گفتگو با دوستان 57 | به هیچ چیز باج نده

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • سمت خودت را انجام بده؛
  • معجزه “بازسازی احساس لیاقت درونی”؛
  • معجزه “ورود به دل ترس ها”؛
  • چرخه ای نابود کننده به نام “راضی نگه داشتن دیگران”؛

منابع بیشتر

دوره احساس لیاقت


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 57 | به هیچ چیز باج نده
    28MB
    28 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

105 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «آرزو» در این صفحه: 1
  1. -
    آرزو گفته:
    مدت عضویت: 2735 روز

    سلام استاد جان من تصمیم داشتم این کامنت تو دوره عزت نفس قرار بدم ولی هدایت شدم اینجا

    اول بگم که دوره عزت نفس عالیه واقعا عاااالیه

    یکی از ایرادات من و ترسای همیشگیم ترس از نظر دیگران بود از بچگی هم من تحت تاثیر این موضوع بودم

    ینی شده بود محور تمام کارهام و فعالیت هام

    و همینم باعث شده بود همواره دنبال تایید و تحسین دیگران باشم

    یادمه داداشم تو نعلبکی چای خورد و من چقدر دعوا کردم اون و مامانم گفتم شماها آبروم بردین

    کارهای بقیه میکردم تا تحسینم کنن

    درس میخوندم فقط واسه تشویق

    نمره هام واسه تحسین و تشویق بقیه بقیه بود

    و این یه معظل چون خیلی آدمو عقب میندازه مثلا اگه نمرم 18میشد و معلم و یا پدرم میگفتن آفرین عالیه دیگه انگار به جام دستاوردهام رسیده بودم و اون نقطه ویگه تلاشی برای بهتر شدن نمیکردم

    استاد و طبق قانون من هر چی منتظر تایید شدن و تحسین بودم کمترهم دریافتش میکردم

    یادمه برای ولیمه عموم کل میوه هاشون من و دختر عمم شستیم و فقط و فقط از اون تشکر کردن

    من هر چی تلاش میکردم تا الان که تایید بشم اصلا انگار هیچ کس کارام نمیدیده

    تو دوران عقد میومدم خونه مادر شوهرم یک هفته واسش خونه تکونی میکردم و این زن حتی یه تشکر هم ازم نمیکرد

    و من دوساله درگیر این موضعم و الان میفهمم که اینا همه ریشه در وجود من و باورهام داره

    استاد این پاشنه آشیل منه و میخوام درستش کنم

    تا الان فکر میکردم همه اینا طبیعیه و از شانس بد منه ولی الان میدونم همش ساخت باورهام و ذهنمه و قابل درست شدن

    الان اصلا نمیخوام کسی تاییدم کنه نمیخوام ازم تشکر کنن

    میخوام عشق کنم حال کنم میخوام زندگی کنم فارغ از نظر بقیه

    ممنون بابت تمام فایلهاتون استاد عباس منش

    (الانم که دارم کامنت میذارم تو ذهنم میگذره که حالا استاد خوشش میاد و لایک میکنه و ….ولی به خودم میگم نیاز به لایک نداری این کامنت دلی باید بذاری حتی اگه هیچ کس نخونه)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 11 رای: