مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- مفهومی فراتر از درآمد ساختن؛
- تواناییِ ابراز قدردانی؛
- بهبود = شناسایی مسائل موجود و حل آنها؛
- مسیر تکاملی ساختن عزت نفس واقعی؛
- کلید: با قدم برداشتن، موقعیت ها خلق می شود؛
- “فرصت”، یافتنی نیست، بلکه خلق کردنی است؛
- خودباوری چگونه ساخته می شود؟
- چگونه برای خودم درآمد بسازم؟
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD540MB34 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد35MB34 دقیقه
به نام خدا
سلام به استاد عزیزم و سلام به ازاده خانم نازنین و سلامی به گرمی و ارامش احساس الانم به هم خانواده های عزیزم در سایت
خدارو شکر میکنم بابت این که ی روز دیگه رو با اگاهی های ناب استاد عباسمنش دارم سپری میکنم طبق معمول پیاده روی بینظیری انجام دادم ی مسیر جدید پر درخت جدید که سورپرایزم میکنه و پر احساس شکر گذاری میشم
اما برسیم به موضوع فایل و بجث متکی به خود بودن و با ایمان حرکت کردن و گرفتن نتایج :
خوب خیلی نکات مثبت و خوبی داره شخصیت ازاده و کاملا مشخصه که حسابی روی خودش کار کرده و این موضوع از ارامش و طرز بیانی که داره و میمیک صورتش که پر از احساس ارامش و سرزندگی و شادیه میشه فهمید و چقدر از این موضوع من شادم و یاد فایل ارامش در پرتو اگاهی افتادم یکی از قسمتاش که میگه به همه چیز لبخند بزن ی همچین چیزی
شاید ازاده جان اگه بنا به شرایط اون موقع که الان هم اینجا شاید دست کمی از اون موقع نداشته باشه تو محیط برت قالب میشد ته تهش ی ازدواج موفق داشتی و تو خونه خودت داشتی اشپزی میکردی و بچه داری البته میگم شاید شاید اگه مطیع بودی هم چندان از دید بقیه هم بد نبود و دختر خوب و حرف گوش کنی میبودی و یکی یدونه خونه ولی این شخصیت و این کلام جادویی تو نشان از اون مسیری داره که کاملا به صحت و درستیش ایمان دارم که خداوند و خودت خواستی که بری و توش موفق بودی شاید من هم فارق از این موضوع نباشم
که توی خانواده ای نصبتا ثروتمند بزرگ شدم اما الان کاملا متکی به خودم بودم و الان کسب و کار خودم رو دارم بعضی وقتها میام برای خودم مرور میکنم اگه پیش پدرم بودم یا برم پیش پدرم به کجا میرسم و اگه این کسب و کار خودم رو ادامه بدم تهش چی میشه و میبینم اونقدر توی این کسب و کارم میشه بزرگ شد و رشد کرد هم از لحاط مالی هم از لحاظ شخصیتی که مقایسه میکنم که اونجا منو اینجوری نمیتونه بزرگ کنه و هی ادامه میدم
ازاده عزیز چقدر با این جملت حال کردم اونجا که یکی بهت گفت بابا این کاغذی که گذاشتی رنگش رفته و از این حرفا و جواب تو که خیلی خوب بود اشکال نداره عوضش میکنم
و اونجا که میری توی ی مدرسه زبان و چقدر همین رفتنت اعتماد به نفس میخواد و ادامه دادن با کلاسی که سه تا پنج سال سنشون هست و اونجا ایده ها میاد که چه جوری میتونی مهارت این بچه های بازیگوش رو بیشتر کنی
الان من از خودم میپرسم چجوری میتونم اینجا و در این مکان مهارتم بیشتر بشه یا مشتری هام بیشتر بشه و بتونم ارتباطات بهتری با بقیه داشته باشم
و چقدر این احساس برام اومد که پسر وقتی یه نفر تونسته از بچه های سایت بیاد با استاد مصاحبه حضوری کنه و فیلمش بره توی بیلبورد سایت پس برای من هم میشه لازمش اینه با مقوا بچسبونم به درو دیوار کوچه که من این کار رو بلدم انجام بدم لازمش اینه که برم توی مدرسه و بگم من میتونم انگلیسی یاد بدم
لازمش اینه که من برم ی کلاس پر بچه رو بهشون زبان یاد بدم
لازمش اون ایمانیه که میگه میشه تو حرکت کن
صبح داشتم با خانمم صحبت میکردم ی جایی برگشت گفت که من با دوتا بچه و از این حرف ها کسی نیست و خانمم با این اگاهی ها زیاد اشنا نیست هست ولی فعلا توی مدارش نیست منم اصراری ندارم منم کار خودم رو میکنم بعضی وقت ها در مورد نتایجمون باهاش صحبت میکنم ولی
تا نباشی اشنا زین پرده چیزی نشنوی /گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش
و داشت میگفت که کسی نیست به ما کمک کنه ته حرفش گفتم عزیزم خداروشکر که کسی نیست خداروشکر که ما مثل بقیه نیستیم شاید ما بخواهیم بریم خارج زندگی کنیم باید متکی به خودمون باشیم باید خودمون بچه هامون رو بزرگ کنیم و تجربه کسب کنیم ی مقدار بغض کردم اون موقع ولی واقعا داستان همینه خدا دوستت داره که میگه با وجود پدر پولدار برو کار کن
برو چیز یاد بگیر
سرمایه نمیخواد سرمایش توی خودته ازاده رو ببین از یاد دادن کلاس چه میدونم انگلیسی و عربی و ریاضی توی ی محله هدایت شد به ی مدرسه و اینقدر اعتماد بنفسش بالا رفت که گفت من با این مبلغ دیگه برای شما کار نمیکنم مبلغ رو بیشتر کنید و مگه نه من میرم جایی دیگه
خیلی برام درس داشت نمیدونم توی جشن ده سالگی با اموزش های شما سرو کار دارم در چه جایگاهی هستم استاد اما ایمان دارم که منم میرم روی بیلبورد سایت لازمش اون تعهد و حرکت کردنه
خیلی سپاسگذارم استاد عزیز و خیلی سپاسگذارم ازاده خانم نازنین با اشتیاق فراوان منتظر فالی بعدی از تجربیات شما هستم و اینم بگم گام به گام باهت بودم توی شنیدن داستانت کلا ادمی هستم هر داستانی رو که میشنوم همگام میشم با مخاطبم
بی صبرانه منتظرم
عاشقانه دوستون دارم