گفتگو با دوستان 58 | هماهنگ ماندن با قانون - صفحه 5 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدای مهربانم 💖👆

سلام خدمت استاد عزیزم و رفبق این روز های من دست خدای من و خانم شایسته مهربان و دوست داشتنی و عزیز💖💖💖

من شهسان عزیز رو یک اشنایی باهاشون دارم از طریق دوستم و یادم میاد که دوستم هم از ایشون میگفتن که اقا شهسان یه مدتی زمین خوردن والان دوباره خدارو شکر هر روز در حال پیشرفت هستن و از کارشون هم خیلی تعریف میکرد و خب الان من و اون دوستم فعلا تو مدار هم نیستیم که پیش هم باشیم ولی خیلی جالبه که من و اقا شهسان عزیز و بقیه دوستانم در این سایت هم مدار هستیم که داریم صحبت های همو میشنویم وانگیزه میگیریم برای حرکت

اول از همه میخوام این حس حسادت سرکش رو از خودم دور کنم که گاهی اوقات وقتی نتایج رو میشنوم وارد عمل میشه ومیخوام شروع کنم به تحسین کردن شهسان عزیز

اقا شهسان خیلی خیلی بهت تبریک میگم ودمت گرم که از شرایط بد تونستی به قانون عمل کنی و خداروشکر هر روز در حال پیشرفتین و من همون پارسال هم که تعریف شما رو از دوستم شنیدم تحسینتون کردم و گفتم دمتون گرم

انشالا برا عروسیمون میرسم خدمتتون 😍😍😍🤲🤲🤲 من هم مثل شما تو دستشویی تو حموم تو باشگاه همه جا دارم فایل هارو گوش میدم اتفاقا عصر داشتم میرفتم دوش بگیرم که برم باشگاه گوشیمم بردم تو حمام و داشتم این فایل رو گوش میکردم و گفتم عه اقا شهسانه بعد داشتم با لذت گوش میکردم یه هو دیدم صداتون کم شدم دیدم بعلههههههه اب رفته تو گوشیم و ال سیدیمم از کار افتاده🤦‍♂️🤦‍♂️😍😍😍و الان شب اومدم پای کامپیوتر و فایلو گوش کردم و حسمم گفت که بنویسم(البته السی دی گوشیم که از کار افتاده حتما یه خیریتی توش هست حتما میخواد گوشی جدید بیاد جاش 😍😍😍خدایا خودت کاراشو بکن)

من هم به طرز عجیبی از طریق یک زندانی که شاگردمون بود و برای مدتی پیش ما کار میکرد با استاد عباس منش اشنا شدم یعنی اول یک سری فایل برا من داخل تلگرام فرستاد و من هم خب به خاطر اینکه رابطه خوبی با خدای خودم داشتم و ته دلم همیشه بهش ایمان داشتم که کارهامو انجام میده (و البته یک مقدار نگاه مذهبی هم داشتم ولی بدون تعصب) وقتی فابل هارو باز کردم هرچی گوش کردم دیدم داره در مورد ایمان به خدا و قدرت خدا میگه همون باور هایی که من نا اگاهانه داشتم و هر وقت هم میگفتم مسخرم میکردن

یادم میاد اون موقع همش هدفون تو گوشم بود و فقط از همون تلگرام داشتم فایل هارو گوش میکردم

بعد از این که به تضاد خوردم و از دوستم جدا شدم دقیقا فکر کنم همون روز یا فرداش بود که یه فایل تصویری از استاد تو همون تلگرام دیدم که زیرش ادرس سایت استاد بود و گفتم برم تو سایت من خیلی این صحبت ها به دلم نشسته.

و اومدم تو سایت و ثبت نام کردم.ولی اون موقع ها خیلی ایمانم ضعیف شده بود خیلی اعتماد به نفسمو از دست داده بودم پشتم خالی شده بود ولی باز هم توکلم به خدا بود.انگار اون موقع ها میون زمین و هوا بودم داشتم خدای واقعی رو واقعی میشناختم و هر موقع که سر در گم و گیج بودم و حالم بد بود دایم به خودم میگفتم به خودت زمان بده همه چیز داره از صفر شروع میشه همه چیز داره دوباره پایه ریزی میشه.

