن شما به خاطر یک ناخواسته، تمام نتیجه های قبلی را در نظرت بی ارزش جلوه می دهد؛
  • تا می توانی، سطح توقع ات را از آدمها پایی بیاور؛
  • “کینه و نفرت”، آبشخور تولید بیماری های جسمی است؛

منابع بیشتر

دوره احساس لیاقت


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 54 | کینه و نفرت = تولید بیماری
    19MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

335 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زینب سعادتمند» در این صفحه: 1
  1. -
    زینب سعادتمند گفته:
    مدت عضویت: 1663 روز

    سلام استاد جون

    خیلی خوشحال شدم دوباره کلاب برگزار کردید

    منم درباره ی یه رنجشی تو دلم داشتم بگم

    من از یه نفر ناراحت بودم از بچگی ازش یه کینه ای داشتم ولی خوب خیلی یادم نبود تا اینکه بزرگ شدم ودوباره سر یه موضوعی برام یاد آوری شد

    وقتی فکر کردم دیدم من از بچگی تا الان نا خودآگاه از اون قضیه رنج بردم ولی نمیدونستم خودم

    وتونستم اینو بفهمم

    اولاش حالم بد میشد میدیدمش چون از نزدیکانم بود

    اما بعد فکر کردم وفکر کردمو فکر کردم که چطوری تو این قضیه کنترل ذهن کنم

    به این فکر کردم که تو اون اتفاق من چقد مقصر بودم ؟ذهنم میگفت تویه بچه بودی چی میفهمیدی

    اما وقتی صداقتو گذاشتم وسطو به این سوال جواب دادم دیدم خیلی مقصر بودم منم نباید اون رفتارارو میکردم

    بعد گفتم من مسیول هراتفاق تو زندگیمم به هردلیلی فرکانسم منفی بود وشد

    حالا چه درسی ازش بگیرم ؟نوشتم ونوشتم ونوشتم تا دیدم پسر چقد افتادن اون اتفاق کمکم کرده که من محتاط باشم چقد باعث شده که من رفتارام رو از همون بچگی عوض کنم ،چقد کمکم کرده

    خوب خودمو جای طرف مقابلم گذاشتم که اگر من تو شرایط اون بودم آیا کار بهتری میکردم؟دیدم نه بابا من خودم چندین بار همون اشتباه رو در حق بقیه کردم🤭😁

    پس تموم شد و رفت

    وقتی آدم اینو میپذیره که ماهمه انسانیم گاهی اشتباه میکنیم ،کامل نیستیم ونخواهیم شد ،دلش آروم میگیره

    وقتی فکر نمیکنی که قضیه جنایی بوده وفقط یه اتفاق بوده،یه اشتباه

    اونوقت بهتر با موضوعات وآدمها کنار میای

    حالا وقتی اون عزیزم رو میبینم دلم باهاش صافه دوسش دارم وازبودن در کنارش لذت میبرم

    خداروشکر

    خداروشکر

    استاد قربونت برم من ،میدونی چقد راه هارو آزمایش کردمو نتیجه نگرفتمو تازه بدترم شد

    اما با حرفای شما آموزشهای نابتون چقد زندگیم آرامش گرفته ،چقد فکرم آرومه،دلم صافه،

    مرسی که هستی بهترین استاد🙏😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای: