نکته مهم:
این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- قدم اول برای صلح درونی، “خودشناسی” است؛
- جهان بر اساس “خودارزشمندی درونی افراد”، نعمت ها را اختصاص می دهد؛
- رابطه افزایش خودارزشمندی درونی و افزاش درآمد؛
- دوست داشتن بی قید و شرط خودت؛
- برخورد دیگران با ما، بازتاب رفتار ما با خودمان است؛
منابع بیشتر
این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse است.
آدرس clubhouse استاد عباس منش:
https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 55 | احساس لیاقت بی قید و شرط26MB27 دقیقه
سلام به استاد عزیز و گرانقدرم و مریم جان عزیز و تمامی دوستان گرامی.
دوست داشتن بی قید و شرط رو تو دوره ی احساس لیاقت یاد گرفتیم و متوجه شدیم تاکنون افکار و باورهای غلطی در رابطه با حس دوست داشتن و حس خود ارزشمندی و حتی عزت نفس نسبت به خود داشتیم.
اکثرمون فکر میکردیم به میزانی که توانمند هستیم و و هر کدوم نسبت به مهارتهایی که داریم با ارزش دیده میشیم. از کودکی اینطور به ما تحمیل شده بود که اگه کار مثبتی انجام بدیم دوست داشتنی به نظر میرسیم در غیر این صورت هیچکس هیچ ارزش خاصی برامون قائل نبود. حتی پدر و مادرامون به نسبت احساس رضایتشون ، از ما تعریف و تمجید یا تشویق میکردن. اونی که درسخونتر بود عزیزتر بود اونی که بیشتر تو خونه کار میکرد بیشتر ازش تعریف میشد. این افکار و باور در مدرسه و در هر جای دیگهای ادامه داشت. بنابراین خیلی طبیعی بود که هیچ وقت متوجه نشیم که ما به خودی خود با ارزش هستیم و لزومی نداره معیارهای درونی خودمونو با عوامل بیرونی بسنجیم.
بهترینها نصیب استاد عزیز رو که به ما تفهیم کردن حس لیاقت و ارزشهای ما، در درون ما و با ماس.
خیلیا رو سراغ داشتم که به خاطر نارضایتی از چهره یا قد و هیکلشون نسبت به خودشون گارد داشتن و هیچ لذتی از زندگی نمیبردن، چون فکر میکردن باید زیبا میبودن، باید قد و اندام خاصی داشته باشن تا مورد تایید دیگران باشن و با ارزش به نظر برسن.
استاد عزیز خیلی زیبا و شیوا و با بیانی ساده ، این مسئله رو برامون باز کردن که همگی ما به عنوان یک انسان با ارزش هستیم.
همین که انتخاب و خلق شدیم و پا به این جهان گذاشتیم یعنی با ارزش هستیم.
درک همین مسئله باعث میشه دیگه تو خودمون دنبال چیزی برای دوست داشتن یا حس لیاقت نگردیم و بدون اینکه احساس گناه یا عذاب وجدان داشته باشیم اشتباهاتمون رو راحتتر بپذیریم.
وقتی حسمون به خودمون خوب باشه طبیعتاً احساس خوبه بیشتری رو تجربه میکنیم و در نهایت خالق اتفاقات بهتری خواهیم بود.
به خاطر اینکه حس لیاقت و حس خود ارزشمندی رو در عوامل بیرونی میدیدیم.
بینهایت خودمونو با دیگران مقایسه میکردیم .
گفتگوهای ذهنی امونمون نمیداد، نمیتونستیم گفتگوهای ذهنی رو کنترل کنیم.
رفتارها و توقعات غیر عادلانه از خودمون داشتیم .
با خودمون خشن و ناجالب رفتار میکردیم.
خیلی وقتا برخلاف میلمون ، فقط به خاطر بدست اووردن این حس از سمت دیگران ، دست به کارها و اهداف و چالشهایی میزدیم که فقط وقتمونو هدر میدادیم .
خیلی جاها خودآزاری میکردیم. خیلی جاها خودمون رو اذیت میکردیم که به نظر به دیگران کمک کنیم تا مهر تایید از سمت اونها رو دریافت کنیم .
همیشه دنبال تعریف و تمجید از سمت دیگران بودیم به ندرت پیش میومد حتی اگر کسی ازمون تعریف میکرد اونو بپذیریم .
در مقابل تعریف یا تحسین دیگران مقاومت داشتیم .چقدر بخاطر اشتباهاتمون خودمون رو سرزنش کردیم و تا جایی که تونستیم فرکانس منفی به جهان ارسال کردیم . به خیال خودمون که در صدی از خطا و اشتباهاتمون رو جبران میکنیم.
هیچ وقت نمیتونستیم خودمونو ببخشیم .
یکی از باورهای مخرب ما این بود که خدا به این راحتی کسیو نمیبخشه !!!
هیچ وقت نقاط مثبت و خوبمون رو نمیدیدیم همیشه زوم روی نقاط منفی و بدمون داشتیم.
از تنهایی وحشت داشتیم. از تنهایی فرار میکردیم.
به هزار و یک دلیل خودمونو تو دل همه جا میکردیم که مبادا ما رو تنها بذارن .فکر میکردیم اگه تنها بشیم چه اتفاقی برامون میفته؟!!!!!!
در کل ، که احساس لیاقت و حس خود ارزشمندیمون همیشه گره به چیزی میخورد و همیشه به خاطر عدم آگاهیمون سلامت ذهن و جسممون رو به خطر مینداختیم.
مطمئناً نگاه کسانی که این دوره رو کار کردن نسبت به خودشون خیلی فرق کرده.
حالا ما ، بی هیچ قید و شرطی خودمونو دوست داریم . عاشق خودمون هستیم و نیاز نداریم عشق رو از دیگران گدایی کنیم.
خودمونو با تمام ویژگیهایی که داریم میپذیریم .بدون اینکه خودمونو با کسی مقایسه کنیم.
وقتی اشتباه کردیم زود خودمونو میبخشیم و با احترام و با مهربانی با خودمون برخورد میکنیم.
هیچ وقت به خاطر تایید یا تحسین کسی حرکتی انجام نمیدیم . حتی کمکی به کسی نمیکنیم .هر وقت و زمانی که برای خوشحال کردن حال دل خودمون بود به دیگران در حد توانمون کمک میکنیم.
سعی میکنیم توانمندیها و مهارتهای خودمون رو ببینیم و به اندازه ی درک خودمون از خودمون توقع کنیم.
هر وقت کسی از ما تعریف کرد تعریفشو ، تایید میکنیم.
تا حالا فکر میکردیم دیگران در حق ما ظلم کردن ، در حالی که با کار کردن این دوره ، متوجه شدم کسی که بیشتر از همه به خودم ظلم کرده خودم بودم .
کسی که بیشتر از همه موانع سر راهم گذاشته خودم بودم .
کسی که جلوی پیشرفتها و جلوی رشدمو گرفته بود خودم بودم.
کسی که باعث دور شدن خواستههام میشد خودم بودم .
این من بودم که از خودم دور شده بودم و دنبال چیزی بیرون از خودم میگشتم تا به اهدافم برسم.
امروز خوشحالم که دیگه افکار و باورهای گذشته رو نسبت به خودم ندارم. از اینکه شناخت بهتری نسبت به خودم پیدا کردم خداوند را سپاسگزارم و بینهایت از استاد عزیز ممنون و سپاسگزارم .
استاد جونم مرسی که هستی .
الهی که باشی همیشه .