گفتگو با دوستان 55 | احساس لیاقت بی قید و شرط

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • قدم اول برای صلح درونی، “خودشناسی” است؛
  • جهان بر اساس “خودارزشمندی درونی افراد”، نعمت ها را اختصاص می دهد؛
  • رابطه افزایش خودارزشمندی درونی و افزاش درآمد؛
  • دوست داشتن بی قید و شرط خودت؛
  • برخورد دیگران با ما، بازتاب رفتار ما با خودمان است؛

منابع بیشتر

دوره احساس لیاقت


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 55 | احساس لیاقت بی قید و شرط
    26MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

196 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «ندا گلی» در این صفحه: 1
  1. -
    ندا گلی گفته:
    مدت عضویت: 1848 روز

    سلام بر همه عزیزان

    روزشمار185 فصل هفتم

    از همزمانی اول بگم که دارم روی قدم دوم جلسه 4 کار میکنم در مورد ثروت هست یه قسمتش تو اون جلسه شما دقیقا همین جمله رو تکرار کردین که تایم کاری ربطی به تلاش فیزیکی نداره و تایم کاری بیشتر الزاما ثروت و درامد بیشتر بهمراه نمیاره و دقیقا همین فایل هم تکرارش کردین خدایا شکرت همزمانی ها خیلی باعث میشه بیشتر تاکید کنم و انگیزه بگیرم که تو مسیرم یسری موضوعاتی که قطعا خیر هست پیش اومده و ایمان دارم که داره همه چیز و به نفع من و خانوادم تغییر میده و احساس خوبی که ازش گرفتم میتونم بگم فرای توصیفه حالا رخ دربارش میگم وقتی که اتفاق افتاد و همه شرایط و خدا برامون مدیریت کرد بزودی

    نگار عزیز که تلفظ اسمشون شبیه من هست یه جایی احساس کردم اسممو صدا زد استاد حس قشنگی بود (ایموجی چشم قلبی) نگار جون راجع به دوست داشتن بی قید و شرط گفتن فارغ ازینکه چه توانایی ها و یا بقول استاد چقدر امکانات و اموال داری خودت و دوست داشته باش من اینو با دوره عشق و مودت تجربه کردم و هربار دارم روش کار میکنم خیلی خیلی خیلی حس خوبیه گفتم راجع بهش انگار یکی درونته که تو نمیبینیش لمسش نمیکنی ولی عاشقانه دوسش داری و مواظبشی کمتر بهش احساس گناه میدی (چون خیلی پاشنه آشیل هست این مورد) بیشتر حواست بهش هست دوس داری بهترین ها رو همیشه داشته باشه تجربه کنه و دنبال خوشحال کردنشی ندای درونم همینجوری که هستی دوستت دارم

    * ماها هممون یسری ویژگی داریم باید یاد بگیریم هرکسی رو با ویژیگی هایی که داره دوست داشته باشیم

    در مورد این یه تجربه بگم قبلا وقتی یکی از اطرافیان یا دوستان یا حتی اعضای خانواده رفتاری انجام میداد که میرفت رو مخم یا باب میلم نبود اینقدر بهش فکرر میکردم اینقدر بهم میریخت منو که تا جایی که میشد ازش فاصله میگرفتم یعنی همون آشغال ها زیر مبل میریختم اگه دوست یا فامیلی بود که قطع ارتباط اگه اعضای خانواده بود قهر و فاصله های طولانی مدت حالا هر ویژگی ای نه فحش و داد و بیداد و بی احترامی هرچیزی که منو ناراحت میکرد مثلا حالا یه نمونش اینکه چمیدونم باهام نمیومد بیرون یا فلان جا :)))) این ویژگی نیست البته یهو یادم اومد این مورد مثلا اگه برای همه وحشی بود یا بی ادب باید برای من این مورد و حذف میکرد و خب طبق قانونم همچین اتفاقی نمیفتاد

