گفتگو با دوستان 56 | توانایی پول ساختن

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • آنچه عزت نفس شما را رشد می دهد، داشتنِ پول بیشتر نیست بلکه “توانایی پول ساختن” است؛
  • تاثیرگذارترین شیوه برای افزایش اعتماد به نفس، پول ساختن از توانایی هایت است؛
  • نقش “هدف های کوتاه مدت” در پیشگیری از تضادها؛

این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 56 | توانایی پول ساختن
    20MB
    20 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

167 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نگار» در این صفحه: 1
  1. -
    نگار گفته:
    مدت عضویت: 2162 روز

    بنام خدا

    از دیروز غروب ی احساس بدی داشتم

    احساس بیماری میکردم

    منی که ب جرات میتونم بگم بیش از یک سال و خرده ای که مریض نشدم

    چی شده ؟؟؟

    کلا دیشب رو‌خوب نخوابیدم

    و صب ب سختی بیدار شدم

    دوست داشتم باشگاهم موکول کنم ب فردا

    ولی گفتم نههه

    باید بری

    بلند شدم وسایلم جمع کردم

    وسایل کلاس خوشنویسیم برداشتم و با دخترکم رفتیم باشگاه

    جالبه که دقیقا دخترم هم خیلی وقته ک سلامت

    و اخرین باری ک‌بیمار شد یادم نیس کی بود

    شاید وقتی ی سال و خرده اش بود اونم بخاطر دندون دراوردن

    ولی حالا هر دومون باهم حالت سرماخوردگی داریم و کوفتگی

    از باشگاه رفتم کلاس خوشنویسی و استادم با محبت تمام قلمهام رو تراشید و ب من سرمشق داد

    اومدم خونه و سریع ناهار بارگذاشتم

    بنظرم اومد ک یکم دیر شده

    ولی ب خدا گفتم خودت ب وقتم برکت بده و دستم فرز تر کن

    و جالبه غذار رو دم کردم و ظرفها رو شستم

    هنوز تا اومدن همسرم وقت بود

    احساس کوفتگی نذاشت برم ناهار بخورم و خوابیدم

    عصر بیدارشدم و دیدم نمیشه

    من چم شده

    چرا باید مریض بشم

    گفتم بذار ی فایل هدایتی گوش بدم و کم کم ب کارهای خونه برسم

    ک استاد دقیقا تو این فایل گفت وقتی عطشت برای ی موردی میخوابه

    وقتی دچار روزمرگی میشی

    جهان میبینه تکون نمیخوری

    میگه ی تکونی بهش بدم

    یادمه زمستون با اینکه من و بچه هام تنها بودیم ( هنسرم برای درمان پدرشون شیراز بودن)

    من حالم اینقدر خوب بود

    خوشنویسی میکردم

    سفارش نقاشی داشتم و اولین بار بود که با مبلغ بالای ی تومن داشتم کار نقاشی میکردم

    شبها تا ساعت 3 نقاشی میکشیدم

    عصرها زبان اموز داشتم

    و حتی با اینکه ذو‌بار پسرم بیمار شد ولی من و دخترم اوکی و سلامت بودیم

    حالا چیشد ک این بار تا پسرم سرماخورد من ودخترم هم درگیر شدیم

    بنظرم ی. دلیلش رفت و امد با دوتا از دوستام

    که در عین مهربانی و خوبی و‌دست خدا بودنشون در زندگیم

    ولی خیلی تمرکزشون روی بیماری،

    و من هم خیلی تو جمعشون بودم و البته پیگیر احوالشون ک بهتر شدن یا نه

    دوم کم شدن زمان نقاشی کار کردنم

    قبلا شبها و صبهای زود دنبال تمرین نقاشی بودم

    تمرین خوشنویسی

    ولی الان ها

    شبها تا خوابم میگیره میرم میخوابم و صبها هم فقط برای کد نویسی وقت میذارم

    نقاشی چی ؟؟؟ هیچ

    و اگر وقت پیدا کنم دوباره میرم تو جمع همون دوستام

    و عملا مثل اونا دچار روزمرگی شدم ( فقط خوشنویسی کار میکنم تو این روزا)

    اونا شاغل نیستن و تمام وقتشون رسوندن صب ب شب و رسیدن ب کار خونه و بچه هاس

    ولی من‌ادمی هستم‌که دوست دارم پویا باشم

    دوست دارم پولساز باشم

    پولساز بودن عجیب حالم عالی میکنه

    من بدن قوی دارم

    ک توانایی بهبود خودش رو داره

    من هدایتهای الهی رو میطلبم

    خداوند من در مسیر رسالتم هدایت و حمایت میکنه

    انشاله میام و از نتایج کارهام مینویسم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: