مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- مفهومی فراتر از درآمد ساختن؛
- تواناییِ ابراز قدردانی؛
- بهبود = شناسایی مسائل موجود و حل آنها؛
- مسیر تکاملی ساختن عزت نفس واقعی؛
- کلید: با قدم برداشتن، موقعیت ها خلق می شود؛
- “فرصت”، یافتنی نیست، بلکه خلق کردنی است؛
- خودباوری چگونه ساخته می شود؟
- چگونه برای خودم درآمد بسازم؟
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD540MB34 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد35MB34 دقیقه
سلام به استادبزرگوار و دوستان عزیز
خدا را شاکر و سپاسگزارم که هر روز دری از رحمت و آگاهی را برما می گشاید. تشکر می کنم از استاد عزیز و مریم جان دوست داشتنی به خاطر زحماتی که برای توسعه آگاهی ما می کشند و از آزاده عزیز که تجربیات ارزنده خود را با ما به اشتراک گذاشته و ما را در سفر زندگی و قدمهای خود همراه کرده.
تا امروز فکر می کردم معنی تسلیم و رها بودن را فهمیده ام اما با گوش دادن چندباره این فایل گویی پرده هایی از دیدگانم کنار زده شدند و با واژه های تسلیم و رهایی از منظری دیگر آشنا شدم.
قبلا فکر می کردم رهایی یعنی اینکه بدونی چی می خوای اما به خواسته ات نچسبی و حرکت کنی اما غافل از اینکه ترمزهایی هم هستند که شاید با رهایی می توان آنها را برطرف کرد.
به نطر من آزاده جان به خوبی این مقوله را در زندگی خود پیاده کرده است.
آزاده جان رها بود از هر نگرانی ای درباره فکر و نظر و قضاوت اطرافیان ودیگران (مثلا هنگام استارت کار تدریس به بچه های محل و حتی هنگام صرف زمان برای اریابی کودکان اجازه نداد این فکر که والدین این بچه ها پول دادند باید از ساعتهایشان بهترین استفاده را ببرند و… در ذهنش بچرخد)
-او رها بود از نگرانی اینکه پدرم از من دلگیر نشود خلاف میلش عمل می کنم.
او رها بود از ترس اینکه نکنه زمان را از دست بدهم!(هنگامی که دو روز را برای ارزیابی کودکان صرف کرد)
او رها بود ازفکر کردن به هر مانع و محدویتی ، اجازه نداد اینکه قوانین چه هستند مانع حرکتش بشود. فراتر از قوانین انسانی حرکت کرد. قوانین ثابت جهان فراتر از هر قانونی هستند که انسانها وضع می کنند.
درواقع این قوانین جهان هستند که کار می کنند نه قوانین انسانی به شرطی که محدودیت قوانین انسانی را نپذیری. این مطلب را استاد در قانون آفرینش آموزش داده و مثال زده اند و در فایلی هم که درباره سفر ایشون به آمریکاست توضیح دادند و در یکی از فایلهای سفر دور آمریکا، در کنار آبشار نیاگارا مریم جان مطلب کوتاه و بسیار زیبایی را بیان کردند که آن هم چراغ روشنی برای من شد.
وقتی رهایی ذهنت باز میشه و ایده ها میان.البته شاید در صورت عدم رهایی ایده داشته باشی اما برای عملی کردن آن قدم برنمی داری.
آزاده جان تمام تمرکزش روی هدفش بود ، روی کاری که دوست داشت انجام دهد و می رفت تا ۱۰۰درصد خودش را روی آن کار بگذاره و در مقابل نتیجه تسلیم بود. نه اینکه هرچی شد شد، اگر شد چه خوب اگر نشد خب نشد میام میشینم سر جام یا یه کار دیگه از سر می گیرم بلکه می گفت من کارم را انجام دادم اگر نشد میرم یه موسسه دیگه درخواست میدم و این یک تجربه خوب بود که کسب کردم. (احساس شکست و سرخوردگی نداشت)
فهمیدم آدم هدفمند تسلیم و رها با شرایط نمی جنگه. مغلوب شرایط هم نمیشه.اجازه نمیده بادهای ناموافق وطوفانهای اطرافش مانع حرکتش به سمت هدفش بشن. درست مثل یک مورچه عمل میکنه.
اگر راه را به یک مورچه بندی راهش را کج می کنه تا از طرفی دیگه بره، هربار که این کار را می کنی او تغییر مسیر میده تا مانع را رد کنه نهایتا اگر مجبور شه از روی مانع عبور می کنه اما هدفش را گم نمی کنه همین طور مایوس نمیشه.
انسان هدفمند با عزم راسخ می تونه بر هر شرایطی فائق شه.(وقتی در مواجه با تدریس کودکان خردسال قرار گرفت، هدفمندی و عزم راسخش کمک کرد تا به خودش بگه شرایط الان اینه و من این شرایط را مدیرت می کنم حالا باید ببینم چه طور این کار را کنم و تصمیم گرفت دو جلسه زمان برای ارزیابی بچه ها و شرایط کلاس بگذاره) {یا در کلاس نوجوان و بزرگسالان گفت شرای الان اینه و من باید این را مدیریت کنم هرچند با شرایط قبلی فرق داشت)
در مواجهه با هدفمندی و عزم راسخ احساس عجز و ناتوانی کوله بارش را می بنده و میره.که البته به نظرم داشتن ایمان و توکل موجب هدفمندی و عزم راسخ میشه.
مواردی که در مسیر آزاده جان به وضوح مشخصه:
-هدف مندی
-عزم راسخ
-احساس توانمندی (که به نظرم چیز عجیبی نیست و در صورت داشتن هدف وعزم راسخ در انسان ایجاد می شود.)
-شروع کردن (به فراخور همان نقطه ای که در ان بود هم به اندازه تو.انمندیش قذم برداشت هم به فراخور شرایط که اجازه کار دربیرون را نداشت ، به فکر کار در محل اقامت افتاد)
-اقدام کردن با وجود داشتن ترس
-بالا بردن استاندارهاو مهارتهای خوددر طی مسیر
-ایمان و توکل در عمل
– تسلیم و رها بودن
-ارزیابی ( ارزیابی به آدم بینش و چشم انداز میده هم درباره مسیر طی شده و نتایح موجود هم درباره مسیری که می خواهی طی کنی تا نتیجه مطلوب را به دست بیاری. جایی که آدم ندونه با چی طرفه یا شرایط و وضعیت چه طور نمی تونه درست اقدام کنه. درست مثل اینه که تو مه شدید می خوای مسیر نا آشنایی را بری)
-داشتن ذهن باز (که به نظر من نتیجه تسلیم و رها بودن و مهم نبودن و بی تاثیر بودن حرف مردم در زندگی است) –
-بی اهمیت بودن نظر مردم که احتمالا پاشنه آشیل خیلی هاست مخصوصا در فرهنگی که ما در آن بزرگ شدیم که از زمانی که چشم باز کردیم هر روز طی سالهای متمادی در گوش ما تکرار شده : مردم چی میگن؟ مردم چه فکری می کنند؟ آبرومون جلوی مردم نره! آبرو مثل آبه آبی که بریزه دیگه برنمی گرده و……….نهایتا منجر به تربیت افرادی تایید طلب می شود).