    وقتی اصلاح شد و یاد گرفتم ادما رو بپذیرم و بدونم دلیل حال خوب یا بدم و اتفاقات و شر ایطم اونا نیستن و فقط و فقط خودمم یاد گرفتم تو دوره عزت نفس و دوره عشق مودت اصلا روابطم کن فیکون شد اون حرص و انرژی که میزاشتم و میخوردم بابت تغییر اون ادم اصلا بدون اینکه بخوام انرژی بزارم رفتاری که با بقیه حتی داشتن و با من نداشتن ادمهای سمی که حذف شدن کلن اونایی هم که قبلا رفتارشون طور دیگه ای بود اصلا انگار پوسته عوض کرده بودن نه که اونا تغییری کنن من تغییر کرده بودم و بازتابش و هم میدیدم خدا رو شکر

    یا مثالی که زدن در رابطه با رک بودن یا یسری ویژگی هایی که فارغ از درست غلط بود بودنشون وقتی کسی میپذیره بقیه هم اکی ان باهاش

    من قبلا هم که برای این فایل کامنت گذاشتم گفتم الانم میگم

    پدر من بسیار ادم رکی بود طوری که گاهی رک بودنش از نظر ما یعنی خانواده گاهی حد و مرزها رو رد میکرد حالا ما که خیلی رو مخمون نبود چون پذیرفته بودیم و ناراحتم نمیشدیم ولی یوقتا با خودمون میگفتیم الانه که فلانی بزنه رخ و صورت ددی ما رو بیاره پایین یا الانه که بزنه زیر گریه میگم گهگاهی که این اتفاق میفتاد اگه یچیز خیلی فاجعه ای بود برای لحظاتی سکوت میشد تو جمع اما چند دقیقه بعدش همه چیز به حالت عادی برمیگشت و نه تنها کسی بدش نمیومد و کنار اومده بود با این خصلت بلکه کمتر کسی بود که دوستش نداشته باشه و عجیب محبوب اطرافیان بود این حخصلت حالا یا عادتی یا الگویی یا هرچیزی رو خواهر بزرگترمم داشت و درباره ایشون هم همین اتفاق بود اما برادر من ذاتا اینشکلی نبود ولی از یه جا به بعد خصوصا وقتی که پدرم فوت کرد و خواست نام نیکش و جاودان کنه :)) میخواست تقلیدی باشه از پدرم شاید با ارفاق منو مادر و خواهرام اکی بودیم با این قضیه ولی خشم بقیه رو داشت و بنده خدا نتونست اونجوری محبوب باشه و گاها اطرافیانش خصوصا خانمش خیلی ازین موضوع ناراحت میشد چون که خودش این مدلی نبود و یه پسر اروم و دوست داشتنی میخواست در پوسته خشمگین و رک گو و جدی طور قایم بشه

    یه مثال دیگه یکی از دوستان ما همیشه ازینکه کسی براش تولد بگیره یا روز تولدش و خوشش نمیومد تو جمع باشه و خیلی تو چشم باشه و کسی بهش تبریک بگه چه برسه تولد بگیره و همیشه روز تولدش ببخشید برج زهرمار بود چند سال این اتفاق میفتاد و همیشه هم اینو اعلام میکرد همه فک میکردن داره خودش و لوس میکنه و اینا و هرسال همین بود و یادشون میرفت اما یسری هامون که بهش نزدیکتر بودیم باورش کردیم و فهمیدیم این موضوع رو گفتیم اقا در ست یا غلط دوس نداره دیگه این مدلیه اگه هم بهش تبریک میگفتیم توقع لبخند و ذوق ازش نداشتیم از یه جا بعد و بمرور برای هممون عادی شد و کمتر پیش میومد کسی از دستش ناراحت بشه

    این مثال ها یادم اومد در تایید حرفهای استاد بگم خدا رو شکر بابت یه فایل عالی دیگه خدا رو شکر که شما استاد مایی ازتون بینهایت سپاسگزارم دوستتون دارم

    خدایا شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: