مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- رفاقت با خداوند؛
- راهکار هر مسئله با آن مسئله می آید؛
- کلید رشد مالی پایدار؛
- آدمی که از درون “خود ساخته” است، در هر شرایطی راهش را پیدا می کند؛
- معجزه ی اعراض از ناخواسته ها؛
- قانون برانگیختگی در روابط؛
- تلاش برای تمرکز بر نکات مثبت، برایت فرصت های جدیدی می سازد؛
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD1072MB67 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 61 | توانایی خلق ارزش64MB67 دقیقه
سلام به استاد عزیز، خانم شایسته عزیز، خانم طیبی عزیز و همه دوستان خوبم در سایت
استاد عزیزم تشکر ویژه بابت آماده کردن سری فایل های مصاحبه با دوستان. واقعا این فایلا فوق العاده هستن. من یه دفترچه دارم به اسم منطق تاکیدی. هرچی باور جدید شناسایی میکنم، تو این دفترچه یادداشتش میکنم. چون طبق فرمایش خود شما استاد عزیز، تکرار منطق درسته که باور میسازه نه تکرار طوطی وار یک جمله. من با دیدن ویدیوی مصاحبه با خانم طیبی، تونستم الگوهای باور ساز زیادی رو استخراج کنم. دوست داشتم باور های استخراج شده از این مصاحبه رو با همه دوستان به اشتراک بذارم:
1- انسان های موفق طوری فکر میکنن و عمل میکنن که قلبشون بهشون میگه درسته، نه لزوما اونطوری که اکثریت جامعه دارن فکر میکنن و عمل میکنن (بخشی از صحبت های خانم طیبی که مهر تاییدی بر این باور هست: با اینکه کار کردن تو سن کم مخصوصا برای دختر تو ایران رایج نبود، من می خواستم کار کنم و کسب درآمد کنم.)
2- انسان موفق تمرکزش رو رو خلق ارزش میذاره نه خود پول. چرا که پول نتیجه خلق ارزشه. وقتی ارزش خلق میکنی، پول خود به خود وارد زندگیت میشه (بخشی از صحبت های خانم طیبی که مهر تاییدی بر این باور هست: وقتی میخواستم کار کردن رو شروع کنم، بیشتر از همه برام این مهم بود که بتونم ارزشی خلق کنم که یکی حاضر باشه بابتش بها بپردازه. وقتی یه کلاس با بچه های زیر پنج سال بهم دادن، به این فکر کردم که چطوری میتونم باهاشون ارتباط برقرار کنم. چطوری میتونم بهشون مطلب یاد بدم. راهشو یاد گرفتم. نتیجه اش این شد که بچه ها در حدی پیشرفت کردن که خانواده هاشون برام کادو گرفتن).
3- انسان موفق کارش رو از اسکیل کوچیک شروع میکنه و در طی مسیر، مدام کارشو گسترش میده و تکاملش رو طی میکنه (بخشی از صحبت های خانم طیبی که مهر تاییدی بر این باور هست: برای شروع کار رفتم یه آموزشگاه گفتم هر کلاسی که کسی تمایل نداره درس بده رو بدید به من. بعد یه مدت که توانایی من رو دیدن، کلاس های بهتری بهم دادن. بعد اینکه خودم رو ثابت کردم، ازشون درخواست حقوق بیشتر کردم تا سطح کارمو بیارم بالا).
4-انسان های موفق خودشون سراغ فرصت ها میرن. نه اینکه دست رو دست بذارن تا فرصت سراغشون بیاد. (بخشی از صحبت های خانم طیبی که مهر تاییدی بر این باور هست: تو دانشگاه از استادم درخواست کردم که اگه کسی رو میشناسه که من میتونم پیشش کار کنم رو بهم معرفی کنه . اون معرفی کرد و من هم رفتم پیش اون فرد برای کار).
5- انسان موفق مدام از کارش بازخورد میگیره و با اون بازخورد ها کارشو اصلاح میکنه. (بخشی از صحبت های خانم طیبی که مهر تاییدی بر این باور هست: بهم پیشنهاد کار تو سفارت شد. من لغات تخصصی رو بلد نبودم، رفتم یاد گرفتم. با صحبت با آمریکایی ها متوجه تفاوت لهجه خودم با اونا شدم، بعد رفتم رو لهجه ام کار کردم).
6- انسان موفق استاد درخواست کردنه. انسان موفق اگر چیزی رو قلبا میخواد، اونو بروز میده و درخواست میکنه (بخشی از صحبت های خانم طیبی که مهر تاییدی بر این باور هست: من پا شدم رفتم از یه آموزشگاه درخواست کردم تا بهم کلاسی رو واسه تدریس بده).
7- انسان های موفق تمرکز لیزری روی یه هدف دارن (به طور مثال خانم طیبی تو آمریکا کار آرایشی انجام میده و تو این حوزه شناخته شده هست. استاد عباسمنش تونست با تمرکز لیزری روی بحث سلامتی به اندام دلخواهش برسه. آرنولد بازیگر معروف آمریکایی، با تمرکز لیزری روی یادگیری زبان، تونست مشکل لهجه شو تو فیلم ها حل کنه و به گرون ترین بازیگر آمریکا تبدیل بشه).
8- معامله ی موفق، معامله ی دو سر برده. یعنی معامله ای که هر دو طرف ازش سود ببرن (بخشی از صحبت های خانم طیبی که مهر تاییدی بر این باور هست: من سعی می کردم واقعا جوری به افراد انگلیسی درس بدم که بتونن تا حد زیادی روون انگلیسی صحبت کنن و واقعا هم همینطوری میشد و افراد نتیجه می گرفتن).
9- همونطور که با میلیارد ها خط میشه دو نقطه رو به هم وصل کرد، برای رسیدن به یک هدف هم میلیارد ها راه وجود داره. (مثالی از همین مصاحبه: من مطمئنم خانم طیبی اصلا فکرشو هم نمی کردن که دقیقا ازون مسیری که خدا براشون چید، بتونن تو سفارت کار بگیرن. این یه الگوییه که ثابت میکنه اگر ما مسیری نمیبینیم، دلیلی بر وجود نداشتنش نیست).
10- سیستم هدایت خدا به صورت قدم به قدم هست. قدم دوم فقط زمانی به ما گفته میشه که قدم اول رو برداشته باشیم (مثالی از همین مصاحبه: خانم طیبی یه ایده اومد تو ذهنشون که زبان تدریس کنه. تو قدم بعدی، بعد اینکه زبانش به واسطه تدریس قوی میشه هدایت میشه به کار تو سفارت با حقوق بالاتر. بعد کار کردن تو سفارت، ایده مهاجرت میاد و …).
11- شجاعت لازمه ی موفقیته. (مثالی از همین مصاحبه: خانم طیبی با وجود این که این ترس تو وجودش بود که آموزشگاه ممکنه بهش بگه تو خودت بچه ای، الان میخوای درس هم بدی و کلی ازین نجواها، با اقدام کردن، پا روی ترسش گذاشت. اگر میذاشت ترسش بهش غلبه کنه و تو خونه تو حاشیه امنش می موند، هیچ کدوم ازون اتفاقات خوب سریالی بعدی نمی افتاد).
12- انسان های موفق، قبل تصمیم گیری عادت دارن از خودشون سوالات درست بپرسن. (بخشی از صحبت های خانم طیبی که مهر تاییدی بر این باور هست: من همیشه از خودم سوال می پرسم این موضوعی که همه بهش باور دارن درست و منطقیه یا نه؟)
13- انسان های موفق، انسان ها سپاسگزاری هستن. (بخشی از صحبت های خانم طیبی که مهر تاییدی بر این باور هست: من همیشه تنکس فول هستم که خدا انسان های خوبی مثل شما استاد عزیز رو وارد زندگی من کرده).
14- بخش بسیار زیادی از موفقیت به داشتن ارتباطات خوب بر می گرده. چرا که ارتباطات خوب داشتن، به معنای اتصال قوی تر با سیستم (خدا) هست. در واقع هرچی ارتباطات خوب بیشتری داشته باشیم، دستان خدا رو بیشتر باز گذاشتیم برای ورود نعمت ها به زندگی خودمون (مثالی از همین مصاحبه: بر قراری ارتباط با اون افراد خارجی، در نهایت منجر به گرفتن کار در سفارت شد).
15- ما یا مهارتی رو بلدیم یا اینکه بلد نیستیم اما توانایی یادگیریشو داریم. ازین دو حالت خارج نیست (مثلا زمانی که خانم طیبی بهشون پیشنهاد کار تو سفارت شد و ازشون پرسیدن که لغات تخصصی رو بلدید یا نه، به تواناییشون شک نکردن و می دونستن که میتونن لغات تخصصی رو یاد بگیرن. خیلیا ممکنه تو اینجور مواقع، احساس کنن ممکنه از پسش برنیان و به همین راحتی این موقعیت رو رد کنن و از دستش بدن).
