گفتگو با دوستان 57 | به هیچ چیز باج نده

نکته مهم:

این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.


مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • سمت خودت را انجام بده؛
  • معجزه “بازسازی احساس لیاقت درونی”؛
  • معجزه “ورود به دل ترس ها”؛
  • چرخه ای نابود کننده به نام “راضی نگه داشتن دیگران”؛

منابع بیشتر

دوره احساس لیاقت


این فایل، گفتگوی استاد عباس منش با تعدادی از اعضای سایت در اپلیکیشن clubhouse  است.

آدرس  clubhouse استاد عباس منش:

https://www.joinclubhouse.com/@abasmanesh

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 57 | به هیچ چیز باج نده
    28MB
    28 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

105 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «شیرین حمزه ای» در این صفحه: 1
  1. -
    شیرین حمزه ای گفته:
    مدت عضویت: 2685 روز

    بنام خالق هستی بخش❤️

    سلام به استادعزیزم ومریم نازنین❤️

    سلام به تمامی اعضای توحیدی خانواده عباسمنش❤️

    گفتگوی استادبادوستان همزمان شدباشب جشن عروسی داداشی عزیزم ومن نتونستم ازاین صحبت های ارشمنداستفاده کنم اماخداروشکرکه ضبط میشه ودرسایت گذاشته میشه🙏😍

    تمام صحبت های دوستان عزیزم تاحالا وپاسخی که استادمیدن دراین گفتگودقیقاحرفاوسوالای من بوده واینکه چقدرهمه بچه هادراین سایت وجه مشترک داریم، ترس هامون، ترمزهای ذهنیمون درموردثروت، احساس لیاقت.. همه مون درمسیررشدهستیم الهی شکر

    ومن کلی پاسخ سوالاتم روبه لطف الله گرفتم وهمینطورکلی ترمزهای مخفی ذهنیم رومتوجه شدم، ممنونم ازدوستان عزیزم برای این صحبت های طلاییشون، وتبریک میگم برای نتیجه های فوق العادشون الهی صدهزارمرتبه شکر🙏❤️

    منم انشالله یه روزدرمدارصحبت باشمااستادعزیزم قرارمیگیرم وازنتایجم وزیروروشدن شخصیتم وزندگیم واینکه چقدآرامشم واتصالم باخالقم بیشترشده چقدرتوحیدی عمل میکنم چقدررهاترشدم به لطف الله وآموزه های شماصحبت میکنم😍

    من تبریک میگم به لیلای عزیزبرای نتایج فوق العادش، برای توحیدی عمل کردنش وتحسین میکنم شجاعتت رولیلای عزیزکه تونستی برترست غلبه کنی، چون مهمترین عامل بازدارنده درماترس هست، ترس ازثرتمندشدن ودورشدن ازخدا، ترس ازتنهایی، ترس ازتاییدنشدن و… اماوقتی به یکی ازاین ترس هابامنطق غلبه میکنیم بقیه ی ترس هاهم دیگ ریشه شون سست ترمیشه والهی صدهزارمرتبه شکرکه الگویی چون استادومریم جان داریم مابچه های خانواده عباسمنش واقعاخوشبختیم الهی صدهزارمرتبه شکر🙏😊

    یکی ازخواسته های بزرگم که هنوزانجام نشده وترس ومانع هام رومینویسم تابه یادگاربمونه ووقتی بهش غلبه کردم بدونم که وتاییدباشه که ترس هاواهی وپوچن ودلیلش شرک هست ونااگاهی ازقدرتی که درانسان وجودداره وحمایتی که داریم میشیم توسط جهان👌

    من ازسالهاپیش هدفم این بودکه بتونم ازادانه هرکجاکه میخوام برم سفرکنم ولذت ببرم ومهمتراینکه به دلیل تضادی که انتخاب کردم قبل ازورودم به این جهان شگفت انگیز، اونم زندگی درجنوب ونبودسرسبزی هست که خواسته زندگی دریه جای سرسبزوپرباران درمن شکل بگیره، وازقدرتی که بهم داده شده برای رسیدن بهش استفاده کنم آخه لذتبخش ترین کاربرای روح دراین جهان حل کردن تصادهابوسیله قدرتی که بهش داده شده هست 😊

    اونموقع هاقانون رونمیدونستم اماهمش میگفتم باخودم چطورمیشه من برم مثلا شمال زندگی کنم امااین مانع میومدکه همه ازشمال میان اینجاجنوب برای زندگی ودرامدتوبری اونجادرآمدنیست🤔🙄 اماازاونجایی که روحِ جستجوگری دارم ونامیدنمیشم به آسانی ازاین خواسته قلبیم صرفنطرنکردم، تااینکه هدایت شدم به این خانواده وفهمیدم که همه جافراوانی هست همه جاثروت مثل باران میباره ومن میتونم دریافت کنم، امادوساله که ازادی مکانی وزمانی به لطف خدابهش رسیدم امامهاجرتم به یه شهرشمالی جورنمیشد، من ترس ازتنهایی ومستقل شدن به خیال خودم نداشتم چون هیچوقت روکسی حساب نمیکردم وهمیشه تقریبامستقل بودم وابستگی هم نداشتم، باخودم فکرمیکردم پس چرانمیشه🤔

    صحبت های لیلای عزیزوهمینطورراهنمایی های استادروکه شنیدم چندین باگ ذهنی خودم رومتوجه شدم، فهمیدم هنوزترس ازناشناخته هادرونم هست، اینکه خیلی شنیده بودم شمالیاازجنوبیاخوششون نمیاد.. اینکه ممکنه اونجامزاحمتی برام ایجادکنن چون بومی نیستم… اینکه خونه به غریبه ومجردنمیدن…

    اینکه یه زن تنهانمیتونه بره یه جای غریبه زندگی کنه فقط باازدواج کردن ممکنه، منم انگارته ذهنم منتظربودم که یه مردشمالی واردزندگیم بشه تااین خواسته ام محقق بشه😂😂

    واحتمالا مانع های دیگه ای هم هست توذهنم🤔

    اماگفتم من تنهاوتنهاقراره روی نیروی رب حساب کنم که همه چیزمیشودوهمه کس واومدم که خواسته هاموتجربه کنم، قویترین نیروی جهان باهامه این شرک مسخره چیه که من دارم🙄 من همچنان به مسیررشدولذت بردنم ادامه میدم ومنتظرنمیشینم کسی بیادبه من لذت رسیدن به خواسته هاموبده، من هیچوقت تنهانبودم درطول مسیرزندگیم ونخوام بودتازنده ام.. 👍

    وبامنطق به ذهنم میگم که چندبارتاحالا رفتی شهرهای شمالی، چقدرادمای بامحبتی بودن چقدرمهربون ومهمان نوازبودن، تازه توکه میدونی که نیروی خداونده که همیشه توروبه بهترین مکان وزمان وادمهاهدایت میکنه، توکه میدونی جهان قانونش دقیق ومحکمه وهرگزخطایی درقانون خداوندنیست پس این ترسابی منطقه وهمش بخاطرشنیده های پوچ گذشته ست

    اینکه مگه اینهمه ادمایی که ازشهرای دیگ اومدن توشهرتوکسی باهاشون بدبرخوردمیکنه، نه خیلی ام باهاشون خوبن تازه هرادمی باتوجه به فرکانس های خودش بازخوردمیگیره، توکه باکسی مشکلی نداری همه ی ادمارودوست داری پس طبیعیه که خداهم توروهدایت کنه به جایی وادمایی که عاشق شخصیت دوستداشتنی تومیشن، چون توخیلی مهربون وپرازعشقی، قلب پاکی داری، محبتت خالصه، عاشق زیبایی هایی، خوش صحبتی وتاثیرگذاری روی ادما، مهمترروی خداحساب میکنی.. پس حله دیگ ترس بی مورده👌

    ومطمعنم که انشالله هدایت میشم به زیباترین مکان دربهترین زمان، ونازنین ترین دستان خداوندسرراهم قرارمیگیرن 🤗😍خدابینهایت راه داره بینهایت دست داره من به خدااعتماددارم👌❤️

    خدایاشکرت برای آگاهی هایی که روزی ام میکنی ازطریق دستان نازنینت استادعزیز مریم جانم وبچه های نازنین سایت🙏❤️

    خداروشکربرای وجودارزشمندتون🙏❤️❤️

    به الله یکتامیسپارمتون

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 29 رای: