گفتگو با دوستان 55 | احساس لیاقت بی قید و شرط

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • قدم اول برای صلح درونی، “خودشناسی” است؛
  • جهان بر اساس “خودارزشمندی درونی افراد”، نعمت ها را اختصاص می دهد؛
  • رابطه افزایش خودارزشمندی درونی و افزاش درآمد؛
  • دوست داشتن بی قید و شرط خودت؛
  • برخورد دیگران با ما، بازتاب رفتار ما با خودمان است؛

منابع بیشتر

دوره احساس لیاقت


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 55 | احساس لیاقت بی قید و شرط
    26MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

196 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «Kosar» در این صفحه: 1
  1. -
    Kosar گفته:
    مدت عضویت: 1522 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    به نام اوکه تنها او را می پرستم و تنها از او یاری می جویم

    سلام عرض می کنم خدمت شما دو تا استاد عزیزم

    امیدوارم حال هردوتون همیشه عالیه عالی باشه

    با خودم میگم داری هر دوشون رو استاد صدا می زنی ولی چقدر به حرف های استادیشون ایمان داری و بهشون عمل می کنی..؟

    یکی از چیزایی که فهمیدم این بود که من هنوز به این باور نرسیدم که من واقعا خالق زندگیمم

    اینو از این جهت میگم که اگه واقعا باورش داشتم، باور به اینکه من از طریق ورودی های ذهنم دارم زندگیم رو خلق می کنم، جلوی هر ورودی نا مناسب رو می گرفتم و خودم رو بمباران می کردم با ورودی های مناسب، یا به قول اقا عرشیای عزیز در یکی از قسمت های گفت و گو با دوستان اگر باور می کردم واقعا من خالقم،  مینشستم می ساختم هرچیزی که دوست داشتمو..

    ولی خب این قسمت ماجرا برای من هنوز کار داره تا باورش کنم..

    من این قسمت گفت و گو با دوستان رو تقریبا دو، سه ماه پیش گوش کردم و دوباره از طریق کامنت سعیده عزیز شهریاری بهش برخوردم

    یادمه اون موقع زیاد روی باور های احساس لیاقت و ارزشمندیم کار می کردم و هدایتم به این فایل هم از طریق همون باور ها و در مدار لیاقت بیشتر قرار گرفتن بود.

    دوباره که بهش گوش دادم فهمیدم من خیلی از چیز ها رو یادم رفته، مثل تفاوت ادم ها باهم، مثل اینکه لیاقت ما نباید به داشتن و کسب کردن چیزی وابسته باشه، مثل اینکه هیچ کس کامل نیست، همراه اول.. (خخخ)، مثل اینکه باید خودت رو دوست داشته باشی بدون شرط، مثل اینکه دنبال اثبات لیاقتت نباشی چون تو ثابت شده ای…

    من دوباره این باور ها برام یاداوری شد

    یادم اومد هیچکس توی زندگیه من تاثیر نداره از پدر و مادرم گرفته تا همسایمون..

    یادم اومد منم توی زندگی هیچ کس تاثیر ندارم و نمی تونم حتی کمکی به کسی بکنم..

    یادم اومد درسته خدا توی قران میگه و بالوالدین احسانا اما این دلیل نمیشه که تو ناراحتی و شادی تو گره بزنی به غم و شادی پدر و مادرت، چون هرکسی نتیجه باورهاشو می بینه، چون این جهان هیچ اشتباهی نمی کنه، چون تو مسول زندگیه بقیه نیستی، چون تو خالق زندگیه خودت هستی

    استاد یه چیزی بگم، حرفات بدجوری روی من تاثیر داره، من شاید بابام نصیحتم کنه ها اما وقتی شما میگی واقعا بهش عمل می کنم اما اون میگه نه

    می دونی استاد من شدم بچه ناخلف خانواده

    از نظر اونا من به هیچ جایی نمی رسم چون پدر و مادرم از من راضی نیستن

    استاد تاریکی رو دیدی، من جایی ام مرز بین تاریکی و روشنایی، میام توی روشنایی ولی باز دوباره بر می گردم توی تاریکی

    اومدم بگم تسلیم نشدم، ولی سعی می کنم تسلیم بشم، اومدم بگم به الله قسم که من به هر خیری که از جانب اون برسه فقریم، اومدم بگم بابا من حتی نمی تونم رو خودم حساب کنم، بعد انتظار بیرون کشیدن خودم رو از این منجلاب دارم، اومدم بگم من نمی تونم، من نمی کشم، خودش باید برام یه کاری بکنه

    خداجون، خدای خوب و مهربون و وهاب و بخشایشگر و رزاق و ثروتمند و آفریننده من، من کوثر به هر خیری که از جانب تو به من می رسه فقیرم

    اره من روی خودم حساب کردم و حالا این شدم، به قول اقا ابراهیم تو که خدایی، تو که میگی من فلانم و فلانم تو برام درستش کن، من ضعیفم، من جنبه هیچ کدوم از امتحاناتتو ندارم، من ابراهیمت نیستم، من مثل ابراهیمت اونقدر قوی نیستم، ایمان من رو هم مثل ایمان ابراهیمت کن

    بها می خواد، بگو چی بپردازم، من باید برای رسیدن به تو بها بپردازم

    از چی بگذرم، لذت های زود گذر؟

    از چی بگذرم، ادم های منفی؟

    از چی بگذرم، پدر و مادرم؟

    از چی بگذرم…؟

    اتصال قطع شده استاد سعی کردم کامنتمو ادامه بدم اما نشد

    امیداورم تا همینجا خوب باشه و یه کمکی به کوثر اینده بکنه

    در پناه رب العالمین شاد، ثروتمند، سلامتو سعادتمند در دنیاو در اخرت باشید

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای: