گفتگو با دوستان 56 | توانایی پول ساختن - صفحه 1
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/05/abasmanesh56.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-05-11 06:45:022024-04-30 04:14:20گفتگو با دوستان 56 | توانایی پول ساختنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
سلام استاد جان
دقیقن همین موضوع را دیشب جلسه ۵
قدم ۱۲ توضیح داد وبا ایه فاذا فرغت فانصب
ووقتی از کار ی فارغ شدی ب کار دیگر بپرداز
وارد چالش جدید بکن خودت را و من این را
تازه متوجه و فهمیدم چرا افراد ثروتمندی ک
میشناسم در اطرافم خودشون را مشغول کار
دیگر میکند مثلن ساختمانش ساختنش روب
اتمام است میره زمین میخره برا خودش
و مشغول ویلا ساختن میشود این نمونه
کوچکی ک یادم بود و مثال مایکل فیلیپس
ک داشت نابود میشد و ولی دوباره شروع کرد
برای المپیک و اتفاقن فایلش هم گذاشتید
تو فایل های رایگان
عاشقتونم استاد و دوستدار این مسیرم♥️🌹
سلام استاد عزیزم
تمام وجودم با حرفهات لرزید . صدها درس و نکته توی ذهنم ردیف شدند . فقط دارم فکر میکنم به اینکه عزت نفس ما نه تنها در کودکی گرفته شده بلکه اگر به دادش نرسیم تا ابد توسط آدم ها سرکوب و لگدمال میشه.
بعد از گوش دادن به این فایل نشستم فکر کردم و گذشته خودم را به یاد آوردم . من تنها زن پولساز در فامیل همسرم بودم و یکی از بهترین زنهای پولساز در فامیل خودم . یعنی من سال ۸۹ وقتی هنوز مُهر و سربرگ درست نکرده بودم و حتی دفتر وکالتم را نزده بودم اولین پرونده را گرفتم . بدون ذره ای تجربه شغلی . یعنی من به محض صدور پروانه وکالت شروع به کار کردم . من حتی دوره کارآموزی هم نرفته بودم و یادم میاد وقتی در پروسه انجام اون پرونده قرار گرفتم نشستم یه گوشه توی دادگاه گریه کردم از بس که ناشی بودم . اما به هرشکلی بود اون پرونده را بطور کامل و با موفقیت انجام دادم و پول خوبیم گرفتم و بعدش دیگه راه افتادم و همینجور پرونده های بعدی و بعدی . حالا بماند که بخاطر باورهای افتضاح و اعتماد به نفس پایینی که داشتم مدام به در و دیوار میخوردم اما با تمام این مسائل من پولساز بودم . کم کم پرونده های راه دورتر گرفتم و همسرم کمکم میکرد و هم توی خونه کنارم بود و کمک میکرد هم در امورات شغلیم کنارم بود و مثل یه آچار فرانسه هرکاری میخواستم انجام میداد و البته کار خودشم جداگونه انجام میداد . یعنی ما در شرایطی بودم که دوقلوهای شیرخواره م را روی صندلی عقب ماشین میذاشیم و پسر سه سالم را صندلی جلو و سه چهار ساعت من میرفتم توی دادگاه یا دفتر و همسرم پیش بچه ها بود . من نه تنها دستم جلوی همسرم دراز نبود بلکه بابت کارهایی که برام میکرد به عناوین مختلف براش هدیه میخریدم یا پول به حسابش می ریختم . از وقتی با شما آشنا شدم ده درصد درآمدم را به حساب خواهر خودم یا خواهرهای همسرم میریختم . من وکالت را اصلا دوست نداشتم ولی میتونستم ازش پول بسازم چون اول اینکه باورم این بود که این شغل پولسازه و دوم اینکه خودم توانایی پولسازیم خوب بود . تا اینکه از یک جایی به بعد فهمیدم من فقط بخاطر پول توی این شغل موندم و دیگه اون یکذره علاقه ای که قبلا داشتم هم ندارم . اون موقع تمرکزم روی دوره کشف قوانین بود که در نوع خودش یک شاهکار محسوب میشه و من انقدر فایل ۶ و ۱+۶ این دوره را گوش کردم تا جرأت پیدا کردم و رفتم وارد کاری شدم که بهش علاقه داشتم و اتفاقا توی همون کار هم پول ساختم یعنی همزمان با آموزشی که میدیدم پولم می ساختم .
اما خودم میفهمیدم که یک چیزهایی توی ذهنم داره تغییر میکنه که منو به سمت نامناسبی هدایت میکنه یعنی یک سؤال در ذهن من شروع به فعالیت کرده بود که چرا تو باید پول بسازی ؟ چرا گنج سراغت نیاد ؟ چرا مثلا خرید و فروش های سودمند توی زندگیت رخ ندند ؟ چرا تو زحمت بکشی ؟ حالا نکته ش خیلی ریزه . چرا این سؤالات توی ذهن من میومدند؟ و البته منو از پول ساختن دور میکردند ؟ علتش به حرفهای اطرافیان برمی گشت . یعنی من در ظاهر فکر می کردم حرف آدم ها برام مهم نیست اما در عمل به شدت تحت تاثیر حرفها قرار گرفته بودم . حالا حرفها چی بود ؟ خانواده و خواهرهای همسرم که خانه دار بودند میگفتند چرا همش تو باید کار کنی . چرا با وجود سه تا بچه انقدر خسته میشی . چرا صبح و عصر سر کار میری . پول درآوردن وظیفه شوهرها ست و در عمل هم که مدام اینا زیر کولر و جفت بخاری بودند و شوهرها پول میدادند و اونا خرید میکردند. از طرفی همکارام که نمیدونم چرا اکثرا از شوهرهاشون جدا شده بودند یا مجرد بودند می گفتند بیچاره فردا تو این کار پیر و شکسته میشی و شوهرت جوون و سرحال میمونه. حالا من با جوون و سرحال بودن شوهرم مشکل نداشتم ولی واقعا دلم نمی خواست خودم شکسته بشم . یا مثلا می گفتند آدم باید روی پای خودش بایسته و دلیلی نداره شوهر آدم همه جا دنبالش باشه و یک جورایی هم کارم در نظرم بی ارزش شد و هم خشم عجیبی نسبت به همسرم در وجودم ایجاد شد . حتی خانواده خودمم وقتی می دیدند من بهتر از همسرم و بهتر از خیلی ها پول میسازم با نگاه هاشون بهم می فهموندند که شوهرت بی عرضه س و تو خیلی احمقی که بار زندگی را گرفتی به دوش و از طرفی من بخاطر باورهای غلطم واقعا با سختی و دردسر پول می ساختم . یعنی هر دقیقه دفترم را باید جابجا می کردم . موکل ها نصف پولمو نمی دادند . بسیار پرتوقع و بعضا بی ادب بودند و منم واقعا نمی تونستم مبلغ واقعی را طلب کنم و همیشه نگاه میکردم که دیگران چقدر میگیرند و من کمتر از اونو تعیین میکردم چون ته ذهنم این بود که اگه کم بگم میاند پیشم و اگه زیاد بگم میرند جایی دیگه ( هنوزم این باور را دارم و دارم روش کار میکنم ) و حالا از طرفی حرفهای اطرافیان از طرفی سختی هایی که توی کار متحمل میشدم باعث شد که بگم اصلا چرا من پول بسازم ؟ چرا خدا از راههای دیگه بهم نده؟ و با این طرز فکر روزبروز وضعیت مالی بدتر شد . یعنی حتی وقتی کارم را عوض کردم و توی حوزه ای که بهش علاقه داشتم وارد شدم هم چیز زیادی تغییر نکرد چون من اون باورها را با خودم آورده بودم یعنی هنوز هم به سختی پول می ساختم . درسته ، اینکه از وکالت بیای بیرون و وارد کاری که دوستش داری و هیچیم ازش بلد نیستی بشی خودش خیلی کار بزرگیه ولی بقول استاد ایمان خالی تو را جلو میبره اما بدون پول . برای پول ساختن باید باورهای درستی نسبت به پول داشت یعنی فراوانی را در تمام جنبه ها باور کنی ، احساس لیاقت کنی ، در مورد شغلی که توش هستی باورهای خوبی ایجاد کنی تا بتونی پول بسازی و راحتم بسازی . و من در مورد فراوانی که هیچی نمی دونستم و در مورد خودم که احساس لیاقت به شدت ازم گرفته میشد و هرروز و هرروز بیشتر باور میکردم که اونهایی که کنار کولر و بخاری لم میدند ارزششون بیشتر از منیه که دارم پول میسازم و چون باورهای درستی نداشتم با سختی و تلاش فیزیکی زیاد و دستمزد کم پول میساختم و تمام اینها دست به دست هم داد تا من کم کم از پول ساختن فاصله بگیرم و با وجود اینکه بسیار دوره ها را گوش کردم و تمرین کردم و از خیلی جهات پیشرفت کردم اما از جهت مالی پشت یه سدی قرار گرفتم یعنی خودم حس میکنم که عامل در خودمه و البته عامل همیشه در خود ماست اما خیلی ها حسش نمی کنند اما من حسش میکنم و امروز که استاد این توضیحات را دادند اصلا من ذهنم شکوفا شد و گفتم خدایا چقدر من تو پولسازی آدم توانمندی بودم که اون زمان که بقیه زن ها کنار بخاری و زیر کولر حرفهای خاله زنکی میزدند من کار میکردم و یک دفعه تمام ارزش هام جلوی چشمم اومدند . به همسرم گفتم ببین تو هم هرروز داری پول می سازی و فقط باید با تغییر باورهات این روند را بهتر کنی و همینکه داری روزانه پول درمیاری یک ارزش به حساب میاد و ارزش وجودی تو از اون شوهر خواهرت که داره اطراف روستای جد و آبادیش دنبال گنج میگرده خیلی بیشتره و بهش گفتم من دیگه تحت تاثیر حرفهایی که ننه باباها و فک و فامیل میزنند قرار نمیگیرم و البته رابطه خیلی کمی هست ولی خب حرفها هم هست یعنی ما سال ۸۸ اهواز را ترک کردیم و اومدیم اصفهان و یک حرکت شجاعانه کردیم شوهرم کار دولتی را ول کرد و اومدیم اینجا و کلی تجربه کسب کردیم ولی هنوز پشت سر ما میگند فلانی ها اشتباه کردند در حالیکه درست و غلط را ما باید تشخیص بدیم نه دیگران و جالبه من خیلی روی موضوع عزت نفس کار کردم ولی هیچوقت اینطوری که استاد توی این فایل گفتند به خودم بعنوان یک آدم پولساز و ارزشمند نگاه نکرده بودم و الان میفهمم که چقدر پولساز بودن ارزشمنده و آگاهانه میخوام که خودم پول بسازم و حتی اگر قرار باشه راههای دیگری غیر از خودم هم برای ورود نعمت وجود داشته باشه من آگاهانه میخوام که خودم هم پول بسازم ولی با باورهای درست بسازم . الان میفهمم که همون ده درصدی که از درآمدم به خواهرهای همسرم میدادم چقدر ارزشمند بود و من چقدر با خود اونها متفاوت بودم . واقعا چقدر مهمه که ما همیشه رد پای عزت نفس را در موضوعات مختلف زندگیمون پیدا کنیم . کسی که از بیماری میترسه خودش را لایق سلامتی نمیدونه . کسی که میخواد از طریق ارث و گنج و شوهر پولدار به ثروت برسه خودش را از پول ساختن ناتوان می بینه . کسی که مدام به فکر عافیت بچه ها و اطرافیانشه داره با احساس گناه زندگی میکنه و کسی که تحت تاثیر حرفهای دیگران کارهای درست و شجاعت ها و جسارت های خودش را سرکوب میکنه و مسیر خوشبختی خودش را متوقف میکنه و شروع به سرزنش کردن خودش میکنه مثل یونس در شکم ماهی ، گیر میفته . من از این فایل خیلی چیزها یاد گرفتم .
