گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • مفهومی فراتر از درآمد ساختن؛
  • تواناییِ ابراز قدردانی؛
  • بهبود = شناسایی مسائل موجود و حل آنها؛
  • مسیر تکاملی ساختن عزت نفس واقعی؛
  • کلید: با قدم برداشتن، موقعیت ها خلق می شود؛
  • “فرصت”، یافتنی نیست، بلکه خلق کردنی است؛
  • خودباوری چگونه ساخته می شود؟
  • چگونه برای خودم درآمد بسازم؟

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    540MB
    34 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد
    35MB
    34 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

271 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «یزدان نظری» در این صفحه: 1
  1. -
    یزدان نظری گفته:
    مدت عضویت: 2627 روز

    وقتی استاد با توجه به حرفای آزاده خانم به این نکته اشاره کردن که خودباوری با حرکت کردن بدست میاد، با خودم گفتم چه جالب!

    اتفاقا همین امروز بودش که با خودم به این درک رسیدم که اعتماد به نفس و خودباوری در کاری که داری انجام میدی، به میزان موفقیت و تجربت در اون کار بستگی داره؛ یعنی …

    وقتی در یک مسیر خاص حرکت کنی و کسب مهارت کنی و به موفقیت‌ها برسی، اون موقع‌ست که به صورت طبیعی اعتماد به نفس و خود باوریت در اون کار بالا میره بدون اینکه لازم باشه روزی صدبار صرفا با خودت تکرار کنی که من اعتماد به نفس بالایی دارم!

    میبینی؟! این اتفاق به صورت طبیعی رخ میده اگر تو در مسیرت حرکت کنی و موفقیت‌های ریزت و درشتی که کسب میکنی رو ببینی!

    اینجا بودش که فهمیدم گوش کردن به این فایل برام هدایتی از جانب خداوند بود که مصداق بارز درس امروز رو ببینم و از زبان استاد هم بشنوم.

    ● به نظرم یکی دیگه از نکات مثبت ازاده خانم این بودش که از همون سنی که بودن، به لطف خدا دچار وسواس و کمال‌گرایی نسبت به اینده و علائقشون نبودن! چیزی که این روزا خیلی بهش مبتلاییم همینه که میبینیم به چیزی علاقه داریم و پیش همه ازش صحبت میکنیم اما نمیتونیمحتی قدمی براش برنمیداریم یا اگر قدمی برداشته میشه مستمر نیست!

    ولی ازاده خانم به محض اینکه متوجه شدن به مسیر آموزش زبان علاقه دارن، کار رو با شرایطی که در اختیار داشتن شروع کردن و ادامه دادن و ادامه دادن! و به صورت طبیعی هم نتایج مادی گرفتن و هم خودباوری و اعتماد به نفسشون در این مسیر بالاتر رفت. شاید اگر خیلی از ماها جای ایشون بودیم، هنوز در این مرحله بودیم که دوتا‌دوتا چهارتا می‌کردیم که آیا واقا به این کار علاقه داریم یا علاقه واقعی ما چیز دیگست! یعنی خیلی از ما از اون طرف بوم قوانین میفتیم و ممکنه کسی که هیچ اطلاعی از قوانین نداره خیلی بهتر عمل کنه و عمل‌گراتر باشه! این بده! خیلی هم بده …

    چون قانون میگه به سمت چیزی که فکر میکنی علاقه داری حرکت کن؛ حتی اگر مطمئن نیستی! یا حرکت میکنی و میبینی علاقه واقعیته که چه بهتر؛ یا اینکه حرکت میکنی و میبینی واقعا اون طور که فکر میکنی نبوده، ولی حداقل چیزهایی در این مسیر دستگیرت میشه که در آینده کلی به دردت میخوره! کمترین دستاوردش هم اینه که تکلیفت مشخص میشه و مطمئن میشی فلان کار رو دوست داری یا نداری ! و اگه نداری به سمت کار بهتر هدایت بشی … .

    پس این خصوصیت آزاده خانم هم قابل تحسینه که فارغ از کمال‌گرایی و وسواس، در همون سن و سال عمل‌گرایی پیشه کردن و نتیجه‌ش رو دیدن.

    ● یکی دیگه از خصوصیات مثبت آزاده خانم این بودش که به خوبی تونستن نسبت به مسائل و چالش‌های مسیر ذهنشون رو مدیریت کنن! نمونه بارزش اونجا بودش که وفتی باهاش تماس میگیرن که بره آموزشگاه، با وجود اینکه میدونه ممکنه اخراجش کنن، با خودش میگه حتی اگر اخراج شدم ایرادی نداره عوضش کلی چیز یادگرفتم و تجربیاتم در این مسیر بالاتر رفته. این طرز تفکر که حین نگرانی‌ به خوبی با بدترین احتمالات هم کنار اومدن خیلی برام قابل تحسین و تقدیر بود.

    ● درس بعدی، درس قانون تکامل بود … چیزی که خیلی از ما فراموشش میکنیم و در عمل هم اجراش نمیکنیم! ایشون بار اول که رفت آموزشگاه گفت: هر کلاسی رو بدین قبول میکنم ولی رفته‌رفته سطح‌شون بالاتر رفت و احساس خودتوانمندی و لیاقت بیشتری کردن که هم سبک کلاساشون به خصوصی تغییر کرد، هم اینکه هر شاگرد خصوصی رو نپذیرفتن و هم اینکه درامدشون با زحمت کمتر بیشتر شد! در این مسیر، قانون تکامل طبیعی واضح و مبرهنه، به طوریکه به صورت طبیعی شاهد رشد و پیشرفت کلاسا و درامد ایشون بودیم، بدون اینکه ایشون بخوان توهم بزنن و از همون ابتدای مسیر، ادعای لیاقت و توامندی و … داشته باشن! چیزی که ممکنه خیلی از ما ناخوداگاه درگیرش باشیم.

    این تکامل در هر جایی و هر مسیری قشنگه، چون هیچ چیز غیرعادی در اون نمیبینی! هر رشد و پیشرفتی باشه طبیعیه، طبیعی‌تر از طبیعی به نظر میاد و منطقی‌تر از هر چیزی!

    ● یکی دیگه از نکات مثبتی که از ایشون برداشت کردم که استاد هم بهش اشاره کردن این بودش که ایشون به دنبال انجام یک کار ارزشمند بودن که بابت درامد داشته باشن، نه اینکه صرفا فقط پول مدنظرشون باشه! اینو میگن یک باور قشنگ که از همون بچگی در ذهن ایشون نقش برجسته که درامدی ارزشمنده که خدمتی ارائه کنه و ارزشی ایجاد کنه و مشکلی از جامعه حل کنه، در صورتی که خیلی از ما صرفا به دنبال کالای پول هستیم و به همون اندازه که دنبالش میکنیم، ازمون دورترمیشه، در صورتی که وقتی ارزشی ایجاد کنی و مشکلی رو حل کنی، ناخوداگاه و به صورت طبیعی ثروت به سمتت میاد! به میزانی که مشکل بزرگتری رو حل کنی، به همون اندازه هم ثروت بیشتری به سمتت میاد‌.

    مثال بارز این ارزش در آزاده خانم، همین بودش که به کلاسهایی تدریس میکردن که کار هرکسی نبود! این خودش حل کردن مشکل اون موسسه بود که حاضر شدن به خاطر حقوق بیشتری هم پرداخت کنن.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 33 رای: