گفتگو با دوستان 54 | کینه و نفرت = تولید بیماری - صفحه 22
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/05/abasmanesh.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-05-07 07:44:062024-04-30 02:39:21گفتگو با دوستان 54 | کینه و نفرت = تولید بیماریشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
179مین گام روزشمارزندگی.
به نام خدا وسلام به خدا.
سلام به استادومریم جون وهمکلاسیهای عزیزم دربهشتِ،سایت بهشتی .
خداروشکرمیکنم که خانوادهی سالم ویک ملکه ی ثروت خدابه ماعنایت فرمودند.
شب گذشته که به نام دخترنامگذاری شده به دخترهای خواهروبرادرهام ، تماس گرفتم وتبریک گفتم وتااون شب کسی ازخانواده ماازجنسیت بچه اطلاع نداشت.
اولین نفردختربزرگه ی خواهردومی تماس گرفتم تبریکش گفتم.
پرسیدخاله جنسیت نوه ت چیه؟
گفتم: دختر…………
وای چقدرخوشحال شدچون خودش 2تاشاهزاده داره،منم4شاهزاده تادارم.
خیلی تبریک گفت.
وبعدبه هریک ازدخترهای خانواده تماس گرفتم وتبریک گفتم.میپرسیدن چه خبربچه هاوشوهرت ،عروس گلت خوبن!؟
میگفتم: آره خیلی عالی هستیم خبرهای عالی دارم.
میخندیدم :وبراشون شعرمیخوندم.
لیلادخترآورده ،چادربه سرآورده ، چادر زری آورده، ابرو کمون آورده ،گیسوبلندآورده،دخترقشنگ آورده.
ومیگفتم برای من دختروپسرنداره بچه ی سالم میخوام.الهی شکرسالمه.متشکرم خداجون، دمت گرم.
همه خوشحال وباخنده تبریک می گفتن .
شب عالی داشیم خدایادل مارو شادکردی دل آرزومندان که هرچی میخوان رو اجابت کن ودلشون رو شادکن.آمین.
پسربزرگم گفت: مامان عجب شبی جنسیت بچه رو اعلام کردی!
گفتم :آره به عروسم تماس گرفتم.
گفتم: من الان توفامیل جنسیت بچه رو اعلام کردم گفت: آره چقدربه موقع.
خدایاشکرت نوه دارشدنم رو با بله برون دخترخواهرم به همه اعلام کردم.جنسیتشم الان ازبس که خدا ، خیلی خداس وهمه کارهای مارو، از روی برنامه انجام میده. خدایاتوخیلی خدایی، منم میخوام خوب خیلی بنده ت باشم!ولی بلدنیستم.کمکم کن.
چندروزپیش به مدیرمسئول مجموعه(ساختمان پیش فروش)تماس گرفتم: که کابینت سازمیخوام ببرم لطفابانگهبانی هماهنگ کنیدوصبح هم دوباره تماس گرفتم گفت :راحت باشید.
منوپسرم بافامیلمون رفتیم داخل پروژه اتاق نگهبانی کسی نبود. پسرم جلوترباآقای کابینتی جلورفت صدازدکسی جواب نداد.
جلوتررفتن به سمت پروژه نگهبان کنارشیرآب بودسریع جلو آمد.وگفت آقاکجا!؟آقاکجا!؟ پسرم گفت میریم داخل واحدتامیخواست چیزی بگه.سریع خودم سلام کردم ومنوبهترشناخت.
پسرم گفت: مابامدیرهماهنگ کردیم ومنم پرسیدم مگه به شمااطلاع ندادن؟
بنده خداگفت: بذارین بامهندس هماهنگ کنم.
یک آقای مهندس صدای ماروشنیدازپنجره نگاه کرد.
ونگهبان گفت: برای ورود با آقای مدیرهماهنگ کردن.
بازاون مهندس گفت: بزارین بامسئول هماهنگ کنم.
بالاخره این آقای مهندس که مثل پسرخودم جوان است از داخل ساختمان بیرون آمد.
گفت: قرارنیست کسی بیادسرِ پروژه!گفتم مابدون هماهنگی نیومدیم.
گفت الان یک آقایی اومده اندا’زه ی درها رو بگیره اجازه ندادم!پس لطفا به کسی نگین ماواردپروژه شدیم! گفتیم ماچکاربابقیه داریم ماباکسی ارتباط نداریم.
پرسیدبفرمایین چکاردارین؟!
پسرم گفت :کابینت سازآوردیم.
گفت :ماتافلان تاریخ که کلیدواحدتحویل دادیم بعدبرااندازه گیری بیاین!!!!!
این آقای مهندسی مثل پسرخودم جوان هست.
پرسیدم چی؟؟؟!¡حرفشوتکرارکرد!!!!
گفتم ببخشیدهاوقتی که به ماتماس میگیرن پول تزریق پروژه کنین وهرکس اندازه گیری کابینت ویاتوکاری هرچی داره انجام بده که وقتتون هدرنره!!!!
الان این حرفی که گفتی یعنی چه!!!!!؟؟؟؟؟
گفت: کابینت درست کردین نبایدنصب کنین تاواحدتحویل تون بشه!!!
