مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- مفهومی فراتر از درآمد ساختن؛
- تواناییِ ابراز قدردانی؛
- بهبود = شناسایی مسائل موجود و حل آنها؛
- مسیر تکاملی ساختن عزت نفس واقعی؛
- کلید: با قدم برداشتن، موقعیت ها خلق می شود؛
- “فرصت”، یافتنی نیست، بلکه خلق کردنی است؛
- خودباوری چگونه ساخته می شود؟
- چگونه برای خودم درآمد بسازم؟
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD540MB34 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد35MB34 دقیقه
سلام به استاد عزیزم و خانم شایسته گلم
استاد عزیزم من با خودم عهد بستم که هر فایل شما رو میبینم حداقل یک نکته ازش درک کنم و عملی کنم .
استاد مهربانم ممنونم از این مصاحبه عالی و سپاسگزارم از آزاده جان که انقدر خوش بیان و زیبا صحبت میکنند.
استاد جانم من چند وقت پیش دوست داشتم یه حرکتی بکنم و انقدر که فایل گوش دادم و نوشتم تبدیل کنم به یه کار عملی، چون دلم میخواد هر وقت شما رو دیدم طبق گفته خودتون از کارهایی که کردم از نتایج بگم نه از کارهایی که دلم میخواد بکنم ،برای همین نسبت به شرایط که دارم و دقیقا همین الانم تصمیم گرفتم اون چیزی تو ذهنم هست رو انجام بدم و باورتون نمیشه لباس پوشیدم و زدم تو خیابون و گفتم هر مهد کودکی که تو مسیرم باشه میرم (چون فعلا تونستم به این علاقه ام پی ببرم ) و تو مسیر احساس خوبی داشتم که بالاخره یه ذره دارم به حرف استادم گوش میدم دارم یه ذره پا تو مسیر موفقیت میزارم ….
و چند تا مهد کودک رفتم استاد نمیدونید چه ترسی داشتم و البته زمانیکه قدرت رو بخدا دادم عجب آرامشی رو تجربه کردم و هر جایی که میرفتم از سابقه کاری و رزومه میپرسیدن من کاملا صادقانه و با شجاعت میگفتم من سابقه کاری ندارم و این اولین تجربه من هست و اصلا نگران نبودم .
چند روز بعد باهام تماس گرفته شد که برای مصاحبه حضوری بیاین و من خیلی مصمم تر از قبل رفتم جلو بدون کوچکترین ترسی و گفتن ما شما رو پذیرفتیم و فقط از فلان موقع باید بیاین سرکار…..
و البته یه بار تماس گرفتم تو تاریخ مقرر گفتن فعلا یه نیروی دیگه هست ما خودمون بهتون زنگ میزنیم و بگذریم که نشد برم مشغول کار شم و اما دیروز با خودم گفتم دوباره زنگ بزنم بعد گفتم نه چرا خودمو کوچک کنم و از این حرفهاست و زنگ نزدم …
امروز خود خدا هدایتم کرد و این فایل رو دیدم استاد با کلی نجوا دوباره زنگ زدم به همون مهد و پرس و جو کردم و گفتند که نه فعلا نیاز نداریم و یک نیرو استخدام کردیم …
اینجا خیلی برام مهمه::: که میخواستم قطع کنم خانمه گفت راستی فلان مهد کودک نیرو میخواد من خودم هماهنگ میکنم که شما برای مصاحبه برین و هماهنگ کردن و چند روز دیگه انشاا…میرم *
بازم توکل میکنم
و بازم حرکت میکنم …
استاد جانم خیلی احساس عجیبی دارم
استاد مهربانم معنی همین جمله که تو خود پا در راه بنه هیچ مپرس رو امروز به وضوح دیدم .
استاد جانم من نمیدونم چی میشه، ولی الان از این اقدام بی نهایت راضیم و احساس قدرت و رضایت درونی میکنم .
استاد عزیزم من احساس سپاسگزاریمو از شما و آزاده جان با حرکت کردنم و اقدام عملی و یه راهی پیدا کردن نشون میدم و حتما از نتایجم میام میگم ..
در پناه تنها فرمانروا سلامت و سعادتمند باشین.
دوستون دارم …