گفتگو با دوستان 54 | کینه و نفرت = تولید بیماری

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • نتایج پایدار حاصل استقامت در مسیر درست است؛
  • حیاتی ترین نقطه ای که ذهن باید کنترل شود جایی است که: ذهن شما به خاطر یک ناخواسته، تمام نتیجه های قبلی را در نظرت بی ارزش جلوه می دهد؛
  • تا می توانی، سطح توقع ات را از آدمها پایی بیاور؛
  • “کینه و نفرت”، آبشخور تولید بیماری های جسمی است؛

منابع بیشتر

دوره احساس لیاقت


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 54 | کینه و نفرت = تولید بیماری
    19MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

335 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «مینا کاشی» در این صفحه: 1
  1. -
    مینا کاشی گفته:
    مدت عضویت: 1298 روز

    به نام رب العالمین

    روز 134 ام روزشمار من

    سلام بر استاد عزیزم

    سلام بر مریم جان و ممنون بابت این روزشمارها که دقیقا همدیگر را کامل میکنند.

    در ادامه روزشمار قبلی که استاد در اون اشاره کردند که راز موفقیت در زندگی اینه که توقع از دیگران را برداریم و توقع مان را از خدا زیاد کنیم.

    در این فایل هم دقیقا ادامه همون مطالب است. که دیگران را ببخشیم و از هیچ کسی توقع نداشته باشیم.

    در دنیایی که طبق قانون ، ما حق هیچ گونه تغییری در زندگی کسی نداریم و متقابلا هیچ کس هم هیچ دخل و تصرفی در زندگی ما نداره چرا نباید دیگران را ببخشیم.

    هر کسی اومده به ما درسی بده . شاید اون نکته ای که ما از دست کسی رنجور شدیم دستان خدا بوده تا به ما تذکری را یادآوری کنه. چرا از اون دلگیر میشیم. تازه باید ازش تشکر هم بکنیم.

    اون کس میتونه پدر یا مادر یا فرزند یا همسر مون باشه. معمولا از نزدیکان ما هستند و خدا توسط اونها تضادی برای ما پیش میاره. جای دلخوری، باید نکته را دریافت کنیم و اون شخص را ببخشیم .

    چه ببخشیم چه نبخشیم اون شخص برای ماموریتی اینکار را انجام داده.

    و با نبخشیدن اون فرد، ما سال ها یه گاری از نفرت را روی شونه هامون میکشیم و همیشه احساسمون بد میمونه و طبق قانون جهان هستی هر کسی فقط مسئول خودش هست و هر کسی فقط میتونه خودش را تغییر بده.

    و طبق فرمایش استاد در دوازده قدم که چجوری ما میتونیم باورها و فکر اون شخص را بفهمیم . ما باورها و ذهن خودمون را نمیتونیم تشخیص بدیم. پس هرکسی طبق باورها و افکار خودش در مدار فرکانسی خودش هست.

    ما نمیتونیم‌چه مثبت چه منفی زندگی کسی را تغییر دهیم.

    پس با دانستن این قانون چرا باید پر از خشم باشیم.

    چرا باید دیگران را نبخشیم. !!!

    با بخشیدن دیگران خالی میشیم از خشم.

    با بخشیدن دیگران ذهنمون خالی میشه برای گفتگو با خدای درون.

    چرا مردم‌ایران اینقدر خشمگین هستند. ؟ چون نبخشیدن. چون همه را مقصر زندگی خودشون میدونند. چون دولت و کشور و مدیر و معلم و پدر و مادر و ….. را مقصر میدونند.

    و پر شدند از خشم و کینه و کافیه فقط توی خیابون یه اتفاق کوچیکی بیفته اون خشم فوران میکنه و همه حاضرن همدیگر را بکشند. حالا مثلا یه تصادف ساده کلی فحش و ناسزا به هم میدن.

    علت فقط خشم های درونی و پنهان شده است.

    و مثل مذاب درونمون را داره میسوزونه.

    باید هرکسی از خودش شروع کنه . و شروع کنه به نوشتن .

    من خودم اینکار را کردم سال ها قبل شروع کردم به نوشتن تمام کسانی که ازشون خشم داشتم نوشتم. علت خشمم را هم نوشتم و شروع کردم به بخشیدنشون.

    برای بعضی موارد باید هی تکرار بشه چون یه خشمی است که ریشه داره میبخشی ولی دوباره یادت میاد. اون درس داره . اون داره درس بزرگی بهت میده. باید اگه شده هر روز بنویسی و ببخشی.

    یک شب به خودم اومدم و شب موقع خواب داشتم فکر میکردم دیگه از دست کی ناراحتم. دیدم هیچ کس نیست. اینقدر خوشحال بودم انگار بال درآوردم.

    ذهنم باز شده بود. اصلا راحت راحت. یه آرامشی همه وجودم را گرفته بود که وصف نکردنیه.

    و بعد با درس های استاد فهمیدم که سال ها من به گاری زنگ زده پر از خشم و نفرت را به کولم میگرفتم و اینور و اونور میبردم و هر روز هم اون گاری پر و پرتر میشد.

    اما الان تا موردی برام پیش میاد سریع مینویسم و میگم باید درسش را بگیرم.

    و با درسی که استاد در دوازده قدم دادند که” هیچ کس مسئول هیچ کس نیست” با مسائل راحت برخورد میکنم . دیگه نه حسادت معنا داره نه دلسوزی‌

    همه ما به یه خدا وصل هستیم و دسترسی همه ما به خدای عالمیان به یک اندازه است. و همه ما با توجه به ظرفیتمون از نعمت ها و لطف خدا بهره مند میشیم.

    پس راحت دیگران را ببخشیم و تازه ازشون در ذهنمون تشکر هم بکنیم که چه درس هایی به ما میدهند. و هیچ کس را مسئول زندگیمون ندونیم و خودمون را مسئول بدونیم.

    حتی دین ها هم اومدن همین درس ها را به ما بدهند.

    قرآن مثل یک بروشور استفاده از زندگی است. وقتی یه کالایی میخریم طریق استفاده را در اون نوشته. قرآن هم در اون زمان و در اون دوره برای مردمان یه برنامه استفاده درست از زندگی بوده.

    اگر میتونیم در زندگی امروز از قرآن استفاده کنیم استفاده کنیم اگر نه اینقدر سر مخالفت با آن نداشته باشیم . یه جوری مردم پر از خشمن که قرآن را هم زیر سوال میبرند.

    باشه من نمیتونم از اون استفاده کنم دلیل بر غلط یا درست بودن اون نیست. من طریق استفاده از آنرا بلد نیستم.

    و به قول استاد مسلمان بودن تسلیم بودن است . تسلیم در برابر رب العالمین است.

    از خودش بخواهیم تا هدایتمون کنه و حتما به اندازه ظرفمون و باورمون و درکمون هدایت میشیم.

    مثل این میمونه که من هیچی از فیزیک و علم سیارات نمیدونم از خدا میخوام هدایتم کنه تا من یه سفینه فضایی بسازم. خوب هر چقدر هم خدا بهم بگه مگه من چیزی متوجه میشم .

    زندگی ما هم همینه . به اندازه ظرف و درک ما مطالب را میگیریم.

    خدایا شکرت بخاطر این مسیر سبز

    سپاسگزارم

    دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: