گفتگو با دوستان 61 | توانایی خلق ارزش

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • رفاقت با خداوند؛
  • راهکار هر مسئله با آن مسئله می آید؛
  • کلید رشد مالی پایدار؛
  • آدمی که از درون “خود ساخته” است، در هر شرایطی راهش را پیدا می کند؛
  • معجزه ی اعراض از ناخواسته ها؛
  • قانون برانگیختگی در روابط؛
  • تلاش برای تمرکز بر نکات مثبت، برایت فرصت های جدیدی می سازد؛

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    1072MB
    67 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 61 | توانایی خلق ارزش
    64MB
    67 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

133 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «نرگس در مسیر توحید» در این صفحه: 1
  1. -
    نرگس در مسیر توحید گفته:
    مدت عضویت: 1639 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان

    سلام خدمت دوستان عزیزم

    خدایا شکرت چقدر این فایل و این گفتگو پر برکته

    ۱-استاد عزیزم یه خبر خوب بعد فایل اول گفتگو شما و آزاده جان من خیلی فکر کردم و ایده هایی که اومد عملی کردم به لطف خدای مهربان درآمدم ۲ برابر شده و من خیلی خوشحالم

    ۲-موضوع روز شکرگذاری هست

    اولین باری که در گفته های استاد اینو شنیدم متعجب شدم که یعنی چی روز یا هفته ی شکرگذاری؟

    اون ذهنیتی که شنیده بودم که اونا کافرن و خدا رو باور ندارن پس این روز یعنی چی؟

    بعد که در موردش تحقیق کردم و توی گفتهای استاد شنیدم دیدم اون افراد خیلی به خدا نزدیکتر هستن

    خیلی بیشتر چیزهایی که در قرآن بهش اشاره شده رو دارن عمل میکنن در زندگی شون

    بقیه ی کشورها چندین روز در سال تعطیلی دارن بخاطر خیلی چیزهای منفی ولی این کشور به مدت یک هفته کل ادارات و مدارس و همه چیزو تعطیل میکنن بخاطر این فقط تمرکز بذارن روی سپاسگزاری و لذت بردن از نعمتهای خداوند

    و حتما این تمرکز خیلی تاثیر داره در پیشروی و موفقیت این کشور زیبا

    ۳-خیلی خیلی خیلی با تمام وجودم آزاده ی عزیز رو تحسین کردم بخاطر این همه تجربه ای که داشتن

    به اندازه ی ده نفر ایشون تجربه دارن

    اونجایی که به اون بچه های سفارت گفتن من پرفکتم توی همه چیز خیلی تحیسنش کردم گفتم ببین این شاید الان فکر کنه که اونقدر عالی بلد نیست ولــــی مطمئنا ایمان داشته به توانایی های درونیش

    خودش رو باور داشته که من میتونم

    به این میگن اعتماد بنفس واقعی که بترسی ولی بری در دل ناشناخته ها و قدم اول رو برداری و خداوند همینطور مسیرها رو برات باز کنه یکی پس از دیگری چون اون جدیتت رو دیده

    ۴-اونجایی که آزاده ی عزیز در مورد فوت پدرشون گفتن خیلی تحسین شون کردم که گفتن الان حدود ۱ساله فوت کردن و خیلی عادی بودن درصورتی که اگر کس دیگه ای جای ایشون بود کلی بغض میکرد و گریه و فلان ولی ایشون خیلی با آرامش گفتن ایشون این مدته فوت کردن، دقیقا مثل استاد وقتی که از پسرشون میگن توی فایلها

    خیلی برام جالب بود اینکه ایشون اول اومدن گفتن پدر من یکی از بهترین پدرهای دنیا بود و من از پدرم چیزهایی رو به یاد دارم و در زندگیم استفاده میکنم ولی بعد گفتن حالا یه سری باورهای دیگه ای داشتن پدرشون که اونا رو میذاره برای خودشون…..

    این احترام به دیدگاه بقیه باعث میشه که بقیه هم به دیدگاه ما احترام بذارن و جهان هم به دیدگاه ما احترام میذاره

    اونجایی که پدرشون گفتن دیگه حمایت مالی نمیکنن و ایشون هم قبول کردن خیلی عالی بوده حالا ایشون قبلا از سمت پدر حمایت میشده از لحاظ مالی

    میخوام خودم رو بگم من تاحالا یادم نمیاد که از پدرم درخواست کرده باشم که بهم پول بده اصلا هرچی فکر میکنم یادم نمیاد و الان میفهمم که این هم خیلی بهم کمک کرده تا اینجا و در این مسیر باشم

    اونجایی که آزاده عزیز گفتن انقدر حالم خوب شد که دیگه دلم نمیخواست از ایران بیام بیرون گفتم ببین این دقیقا همون چیزیه که استاد میگه ما وقتی در مکانی هستیم نمیبینیم زیبایی های اونجا رو هی میخوایم بریم بریم همش بدو بدو ایم مثال خودم رو میزنم من قبلا توی این روستایی که هستیم هیچ زیبایی نمیدیدم چون بهشون توجه نمیکردم

    چون در مدار دیدنشون نبودم نمیگم نبود زیبایی ها بودن ولی من خیلی بی احساس از کنارشون رد میشدم

    الان توی این چند سالی که با استاد هستم و چشم و گوشم باز شده هر سمتی رو که نگاه میکنم زیبایی میبینم همونی که استاد میگه اول از اونجایی که هستی نهایت لذت رو ببر تا مدارت بره بالا تر و دقیقا من اینو توی زندگی خودم دارم میبینم از وقتی من توجهم روی زیبایی های اینجاست خداوند منو به جاهای زیبای بیشتری هدایت میکنه بخدا توی همین روستامون که خیلی هم کوچیکه من به جاهایی هدایت شدم که تاحالا اون افرادی که اینجا بزرگ شدن ندیدن اونجا رو شایدم دیده باشن ولی مثل قبلا من بیتوجه رد شده باشن از کنارش

    یه مثال دیگه از خودم من قبل این مسیر خیلی تلاش میکردم که حداقل یه درآمد کوچیکی داشته باشم ولی اصلا هیچی نبود چون من فراوانی باور نداشتم

    ولی از وقتی که وارد این مسیر شدم و روی خودم کار کردم اون درآمد خود به خود وارد زندگیم شد شاید کم باشه فعلا ولی به اندازه ای که من تغییر کردم وارد شده هر چقدر من بیشتر فراوانی رو باور کنم این ورودی بیشتر میشه

    مثل همین الان که دارم در حدی که بلدم زبان درس میدم و مبلغی که دریافت میکنم شاید مربی هایی که توی شهر تدریس میکنن هم نتونن دریافت کنن

    اونجایی که آزاده ی عزیز گفتن رفتن آمریکا و فهمیدن که اونجا صفر شدن و دوباره شروع کردن خیلی تحسین برانگیزه برای من

    چقدر عالیه که آزاده ی عزیز هم ملک شون رو نقد خرید کردن تو آمریکا واقعا خیلی عالیه

    اونجایی که از همسرشون جدا میشن ولی با اعتماد ادامه میدن خیلی عالیه چون ایشون به همسرشون تکیه نکرده بود که با رفتن اون پشتش خالی بشه و زمین بخوره نه به یه چیز بالاتر و قدرتمند تر از انسان ایشون به خدای خودش تکیه کرده بوده

    بعد اونجایی که رفتن برای کار کردن و مدیر اونجا خیلی سختگیر بودن نیومدن تمرکز بذارن روی نکات منفی اون طرف و هی هرروز ازش ایراد بگیر نه بلکه اومده اون نکات مثبتش رو کشیده بیرون و به نفع خودش و در زندگی خودش پیاده سازی کرده

    اون تضاد باعث شده که ایشون رشد کنن همونی که استاد میگه اهرم ساختن از تضاد برای پیشرفت جوری که اون مدیر بد خلق بیاد جلوی مشتری از ایشون عذرخواهی کنن

    ایشون باز هم در آمریکا ارزش و جایگاه خودشون رو ساختن مثل همون بچه های ۳ تا ۵ سال که پاداشش رو گرفتن و توی آمریکا بندانداختن رو آمورش دادن که برای این کشور ناشناخته بوده

    یه مثال میزنم از خودم

    زمانی که من به بچه های مدرسه درس میدادم بچه هایی میومدن پیشم که معلم مدرسه از دست شون گریه میکرد میگفتن هرچی میگم این بچه نمیفهمه خانواده ها هم فکر میکردن واقعا همین جوریه و بچه هاشون خنکن

    ولی وقتی اومدن پیش من و من با تحقیقاتی که در مورد آموزش دادن به بچه ها انجام داده بودم ایده ها رو تست میکردم هرکدوم جواب میداد استفاده میکردم و ادامه میدادم و هرچی جواب نمیداد میذاشتم کنار جوری توی کارم مهارت پیدا کرده بودم و با عشق انجام میدادم که بچه ها از یه روستای دیگه هم میومدن پیشم مادراشون میگفتن خیلی از شما تعریف شنیدیم بخاطر همین بچها رو میاریم پیش شما اونجا من به خودم میگفتم این همونیه که استاد میگه تو کارت رو با عشق انجام بده خدا خودش برات تبلیغ میکنه و من اینو با چشم خودم میدیدم و خیلی وقتا اشکم در میومد وقتی اون کلاسها رو تعطیل کردم بچه ها مثل بلبل هم میتونستن بخونن و هم بنویسن خانواده هاشون میگفتن معلم مدرسه گفته بود این هیچی یاد نمیگیره آخه شما چطوری به اینا یاد دادین

    آزاده ی عزیز هم به جایی رسیده بودن که اون استاده باهاش رفیق میشه و باهاش بندری میرقصه😄😄

    خیلی عالیه و خیلی لذت بردم از تجربیات آزاده ی عزیز سپاسگزارم از استاد عزیزم که این فایلها رو باما به اشتراک میذارن

    خیلی خیلی خیلی خوشحالم که در این مسیر توحیدی هستم

    آزاده ی عزیز هم یک الگوی موفق بینظیر دیگه ای هست از خانواده ی عباسمنشی که خیلی درس داره برامون

    خدایا شکرت

    بهترین بهترینها رو براتون آرزو میکنم

    ان شاءالله که همیشه در پناه خدای مهربان شاد و سلامت و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت

    عاشقتونم بینهایت

    ♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 168 رای: