مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- مفهومی فراتر از درآمد ساختن؛
- تواناییِ ابراز قدردانی؛
- بهبود = شناسایی مسائل موجود و حل آنها؛
- مسیر تکاملی ساختن عزت نفس واقعی؛
- کلید: با قدم برداشتن، موقعیت ها خلق می شود؛
- “فرصت”، یافتنی نیست، بلکه خلق کردنی است؛
- خودباوری چگونه ساخته می شود؟
- چگونه برای خودم درآمد بسازم؟
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD540MB34 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد35MB34 دقیقه
به نام خداوند بخشنده و مهربان
سلام به استاد عزیزم سلام به خانوم شایسته عزیز آزاده جان!
چه گفتگویی عالی و هدایتی در زمان مناسب در مکان مناسب من نمیدونم همیشه سایت رو باز میکنم حسم بهم میگه بزن حالا چند روزه استاد هر فایلی رو میزارید دارم دارم انجام میدم استاد به خودم قول دادم هر حرفی که زدین عمل کردم از اون اونکه گفتین مهم ترین سرمایه تو چیست دارم روش کار میکنم میخواستم محصولی رو بفروشم گفتم نه بزار من با کیفیتش کنم بعدا میخواستم اموزش بدم گفتم نه من باید خوب اموزش ببینم بعد حتی به خاطر همون آگاهی که دادین من اون کارو جمع کردم چرا چون من هنوز توی اون کار متخصص نبودم یهو میخواستم شروع کنم بدو بدو جمع کردم پل هارو شکستم بعد توی فایل قبلی عید قربان گفتی حاضری چه بهایی بدی به هدفت من کلا تمرکزم گذاشتم روی ثروت یعنی کلا تمرکز کردم روی ثروت امروز فایل ها رو دانلود کردم نشتی های انرژی حذف کردم توی حوزه کاری خودم هرروز دارم پست میزارم امروز هم میزارم بع خودم قول دادم فعالیت بیشتر کردم اعتماد بنفس و عزت نفس بالا رفته به خودم قول دادم هر حرف شمارو عملی کنم
و خدارو شکر دارم عملی میکنم نشونه ها داره میاد حالا جالبه این هم زمانی من همیشه در زمان مناسب هدایت میشم استاد ببینید من دیشب داشتم روی باورهام کار میکردم به شدت بعد میخواستم برم ببینم موقعیت های شغلی مثلا باور بسازم که پول هست بی نهایت یا شغل هست دیشب استاد رفتم تو دیوار بی نهایت کار بود یعنی پایین ترین حقوق 3میلیون یعنی حقوق کارگرساده از تا15میلیون با به بالا بود بعد داشتم نگاه میکردم به حقوق ها همون لحظه یه آگاهی بهم داده شد گفت علی به درآمد نگاه نکن خدا شاهده دیشب من میگفتم علی سعی نکن به فکر درآمد باشی سعی توی کارت توی اون شغل مورد علاقت متخصص بشی الرزق رزقان پول ۲نوع هست یکی تو به سمتش میری یکی که پوله به سمتت میاد و اینو فهمیدم منظور امام علی این نیست که انسان حرکت نکنه نه منظور همون که اقا اگه یه توانایی داری مثل آزاده جان استاد عزیز باید قدم برداری و بعدش هدایت میشی میری توانایی هاتو نشون میدی بعدش قدم های بعدی بهت گفته میشه الله اکبر استاد واقعا من روز به روز ایمانم بیشتر میشه که میشود پول ساخت از علایقت زمانی که قدم برداری در دل ناشناخته ها مثل استاد از قم به بندر از کشتی سازی و اینکه رفت توی ۳۰تا کلاس صحبت کرد میگفت پام میلرزید اما میگفتی باید انجامش بدم به الهامتتون عمل کردین شما ور ور نگاه نکردین به ایده اجرا کردین اون هدایتی بوده بعدش قدم به قدم رفتین به مسخره کردن ها توجه نکردین مثل شما استاد و آزاده جان حرکت کردین و این نتیجه شد و آزاده جان هم گفتن انگاری خدا باهات صحبت میکنه دربچگی منم همین طور بودم زمانی که رفتم سر کار تو رستوران گارسون بودم اما خودمو لایق پشت صندوق میدونستم همیشه میگفتم من یه روزی میشم من همون