16- مهم نیست طرف مقابل چه جور آدمیه، انسان موفق بلده با قانون برانگیختگی در روابط، روابطش رو مدیریت کنه (مثالی از همین مصاحبه: خانم طیبی به یه استاد مشکل دار بر می خوره. به جای درگیر شده باهاش، سعی میکنه مدام لبخند بزنه، خودشو مثبت نگه داره، فاصله شو با استادش حفظ کنه (دوری و دوستی) و تمرکزش رو بذاره رو نکات مثبتش. حتی تو روز تموم شدن کلاسش به جای کینه کردن، یه شعر محبت آمیز واسش می خونه، آهنگ بندری واسش میذاره و باهاش می رقصه. کاری که خیلیا نمیکنن. خیلیا وقتی به فرد مشکل دار بر می خورن، نه تنها تمرکزشون میره رو ویژگی های منفی طرف مقابل، بلکه تا سالیان سال، از اون فرد کیینه به دل می گیرن. واقعا همین تفاوت واکنش ها نسبت به رویدادهای نسبتا مشابه هست که بین نتایج انسان ها تفاوت ایجاد میکنه).
شیرین جان من هم ازتون تشکر میکنم که با کامنت خوبتون، کامنت من رو تکمیل کردید. یه تشکر دیگه بابت اینکه کامنتتون باعث شد یه باور دیگه تو وجودم تقویت شه. داستان ازین قراره که من بعد دیدن این مصاحبه، شدیدا به دلم افتاد که کامنت بذارم. با اینحال، ذهنم در مورد کامنت گذاشتن مقاومت داشت و هی پشت گوش مینداختمش و با ذهن منطقیم ردش می کردم. تا اینکه بعد حدودا دو روز، خودمو مجاب کردم که کامنت بذارم (با این ذهنیت که حتما دلیلی داشته که به دلم افتاده برای این ویدیو کامنت بذارم. چون با اینکه تمام ویدیو های استاد فوق العاده هستن، برای ویدیو های دیگه اصلا احساس کامنت گذاشتن نداشتم).
خوشحالم که کامنتم براتون مفید واقع شد. این بهم ثابت کرد که اگر کاری به دلمون می افته که انجام بدیم، باید انجامش بدیم. چون حتما یک یا چندین نفر در خواستش رو قبلا به سمت کائنات ارسال کردن. اگر ایده ی شروع کردن کسب و کاری به ذهنمون می رسه، بدونیم که قبلا یه سری آدم احساس نیاز به اون کسب و کار حتما داشتن و سیگنالش رو به سمت کائنات فرستادن (نگاه سیستمی به خدا). سیستم رانندگی خودکار ماشینای الکتریکی تسلا به این صورته که اگر خودرویی تو رانندگی اشتباه حتی کوچکی انجام بده، این اطلاعات رو اون ماشین به تمام ماشین های دیگه اطلاع میده تا اونا دیگه این اشتباه رو نکنن. این هوش مصنوعی یکپارچه، بهمون کمک میکنه تا سیستمی بودن خدا رو بیشتر درک کنیم.
علاوه بر همه اینها، تکامل تو هر کاری خیلی مهمه. در مورد هدایت هم باید انسان تکاملش رو طی کنه. اگه اجرای هدایت رو از کارای کوچک شروع کنیم (مثل ایده ی اینکه امروز از این خیابون بریم یا از اون خیابون؟)، اونوقت اجرای هدایت در مورد کارای بزرگتر، برامون منطقی تر و ساده تر میشه (مثل ایده ی مهاجرت به یه کشور خاص یا ایده ی تاسیس یه شرکت میلیارد دلاری مثل اسپیس ایکس).
چیزایی که در مورد درخواست کردین گفتید، پاشنه آشیل من هم بوده و هنوز دارم روش کار میکنم. همیشه فکر می کردم هر کاریو باید خودم تنهایی انجام بدم. یادمه چند سال پیش، یه چیزی تو ذهنم شروع کرد زمزمه کردن که: هنوز متوجه نشدی انسان بدون هدایت هیچی نیست؟ آیا الان وقتش نشده که ازین منیت بیای بیرون و اجازه بدی دستای خدا وارد زندگیت بشن و بهت کمک کنن؟ بعد از این گفت و گو های درونی رفتم دنبال الگو ها ی مختلف گشتم تا باورمو تغییر بدم. به طرز جالبی متوجه شدم تمام افراد موفق، داشتن ارتباطات خوب ویژگی مشترکشون بوده.
همین چند دقیق پیش داشتم یه ویدیو از ایلان ماسک میدیم که داشت تو یه دانشگاه مطرح سخنرانی می کرد. در حد 5 دقیقه وقت داشت که سخنرانی کنه. واضحه که تو یه صحبت 5 دقیقه ای آدم همیشه سعی می کنه اصل مطب و مهم ترین نکات رو بگه. یکی از چیزایی که بهش اشاره کرد این بود که من انسان های عالی رو باهاشون ارتباط برقرار میکنم و اونا رو به تیمم اضافه میکنم.
شیرین جان هر جا هستید براتون آرزوی سلامتی، روابط فوق العاده و ثروت میلیارد دلاری دارم.