گفتگو با دوستان 54 | کینه و نفرت = تولید بیماری

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • نتایج پایدار حاصل استقامت در مسیر درست است؛
  • حیاتی ترین نقطه ای که ذهن باید کنترل شود جایی است که: ذهن شما به خاطر یک ناخواسته، تمام نتیجه های قبلی را در نظرت بی ارزش جلوه می دهد؛
  • تا می توانی، سطح توقع ات را از آدمها پایی بیاور؛
  • “کینه و نفرت”، آبشخور تولید بیماری های جسمی است؛

منابع بیشتر

دوره احساس لیاقت


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 54 | کینه و نفرت = تولید بیماری
    19MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

335 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آتنا شکیب» در این صفحه: 1
  1. -
    آتنا شکیب گفته:
    مدت عضویت: 258 روز

    به نام خداوند بخشنده و مهربون

    خدایا هر چه دارم از جانب توست

    خدایا من در مقابلت هیچم

    خدایا سپاسگزارم بابت اینکه پای تعهدم هستم و روز شمار زندگی ادامه میدم

    خدایا سپاسگزارم هر روز زندگیم به لطف الهی ات داره بهتر و زیباتر میشه و کلی نتایج میبینم در زندگیم

    خدایا سپاسگزارم هر روز مرا به سمت زیبایی های بیشتر هدایت میکنی.

    سلام به استاد عزیز و خانم شایسته

    من یاد گرفتم خودم مسئول زندگیم هستم و نه دیگران

    من دارم این احساس قربانی بودن در خودم از بین ببرم

    و اینکه بپذیرم هر کسی در جایگاه درست خودش هست و یاد بگیرم من در فرکانس نامناسب بودم که شخصی بوده که به من بدی کرده و با من رفتار نادرست داشته

    من خودم افرادی که نزدیک من هستن دو سال پیش حرف هایی به من زدند که من خیلی ناراحت شدم و رنجیدم یادمه حس قربانی بهم دست داده بود و توقع از اون افراد نزدیکم نداشتم میشه گفت یه جور دیگه حساب کرده بودم روشون

    من یادگرفتم داستان تکرار نکنم یادمه برای همه رفتارهایی که باهام شده و حرف هاشون که به من بد کردند میگفتم ، تا اینکه سعی کردم در کاغذ بنویسم و ببخشمشون یکم آروم تر میشدم ولی از ته دل نبخشیده بودم ، بعد سعی کردم با قلبم ببخشمشون و حتی براشون دعا میکنم .

    بعد قوانین فهمیدم حس کردم اون افراد که خیلی بهم نزدیکن باید میرفتن از زندگیم چون در فرکانس هم نبودیم و اگر اونا در زندگیم بودند رو من تاثیر منفی داشتن و پذیرفتم و تونستم راحتر ببخشم

    ذهن می‌خواد همیشه یاد ما بنذازه ولی باید توجه برداریم و بگیم حتما خیریتی بوده و میبینم به نفع من شد و باعث شد من روی خودم کار کنم و به سایت هدایت شم و بدونم من خودم هم از درون ایرادهایی دارم و ریشه یی روی خودم کار کنم و میبینم چقد پیشرفت کردم و چه درهایی برام باز شده

    و به قول دوست عزیز که گفت من اون شخص بخشیدم انگار خودمو بخشیدم ، منم در حقیقت خودمو بخشیدم

    و من فقط باید سعی کنم طبق قوانین خداوند عمل کنم و بتونم احساسمو خوب نگه دارم.

    و تنها قدرت جهان رب بدونم خدا بدونم و فقط روی خدا حساب باز کنم ‌

    و بدونم جز خداوند قدرتمند هیچکسی نمیتونه به من کمک کنه و دستمو بگیره و به خداوند اعتماد کنم

    و اینکه خداوند برای من کافیست

    و در آخر هم خدا برام میمونه و با خداوند باشم

    و تنها خداوند بپرستم و از خداوند یاری بطلبم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: