مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- رفاقت با خداوند؛
- راهکار هر مسئله با آن مسئله می آید؛
- کلید رشد مالی پایدار؛
- آدمی که از درون “خود ساخته” است، در هر شرایطی راهش را پیدا می کند؛
- معجزه ی اعراض از ناخواسته ها؛
- قانون برانگیختگی در روابط؛
- تلاش برای تمرکز بر نکات مثبت، برایت فرصت های جدیدی می سازد؛
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD1072MB67 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 61 | توانایی خلق ارزش64MB67 دقیقه
اینقدر داستان زندگی آزده خانم زیبا و دلچسب بود که دلم میخواد همهی چیزایی که گفتن رو یک زندگینامه کنم و تمام درسهایی که میشه از زندگی ایشون گرفت رو بازگو کنم؛ چون نمونهبارز و مثال عینی تمام اون درسها هستن.
درسهایی که شاید تو اون زمان از کسی نشنیده بودن و اصلا با چیزی به نام قوانین آشنایی نداشتن اما به لطف خدا چون در مسیر درست بودن و رابطهی توحیدی خوبی با خداوند داشتن، در حال اجرای قوانین زندگی بودن و نمیدونستن! اینو از همون دوران دبیرستان که شروع کارشون بود میشه به وضوح دید!
راستش الآن دارم بهتر درک میکنم که چی میشه یه سری از افراد به موفقیتهای پیدرپی میرسن در حالی که اطلاعی از قوانین ندارن!؟
و پاسخ اینجاست که هر کسی در هر زمینهای به موفقیتی پایدار میرسه، در حال اجرای قانون بوده که اونو به اون موفقیت رسونده؛ حتی اگر اون شخص قانون رو نتونه مثل استاد توضیح بده و عنوان کنه!
یعنی هر موفقیتی، نشاندهندهی اجرای قانون در اون مسیر بوده؛ خواه خودآگاه و آگاهانه، خواه ناخودآگاه و ناآگاهانه!
اینجنس از افراد رو که میبینم، بحث “عملگرایی” برام واضحتر میشه! چرا که چنین افرادی، شاید آگاهی چندانی از قوانین نداشتن اما ایمان و شجاعت داشتن و با قدم برداشتن در مسیر ناشناختهها با مسیرهای جدیدتر وبهتری روبرو شدن.
خصوصیت مشترک این جنس از افراد که شاید اطلاع چندانی از قانون نداشتن اما به موفقیتهای پایدار رسیدن همین بوده که این افراد به همون مختصر دانسته.هاشون عملکردن و در مسیر عمل کردن و قدم برداشتن، به آگاهی و درسهای بیشتری رسیدن و به صورت طبیعی، رشد کردن و بزرگ شدن!
به صورت طبیعی مسیرشون رو پیدا کردن
به صورت طبیعی به موفقیت پی در پی رسیدن
به صورت طبیعی، همونقدر طبیعی که یک دانه تبدیل به درخت میشه!
این طبیعی بودن، منطقیترین بعد جهانه! که تو برای رشد و موفقیت و آگاهی لازم نیست کار خاصی انجام بدی جز اینکه قدم برداری و به ایدههایی که داری جامه عمل بپوشانی!
مثال بارزش همینه که آزاده خانم میگه من روز اول که رسیدم امریکا به همسرم گفتم هرکاری رو انجام میدم، که ببینم چه کاری رو دوست دارم!
هم تحصیل و هم دوره زیبایی رو شرکت میکنه تا ببینه کدومش با خواسته.ها و علائقش تطابق بیشتری داره!
و در نهایت مسیر خودشو پیدا میکنه، چون این خاصیت طبیعیه جهانه که اگر در مسیری قدم برداری، به میزانی که جلوتر بری وضوح بیشتری از مسیر خودت رو خواهی دید.
چقدر دوست دارم با این مثال ها به درک این موضوع تاکید کنم که رشد و پیشرفت و ترقی، خاصیت طبیعی این جهانه! تو فقط پای در راه بنه و هیچ مپرس که خود راه بگویدت که چون باید کرد .
بله، همهی ما در جامعهای بزرگ شدیم که نه کسی استعداد ما رو کشف کرد و نه در نسیر مرتبط با اون استعداد قدم برداشتیم اما ازاده خانم هم در این کشور بزرگ شده، اونم ۲۰ سال پیش که خیلی از امکانات الآن نبوده و جامعه خیلی بستهتر بوده!
ایشون قدم در مسیر خواستهها گذاشتن، چون به خودشون و خواستههاشون باور داشتن، رفتن تا کشف کنن خودشون رو ببینن واقعا چه چیزی رو از زندگی میخوان، به چی علاقه دارن و چه استعدادی دارن و در نهایت در اون مسیر ثابت قدم بودن.
در صورتی که خیلی از ما، دچار وسواسی از جنس کمالگرایی مثبتنما شدیم که هنوز که هنوزه، داریم فکر میکنیم به این که علاقه واقعی ما در زندگی چیه و چه طوری میتونیم از اون علاقه یه شبه پول فراوان بدست بیاریم! متاسفانه این کمالگرایی آنچنان ضربات مهلکی به ما زده که در نهایت ممکنه ببینیم اونی که از قانون خبر نداشته و رفته قدم برداشته، خیلی تجربیات بیشتری بدست اورده تا مایی که ادعای قانونمندی میکنیم.
یادمه یه دوستی داشتم که وقتی یک فایل رایگان از سایت میدید و یک نکته ای رو برداشت میکرد، میرفت و همونو اجرا میکرد و نتیجه.ی همون نکته رو میگرفت ولی ما … هنوز در پی توهمات کمالگرایانهی قانونمندی هستیم در صورتی که فراموش کردیم برای موفقیت، وجود دوبال ضروریه. هم دانش و هم عمل … !
دانشمندی که عملگرا نباشه صرفا تئوری میتونه صحبت کنه و عملگرایی که دانش نداشته باشه، صرفا یک کارگر سادست!
اما دانشمندی که عملگرا باشه، با دوبال دانش و عمل پرواز میکنه و اوج میگیره و به صورت طبیعی پرواز میکنه! نه با معجزات و نه با جادو!
باشد که دانشمند عملگرا باشیم نه زنبور بیعسل!
“برای خودم”