اول اینکه به این جواب رسیدم که چرا باید پول بسازم ؟
دوم اینکه به موازات پیشرفتم آدم ها ممکنه حرفها و قضاوت هایی نسبت به من داشته باشند و من باید یاد بگیرم که نه تنها غرق نشم بلکه با قدرت بیشتری شنا کنم .
سوم اینکه باور کنم پول ساختن زمانی لذتبخش میشه که من باورهای درستی در خودم ایجاد کنم
سلام اندیشه عزیزم
خیلی عالی توضیح دادی ازت سپاسگذارم منم قبل از اشنایی با استاد همین باور رو داشتم که باید شوهرم پول دربیاره و من کار نکنم و اینم بخاطرهای باورهای غلطی بود که از اطرافیانم و خوانواده خودم به من رسیده بود که میگفتن اگه تو کار کنی و پول دربیاری شوهرها دیگه کار نمیکنن پشتشون گرمه به تو و کم کم تو میفتی تو زحمت و کار و تلاش و خسته میشی و پیر و رنجور میشی و شوهرها هم میرن ازدواج دوم میکنن و سرت هوو میارن پس بزار اون کار کنه و پول دربیاره تو چیکار داری بگیر بخور و بخواب در صورتیکه بر عکس خانواده همسرم دقیقا برعکسند و همه خانوم هاشون کارمندن و اقا ها شغل آزاد دارن و بخاطر این باورم که من اصلا نباید برم سر کار بخاطر ترسی که داشتم دقیقا خانواده همسرم به شدت دوست داشتن که من برم سرکار و فشار می اوردن و همش تو درودیوار بودم و بخاطر این باورم خیلی رنج کشیدم و چون خواهرهاییم از من، که کار نمیکردن خیلی دیدم وضعشون از من بهتره و خیلی اعتماد به نفس بالاتر دارن و منم بخاطر فشار خانواده شوهرم رفتم سرکار، اونم نه کار درست حسابی فقط برای اینکه دهنشون بسته باشه با حقوق بسیار ناچیز تا اینکه با استاد اشنا شدم و نظرم خیلی تغییر کرده نسبت به شغل و کار و پولسازی و الان چون دیگه به حرف هیچکی نکردم نه خانواده خودم و نه خ شوهرم چون من تحصیل کرده هستم و بعد از رفتن سراغ چند شغل رفتم سراغ کار مورد علاقم بدون اینکه نظر بقیه برام مهم باشه سراغ ارایشگری و اینقدر خوشحال میشدم که پول درمیارم و چه حالی میداد وقتی که کارم رو انجام میدادم چه لذتی داشتم چقدر کیف میکردم و اصلا زمان حالیم نبود و وقتی میتونستم برا همسرم از پول خودم هدیه بخرم چه حالی میکردم و میگفتم من که کار نمیکنم من دارم حال میکنم چقدر اعتماد به نفسم رفت بالاتر چقدر عالیتر شد هنوز همسرمم بهمن پول میداد بدن اینکه ازش درخواست کنم و الانم میده و کقتی مریم جان رو دیدم چقدر پابه پای استاد دارن کار میکنن چقدر دید و نظرم عوض شد نسبت به کار کردن وقتی خواهر شوهرم رو دیدم که از موقعی که رفت سر کار چقدر وضعشون بهتر شد چقدر همه چیزهای خوب و عالی میخره بدوناینکه نگران پولش باشه و دیگه دوتاچهار تا نمیکنه هر چی دوست داره میخره خیلی ایمانم تقویت شد. الانم به دنبال ایده های الهامی هستم که بتونم کارم رو به لطف الله گسترش بدم چقدر با داشتن کار هم خودت حال میکنی هم یه کار مفیدی انجام میدی هم از حرف های خاله زنک باری و غیبت به دور میمونی و وقتی دوره عزت نفس رو با بیشترش با پول خودم خریدم اینقدر اعتماد به نفسم رفت بالا که نگو و نپرس.
باز یه مدت که بیشتر با خواهرهام نشست و برخاست کردم باز داشت باورهای قبلیم برمیگشت ممنونم که یااوری کردی عزیزدلم.
باز داشتم برمیگشتم به مسیر اونها و یه روز به خودم گفتم خب وقتی من توانایی و استعدادش رو دارم که پول بسازم چرا نسازم و همش دستم تو جیب شوهرم باشه ؟؟!!
چرا وقتی میتونم خودم با پول دراوردن بهترین چیزها رو برا خودم بخرم چرا پول درنیارم و منتظر پول شوهرم باشم؟؟!
چرا وقتی میتونم خودم روی پای خودم واستم و برم مسافرت های شمال و کنار دریا چرا پول نسازم و منتظر باشم که کی شوهرم پولش جور میشه که من رو بببره؟!!
چرا وقتی میتونم با هم دوتایی کار کنیم و پول بسازیم و به همدیگه بهتر عشق بورزیم و زندگی راحت تر و با کیفیت تر داشته باشم چرا پول نسازم؟؟
ممنونم عزیزم که این کامنت رو گذاشتی همه چیز یادم رفته بود که دلیل اینکه دست به پولسازی زدم چیه!!؟؟
چقدر حالم عالیه وقتی کاری انجام میدم که اکنم مورد علاقم هست. من هم زمانی که کار نمیکردم و هم زمانی که کار میکردم یادم هست.
اکن زمانی که کار نمیکردم انواع سردردها و بیماری ها اومد سراغم از بس فکر و خیال میکردم و سلامتیم به شدت در نوسان بود و دنبال بیماری ها بودم و نشونه های هر بیماری در وجودم پیدا میشد که همه این ها بخاطر بیکاری و بی هدفی من شد و الان با ایمان بیشتری به کارم ادامه میدیم چون من نمیخوام مثل فامیلم باشم و منتظر باشم کسی به من پولی بده تا یه چیزی ارزان تر و بی کیفیت تر بخرم میخوام خودم پول دربیارم و برای خودم ارزش قائل باشم برای وقتم و ثروتمند باشم و هنوز کمک کننده باشم نه کمک گیرنده و هر شادی و لذتی هست رو با ثروتمند شدنم تجربه کنم و برم مدارهای بالاتر و بالاتر و چقدر هم خودم خوشحالم و هم همسرم و چقدر شادتر و خوشحال تریم که هدف داریم و هر کدومممون بجای بحث های روزانه بقیه و اینکه این هزینه رو چکنم و وظیفه تو هست که پول دربیاری هر دوتامکن با هم پول درمیاریم به لطف الله و هردوت باهم حالشو میبریم و بجای حرف های چرت و پرت از موفقیت هامون واسه هم تعریف میکنیم و چه قدر اعتماد به نفسمون بالا رفت و روی پای خودمون واستادیم بدون نیاز به کمک هیچ کس. خدارو هزااران هزار بار شکرت که تو این مسیریم و قانون های جهان رو میفهمیم و عمل میکنیم خدارو شکرت واقعا خدارو بابت استادجان که خدا افرید و ما تو زمانشون هستیم هزاران مرتبه شکر، خدارو بابت دوستان عزیزم بابت اندیشه نازنینم هزاران مرتبه شکر که دوباره همه چیز رو برام یاداوری کرد تا در مسیرم مصمم تر باشم .
اندیشه جانم برات از خداوند بهترین های دنیا و اخرت و سلامتی و شادی و ثروت و خوشبختی رو خواهانم. و ایشالاه از درو دیوار و اسمان و زمین برای بهترین های همه چیز بباره الهی امین.سلام 🤗🥰
سلام عزیزم
چقدرررر لذت بردم از کامنت شما ، همه رو خوندم واقعا این سایت همش پر از آگاهیه پر ازدرسه من این همه متن و کجا میتونم ذخیره کنم ،اگه بخوام این کارو بکنم کلا کارم باید باشه ذخیره کردن .
سعی میکنم نکاتشو یادداشت کنم .
واقعا متنی که نوشتین عالی بود .
عزیزم بهتون افتخار میکنم تغییر کردن و تغییر دادن شغل خیلی کار سختیه که شما از پس این کار بر اومدین واقعا تحسین میکنم شمارو مرحبا .
امیدوارم موفقیت های بیشتر و بیشتر و طی کنید و برین بالا و همیشه در کنار خانواده خوشبخت و سعادت مند باشید .
همیشه نگاه میکردم که دیگران چقدر میگیرند و من کمتر از اونو تعیین میکردم چون ته ذهنم این بود که اگه کم بگم میاند پیشم و اگه زیاد بگم میرند جایی دیگه
سلام دوست عزیزم اندیشه جان چقد کامنت فوق العاده ای نوشتی چه باورهایی از دل این کامنت میشه درک کرد وکشید بیرون
متاسفانه منم این باور و دارم کارمو تازه فعلا توخونه شروع کردم وچون ابزارم کامل نیست مدام این موضوع توذهنم میاد
من نه تنها دستم جلوی همسرم دراز نبود بلکه بابت کارهایی که برام میکرد به عناوین مختلف براش هدیه میخریدم یا پول به حسابش می ریختم . از وقتی با شما آشنا شدم ده درصد درآمدم را به حساب خواهر خودم یا خواهرهای همسرم میریختم
چقد خوبه ارزش خلق کردن
چقدخوبه مسئله حل کردن و پول ساختن
اصن خود ثروت چقد حس قدرت میده ب آدم همون عزت نفس
حس مفید بودن
چقد تحسینت کردم عزیزم
افرین چقد خوب داری روخودت کار میکنی
وعمل میکنی ب اگاهی ها
منم دوسدارم مث شما باشم
ک اینقد دقیق خودمو واکاوی کنم
تحسینت میکنم ک میتونی ارزش خلق کنی ب مردم خدمت کنی مسائلشونو حل کنی و پول بسازی
خداروشکر میکنم ک هدایتم کرد ب کامنت شما
و این آگاهیا رو دریافت کردم ان شاالله ک بتونم عمل کنم بهشون
برات بهترینها رو ازخدای مهربونم میخوام
ان شاالله ک باقدرت ب مسیرت ادامه بدی
وهمیشه شاد سالم
ثروتمند وسعادتمند در دنیا وآخرت باشی
خانم اندیشه ی عزیز
چقد چسپید کامنتتون
چقد چند سال پیش و گاهی الان من رو بیان کردین
سالهاستتتت که من موندم چرا باید پول بسازم
تا اینکه هر چقدر احساس لیاقتم به لطف خدا و دوره احساس لیاقت بالا رفت، بهتر متوجه شدم
البته این بهتر متوجه شدنم نسبت به قبل هست
قبلتر کامللللل تو دیوار بودم
الان آگاهم که تو دیوارم
و این پاشنه اشیلم هست
که اطرافیان گفتن بابا حالا فلانی که خودش رو بزحمت میندازه برا چی؟ مگه نه فردا روز میخواد بمیره، چه کاریه؟بگیره بشینه
من همین حالاشم درست نمیدونم چرت باید پول بسازم؟
چرا باید پول داشته باشم؟
که میدونم از باوریه که از اطرافیان هست، یادمه کوچیک که بودم
وقتی عید مهمون میومد خونمون
یکیش پولدار بود و مهمونی تموم میشد و میرفت و یکی میومد که فقیر بود
بابام واکنشش نسبت به پولداره بد بود، بدش رو میگفت، اداشو در میآورد
ولی آدم فقیره که میومد بیشتر احترامش میکرده
میگفت گناه داره
پشتش از خوبی های میگفت
و من نتیجه میگرفتم که فقیری بهتر از ثروته چون مورد محبت و توجه آدم ها هستم
حالا که کنکاش میکنم نکنه بابام چون نمیتوانسته مثل اون پولداره باشه، بدش رو میگفته
و چون خودش مثل اون فقیره میدیده رحمتش میکرده
خانم اندیشه عزیز ممنون بابت کامنتت
به نام خدا
سلام به دوست عزیزم که انقدر تواند و پرتوان در مسیر موفقیت قدم برمیدای
چقدر کامنتت زیبایود. ممنونم ازت که داری این آگاهی هارو با ما در میون میزاری تا ما هم از ادون ها استفاده کنیم و رشد کنیم.
وقتی کامنتت رو خوندم کاملا پی بردم که چرا من که توانمندی زیادی در بازرگانی و فروش دارم و انقدر عالی کار میکنم نمیتونم درامد عالی رو تجربه کنم. چون من باورهام دربیاره پول مشکل داره
چون من نمیتونم از این توانایی هام پول بسازم.
من باید روی باورهای خودم کار کنم و ثروت رو خلق کنم.
سپاسگزارم از کامنت زیبات و ازت میخوام درباره8 نتایجت بیشتر بگی
موفق و پیروز باشی.
سلام به اندیشه ی عزیز
من بسیار بسیار تحسینت میکنم برای تمام توانمندی هات برای قوی بودنت برای توانایی پولسازیت
نمی دونید من از خوندن کامنت شما چقدر انرژی گرفتم
خیلی خوشحالم که با دوستانی مثل شما اشنا شدم
من هم زمانی به خاطر طرز فکر اشتباه و اینکه حرفای اطرافیانم که مرد باید کار کنه و چرا باید زن خسته بشه
کارمو و ول کردم و خانه دار شدم
خدا میدونه چقدر ضربه خوردم
خدا میدونه چقدر عزت نفسم خورد شد
و درسته یکم دیر با استادم اشنا شدم ولی تولدی دوباره برای من شد
و خوشحالم که کم نیاوردی و ادامه دادی
خوشحالم که متوجه شدی باورات اشتباهن
تا میتونی این مسیر و ادامه بده
و روز به روز بیشتر موفق شو
چون با موفقیتت الگو میشی برای زنانی که ارزش خودشونو نمیدونن و از شما الگو میگیرن
سلام استاد عزیزم و همه همراهان سایت.استاد ممنونم چه نکته زیبایی یادآوری شد لذت بردم بارهاازشما شنیده بودم اما الان حسی دارم انگار الان گرفتم چی شد الان برام روشن شد من چکار میکردم که گره میمومد تو یسری کارهام و واقعاً منتظر میشدم برگردم به نقطه قبل تا بتونم از زمانم بهره ببرم دوست عزیز چه سوال خوبی کردی و استاد عزیز چه جواب زیبایی دادی و خدارو ممنونم چقد برای من مفید بود چقد نکته داشت برام گوشزد داشت که حواستو جمع کن خودتو بشناس بدون داری چکار میکنی چه قدر به موقع بهم یادآوری شد خدا رو سپاسگزارم.ممنونم برای بودنتان.درپناه خدا باشید.
سلام خدمت استاد عزیزم و مریم جان شایسته و همه دوستان عزیزم
سلام خدمت اقا مهدی همشهری عزیزم
خیلی انرژی گرفتم دوست عزیزم همیشه سوالم این بود ایا تو این شهر من هم کسی هست که با استاد عباس منش باشه و نتایج بزرگی گرفته باشه؟؟؟!!🤔🤔 و من ببینم و باور کنم که اون تونسته پس منم میتونم .
