گفتگو با دوستان 58 | هماهنگ ماندن با قانون

سلام سعیده جون ، این حس و حالت برام آشنا بود ، دیشب خودمم وارد یه فاز عرفانی عجیبی شدم ‌ و وقتی این حس عجیب اتصال به خدا پیدا میکنی ، نمیتونم تو کلمات بگمش ، یه جور بی تفاوتی به تمام مشکلات پیدا میکنی ، یه آرامش عجیب ، یه حس بی نظیر ، و پیش،خودم گفتم اگه همیشه تو این مدار باشی چه حالیه ، یک نیم ساعت بودم و چنان لذتی داشت که دقیقا منم مثل شما گفتم خدایا فقط،تورو میخوام ، به خاطر همینم براتون کامنت گذاشتم چون حستون متقابل بود

پیش خودم گفتم پول و رابطه خوب و خواسته هات برای چین

برای این حس لذت

امنیت جز پیش خدا کجاست

عشق جز پیش خدا کجاست

ارامش جز پیش،خدا کجاست

بعد گفتم خب من چجور میتونم وارد این فرکانس بی نظیر بشم . همیشه شنیدم شکرگذاری بهترین فرکانس نزدیک خداست

پس باید سمیرا شکرگذاری اصلت بشه ، دومین چیز به نظرم دید عشقه به تمام موجودات داشتن و چون عادت نداشتیم باید خیلی تمرین کنیم .

موجودات منظورم حتی تخت خوابمه که قربونش بشم هرشب

الان میفهمم چرا اساس شعرای مولانا از عشق بود ، واقعا اونا تو فرکانس خدا بودند برای این انقدر رها بودند ‌

و سختترین قسمتش اینه کسی زخمت بزنه ولی تو قلبت بهش عشق بدی و بگی این زخم بخاطر زخم درونشه و اجازه ندی تورو وارد فرکانسش کنه

وقتی حسد میاد ،اونم بوی بی عشقی میده ، چون برای موفقیت بقیه عشق نمیفرستی .

وقتی خشم میاد از بی عشقیه چون پشتش نفرته

همه اینا تمرین میخواد ، اگه فرکانس خدارو میخوایم باید وارد این فرکانس عشق،و شکرگذاری بشیم . رمز موفقیت همینه