چون بالاسری منوزیزسوال میبره.برای رفت وآمدهاتون من مسئولم اگه توساختمون نیمه کاره چیزی توسرِشمابخوره من بایدجواب بدم.
پرسیدم: کوبالاسری شما¡!!!! ا!!!!
بگوبیادجلومن که بدون هماهنگی مدیرنیومدم ماهم ازخودمون میفهمیم.
میخواستم بگم حالاکوتاکابینت درست بشه!؟؟
بعدگفتم :من کابینتم درست بشه توکه بماند!بزرگترتوهم بیادنمیتونه جلوِ منوبگیره !¡!!
گفت: منم به نگهبان میگم راهتون نده !!!!!
من به فامیلمون گفتم :بفرمایین داخل وپسرم پشت سرماداشت معذرت خواهی میکرد ومهندس هم میگفت :منم مسئولم مامانتون ازمن ناراحت شدن .
بلاخره اندازه هاروگرفتیم اومدیم بیرون .
به پسرم گفتم شاید دوست دارن کارهای داخلی واحدهاروخودشون انجام بدن که اینجوری گفت.
پسرم گفت: نمیدونم والًا،چون چندروزپیش همون مهندس گفت: اگه اعضاءباهم ، هماهنگ باشند باهم ازیک شرکت سفارش درست کردن کابینت ودربهای داخلی وکل توکاریهای واحدهاروبراتون انجام بدن مناسب تر تموم میشه.
دیگه نمیدونم منظورش چی بود.
یک کمی به هم خوردم که چراجوابشودادم!؟
ولی کم کم خودموجمع جور کردم.
گفتم :اشکال نداره نه به ذهنم اجازه میدم که منو سرکوب کنه،نه کارم راجلونظرم جلوه بده ولی نه اون مقصره نه من!پس کی مقصربودنمیدانم!!!خخخخخخخخخخخ.
من بایدسریع احساسم رو خوب کنم.=اتفاقات خوب روتجربه کنم.
اینهاروگفتم: که میخواستم جواب سوال استادروبدم.
فایل انرژی که نامش راخدانامیده ایم روخیلی گوش میکنم.که خداروسیستم معرفی میکنه. تااون فایل رونشنیده بودم جنس خدارونمیشناختم باافتخاراعتراف میکنم.من خیلی چیزهاشنیده بودم اماهیچی نمیدونستم.
ایه ی اذاسالک عبادی رو از استاد شنیدم.
بیش از50بارقرآن رو دور کرده بودم ولی این آیه رو نمیدونستم بازهم باافتخاراعتراف میکنم.
ایه های ان یشاالله،ان ارادالله،ان یریدالله،انشاءالله رودوست دارم خیلی خوب فهم ودرک کنم.
وقتی جواب سوالی روبفهمم مسلما بهترعمل میکنم.
اگه جواب سوال برام مبهم باشه منم گنگ وگیجم نمیتونم درک وفهم کنم حتماعمل خوبی ندارم.
دیروزیک فایل دانلودی نگاه میکردم که میفرمودین اگه قراره کاری رو انجام بدی نترس قدم بردار، دیگه قرارنیست مثل قبلا کارت پیش نره!.
اگه توی مسیردرست قدم برداری کارهادرست پیش میرن.
همین روزهابه خاطرانجام یک کاری که کل خانواده دوست داریم این کارانجام بشه پسرم هی میگه مامان شماتجسم کن که کارت انجام شده س.بقیه رو به خدابسپار منم بااین جمله ی شما امروزقدم برداشتم خدایاکمکم کن.انشاءالله به زودی بادست پردوباره براتون کامنت میذارم انشاالله.
واینم ازشمایادگرفتم به نکات مثبت توجه کنم .
خونه ی ما حاشیه ی بلوارِ دوربرگردون جلوی خانه ی ما قرارگرفته بعضی وقتهاتصادف میشه اصلا به چشمام اجازه ی نگاه کردن نمیدم. شایدبچه هایاعزیزدلم نگاه کنن وچیزی بگم که توجه نکن.ویاعروسم سریع نگاه میکنه وبعضی وقتهامیگم توجه نکن!!!!
ازلحاظ قضاوت،گله،شکایت،نبودن،محدودیتها کمترشده.خیلی باقبلا فرق کردم. وحتی قبلا هم سعی میکردم جلوی کسی ازخدابدنگم، غیبت خدارونکنم،.آبروی خدارونبرم. ولی خوب بازهم ازحالم مشخص بودکه درونم درد ، داره.شکرهم میکردم.
وبرای هراتفاقی میگم الخیروفی ماوقع.
وهرکاری که خدابرام پیش میبره شکرگذاری میکنم.
بازذهنم میگه توجلوی خدافیلم بازی میکنی وته دلت میگی خودم این کارهاروانجام دادم
ذهنم اذیتم میکنه وگریه میکنم میگم خدایاتوبرام اینکاروانجام دادی منوباورکن که شکرت میکنم.
الان بیش از4سال شده اصلا یادم نرفته چی بودم وچی شدم هرچی شدم ازلطف خداوتمریناتم بوده.
