گفتگو با دوستان 55 | احساس لیاقت بی قید و شرط

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • قدم اول برای صلح درونی، “خودشناسی” است؛
  • جهان بر اساس “خودارزشمندی درونی افراد”، نعمت ها را اختصاص می دهد؛
  • رابطه افزایش خودارزشمندی درونی و افزاش درآمد؛
  • دوست داشتن بی قید و شرط خودت؛
  • برخورد دیگران با ما، بازتاب رفتار ما با خودمان است؛

منابع بیشتر

دوره احساس لیاقت


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 55 | احساس لیاقت بی قید و شرط
    26MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

196 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «احمد محمدیان» در این صفحه: 1
  1. -
    احمد محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1946 روز

    سلام به استاد عزیز

    استاد جان من دقیقا همین مشکل رو هم با خودم داشتم هم با اطرافیانم به خصوص ادم های جدید،

    اینکه ادم ها متفاوتن،من با هر انچه هستم لاید خودمو بپذیرم و مردم رو همونجور که هستن باید دوست داشته باشم همیشه میگفتم اون جدی هست بد اخلاق ،نمیخوام باهاش باشم ،یا مثلا خودم،بارها به خودم گیر میدادم بازم دست پا چلفتی بودی،یا مثلا بازم موقع حساس پرخاشگر شدم،یا بازم زود اعتماد کردم،بازم خودمو سر پایین قرار دادم،بازم غرور خودمو حفظ نکردم،یا مثلا چرا فلانی اینقدر فهش میده اصلا درست نیست،در صورتی که صدتا ادم ازش خوشش میاد،

    واقعا من به این فایل نیاز داشتم که من با هر انچه هشتم ارزشمندم،واقعا ادم شریفی هستم راستگو هستم،ترس ندارم راستشو بگم یا امانت دارم یا انصاف دارم خلاق هستم با شعور با ادب هستم و حالا اینکه زود اعصبانی میشم،هر چی هست با همه اینا خودمو دوست داشته باشم اینقدر به خودم غر نزنم یقه خودمو نگیرم،

    الان با همه این اخلاق های بدم کلی دوست دارم که،همسرم که باهام خوبه مشکلی نداریم،یا اطرافیانم،چرا پس خودم با خودم قهرم بد حرف میزنم،

    درس بزرگی گرفتم استاد مدت ها بود با خودم این جدال رو داشتم و خدارو شکر الان یه کوچولو احساس لیاقت در خودم کسب شد،و همین الان سیو کردم که بازم گوشش کنم

    در مورد ثروت اینکه من حقمه پولدار بشم ربطی نداره به میزان عدل که همین سهم من بچده و هست،نه این چه حرفیه من لایق پول در اوردن بیشتر به کمک خداوند،حقمه میتونم بیشتر بخوام،به قول دوستمون غذا که خست ظرف بزرگتری پر میکنم یا زیاد بخوام چرا کم بخوام وقتی هست

    میزان پولدر اوردن ربطی نداره به ساعات کاری،اینو استاد کلی مثال برامون زدی که چه افرادی 40سال کار کردن مثلا به عدد 800میلیارد رسیدن اکا از اون طرف میبینی یک پسر 24ساله 10برابر اون رقم رو فقط ارزش سایتش هست به جز درامد های که کسب کرده

    اما در مورد خودمون گفتید که راه شروعش اینکه کنکاش کنیم ببینم چکار میتونیم بکنیم که از این راحت بشه پول ساخت با ساعت زمانی کمتر یکی از راه هاش همین اینترنت هست،یا بگردم چکار کنم

    یه ایده امد به ذهنم همین الان تو کارم من هر روز خمیر درست میکنم،الان به ذهنم رسید که بیام میزان معیارمو بیشتر کنم که یک روز در میون خمیر بندازم،این خودش ثروت هست،یا همین کار رو یاد شاگردی بدم ،همین پول رو بسازه برام اما خودم نباشم،وقتم ازاد بشه برای ایده راحت نر پول در اوردن، شاید الان ایدشو نداشته باشم اما وقتی از احاظ فیزیکی و ذهنی آزاد بشم مسلما ایده شم میاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای: