مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- مفهومی فراتر از درآمد ساختن؛
- تواناییِ ابراز قدردانی؛
- بهبود = شناسایی مسائل موجود و حل آنها؛
- مسیر تکاملی ساختن عزت نفس واقعی؛
- کلید: با قدم برداشتن، موقعیت ها خلق می شود؛
- “فرصت”، یافتنی نیست، بلکه خلق کردنی است؛
- خودباوری چگونه ساخته می شود؟
- چگونه برای خودم درآمد بسازم؟
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD540MB34 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 60 | ایمانی که عمل می آورد35MB34 دقیقه
سلام استاد ، سلام مریم جون عزیز
آزاده عزیز واقعا از مسیری که طی کردی و من در کنار مامانم بخشی از اون رو شنیدیم لذت بردم .
من خودم الان 15 سالمه و خدارو صد هزار مرتبه شکر تا الان موفقیت های زیادی کسب کردم. من هم از 12 ، 13 سالگی دوست داشتم درآمد داشته باشم و بتونم از طریق توانایی ها و علایقی که دارم درآمد کسب کنم و خداروشکر مامان بابام هم هیچ مخالفتی که نداشتن هیچ تازه تشویقمم می کردن. خدایااااااااااااااشکررررررررت به خاطر این نعمت بزرگ
من اولش دائم سعی می کردم هرطور شده مثلا با درست کردن دستبند و فروشش پول دربیارم و خیلی روش ها رو امتحان کردم تا اینکه کرونا اومد و خواهر من هم پیش یک رو رفته بود اما برای پیش دو مامانم چون آنلاین شد اجازه نداد به صورت آنلاین خواهرم توی کلاس ها شرکت کنه ، من هم که کار با کودک رو خیلی دوست داشتم تصمیم گرفتم خودم بهش پیش دو رو آموزش بدم و حتی حروف الفبا رو باهاش کار کردم و یک روز مامانم گفت می خوای برات یک شاگرد جدید بیاد؟ منم هم تعجب کرده بودم و هم خیلی خوشحال شدم و گفتم آره دوست دارم و از فردای اون روز دختر یکی از آشنا هامون هر روز صبح میومد خونمون و من هم به اون و هم خواهرم درس می دادم یکم که گذشت یک دختر دیگه هم اومد و من هر ماه یه مبلغی برای اونها می گرفتم و یه جورایی داشتم معلمی می کردم و درآمد داشتم . خلاصه اون سال گذشت و تموم شد
بعد از اون یه مدتی با فروش یک سری محصولات درآمد داشتم . یعنی می رفتم دم خونه ها و محصول معرفی می کردم و می فروختم. تقریبا درآمد خوبی نسبت به سنم داشتم ولی دوست داشتم پیشرفت کنم و علاقمم به بحث کودک و… بود که البته اون مدت خیلی باعث شد اعتماد به نفس من زیاد بشه و بهم توی خیلی از چیز ها کمک کنه.
تا اینکه خیلی اتفاقی من و خواهر و برادرم به یک کلاس سنگنوردی رفتیم که اون کلاس توی یک مجموعه تفریحی بود و اون سمت هم یک کتابخانه بود . ما فقط 3 ماه کلاس رفتیم و توی اون 3 ماه من خیلی اتفاقی و یکهویی به اون کتابخانه برای برگزاری کلاس برای بچه ها پیشنهاد دادم. با اینکه سنم کم بود و ممکن بود اونها قبول نکنن و بگن تو برای مدیریت یک گروه بچه کوچیک هستی ، ولی من رفتم و با قدرت گفتم و به طور معجزه آسایی اونها قبول کردن و از من خواستن سرفصل های دوره ام رو براشون بفرستم و من شروع کردم و یک کلاس با حدود 15 تا بچه برگزار کردم. و خداروشکر کلاس فوق العاده ای شد .
