گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد

سلام استاد جون ❤️

سلام به دوست خوبم آزاده عزیز

اول از همه بگم که خیلی خوشحالم واسه این فایل که کلی پند ودرس توش داشت

همینطوری که آزاده جان حرف میزدن من تحسین میکردم

وتو دلم میگفتم آره آره خدا به شجاعان پاسخ میدهد

به وجد اومدم که بهانه تراشی نکردی درحالی که وضع مالیه خوبی داشتید ،درحالی که اجازه کارکردن نداشتید حتی اجازه دادن شماره تلفن به مشتری و…اما اینارو نکردی سد راهت وحرکت کردی

الحق که خوب تونستی بهای خواسته هات رو بدی

اونجایی که میگفتی میترسیدم که مسخره بشم ولی تو اتوبوس به خودم گفتم تو میتونی وبه ندای دلت گوش کردی وباشجاعت رفتی خودتو ابراز کردی

ترس که همه ما داریمش اما اونی که اینجوری پاروش میذاره میشه جزء افرادی که خدا بهشون میگه «مومنین ،متقین»

وقتیبا جسارت رفتی وبهت یه کلاس دادن این نتیجه ایمانت بود وای خدایا آزاده جان من تحسینت میکنم دختر 👏👏👏👏

واونجایی که سخت ترین کلاس رو بهت دادن بازهم میشد که جزء افراد بی ایمان باشی وبترسی وجابزنی اماااااااااا چون به ترسهات غلبه کردی خداهم یه ایده توپ بهت داد

نمیدونی چه ذوقی تو دلم نشست وقتی گفتی برات جشن گرفتن وازت تقدیر کردن اینهم پاداش ایمانت بود ومیفهمم که چقدر این نتایج به ظاهر کوچیک عذت نفس آدمو بالا میبرن

واقعا استاد منهم تو زندگیم به این درک رسیدم که احساس لیاقت خیلی با جملات تاکیدی که بشینی یه گوشه وهیچ کاری نکنی وهی بگی من لایقم ایجاد نمیشه با حرکت کردن ونتیجه کرفتن حاصل میشه

من وقتی یه نتیجه کوچولو میگیرم قلبم قرص میشه ومیگم آره دیدی تونستم دیدی چه کار خوبی کردم پس حالا که این کار مفید رو کردم بازم میتونم وقدرت میگیرم

یه مدت مینشستم وهی میگفتم من لایق بهترین روابطم درحالی که احساسم تغییری نمیکرد وارتباطم با آدمها خیلی تغییری نمیکرد اما شروع کردم توی جمع باصدای بلند حرف زدن «کاری که بشدت ازش میترسیدم»تمرین آگهی رو چندبارانجام دادم ،تنهایی سفررفتم و…واونوقت توی قلبم احساس ارزشمندی ولیاقت وعذت نفس رو حسش کردم وروابطم خیلی بهتر شده

وحالا آزاده جون به همین دلیل که حرکت کردن وتکامل رو طی کردن توی قلبش حس میکنه که بابا من بااین همه مهارت که تونستم پسرای شیطون وبچه های بازیگوش رو مهار کنم نباید انقدر حقوقم کم باشه وبا شجاعت میره درخواست حقوق بیشتر میده واز اونجایی که عمیقا حس لیاقتشو داره حقوقشم بیشتر میشه

دقیقا مثل اتفاقی که تو کارم افتاد اولا قیمت کارهام خیلی کمتر بودن ولی ادامه دادم وهرچی بیشتر ماهر شدم وکارکردم دیدم با این مهارت وزیبایی وکیفیت این قیمت کمه وقیمتم رفت بالاتر درحالی که فروشمم بیشتر شده وحالا میفهمم داستان ازکجا آب میخوره

نمیدونم تو قسمتهای بعدی قراره چه چیزهای دیگه ای از پیشرفت آزاده جان بشنویم ولی تا همین جا کلی نکته داشت که مهم ترینش عذت نفس وباورکردن خودت وایده هاته ،که اگر مسخره هم شدی تحقیر هم شدی اهمیت ندی وراه خودتو بری ،مطمئنم همون شخصی که اونروز آگهی آزاده رو مسخره کرد امروز بهش افتخار میکنه وازش الگو میگیره

استاد سپاسگزارم که همواره باعشق کمک میکنید جهان جای بهتری برای زندگیمون باشه

درضمن خیلی زیبا وخوش اندام وجذاب وجوان تر شدید ❤️❤️خیلی دوستون دارم وممنونم از آزاده زیبا وعزیزم