مهدی اقا خیلی خیلی خوشحال شدم😂😂😂😂 خیلی واقعا بهت تبریک میگم و واقعا تحسینتون میکنم خیلی انرژی گرفتم افرین که تونستین به نتایج بسیار بالا و درامدهای بالا برسین این نتایج شما خیلی ایمانم رو قوی تر کرد که با ثبات تر و محکم تر تو این مسیر گام بردارم و این باور این که از یه شهرستان هم میشه به درامدهای بالا رسید و به بهترین چیزها رسید از هر کاری، خیلی ایمانم رو قوی تر کرد شما یه الگوی خیلی عالی هستین واقعا تحسین تون میکنم که تو این مسیر هستین و با جدیت و با داشتن ارزوهای بزرگتر و اهداف بزرگتری به مدارج بالاتر دست پیدا کنید خیلی خوشحال شدم مهدی اقا. امیدوارم همیشه بالا بالاها باشی و بدرخشین و افتخار ما و شهرمون و کشورمون و جهان باشی و همیشه سلامت و شاد و ثروتمند و سعادتمند در دنیا و اخرت باشی😍
با سلام و احترام زیاد به استاد و خانم شایسته عزیز.
ازاینکه یک ادم تونسته با همین اموزه های استادزندگی خیلی خوبی رو برای خودش رقم بزنه و به هر انچه ک میخواد برسه و درامدش افزایش پیداکنه که حتی تو حوزه کسب و کارش در کلان شهر شاید چنین درامدی نباشه.هزاران افرین و تبریک باید گفت ک تونستند قوانین رو درک کنن و به درستی عمل کنن.
ک مهمترین اموزه استاد همون احساس خوب=اتفاقات خوب هستش
این جور افراد نشون میدن که پس اموزه های استاد فقط برای خودشون کار نمیکنه چون من خودم گاهی اوقات بایک اتفاق به ظاهر بد سریع افکارم اشفته میشد و میگفتم نه فقط استاد میتونه زندگیشو کنترل کنه من یه مدت خوشحالم حسم خوبه پس جرا فلان اتفاق افتاد که نتیجه گرفتم از درس هاس شما ایمان شکست ناپذیر باید داشته باشیم.
که باوری در خودم به وجود بیارم ک هیچ چیز خرابش نکنه.
و چقدر خوب ک این اقا اعتراف کردن دچار بی هدفی شدن و همین متوجه روزمرگی شدن خودش یک جهش مثبته.چون تاوقتی ادم متوجه اشتباهاتش نباشه پس سعی درحل اونا نداره و بیشتر غرق میشه.
هدف همیشه فقط خرید خونه و ماشین و مسافرت نیس من بارها به خودم میگم باید جا پای خوبی از من بمونه روی زمین ک روی نسل اینده هم تاثیر بذاره حتی برای ۱نفر.باسرمایه گذاری و کمک به ۱نفر حتی .
و من طبق فرمایش استاد ک گفتن تا وقتی کاری داشته باشی سلامت و ارام هستی تا وقتی هدف داشته باشیم در زمان و شرایط مناسب هدایت میشیم به کارهای صحیح ک باعث تشدید احساس خوبمون میشه.
استاد عزیزم امیدوارم به زودی فرابرسه روزی که باهاتون تماس بگیرم و بگم من به نحو احسنت موفق شدم به لطف الله یکتا.و کتابم رو چاپ کنم و بگم خدا و جهان هستی من رو به سمت شما هدایت کردن و شما نشان دهنده راه سعادت به زبان ساده شدین و هزاران تشکر کنم و شما بادیدن این همه موفقیت من شاکر خداوند باشین.
وانشالله این دوستمون هم راهنمایی و هدایت میشه به مسیر درست ک درگیر روزمرگی نشه و وقت رو با بطالت نگذرونه.و باید مراقب باور و ورودی های خودش باشه.
درپناه الله یکتا شاد وسلامت باشید.
سلام استاد عزیزم
عجب جمله طوفانی و عالی گفتیداگر خودمون دنبال پیشرفت باشیم جهان تضادی برامون پیش نمی آورد اگه راکد بشوید و بی خیال پیشرفت و حرکت بشوید جهان می گه حالا که هیچ انگیزه ای ندارد بزار مشغول بشه به مشکلات و براتون گره درست می کنه و شما مشغول می شید به گره باز کردن و در بهترین حالت می رسید به بی گره بودن، به صفر رسیدن
ولی اگر خودمون دنبال هدفمون بریم، می ریم بالای صفر و به هدفهای بالاتر می رسیم ولی اگه راکد بمونیم جهان گره برامون درست می کنه و باید بدویم تا اون گره را باز کنیم تا برسیم به قبل از گره
و واقعا به قول استاد گفتن این و تکرار کردن این جمله باعث می شه که دیگه بی انگیزه نشیم
این دقیقا زندگی منه
منی که اینقدر موفق بودم و حالم خوب بود و آدم موفقی بودم تو زندگیم و الگوی خیلی افراد تو زندگیم بودم شروع شد برام
از این حالت که خوب به همه جاهایی که می خوام رسیدم به به و حالا به قول استاد هیچ کاری نکنم و همینجوری بشینم و نگاه کنم که کار خوب که دارم زندگی خوب که دارم رابطه عاطفی عالی که دارم به به پس هیچ کاری نباید بکنم چون همه چی خوبه و عالیه
ولی این اشتباه بود
اول هی جهان بهم الارم داد ولی من توجه نکردم هی نشونه بهم نشون هی چیزهایی را ازم گرفت ولی من به جای اینکه بفهمم و حرکت کنم هی نشستم غصه خوردم و ناله کردم و در نهایت گره پشت گره
و این گره ها چیزهایی بودند که من قبلا در اونها عالی بودم خانواده ام، کارم، رابطه عاطفی ام
و جوری شد که رسیدن به قبل از گره آرزوم شد
هر چند این گره ها باعث شد من با استاد آشنا بشم و کلی تغییر کنم ولی باز به خودم می گم هنوز هم به قبل از گره نرسیدی
ولی می دونم هر وقت راضی می شم به آنچه هستم دوباره جهان همان را برام تکرار می کنه
الان خیلی تغییر کردم خیلی از آموزه های استاد آموختم این تضاد باعث رشدم شده و دیگه دنبال قبل از گره نیستم من باید به بالاتر از اینها برسم من مسیر زندگیم را عوض کردم
و دلم می خواد خودم باشم دنبال تایید دیگران نباشم همیشه جوری نباشم که فقط دیگران را خوشحال کنم
می خوام از دستاوردهام خودم استفاده کنم و خودم را باور کنم و به استقلال مالی برسم چیزی که هیچ زمانی بهش فکر نمی کردم
الان به این رسیدم که به هر چیزی بخوای می رسی به شرطی که برای هدفهات قدم برداری و بهشون فکر کنی و هر لحظه برنامه هاتو بنویسی و اولویت بندی کنی و اجرا کنی
الان خیلی پیشرفت کردم خیلی حالم عالیه خیلی رابطه ام با خودم و خدام عالیه در صلح بودن با خودم را یاد گرفتم چیزی که هیچ وقت نداشتم حلال مسائلم شدم دیگه به کسی باج نمی دهم برای اینکه دوست داشته بشم و همیشه اول از همه عاشق خودم هستم و دیگه هیچ وقت سعی نمی کنم نقش قربانی را بازی کنم کلی چیزها یاد گرفتم که قبلا بدون اینکه بدونم اون مدل زندگی کردنم بود چون جور دیگه ای ندیده بودم ولی الان همش دنبال الگوهای خوب هستم دنبال این هستم با آدمهایی معاشرت کنم که بهم اضافه کنند از جهان و خداوند بابت گره هاشون تشکر می کنم چون این گره ها یکم قد منو بلندتر کرد آگاهی هامو افزایش داد و بهم یاد داد که اگه مواظب ورودی هات باشی خروجی های بهتری به جهان می دی بهم یاد داد چطور شاکر خداوند باشم و از بودن در این دنیا هر لحظه لذت ببرم حتی از دیدن آسمان آبی و برام تکراری نشه فردا من یک عضو یک ساله می شم و چجوری بگم براتون که تو این مدت چه چیزها نیاموختم و چه حالهای خوبی را تجربه نکردم بدون اینکه مسافرت برم ولی بگم که کلی تغییرات خوب در خودم و زندگی ام افتاد
به مسیر شغلی عالی هدایت شدم و حال عالی پیدا کردم و تونستم تغییراتی در خودم ایجاد کنم که هیچگاه جرات این تغییرات را در خودم نداشتم
خدا را شاکرم که در این مسیر هستم و هر روز نکات جدید یاد می گیرم و امیدوارم همیشه رو به رشد باشم و در راه اهدافم قدم بردارم.
ممنون استاد بابت آموزه های خوبتون
سلام استاد عزیزم ،ممنونم به خاطر این اگاهی های نابی که هر لحظه از وجودتون تراوش میکنه
منم سال شهریور۹۸ وارد این مسیر شدم ،به محض گوش کردن چند تا از فایل های رایگان کسب و کارم رو تو خونه از زیر صفر شروع کردم ،یعنی در عرض بیست روز گوش کردن به فایل ها خدا هدایتم کرد به کار پخت کیک و شیرینی تو خونه ،با جیب خالی ،از اون روز تا به الان خیلی کارم پیشرفت کرده انگیزه ام بیشتر و بیشتر شده ،اعتماد به نفسم وحشتناک نسبت به قبل بالا رفته ،با گوش دادن به فایل های رایگان و عمل به این آگاهی .هر چند درکم تو ابتدای کار خیلی پایین بود مثل توجه به نکات مثبت ،مثل هر لحظه شکر گزار بودن ،و مهم تر از همه توانایی کنترل ذهن ،که این کنترل ذهن تو دوره دوازده قدم از جلسه سه بیشتر فهمیدم یعنی چی
همیشه من تو مسیرم خودم و درامدم رو با بقیه مقایسه میکردم و هر بار ناامیدی سراغم میومد ولی با خودم میگفتم ببین تو از کجا شروع کردی ،نقطه شروع خودتو ببین بعد قضاوت کن ،اون موقع دوباره امیدم چند برابر میشد به فایل ها و صحبت هاتون و هر بار پر قدرت میومدم سراغ گوش دادن به فایل ها
منی که همیشه منتظر این بودم که همسرم به من پول بده ولی الان به قول شما اون خلق کردن پول کلی انگیزه کلی اعتماد بنفس به من میده ،مهم نیست اون مقدار پول چقدره مهم اون خلق کردنه و اینکه خدا هر لحظه با منه جهان من رو زیبا میکنه ،دنیای منو هر روز هر روز قشنگتر میکنه ،بهشت تو وجودم ،تو همین خونه ،تو همین اشپزخونه ای که دارم توش ثروت خلق میکنم میبینم
استاد یک روز هیچکس باور نمیکرد کسی بیاد محصولات منو بخره ،ولی الان از راه های خیلی دور میان تو یک روستا ،دم یک خونه کیک های شیک وخوشمزه رو تحویل میگیرن میبرن .
همیشه از خدا میخواهم تو این مسیر بمونم و با ایمان بیشتر این مسیرو ادامه بدم
بهترین ها نصیب وجودتون استااااد عزیز
سلام استاد عزیزم
.
.
دقیقا زمانی که شروع به پول ساختن میکنیم این چیزی بود که من دیدم در زندگیم که از همون درآمد های اول که کمتر هستند و مخصوصا وقتی میبینی با همون شرایطی که داشتی فقط با تغییر باور هات داری پول میسازی اصلن یه حس اعتماد به نفسی به آدم دست میده که من تا به حال مثل اون حس رو تجربه نکردم و من توی ذهنم سعی میکنم این حس رو به خودم یادآوری کنم و بگم که ببین تو اگر ۱۰ برابر اینو بتونی در بیاری چی میشه واااو میتونی این وسایلی رو که دوست داری بخری و….
.
و من همیشه سعی میکنم یک پنجم ورودی مالی رو انفاق کنم از همون اول یادم نیست توی چه فایلی ازتون شنیدم ولی خیلی بهم حس خوب میده و میگم ببین اگر ۱۰ برابر این پول رو بسازی چقدر این رقم بیشتر میشه اما ذهن همیشه سعی میکنه عادی کنه این موفقیت ها رو مخصوصا اگر بری برای بقیه تعریف کنی بهترین چیزی که من تحربه کردم این بود که ویس خودت رو ضبط کنی و موفقیت های گذشته خودت رو به خودت یادآوری کنی و چقدر باز اینکار حس خوبی بهت میده البته که نجوای ذهن هم هست میخواد اینهارو کوچیک کنه توی ذهنت ولی باید سعی کنی حالت رو خوب نگه داری
.
من هم توی این مدت یه بار نزدیک بود از مسیر خارج بشم ولی باز با شروع کردن سفرنامه نتایج بزرگتر شد و این عادی شدن نتایج از هر چیزی خطرناک تره و خیلی باید مراقبش باشیم .
به نام خدای مهربان
سلام به استاد عزیزم و دوستان همراه
آفرین به استاد عزیزم که درس امروز منو با آگاهی جدید که من گرفتم رو بهم داد
آفرین به آقا مهدی عزیز که اینقفقققققدر پیشرفت کردن اونم توو یه شهر کوچک
همیشه با خودم میگفتم که فاطمه تو مهم نیست که کجا باشی شهر بزرگ باشی یا شهر کوچک مهم اینه که چقققققققدر خدا رو باور داری
مهم اینه که چقققققققدر یکتا پرست هستی
مهم اینه که وقتی میگی من اعتماد کامل به خداوند دارم ،،،،، توو عمل چکاره هستی؟؟؟؟؟
آگاهی امروز یادم داد که آره تو همه جا می تونی رشد کنی، پیشرفت کنی، پس نترس و جلو برو
مطلب بعدی که اونم جای خودش مهم ه، آره من الآن خییییییییلی عطش دارم برای رسیدن به یه سری خواسته ها که بعضی هاشون موضوع مرگ و زندگی رو. برا خودم درست کردم که حتما باید بهشون برسم
اما حواسم نبود اینجا که فاطمه بعد از این می خوای چکار کنی
هدف ت چیه
پله ی بعدی رو چطور بر می داری
؟؟؟؟؟؟؟؟؟
درس امروز بهم گفت که تو باید همیشه جاری باشی مثل آب چشمه ، آرام، زلال ، پاک، و بی صدا
آخه من آدمی هستم که هر وقت جوی آبی، رودخونه ای، چشمه ای ، رو مبینم، اول بهش سلام می کنم و تحسین می کنم که آفرین تو چقدررررررر پاکی ، یا چققققققدر در جریانی ،
منم می خوام مثل تو باشم
همیشه اینو به آب میگم وبعد رد میشم
درس امروز بهم گفت که فاطمه زندگی کن ، زندگی جاری، سعی و تلاش ت این باشه
حواست باشه وقتی به هدف هات رسیدی ، نشینی و راکد نباشی که جهان مجبورند می کنه جاری باشی
پس خدایا کمکم کن هموار تو مسیر باشم
همواره به تو وصل باشم
همواره جاری ، جاری باشم
خدایا سپاسگزارم
یا رب
سلام استادعزیزودوستان همراه چقدراین صحبتهازیباس ومن همینجابه همه دوستانی که هنوزموفق نشدن محصولی روازسایت بخرن میگم باجون ودل به این حرفهاگوش بدیدکه اینهاجداازمحصولات نیست وواقعااینقدرارزشمنده که وقتی محصولی رومیخری متوجه ارزشمندی این گفتگوهامیشیداستادممنون ازاین برنامه های جذابی که میزاریدومتنوع هست وهمینهانشون میده شمابه همین حرفهایی که میزنیدداریدعمل میکنیدمن یه خانم خانه داربودم که باکمک وهدایت خداوندوراهنمایی های شماتوتستم به درامدبرسم بدون هیچ پشتوانه وسرمایه ای وواقعااعتمادبه نفس وحس به دردخوربودن حس قشنگیه خداروشکرمیکنم بخاطرنعمتهای فراوانی که دادم وازجمله همین گوشی که تودستمه ومیتونم باهاش باشماارتباط برقرارکنم وبیام توسایت سخنان ارزشمندشماروبشنوم ولذت ببرم من بخوام ازنتایجم بگم اینکه مستقل شدم ودیگه هیچ پولی ازهمسرم نمیگیرم وبرای دوتاازاطرافیانم هم شغل ایجادکردم وباهم داریم رشدمیکنیم وتونستم بادرامدخودم دوره دوازده قدم روتاقدم نه خریدکنم والانم راحت قدمهارومیتونم بخرم هنوزتارسیدن به اوج وبینهایت ثروت راه دارم ولی انقدرانگیزه دارم برای ثروتمندشدن که هیچ وقت ناامیدنمیشم .دوستون دارم😘😘