و خدارو صد هزار مرتبه شکر که الان تقریبا بعد از یک سال حالم خیلی بهتره با خودم به صلح رسیدم دوره ۱۲ قدم رو تا قدم ۴ اومدم ولی جلو تر نرفتم و به خودم قول دادم که اول به همون صحبت ها عمل کنم بعد برم قدم بعدی

.دوره عزت نفسم خریدم تا جلسه ۳ پیش رفتم

این روز ها خب من از پدرم تو کسبو کار جدا شدم چون باید جدا میشدم و به تضاد سنگینی خورده بودم و گفتم به خودم که باید ایمان نشون بدی .اروم اروم سعی کردم توانایی هامو به یاد بیارم چندتا مبارزه خوب کردم تو این چند وقت(قبلا گفتم بزرگترین هدفم اول قهرمان بوکس حرفه ای شدن هست)

و به محض اینکه ایمانم قوی تر شد حرکت کردم و خداوند از جایی که فکرشو نمیکردم شاگرد برام فرستاد و من پذیرفتم و بعد دوتای دیگه که من الان فقط با داشتن سه تا شاگرد درامد یه کارمند رو تو ۱۲ جلسه یک ساعتو نیمه در ماه دارم در میارم که لطف خدا بوده.(چون خیلی این موضوع میومد توذهنم که برو یه جا سر کار که به خاطر ایمان ضعیف بود در صورتی که خدا کلیییی توانایی بهم داده)

و شروع کردم در کنار تمریناتم همون کارهای هنری که دوست دارم رو هم انجام بدم واقعا نمیدونم که قراره چه اتفاقی بیفته فقط میدونم که هر روز قراره شرایط بهترو بهتر بشه.هر روز به خدا میگم خدایا من میخوام از همین توانمندی هام تو این لحظه ثروت بسازم خودت هدایتم کن (امین)

این روزها دایم فایل ۳ و ۴ و ۶ از قدم اول دوره بی نظیر ۱۲ قدم تو گوشمه وهی ایمانمو بیشتر میکنه هی هولم میده رو به جلو خیلی خوبه خیلی .خدایا شکرت

فقط میخوام به خودم یاداوری کنم که من لایق داشتن نعمت های خداوندم من لایق بهترین زندگی هستم من لایق ثروتمندشدن هستم به قول استاد اگر من ثروت مند نشم پس کی بشه اصلا

ایمان ایمان ایمان

جدیدن به این رسیدم که باید ایمان داشته باشم و ایمان با شجاعت به خرج دادن به وجود میاد با حرکت کردن به وجود میاد

وظیفه من بندگی کردن خداونده و وظیفه اون هم ارباب بودن هست و اون خوب بلده وظیفشو انجام بده

ازش میخوام هرزوز ایمانم قوی تر کنه شجاعتم رو بیشتر کنه میخوام بهم ایمانی بده که کوه هارو به لرزه در بیاره

این دعا رو خیلی دوست دارم اینجام مینویسمش:

🤲🤲🤲

💕ای خدا من از جایگاه روزی خودم اگاه نیستم . تنها رزق خود را به خیالی که بر دلم وارد میشود میطلبم و در دور شهر ها در طلب روزی میروم .پس من در انچه طالب او هستم مانند شخص متحیرم. که نمیدانم روزیم در صحراست یا در کوه یا در زمین یا در اسمان است یا در خشکی است یا در دریا. وبه دست کیست و پیش کیست . فقط میدانم که علم ان نزد توست و اسباب روزی من هر چه هست به دست توست و تو به لطف و کرم قسمت میکنی و سبب ان رزق را به مهربانی خود بر می انگیزی خدایا پس درود فرست بر محمد و ال او ( و عباس منش) و رزقی که به من (و دوستانم )عطا میکنی وسیع فرما و راه طلب ان را اسان گردان و از ماخذ نزدیکی مقرر ساز و مرا در طلب چیزی که بر من روزی مقدر نفرموده ای به مشقت مینداز و تو از رنج و عذاب من بی نیازی و من محتاج به رحمت نامنتهای تو ام و بخشش فرما بر بنده خود به فضل و رحمت خویش که فضل و کرم تو بسیار عظیم است….. الهی امین یا رب العالمین🤲🤲🤲💕💕💕

استاد ازتون سپاسگذارم که کلاب هوس برگذار میکنید واقعا نتایج بچه ها ایمان مارو قوی تر میکنه خیلی خیلی سپاس گذارم از شما و مریم خانوم 💕💕