نکته مهم:
این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- قدم اول برای صلح درونی، “خودشناسی” است؛
- جهان بر اساس “خودارزشمندی درونی افراد”، نعمت ها را اختصاص می دهد؛
- رابطه افزایش خودارزشمندی درونی و افزاش درآمد؛
- دوست داشتن بی قید و شرط خودت؛
- برخورد دیگران با ما، بازتاب رفتار ما با خودمان است؛
منابع بیشتر
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 55 | احساس لیاقت بی قید و شرط26MB27 دقیقه
بنام خدا
استاد در مورد در صلح بودن با خودمون
الان در حین گوش دادن ب فایل این مورد یادم اومد
درمورد اینکه ی معیاری برای خودمون در نظر بگیریم که در نظر دیگران بی عیب ونقص باشیم
ب شخصه ادمی هستم که متاسفانه خیلی جاها ملاحظه دیگران رومیکنم و خودم روندید میگیرم
در پرانتز ( ب نسبت قبل خیلییی بهتر شدم
بخاطر دایره ازتباطی محدودی که دارم مثلا خانواده همسرم سبک من روپذیرفتن و ب من احترام میذارن
ب جز ی نفرشون که
با اموزشهای استاد متوجه شدم ایشون اون فرکانس عدم لیاقت من و ترس در راضی نگه داشتن دیگران رو دریافت کردن
که ب خودش اجازه داده در جمع برای من پشت چشم نازک کنه
درحالی که من اصلااا در مورد بحثی که این خانم و همسرش با همسر و پدر همسرم داشته نبودم
و ایشون انتظار داشته من برم و از طرف همسرم که اصلا پشیمون نیس گردن خم کنم و عذرخواهی کنم
اولین مرتبه دیدار ما بعد از اون بحث
دقیقا ایشون فرکانس خراب من کرفت و بسیار سرسنگین و با قیافه حق ب جانب با من احوال پرسی کرد)
من همیشه ترس داشتمکه مثلا این خانم و اقا که 12 سال پیش ب من و همسرم ی لطفی داشتن
همیشه باید مورد احترام باشن ( شرک)
اخیرا فهمیدم که اونها دستان خدا بودن در اون برهه از زندگیم
و اگر قرار بود اون اتفاق رقم بخوره
اینا هم نبودم خدا از طریق دستان دیگه اش برامون اون کار رو انجام میداد
و دور روز پیش وقتی که اون خانم برای احوال پرسی ب پذر همسرم زنگ زد
و پدر همسرم گفتن که بیا با ایشون صحبت کن ( با پدر همسرم اشتی کردن) و من خیلی راحت گفتم با ایشون صحبت نمیکنم
و خداروشکر جرات کردم که ب خودم احترامبذارم
و مثلا بخاطر پدر همسرمکاری کدوست ندارم انجام بدم
ی مورد دیگه
یکی از دوستانم هست که بسیار خانم تمیزی و اهل بشور و بساب
و من کلا خیلی کار خونه رو دوست ندارم
و برای همین رفت و امدم با ایشون محدود کردم
چرا ؟؟؟
چون این خانم سالها از من یکبت در ذهنش ساخته و
منم دارم تلاش میکنم که اون تصویر رو همون طور بینقص نگه دارم
در حالیکه که اگر من با همین ویژگیم که ب کار بیرون و کار هنری و تدریس علاقه دارم در صلح باشم و نخوام یکزن کدبانو و تمام عیار از نگاه جامعه باشم
این خانم هم فرکانس من رو دریافت میکنه
نیاز نیس هر روز ب اون دوستام زنگ بزنم و احوالشون بگیرم
چون اونا این اخلاق دارن
پس منم باید مثل اونا رفتار کنم تا مورد قبول باشم
برای اینکه مورد قبول باشمنیاز نیس حق الزحمه کلاسهام پایین بیارم که اونا بگن خانم خلفیان خیلی مدرس خوبی و منصف و …
و ادم پولکی نیس
ومنچوندر بیان مقدار حق الزحمه ام ترس دارم
مشتری هایی میان سراغم که پول بابت هر چیزی و هر کلاس دیگه ای میدن میلیون میلیون
ولی انتظار دارن برای کلاس من مبلغ جلسه ای 150 تومن پرداخت کنن
اخه کلاس زبان کجا جلسه ای 150 تومن
غیر از اینکه من خودم لایق نمیدونم که مشتری های لِه میان سراغم
ولی استاد اینم بگم ک جرات کردم و ب دوتا از مشتریهام گفتم هزینه جلسات برای کتاب جدید افزایش مبلغ داره
و البته ب دو نفر دیگه شون هم مونده ک باید بگم ( در حال حاضر سفرن)
نمیخوام یهو مبلغ کلاسم رو نجومی ببرم بالا ( قانون تکامل)
ولی بعد از این همه سال تدریس و تجربه
و دیدن الگوی هزینه کلاسها تو همین شهر میخوامدرخاست مبلغ منصفانه تری داشته باشم