قبلا شنیده بودم اعمالمون پاپیچ خودمون میشه!!!
ولی نمیدونستم یعنی چه!!!!؟؟؟
بماکانویعملون،به ماکسبت ایدیهم ازاستاداینارومیشنوم انشاالله درعمل برام آسان شود.
ازبس که فایلهارونگاه میکنم نمیتونم بگم این فایل خیلی خوبترازاون یکی فایله.
مثلاو اون فایلی که میگه اگه شیطان نمیبود خیلی راحت بودیم. ولی بودن شیطان نعمت بزرگیه توقرآن هم میگه باوجودشیطان مومن ومشرک شناخته میشوند.
عاشقتونم آخیش یکم آروم شدم.
اریای عزیز واقعا ازت ممنونم که گفتی :
من با بخشیدن اون شخص در واقع خودمو بخشیدم
هر چند تو اینو از استاد آموختی. و اینجا مطرحش کردی ولی واقعا گل گفتی و بهت تبریک میگم بابت لین موفقیتت
یه جورایی منم در سالهای گذشته این مشکل رو داشتم
با کسی که همکار بودم این رابطه سخت رو با هو داشتم و وقتی از هم جدا شدیم حی تو ذهنم لین کینه و تنفر بیشتر و بیشتر شد گرچه من اونو سالها بود که نمیدیدمش
ردش من استفاده از کتاب معجزه شکر و حق شناسی بود و چند تمرین ابتکاری خودم
ولی واقعا واقعا نه تنها اون شخص رو بخشیدم بلکه به کل هر چی بینمون بود و نبود رو آلن کامل فراموشش کردم و واقعا خیلی خیلی هم از لحاظ روحی
هم از لحاظ ذهنی
هم از لحاظ جسمی
تغییرات زیادی کردم
که یکیش بخشیدن و فراموش کردن اون شخص و اشخاص دیگه بود که واقعا انرژی زیادی رو از من میگرفت
البته زمانی ما میفهمم قضیه این اتلاف انرژی رو که خودمون رو با گذشته و بعد بخشش مقایسه کنیم
از لحاظ شادی
شادابی
روحیه و انگیزه
و خیلی چیزای دیگه
یکی از نکاتی که خانم راندا برن در کتابش در مورد دیگران و بخشیدنشون میگه لینه که :
اون فرد مهم نیست کی بوده؛
مهم اینه که من از این رخداد به ظاهر بد چه درسی دارممیگیرم؟
این ذهنمنو خیلی هوشیار کرد که راست میگه من باید درسامو بگیرم ؛ چرا؟
چون دوباره تکرار نشه
دوباره نرم تو فرکانس و مدارش
دوباره با فرد دیگری تو همچین رابطه ای نرم
چون دقت که میکردم این نوع رابطه هر چند مدت یکبار تکرار میشد هر بار به یک نحوی
از استاد خودم هم ممنون و سپاسگزارم بابت این آموزشها و سایتشون و خانم شایسته و خانم فرهادی عزیز و آقا ابراهیم گرامی و دوست داشتنیم
در پناه الله یکتا شاد پیروز موفق و سربلند و ثروتمند باشید
به نام خداوند بخشنده مهربان
سلام به همگی
استاد چقدر هر دفعه ایمانم به قسمت نشانه امروزم بیشتر و بیشتر میشه.
داستان از این قراره که من از دیروز صبح تا امشب با خانمم قهر بودم ی جور قهر بچه گونه که الکی الکی داشت جدی میشد .که خدا دستم رو گرفت.
با ی حس اعتماد و ایمان به هدایت خدا زدم روی نشانه امروزم و این فایل اومد .وقتی گوش دادم خیلی روم تاثیر گذاشت و برگشتم باخانمم صحبت کردم و هنوز کامل کامل از دلش در نیاوردم ولی خیلی بهترشد که حرف زدیم چون 2 روز بود حتی ی کلمه هم حرف نزدیم.
و وقتی که در مورد کینه رو رنجش صحبت کردین و اینکه چقدر بده
و حتی جسم آدم هم مریض میشه ی آن به خودم اومدم دیدم امروز از صبح گردن درد شدم در حالی که هیچ کاری نکردم و دیدم الان دو روزه چون ناراحتم و کینه و رنجش دارم اینطور شدم .
در کل چقدر این اتفاق برام درس داشت.
کلی باخانمم صحبت کردیم و اصلا سعی کردم به اشتباهات اون توجه نکنم در عوض عیب های خودم رو در آوردم و بهشم گفتم و معذرت خواهی کردم به خاطر سو برداشت و الان واقعا بهترم.
استاد کلام شما حقه و از جانب خداست
به نام خداوند بخشنده و مهربان.
سلام به استاد بزرگوار و خانم شایسته عزیز.
بهترین روشی را که من با توجه به آموزش های فوق العاده استاد یاد گرفتم که هم خداوند رابهتر
بشناسم و باهاش ارتباط برقرار کنم اینجوری هست
خداوند را به صورت سیستم بهش نگاه میکنم و
اتفاقا باعث شده که هم رابطه عاشقانه باهاش
بر قرار کنم و هم برای رسیدن به خواسته هام عجله نکنم.