بعد از اون کلاس هدایت شدم و باز هم به صورت معجزه به یک نمایشگاه برای اینکه با بچه ها بازی کنم اما این کار جواب نداد و اونجا یک نفر بود که کار گریم کودک انجام میداد اما روز اول نمایشگاه یک نفر دیگه که خیلی بلد نبود اومد و اونجا بچه ها خیلی زیاد بودن من با اینکه هیچ تجربه ای نداشتم ولی رفتم و بدون تجربه شروع کردم و کمک اون نفر کردم و اتفاقا گریم های من خیلی بهتر از اون خانم شد . این طوری شد که من رفتم و وسایل گریم رو خریدم و کار گریم کودک رو شروع کردم . بعدش این ایده بهم رسید که برم توی اون فضای بازی که کلاس سنگنوردی می رفتم گریم کودک انجام بدم. بنابر این دیگه توی اون نمایشگاه نموندم و با مامانم رفتیم و با اون فضای بازی قرارداد بستیم . خیلییییییییییییی تجربه ی عالیییییییییییییییی بود و چقدر به موقع ما همچین درآمدی برامون اوکی شد چون بابام ترکیه بود و من و مامانم و خواهر و برادرم ایران بودیم و می خواستیم بیایم ترکیه و همه چیز به طور معجزه برای مهاجرت مون اوکی شد که اون باز یک داستان مفصل جدا داره. خلاصه من از گریم کودک درآمد بی نظیری کسب کردم و هر روز با استفاده از قوانین بهتر و بهتر میشد . در نهایت هم وقتی اومدیم ترکیه دو سه جا ازم درخواست کردن که کلاس برای کودکان برگزار کنم ولی من ایران نبودم. خداااااااایاشکررررررررررت
اینجا هم الان درآمد دارم و نتایج های بزرگ بعدی رو هم در آینده نزدیک تعریف می کنم . خلاصه بگم دلم می خواد 18 سالگی ماشین خوشگل خودم رو داشته باشم . به امید خداوند مهربانم
استاد نمیدونم چه معجزاتی قراره برام رخ بده ولی می خوام خودم زندگیم رو خلق کنم. از آزاده عزیز هم بسیار سپاسگزارم به خاطر اینکه برامون تعریف کردن. بی صبرانه منتظر قسمت های بعدی این فایل هستیم.
در آخر هم بگم خداااااااااااااااایا عاشقتمممممممممم و خیلیییییییییییییی ممنونم به خاطر مامان و بابام که واقعا خاصن واقعا خاصن و همیشه باعث پیشرفت من میشن عااااااااااشقتونم
سلام هم فرکانسی عزیز
خیلی خوشحال شدم وقتی کامنت بی نظیرتون رو خوندم . چقدر عالیه که این خانواده عباسمنشی میان و نتایج فوق العاده و متنوع رو تعریف می کنند. خدایاشکرت
بله انشاالله به امید خداوند مهربان وقتی اون موفقیت های بزرگتر رو هم کسب کردم کامنت که بماند میرم و از نزدیک استاد رو میبینم و مثل آزاده عزیز از نتایج عالی خودم میگم.
امیدوارم هرروز ثروتمند تر ، خوشبخت تر و شادتر باشید.
سلااااام آزاده جاااان عزیز
به به همه اینجا آزادن ، آزاد از همه جا😄❤خدایاشکرت
عاااااشقتوووووونم که انقدر بهم انرژی میدین. از خداوند مهربانم بسیااااااار سپاسگزارم که من رو به این مسیر زیبا و رویایی هدایت کرد . من امروز به خودم متعهد شدم و این رو توی دفترم نوشتم که از امروز میخوام فقط و فقط روی ارزشمندی خودم کار کنم و وقت بزارم و اجازه ندم هر کسی در هر فرکانسی وارد زندگیه من بشه. انشاالله به امید الله مهربان هدایت می شوم و این تعهدم رو تیک می زنم.
واقعا خیلی این خانواده ارزشمند و این فضای بی نظیر رو در این سایت دوست دارم و لذت می برم. خدایا شکرت
آزاده عزیزم بهترین چیز ها رو براتون آرزومندم و از خدای عزیزم میخوام به بهترین مسیر ها و بهترین زندگی هدایتتون کنه.
خیلی خیلی دوستون دارم
بی نهایت سپاسگزارم🌷