نکته مهم:
این قسمت فقط در قالب فایل صوتی تهیه شده است.
موضوع این قسمت، نقش «قدرت تمرکز» در ساختن زندگی دلخواه در هر جنبه ای است.
زیرا «موفقیت فردی» نتیجهی مستقیمی است از علائق خود را شناختن؛ باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرین درباره آن علائق ساختن و سپس صرف تمام تمرکز و انرژی برای حرکت در مسیر آن علائق و کسب مهارت در آن جنبه است.
«مهارت»، نتیجه ی متمرکز ماندن در مسیر و از این شاخه به آن شاخه نپریدن است. این قدرت تمرکز لیزری است که می تواند تو را با ایده های کارساز هم-مدار کند و قوه خلاقیت شما را در آن زمینه شکوفا کند.
بنابراین سمتِ تو در مسیر تحقق خواسته های زندگی ات این است که علائقت را بشناسی؛ باورهای قدرتمندکننده و ثروت آفرینی درباره علاقه ات بسازی و تمام تمرکز و انرژی خود را صرف بهتر شدن در مسیر آن علائق نمایی.
مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- بهبودهای ادامه دار در حوزه کاری خودت؛
- به جای همه کاره بودن، در یک کار متخصص باش؛
- تمرکز وقتی پخش می شود، هیچ ارزش پایداری نمی آفریند؛
توجهاین فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.
بنام خداوند بخشنده بخشایشگر
بنام خداوندی که هر چه دارم از آن اوست…
سلام به اهل بهشتم..
این فایل نشانه امروز من هست…و برای من یادآور بشه قوانین بدون تغییر الهی…
که هر چیزی تمرکزی روش کار کنم این تداوم را برای همیشه ادامه بدم..تا به قدرت درونم خودم پی ببرم!
من خیلی تو زمینه کاری که الان دارم انجامش میدم دوستش داشتم.و ناگفتنه هم نمونه هدایت الله اومد..
ولی بخاطر باور محدود کننده و هنوز قانون رو درک نکردن.آموزشی که برای هم راستا شدن نسبت به خاسته ام داشتم…خریده بودم.ولی میگفتم نه..من اول باید تبلیغ کنم و بعد من کارمو انجام بدم…
و من درسته مدرک دانشگاهی از این رشته داشتم…ولی بخاطر 9سال کم و بیش از این موضوع گذشتن..هیچ تخصصی پیدا نکرده بودم.حتی اسم تکنیکهای جدیدم نمیدونیتم چیه!
ولی اینقدر ترس از کار کردن روی حوزه مورد علاقه ام..من هیچی نمیدونستم.
چند سالی که درآمد داشتم تو یه حیطه دیگه داشتم پول میساختم.ولی همیشه هشتم گرو نهم هم بود….
ترس احاطه نمیداد با وجودی که تو سایت شما بودم..
یه روز گفتم..تو هنوز آموزشا رو کار نکردی.حتی استادمم میگفت بشینید این الگوها رو تکرار کنین.یاد بگیرید یه نمونه انجام بدیین…ولی من خودمو به کوچه علی چپ میزدم..
از اونبرم ذهن میگفت ولش کن.تو نمیتونی.
دقیقا حرف گذشتمو نسبت به دوستان قویم در این زمینه..بیشتر برام بولد میکرد.که من نمیتونم.
و تا که یکم قانون بیشتر برام واضحتر شد..بازم نشانه پروردگار…تا من فهمیدم…
بخاطر باور محدود کننده ام..
آقا من اصلا اصطلاحاتم رو هم نمیدونستم!
اصلا نمیدونستم این تکنیک چیه!
تا اینکه عزم، ممو جذم کردم!من شروع کردم با مرور کردن..که استاد در یکی از سفرنامه به دور امریکا …بهم گفت..برو یه دور بزن اونجاها رو بیین..وقتی درک کردی.بعد موقعه دیگه بیشتر بیا این زیباییها را ببینی..
من طبق اموزشم نسبت به تدریس استادم داشتم..
دیگه دور من روی اموزشام متفاوت شد..
بقول معلمم.موقع تصحیح کردن برگهامون که ناگفته نمونه..همون صفر یا 25/..بودیم.
خندم میگیره الان..میگفت فکر کنم شما نگاه صفحات کتاب میخونید.میگین اینم بلدم اینم بلدم آخر سر که تموم شد.به بلدم تموم میشه.
بعد میان سر جلسه نمرات زیبا میاریید..
.
و این داستان خودم یادم اومد ای دختر..تو اموزش خریدی..و فقط میگی بلدم..این چه بلدیه که نمیدونی فلان اصطلاح چجور دوخت میشه.؟.
و الان طی تمرکزی که روی دوره هام داشتم.اینقدر تکرار کردم..
که باز میدونم خیلی جا دارم.ولی 50درصدو رفتم.
که الان فصلها رو تو خوابم تو ذهنم نقشه ها و الگوها رو میکشم…
من به لطف خودش…میخام زیباییهای جهانمو هر چیزی که میبینم رو گسترش بدم..خداوند بهم الهام کرده مسیرت درسته…
ولی باید با لذت باشه..و فقط استمرار روزانه میخاد…من الان فقط بفکر تمرکز بیشتر روی دورهام دارم..میخام اره.مو تیز کنم…
حرف مریم جان…ارمونو تیز میکنیم تو فرصت کم میتونیم سرعتمونو بیشتر کنیم..
اره ایی که تیز نباشه..خیلی طول میده و بعدام.احساس بد میاره..
مثل خودم در چند سال پیش!فقط ترس.و فقط بدو بدو کردن و تقلا کردم و پولیم ساخته میشد تو هوا تموم میشد…
چقدر زندگی نا آگاانه میتونه تو زندگیمون تاثیر بزاره..
چقدر زندگی نااگاهانه وقت تلف کردنه..
چقدر زندگی ناآگاهانه ضربه ها رو همه جوره سخت میکنه..
طعم زندگی فقط به آگاهانه زندگی کردنه..و مخصوصا خودشناسی..که پایه همه چیز….
و بعداش خداسناسی…که هنه جره در خدمتمونه…
انشالله که بازم یادم نره…عملکردم و احساس خوب بودنم.که همون ایمانمونه قوی کنیم.
و بدونیم زندگی با ارامش بدست میاد..
بخاطر همینه کنترل ذهن جایگاه با ارزشی داره..چون خیلی عزت نفسمو ازمون میدزده..
و من اطرافم به واقعیت میبینم مخصوصا باورهای زندگی الانم با با اونا ..و گذشته خودم بررسی میکنم….
خیلی خیلی خوشحالم که این عزت و جلال را خداوند بهم داد..
تا امروز بجای حرف مفت..عمل کنم…
درون داره فرکانس میده..ظاهر هیچی نیست..
بخاطر همینه ماها ساده تر شدیم..کلا خداوند ساده هست.و سادگیم دوستداره..چون هر چیزی به سادگی انجام بشه..به جای خوب میرسه..
سخت ملامت و زجر کشیدن فرصت هیچی جز افسوس نداره…
انشالله به امید الله…که خودش یار و یاورمونه.بتونیم ادامه بدییم..و بقول استاد من طبق قانون کار میکنم.کاریم ندارم اکثریت جامعه چی میگن…
من طبق قانون عمل میکنم و کارمو پیش میبرم!
و میدونم تمرکز روی هر چیزی.خیلی میتونه تاثیر بزاره…نه بدو بدو کردن و تقلا کردن.کارای دهن پر انجام دادن..چون لگدشو خوردم..و سپاسگزار خداوندم..چک لگد نا اگاهیهامو خوردم.الان به قاطعیت ذهنمو و درونمو وادار میکنم….به قانون الهی و جهانم…و میدونم فقط راه راسته..هیچ چیز دیگری نیست!..
زندگی آگاهانه…چشیدن طعم زندگی دلچسب در دنیا و آخرت..