به خاطر اینکه ما از دیگران کینه ای به دل نداشته باشیم باید ذهنمون را تربیت بکنیم که نکات مثبت
آدما را ببینه چون هر کسی یه ویژگی خوب و مثبتی را داره حتی اگر اون طرف را نشناسی به عنوان مثال؛؛
من خودم هر کسی را ببینم فرکانس و سیگنال مثبت اون آدم را با یه برخورد کوتاه و با یه نگاه
میفهمم یعنی تصویری که از اون آدم توی ذهنم
میسازم یه تصویر مثبت و انرژی بخش هستش
اتفاقا دیروز تو یه جمعی بودم که داداش یکی از دوستام خیلی دورم را دیدم و من به همون تصویر ذهنی که از ایشون داشتم شروع کردم از نکات مثبت بهش تعریف کردن و اتفاقا خیلی هم خوشحال شد و خیلی هم ازم تشکر کرد و باعث شد که هم تصویر ذهنی خوبی هم از ایشون داشته باشم و هم رابطه خوبی بینمون شکل بگیره.
من به این باور رسیدم که این ما هستیم که به جهان شکل میدیم و جهان اطرافمون را میسازیم با ذهنیت مثبت، با دید باز و مثبت ،که باعث میشه جهان هم با ما ارتباط خوبی را برقرار بکند.
موفق ترین باشید.
به نام خداوند مهربان
سلام استاد و خانم شایسته عزیز
-همواره متعهد به تغییر و بهبود مداوم و هر روزه در تمام جنبه های زندگی خود باشیم
-از فرصت کوتاه و گذرا که خداوند در اختیارمان برای خلق زندگی دلخواه قرار داده است به درستی استفاده کرده و نتایجی متفاوت از عموم جامعه خلق کنیم
-زندگی سرشار از نعمت ثروت و برکت بی نهایت را برای خود رقم زده و در پی کسب درس ها و تجارب متعدد باشیم
-تغییر باورها باید منجر به اقدام عملی شود
-تنها زمانی که مسیر درست را طی کرده نسبت به حفظ آن متعهد و پایبند باشیم نتایج به تدریج و به صورت تصاعدی افزایش میابد
-در همین لحظه با درک قانون و عمل کردن به آن نتایج عالی کسب کرده سپس درباره ی نتایج خود سخن بگوییم
-نتایج در ابتدا بسیار کوچک سپس بزرگ می شوند
-با هر بار پیشرفت موفقیت های خود را تحسین کنیم
-تنها دریافت نتایج پایدار نشانگر تغییر باورهایمان به صورت اساسی و اصولی است
-هر روز بر روی باورها و افکار خود کار کرده برای تحقق اهداف خود قدم برداریم قانون را به خود یادآوری کنیم بر روی پاشنه ی آشیل و نقاط ضعف خود به درستی کار کنیم
-تضادها و چالش ها همواره وجود دارند با تمرکز بر بهبودها و پیشرفت هایمان سپاسگزاری از داشته ها و نعمت ها به ذهن اجازه ی شکل گیری افکار منفی را ندهیم
-ذهن خود را هنگام مواجه شدن با شرایط نامناسب کنترل کنیم
-اغلب ما به راحتی از ایرادات خود چشم پوشی کرده ایرادات دیگران را بزرگنمایی و از دست آنها شاکی می شویم
-خاطرات منفی و نامناسب دیگران را در ذهن خود به یاد داشته و خاطرات و اتفاقات مثبت آنها را به راحتی فراموش می کنیم
-با تمرکز بر نازیبایی ها و خصوصیات منفی افراد تنها خود را از مسیر درست منحرف می کنیم
-با ناراحت شدن به خاطر اعمال نادرست دیگران کینه و نفرت به دل گرفتن از آنها تنها خودمان را از مسیر درست منحرف می کنیم
-تا جای ممکن سطح توقع و انتظار خود را از افراد پایین بیاوریم و نخواهیم آنها مطابق با میلمان با ما صحبت کنند
-ایرادات خود و دیگران را به راحتی بپذیریم
-به میزانی که اشتباهات خود را پذیرفته با خود مانند رفیق مهربان برخورد کنیم احساس لیاقت و ارزشمندی داشته باشیم می توانیم ایرادات دیگران را بپذیریم
-زمانی که ایرادات دیگران را بپذیریم به راحتی می توانیم آنها را ببخشیم و با آنها ارتباط برقرار کنیم
-یکی از مهم ترین دلایل بیماری داشتن احساس کینه و نفرت نسبت به اشخاص است
-با داشتن کینه و نفرت جسم ما بیمار می شود
-زمانی که دیگران را می بخشیم جسم ما به طرز معجزه آسا شفا میابد
-سطح توقع و انتظار خود را از دیگران کاهش دهیم ایرادات خود را بپذیریم بدانیم دیگران مانند ما ممکن است مرتکب اشتباه شوند ما و دیگران کامل نیستیم
-بسیاری از ما با باورهای نادرست مذهبی احاطه شده و تعصب زیادی در این خصوص داشته و داریم
-خداوند تنها قدرت منبع نیروی حاکم بر جهان هستی است
-خداوند قوانینی بر جهان قرار داده که تنها کافی است از قوانین او پیروی و اطاعت کنیم
-وارد فضای دین و مذهب نشویم
-هر فردی را با هر مذهبی بپذیریم درباره ی مسائل مذهبی تعصب نداشته در پی قانع کردن دیگران و تحمیل عقاید مذهبی خود به آنها نباشیم
-رابطه ی بین ما و خداوند بسیار ساده است و هیچ ربطی به دیگران ندارد
-باورهای نادرست که از گذشتگان دریافت کرده ایم مانع ارتباط درست ما با خداوند شده است
-با مطالعه ی قرآن متوجه می شویم آیات آن بسیار ساده منطقی و مسائلی که اکنون جزء درگیری های ذهن ماست به هیچ وجه در قرآن بیان نشده است
-اسلام به معنای تسلیم شدن در برابر خداوند و نه داشتن دین خاصی است
-ابراهیم اولین مسلمان بود
-قرآن دیدگاه بسیار آزاد اندیشانه دارد
-مطالعه ی قرآن به ما کمک می کند عملکرد خداوند را به شکل سیستمی درک کنیم
خدایا شکرت
عاشقتونیم
بنام خداوند بخشنده ی مهربان
سلام
روز 134 سفر
خداروشکر میکنم که امروز رو هم به زیبایی زندگی کردم و لذت بردم خداروشکر که من در سفر هستم و 134 روز رو دارم روی خودم کار میکنم بصورت متعهدانه و شکر خدا مداوم این یک رکورد خوب برای من هستش که من خیلی از این جهت خوشحالم که این تعداد روز رو من سعی کردم که خوب باشم و به موارد خوب توجه کنم .
اینکه از کسی کینه بگیرم به خودم ضربه میزنم و از بقیه توقعی نداشته باشم … این حرفتون خیلی به دلم نشست وقتی ادم ایرادهای بقیه رو بپذیره راحت میتونه ببخشه . مهمترین عامل بیماری کینه و نفرته … این جالب بود واسم و خیلی یاد اوری خوبی بود واسم . نه ما کاملیم نه بقیه …
استاد واقعا دمت گرم ک این مفاهیم رو به من اموختی .
در مورد دین مخصوصا من خیلیییییی تعصب داشتم و بعد از اموزه های شما 180 درجه تغییر جهت دادم و الان فقط دارم لذت میبرم و از ارتباطم با خدا و انسانهای دیگر واقعا لذت میبرم .
خدای ساده خیلی احساس خوبی داره که ساده است .
قران رو من با شما قشنگتر و واضحتر فهمیدم اش و بعد از شما این کتاب واسم معنایی دیگر پیدا کرد و من رو یک انسان بهتری کرد .
ممنونم از این فایلهای عالی و این سایت و این مفاهیم ارزشمند .
خدایا شکرت که من رو هدایت کردی به سمت این سایت عالی و من رو یک انسان بهتری کردی که جهان رو جای زیباتری کردم . خداروشکر که من با بهتر شدنم جهانم رو زیباتر کردم و اطرافیانم هم تغییر کردند و محیطم تغییر کرد خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت .
آریا جان ممنونم ازت برای صحبتهایی که کردی چقدر لهجه ات زیبا بود و من تحسین کردم تورو که اینقدر قشنگ تونستی این کار مهم رو انجام بدی و چقدر هم خوب مطرح اش کردی .
مریم جان ممنونم بابت انتخاب این فایلهای عالی برای هر روز .
خدای من خیلی جالبه همین امروز یک داستانی رخ داد که دقیییقا این فایل برای من بود و این همزمانی ها با فایل های هر روز بسیار برای من جالب و زیباست و خداروشکر میکنم .
خدایا از تو برای تمامی نعمتهایی که به ما دادی سپاسگزارم ….
