گفتگو با دوستان 54 | کینه و نفرت = تولید بیماری

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • نتایج پایدار حاصل استقامت در مسیر درست است؛
  • حیاتی ترین نقطه ای که ذهن باید کنترل شود جایی است که: ذهن شما به خاطر یک ناخواسته، تمام نتیجه های قبلی را در نظرت بی ارزش جلوه می دهد؛
  • تا می توانی، سطح توقع ات را از آدمها پایی بیاور؛
  • “کینه و نفرت”، آبشخور تولید بیماری های جسمی است؛

منابع بیشتر

دوره احساس لیاقت


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 54 | کینه و نفرت = تولید بیماری
    19MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

335 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «محمد کرمی» در این صفحه: 2
  1. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1227 روز

    بنام آنکه هرآنچه دارم از اوست

    سلام خدمت استاد عزیز و تمامی دوستان الهی در این سایت مقدس

    تنها راز خوشبختی اینکه انتظار و توقعت رو از آدمها بیاری پایین و انتظارت و توقعت از خداوند ببری بالا

    این جمله شما استاد عزیز مثل همه آگاهی های شما بی نقص و کاملا درست و نشان دهنده درک عظیمتون از قوانین

    تمام مشکلات ما یا حداقل من به عنوان کسی که با خیلی افراد در جامعه سرو کار دارم بخاطر همین توقع بی جا داشتن از دیگران که میشه گفت به نوعی آلوده به شرک هست ،من یادمه کل زندگیم درگیر این بودم خودمو وقف بقیه کنم و هر کاری از دستم بر میاد انجام بدم تا ازم راضی باشن و یه جورایی در مواقعه ای که همه چیز بخاطر باورهای بد خودم داشت سخت میگذشت از بقیه انتطار جبران داشته باشم و همیشه هم آخرش ناراضی میشدم ازشون

    اما از وقتی انتظار ندارم و سعی میکنم توحیدی تر عمل کنم یا کاری انجام نمیدم از روی اینکه برای جلب رضایت بقیه باشه یا اگر هم انجام میدم برای خودم انجام میدم و انصافا هم به احساس خیلی خوبی میرسم بعد از انجام کار ..این جمله شما که میگید خداوند مثل خورشید و خیر برکتش بر همه یکسان میتابه ولی این ماییم که جلوی ورودش له زندگیمونو میگیریم با باورهای نامناسبمون الان تو گوشم زنگ خورد ،گواهی بود بر درستی کلام شما

    یک عمر جوری رفتار میکردم و عرصه رو بر خودم تنگ میکردم که دیگران ازم راضی باشن و اخرش هم فکر میکردم مشکل از دیگران ولی مشکل خودم بودم و الان چقدر راحتم با برداشتن همین ترمز کوچولو

    بقول دوستمون نظر دیگران برای خودشون مهمه و محترمه …من کاری ندارم دیگران در موردم چی فکر میکنن

    من توی برهه ای از زندگیم که همین الانم توشم حسابی بدهکار اطرافیان و نزدیکانم شدم و تغییر رفتارشونو با خودم دیدم ،و جالب اینجاست جوری رنگ عوض کردن که سرو کار من به دادگاه و پاسگاه کشید

    شرایط روبروی با دوستانی که از بچگی باهاشون بزرگ شده بودم و خیلی صمیمی بودیم توی پاسگاه و با حکم جلب اصلا شرایط عادی نبود برای من و خیلی کنترل ذهن میخواست ،چون ذهنم فقط داشت بهم فرمان نفرت و خشم میداد نسبت به این دوستان و اگر منه قبلی بودم قطعا همیشه نفرتشون همراه من بود ،ولی این باور که خداوند فرمانروای این جهان و این مرحله ای از زندگی منه و باید باهاش به صلح برسم باعث شد حتی توی اون شرایط ذهنمو کنترل کنم و بجاش تمرکزمو بزارم روی درسی که بهم داد و موهبت این تضاد ازش درآوردم ،اگر من توی تنفر میموندم قطعا هیچ چیزی جز از جنس همون اتفاقا نصیبم نمیشد ولی من با تغییر زاویه دیدم همه چیز عوض کردم