روز که وارد شدم رفتم به کسانی که کار میکردن گفتم یع خواهشی دارم من میخوام منو غذاها رو یاد بگیرم چگونگی سیستم بهم یاد دادن اونا میرفتن سفارش بگیرن سرشون بالا بود چون قدیمی بودن من عزت نفسم پایین بود ولی همیشه میخواستم برم سفارش بگیرم به خودم گفتم خدا شاهده انگاری اون روز خدا داشت باهام صحبت میکرد که علی قدم به قدم برو سیستم سپیدز رو یاد بگیر حسابداری میرفتم روزا به صندوق دارمون میگفتم چه جوری فیش میزنی میرفتم کنارش نحوه صحبت با مشتری غذا هارو یاد میگرفتم روی برگه مینوشتم شب میخوندم بعدش چند روز دیگه رفتم سفارش بگیرم پام میلرزید استرس داشتم پنج بار بع مشتری گفتم چی یه بار دیگه میگی؟همین جوری ادامه دادم تا بعد۱سال شدم صندوق دار اون رستوران جوری بود کل مغازه دست من بود حتی صاحب کار کلید گاو صندوق بهم میداد کارت هاش حساب میلیونی بود دستم بود حساب بچه ها رو میدادم جوری شده بودم یعنی توضیحات بیشتر رو به مشتری میدادم جوری بود مشتری رو که زنگ میزد من بدون اینکه بدونم شماره کی هست از روی صدا میدونستم کی هست و چه غذایی میخوره دراین حد رشد کردم حتی گاهی رمز کارتهای مشتری حفظ بودم میگفتن من خودم رمز کارتم حفظ نیستم تو بلدی جوری رشد کرده بودم متخصص بودم اینقدر سربالا توضیح میدادم که مشتری حرفی برای گفتن نداشت همیشه مشتری ها بهم اعتماد داشتن و میگفتن یه غذای خوب رو بزار بعدش درآمد بالا رفت رشد کردم همش هدایت خدا بود خواستم بگم بایدقدم برداری واقعا همون توحید عملی برای رسیدن به خواسته اصلا وقتی حرکت کنی من میگم انگاری خدا میگه جهان آماده باش که بنده من داره حرکت میکنه کار جهان اینکه میخوای میشود و چه قدر خوب آزاده جان از داستان زندگی گفت که از سن پایین شروع کردن این خود باوری عزت نفس بالا ایشون بوده بعد بری ترس از مسخره شدن داشته باشی اما میگی من انجامش میدم بعد بری توی چند کلاس پسرهای سن ۱۰سال تا۲۰سال یا بچه های ۳سال ۵سال هرکی بود میگفت ول کن کی حوصله داره اما شجاعت به خرج دادن ایمان نشون دادن که میشود بعدش با کلی جایزه اومدن خانواده هاشون اینا همش کار خداست هدایت الله هست و اینکه استاد گفتین بیکار نمیونید بعدش ادامه داستان بگم خلاصه رفتم توی دیوار به خودم گفتم من نگاهم نباید به پول باشه باید به توانایی های خودم نگاه کنم رشد بدم وقتی که همیشه گل باشی پروانه موفقیت خودش میاد روی شونه هات اون موقع میشه حرف امام علی الرزق رزقان آدمها میان التماس میکنن که بری سرکار اون موقع توی میگی وقت دارم یا ندارم
وقتی روی خودت کار نکنی وقتی توی اون حوزه خودت کار نکنی خودت رشد ندی دیگران جات میگیرن جهان آدمهای لایق میخواد وگرنه زیر چرخ های جهان له میشی اگه توی کارمون متخصص نباشیم رشد نمیکنم پس نگاه به استعداد کنیم من همیشه سر کارم میگفتم چه کار کنم متخصص بشم هم خودم هم توانایی هام ارزشمند بشه که آدمها التماس کنن الان پیشنهاد کاری دارم چرا چون روی خودم رشد شخصی خودم کار کردم یادمه وقتی از شغلم اومدم بیرون دوستم که همکار بودیم میگفت دیشب صاحب کار میگفت ث دعا میکرد علی برگرده چون کار میخوابه وقتی متخصص بشی تو حقوق رو تعیین میکنی نه صاحب کار اون موقع خدا بهت میگه برو به این مدیر شرکت بگو من اینقدر میگیرم آیا حاضری پرداخت کنی اگه گفت نه بخند برو چون باور داری توانایی عالی داری
خیلی خوشحالم بابت این فایل جدید هدایت شدم هدایتی بود در زمان مناسب در مکان مناسب خدایا شکرت