به نام خدا
سلام استاد خداقوت
امروز خیلی ذهنمدرگیر بود البته چند روز که اینطوریم
هی با خودم میگم چرا این مسائل هست چرا اینطوری چرا فلان و بهمان
نکنه جام جای درستی نیست نکنه باید از این شغل برم یا بدترش اینکه دیگه اخر خطه تو همه چیو باختی تو شرایطت به هم ریختس و…در حدی که امشب یهو بغضم ترکید گفتم خدایا تو درستش کن تو راه حلو بهم بگو من نمیتونم من نمیدونم تو میتونی پس بسازش ببخش که یه وقتایی جز تو رو بزرگمیکنم
بعد که اروم شدم این فایل اومدواسم
دیدم من چقدر پیشرفت داشتم چقدر نعمت دارم چیزهایی دارم که تا 2 سال پیش واسم رویا بوده
درسته الان یه سری مسائل هست ولی به جاش بی نهایت چیز تو زندگیم دارم برای خوش حال بودن
دیدم که ذهنم مسائل رو بیش از اندازه واسم بزرگکرده و و تونسته کانون توجه منو بذاره روی چیزهایی که نمیخوام روی بدهی روی مسایل منفی به جای زیبایی ها و نعمتهام
من از فایل های رایگان زیاد استفاده کردم و حتی از ثروت 1 نتایجی رو هم گرفتم مثل خرید ماشین اجاره مغازه اجاره خونه و…تو روابط بهتر شدم
به ثبات بیشتری رسیدم اگه الان اون چیزی که میخوام نیست و مسائل هست برای رشدم اومدن باید بهتر بشم
وقتی که هی گوش میدادم دیدم من در حدی که باید تغییر درونی تداشتم هنوز زود عصبی میشم داد میزنم گاها بی احترامی میکنم
دائما تو ذهنم دادگاه دارم برای این و اون و مسائل دیگه
دیدم اونقدر متعهد نیستم برای فایل ها و مثل قبل جدی نمیگرم دارم دنبال ذهنم راه میوفتم و شک ندارم که تهش نا کجا اباده
برای تغییر باید شخصیت من عوض بشه با همون شرایط قبل نتایج قبل رقم میخوره باید افسار ذهنم رو دست بگیرم جهت دهی کنم
باید روی پاشنه های اشیلم که یکیش کمبود هست یکیش کم ایمانی یکیش عمدم کنترل درست کانون توجهم و…کار کنم هر روز و هرروز باید برای بهتر شدنم قدم بردارم
باید خدارو درست بشناسم قانون رو درست درک کنم تا نتایجم پایدار باشه باید تسلیم باشم در مقابل خدا و بذارم اون برام کارارو انجام بده
ممنون استاد بابت این فایل زیبا
و خداروشکر بابت این هدابت و ارامشی که این فایل بهم داد
خداروشکر میکنم که اینجام و از شما بی نهایت ممنونم دوست دارم استاد
به نام خدا
سلام استاد خداقوت
امروز خیلی ذهنمدرگیر بود البته چند روز که اینطوریم
هی با خودم میگم چرا این مسائل هست چرا اینطوری چرا فلان و بهمان
نکنه جام جای درستی نیست نکنه باید از این شغل برم یا بدترش اینکه دیگه اخر خطه تو همه چیو باختی تو شرایطت به هم ریختس و…در حدی که امشب یهو بغضم ترکید گفتم خدایا تو درستش کن تو راه حلو بهم بگو من نمیتونم من نمیدونم تو میتونی پس بسازش ببخش که یه وقتایی جز تو رو بزرگمیکنم
بعد که اروم شدم این فایل اومدواسم
دیدم من چقدر پیشرفت داشتم چقدر نعمت دارم چیزهایی دارم که تا 2 سال پیش واسم رویا بوده
درسته الان یه سری مسائل هست ولی به جاش بی نهایت چیز تو زندگیم دارم برای خوش حال بودن
دیدم که ذهنم مسائل رو بیش از اندازه واسم بزرگکرده و و تونسته کانون توجه منو بذاره روی چیزهایی که نمیخوام روی بدهی روی مسایل منفی به جای زیبایی ها و نعمتهام
من از فایل های رایگان زیاد استفاده کردم و حتی از ثروت 1 نتایجی رو هم گرفتم مثل خرید ماشین اجاره مغازه اجاره خونه و…تو روابط بهتر شدم
به ثبات بیشتری رسیدم اگه الان اون چیزی که میخوام نیست و مسائل هست برای رشدم اومدن باید بهتر بشم
وقتی که هی گوش میدادم دیدم من در حدی که باید تغییر درونی تداشتم هنوز زود عصبی میشم داد میزنم گاها بی احترامی میکنم
دائما تو ذهنم دادگاه دارم برای این و اون و مسائل دیگه
دیدم اونقدر متعهد نیستم برای فایل ها و مثل قبل جدی نمیگرم دارم دنبال ذهنم راه میوفتم و شک ندارم که تهش نا کجا اباده
برای تغییر باید شخصیت من عوض بشه با همون شرایط قبل نتایج قبل رقم میخوره باید افسار ذهنم رو دست بگیرم جهت دهی کنم
باید روی پاشنه های اشیلم که یکیش کمبود هست یکیش کم ایمانی یکیش عمدم کنترل درست کانون توجهم و…کار کنم هر روز و هرروز باید برای بهتر شدنم قدم بردارم
باید خدارو درست بشناسم قانون رو درست درک کنم تا نتایجم پایدار باشه باید تسلیم باشم در مقابل خدا و بذارم اون برام کارارو انجام بده
ممنون استاد بابت این فایل زیبا
و خداروشکر بابت این هدابت و ارامشی که این فایل بهم داد
خداروشکر میکنم که اینجام و از شما بی نهایت ممنونم دوست دارم استاد عزبزم
134مین ردپاتوی روزشمارزندگی باالهامات خدا.
به نام خدا وسلام به خدا.
سلام گرم توی این هوای پاک سردبرفی مشهدبه استادومریم جون ونوچه های استادخخخخخ.
الهی شکرت که زندگی گرم خودم رادرکناراستادوهمکلاسیهام که شدیم یک خانواده تجربه میکنم.
الهی توراسپاس بابت خانه ای پرازگرمی ومحبت باخانواده ی آرام وشادم کنارهم به گسترش جهان هستی کمک می کنیم.
الهی توراسپاس که کل خانواده سالم هستیم وبابت بزرگترین نعمت الهی نی نی جونم بی نهایت خداراسپاسگذارم.
قبلنامیگفتن: نمازشب میخونین40نفرازمومنین روتوی نمازتون دعاکنین!
1_الهم الغفرپدر،مادرم والی40نفر.
بعدهافهمیدم اگه میخواین دعاتون وسیع تربشه وآدمهای بیشتری دعاکنیدکه شامل مسلمانان بشودیعنی(شیعه هاوسنی ها)بگوید.
2_الهم الغفراللمومنین والمومنات والمسلمین والمسلمات
منم برای وسعت دعایم گزینه ی2رومیگفتم!
چرا!؟چون من که کاروانجام میدم چرابیشتروچرب وچلیب ترش نکنم!؟
ازوقتی باقانون آشناشدم توی نمازشب میخوندم
الهم اغفرمعلمین،الهم اغفرنونواها،الهم اغفربناهاوالی تاجایی که فکرم کارمیکردمیگفتم :وکلی ازشغلهاروبه یادمیاوردم!
وبعدخودم گفتم: من که به قول استادبی نهایتم چرابرعکس بقیه توی جریان رودخانه حرکت نکنم؟!
توی نمازشبم 40مرتبه می گفتم:
الهم اغفرآدم وحواتاخاتم.گفتم دیگه وسعت دعاازاین بالاترچی میتونه باشه!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟
ازوقتی که بااین استادعزیزآشناشدم کلاازنمازشب ودرزدن درخانه غیرازخدارویادم رفته فقط واجباتم روانجام میدم!
ماحدو21سال توی یک محله زندگی میکردیم به خاطرشغل عزیزدلم. کلی ازمردم اون محله مارومیشناختن والان هم توی صحبتهاشون میگن خیلی یادت میکنیم!
اول اینکه هرکس هرچی میگفت:!؟مثبت یامنفی کلاجوابش روهمونجانقدی میذاشتم کف دستش.بدون جواب محال بود دست خالی بِرِه!
ثانیااگه کسی میخواست پشت سردیگری غیبت کنه جلوی من اجازه نداشت لب به سخن بازکنه!چون میگفتم:عرضه داری جلوی طرف صحبت کن تاجوابت روبده الان که نیست حرف نزن!
یااگه ازقربانی شدن خودشون میگفتن که مابرای فلانی این کاروکردیم اون اینجوری کردمیگفتم مقصرتویی اشتباه ازشماس دیگه جای حرفی نمیموند.
حالاهم که یادگرفتم کنترل رودستم بگیرم سریع بزنم کانال دیگه وهمه چیزروبه هم بزنم به سمت مثبت بکشم عزیزدلم هم یادگرفته. نه! خیلی انجام بده درتوانش انجام میده چون تمرینی نداره!!!!!!!!!
یااگرتوی جمع خودمون به هراسمی که داشتن صدامیزدیم ولی من توی هرمراسم که اعضای خانواده یافامیلشون بودصداشون میزدم (خانم ایکس)اونقدرعزت طرف رومیبردم بالاکه بعدامیگفتن لیلاتوچی مخی داری چطورعقلت میکشه که یک خانم ایکس میگی1000تاخانم ایکس ازدهانت میباره!!!!!!؟؟؟؟میگفتم بایدبه یکدیگراحترام بذاریم هنوزصحبتهام براشون خاطره مونده بعداز6سال.که ازشون جداشدم.
یک روزیک حاج خانم که بهش قرآن یادمیدادم تماس گرفت. گفت: من بیشروقتهابادخترهاکه هستم نه باکسی دیگه غیبت شمارومیکنم. البته حرفهای قشنگ دربارت میزنیم!میگفت به بچه ها میگم یک دوست فهمیده وزرنگ داشتم ازمحل رفت. ودلم میسوزه راهش دورشد.
پرسیدم چراآخه !!؟؟؟گفت چون اگه دهانت روخُرد میکردن ازکسی هم که ناراحت بودی یاحرف نمیزدی یاازخوبیهاش میگفتی!پرسیدحالامیخوام بدونم ازکی وچندسالگی این غیبت نکردن رویادگرفتی!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟
گفتم منم جوری که شمامیگین نیستم ولی من ازبچگی سعی کردم هرحرفی هست جلوی همون شخص بزنم وتمامش کنم ویاحرفی روبهش زدم جای دیگه شایدگفته باشم که من به فلانی چیزی که گفته جوابش رودادم.
استادالان حدو33سال هست مادرشوهرم وفات کردن همون شب اول به قول خاله ی خدابیامرز شوهرم گفت:مادرجاریم توی طویله به پدرشوهرم میگفته آقای فلانی اصلا قصه نخوری به30جزءقرآن خودم زنت میشم!!من نشنیدم خاله ی شوهرم میگفت فکرکنم شوهرمم فهمیده!بلاخره قبل از40لم مادرشوهرم ازدواج کردن!پدرشوهرمن خیلی ملک ومال ومنال نداشت ولی همونی که بامادرشوهرم بازحمت بی نهایت کشیده بودن یک خانه توروستاسرهم کرده بودن ویک زمین کوچک کشاورزی حتی یک دانگ به مادرشوهرم نداده بود!!!!!!
ولی اینجا یک دانگ قبالگی این زن دوم کردوبعدازچندمدت پدرشوهرم خیلی مردساده وصادق بودازخونه بیرونش میکنه وطفلک شبهامیرفته مسجدمیخوابیده تااینکه یک دانگ بعدی روهم ازش گرفته بودوپدرشوهرم کاروانجام داده بودبعدگفت ازش بگیرین چون من ناراضیم!!!!!!!خوب پدرجان حالاکه امضاکردی میگی!!!!؟؟؟؟؟
اون زن هم دنبال اینجورفرصتهاس وماهم گفتیم برادرشوهرم هم گفته بودکه پدرم ناراضی بود!!!!!!!!!!!!درجواب حاج خانم خیلی شیک ومجلسی گفت:پدرتون غلط کردامصاءکرد.یعنی استادبازدوباره تازه شدبرام صدای این زن توگوشمه خدایاصبرم روزیادکن!!!!!!!!!!!حالابگذریم خیلی کینه ی بدی ازاین زن داشتیم من که نننننننننفففففففففر رر. رررررررررتتتتتتتتتتتتتوتتتتتتتتت
داشتم تااینکه استادعزیزم آقای عرشیانفرمحصول رنجش وبخشش روتهیه کردن ومنم الان حدودا 3ساله
که برای رهای خودم وثروتمندشدن خودم همه چیزوهمه کس روبخشیدم وباخانواده برادرشوهرم هم قطع رابطه بودیم چون آقازن گرفته بودتوی فایلهای قبل گفتم که به پای ماانداخته بودن که مادامادش کردیم.وشکرخدابرادرشوهرم هم اززمین پدری ارث داشت یک دانگ به اسم خانم جدیدزداین شدآینه ی تمام قدکه خودشون ساخته بودند!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
وازوقتی که باقانون جذب آشناشدیم حدودا3سال گذشت که کم کم جاری خانمم وبچه هاش یخشون بازشدوالان 2ساله رفت وآمدداریم خیلی به ندرت چون هم فرکانس نیستیم خدادرحدآشتی کنون اجازه ی رفت وآمدداده وگرنه شوهرمنم احساساتش گُل میکنه برارفت وآمدمنم که اعراض دارم برای رفت وآمد.
حتی مادر خدابیامرز خودم هم باخواهرم یک همچین کارمشابهی باهمه ی ما بچه ها کردن هم مادروهم خواهرم انگارزرنگی کردن الانم اعمالش پاپیچشه ولی من همه روبخشیدم .
والان نه توی خواهروبرادرای خودم آرامش وشادی عمقی الهی است!!!!! نه توی خانواده ی برادرشوهرم آرامش وشادی دارن!!!!!میتونم بگم که حتماغیرازدادش دومی ام ازبقیه ی عضوخانواده ما،مال وثروت فیزیکی به ظاهرکمتری داریم !!!!!!!!!ولی حسرت زندگی من وعزیزدلم وبچه هام توی دل خانواده هامون وهرکس مارومیشناسه تاابدحسرت به دل موندن !!!!!!!!! ومن ازتک تک سلولهای وجودم خداروشاکرم وگرنه ماآب دهان خودمون رونمیتونیم قورت بدیم!!!!!
الهی سپاسگدارم تابی نهایت که اندازشوتومیدونی!!!!!!
وازوقتی که استادعزیزم آقای عباسمنش توی فایل انرژی که نامش راخدانامیده ایم گفت خدایعنی چه وسیستم روتعریف کردنمیگم من واوووووهمه چیزوفهمیدم!نه!
ولی روخودم کارمیکنم متوجه شدم ازاتفاقانی که برای خودم یادیگران پیش میادشده به ماکانویعملون،به ماکسبت ایدیهم.هیچ کسی برای ماکیسه ندوخته!کیسه های که برای دیگران دوختیم حالابایدجاشوپُرکنیم چون هرکس نتیجه ی اعمال خودشوبایدببینه.
امیدوارم که بیشترازاینهاتوقعم راازخداببرم بالاوتوقعم روازدیگران پاک کنم همه برای من مردن فقط خداکافیس ایموجی ماچ وبوسه باخدا.
عاشقتونم براتون سعادت وخوشبختی آرزودارم.
شکر خدایی که هر لحظه در حال حمایت و هدایت ماست( گام 134)
من امروز نشستم نام یک نفر را که نهایت ظلم و بدی رو در حق من کرده بود را نوشتم و سعی کردم آگاهانه دیدگاهم را مثبت کنم و نوشتم و نوشتم بصورت اگاهانه و نهایت رسیدم به این نتیجه که این فرد باعث تحول اساسی در زندگی ام شده چون اون باعث شد به سمت ساخت عزت نفسم و باور ارزشمندیهایم بروم و با رفتارهای به ظاهر بدش بمن گفت قدر خودمو بدونم هیچکس عزیزتر از من نیست و نسبت بهش به حس عالی رسیدم و ازش در قلبم سپاسگزاری کردم خدایا سپاس که هر اتفاقی می افتد به نفع من است
با تشکر از استاد عزیز و خانم شایسته خدا قوت