    بقول استاد وقتی من بپذیرم خودم کم ایراد ندارم بهتر میتونم دیگران رو ببخشم و قضاوت نکنم و به صلح برسم با خودم

    استاد عزیزم بی نهایت ازتون سپاسگزارم که شیوع صحیح زندگی کردن به من آموزش دادین

    سپاسگزارم از شما و تمامی دستانکاران این سایت الهی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 10 رای:
  2. -
    محمد کرمی گفته:
    مدت عضویت: 1227 روز

    سلام مریم خانوم عزیز

    بسیار لذت بردم و احساساتی شدم وقنی کامنت پر محتواتونو خوندم

    تسلیت عرض میکنم بهتون وواز خداوند طلب رحمت دارم برای مادر بزرگوارتون ،واقعا مادر فرشته ای هست که هر لحظه باید داشتنشو سپاسگزار خداوند بود ،من وقتی رحمت و مهربانی خدا رو بیشتر درک کردم که این جمله رو توی یکی از کامنتها و فایل استاد که در مورد توحید بود شنیدم که میگفت خداوند حتی از مادر به شما مهربانتره

    این جمله اینقدر برای من جای تعقل داشت که هر وقت به زبون میارمش اشکم در میاد و بزرگی و رحمت خداوند برای من تداعی میشه ،همه مادرا فرشتن و بی نهایت مهربان و خداوندی که حتی از مادر به ما مهربانتره

    مریم خانوم خیلی خوب درک میکنم بحث توقعه ای از مردیم داریم و چه مشکلاتی که برای همه ما بوجود آورده ،مثالی که زدین داستان هدایت من به این سایت رو تداعی کرد و تمام اون روزهای که آگاهانه بدنبال بهتر کردن زندگیم رفتم و مشکلات و ترمزهای خودمو برطرف میکردم بیاد آوردم

    من از وقتی که کاسبکار شدم و بواسطه کارم با انواع و اقسام دوستان آشنا شدم و کلی اعتبار بدست آوردم و همیشه چاکرم و نوکرم میکردن برام ،اینقدر خداوند آدمها رو دور من جمع کرده بود که یادم رفت این نعمات از کی دارم و مغرور شدم ،خداوند فراموش کردم و آدمها رو در زندگیم بزرگ کرده بودم ،همه برای من خدا بودن به جز الله ای که من خلق کرد ،از روابط عاطفی که داشتم گرفته که همش وابستگی و زجر بود برام تا دوستانی که همیشه فاز رفاقت داشتن ولی توی برهه ای بدهکارشون شدمو همون آدمها چنان عوض شدن که باورم نمیشد ،هر بار که چک میخوردم ازشون این جمله استاد بیشتر درک کردم که آدمها رو هیچ وقت بزرگ نکنید این آدمها همونطور که الان بزرگت کردن توانایی اینو دارن که از همون بالا بندازنت پایین

    و این موضوع من بارها تجربه کردم ،از یه جای به بعد وابستگی به هر کسی حتی فرزندم و همسرمو صفر کردم چه برسه دوستان و فقط الله رو منبع رزق برکت کردم برای خودم ،دیگه دستمو جلو هیچ کس دراز نکردم و فقط از خودش خواستم ،همه چی عوض شد و من آرام آرام محکمتر شدم و سرم جلوی هر کسی جز خدا بالا رفت ،دیگه از هیچ کسی جز خدا حساب نمیبرم و هر وقت مشکلی دارم به خودش میگم ،آدمهای که یه روز خیلی خاص بودن برام الان معمولی ترین آدمهای زندگیم شدن ،از کسی ناراحت نمیشم چون از کسی توقع ندارم ،حس میکنم خیلی زندگیم زیباتر شده و همه رو دلی دوسدارم و این بزرگترین نعمتی هستی که از بخشیدن خودم و دیگران بدست آوردم

    شپاسگزارم ازت خانوم جهانبخش عزیز که باعث شدی دست به قلم شم و صلاه خودم اینجا و در این لحظه زیبا بجا بیارم

    بی نهایت سپاسگزارتونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: