گفتگو با دوستان 62 | تمرکز بر دایره برتری ام

به نام خالق زیبایی که زیبایی ها رو خلق کرد🌾🌱💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐

سلام استاد عزیزم 😘

سلام مریم عزیزم😘

سلام آزاده عزیزم 😘

امیدوارم حال تون عالی عالی باشه 😍🥳

این فایل یه نشانه ای از خدا برام بود

الان که دارم دیدگاهم مینویسم دقیقا در نقطه ی شروع کارم هستم

و آزاده جان دقیقا در نقطه ای که خواسته ی من هست قرار دارن

من از بچگی عاشق کار ابرو بودم تقریبا از ۴ سالگی که همراه مادرم میرفتم ارایشگاه که ایشون اصلاح ابرو انجام بدن از همون جا من عاشق کار ابرو شدم تقریبا از ۵ سالگی که اسم شهر شیراز به گوشم خورد همیشه میگفتم من باید ارایشگر بشم و برم شیراز و اونجا کار انجام بدم همیشه میدیم که یه خونه برای خودم دارم و ارایشگر شدم

الان دقیقا توی یه قسمت خوب شیراز زندگی میکنم

و دوره ی ابرو رو گذروندم تا کارم رو شروع کنم

منم مثل آزاده جان به خیلی تضاد ها برخورد کردم اما همون تضاد ها نقطه ی قوت من شدن

من سال ۹۲ ازدواج کردم و به خاطر اینکه از طرف همسرم هیچ پولی به من داده نمیشد که این هم به خاطر طرز فکرم بود مجبور شدم خودم کار کنم و خرجی خودم در بیارم بسم الله گفتم و از جایی که میتونستم شروع کردم کامپیوتر خونده بودم اما اکثر جاهایی که میخواستم برم کار کنم میگفتن باید مجرد باشی بالاخره بعد از کلی کار گشتن توی شهرک صنعتی شیراز شروع به کار کردن کردم توی سه تا شرکت هر کدوم به مدت یک ماه دلیل اینکه مدت زمانی که کار میکردم کم بود این بود میرفتم میدیدم با روحیه م سازگار نیست به خدا درخواست میکردم یه کار بهتر بهم بده باز تضاد میومد میگفتم خدایا یه کار بهترتر بده تا جایی که بعد از چندین ماه که گذشت من مادرم رو طی حادثه ای از دست دادم و افسرده شدم یه روز برای انجام کار زیبایی بعد از یک سال از فوت مادرم رفتم ارایشگاه تصمیم گرفتم دوباره شروع به کار کردن کنم و از صفر شروع کنم از هر کاری حتی طی کشیدن یه مقدار هزینه کردم و رفتم اپیلاسیون یاد گرفتم بعد متوجه شدم من علاقه به این کار ندارم و البته مشتری کمی هم داشتم به خاطر عدم درک فراوانی اما امید داشتم که منم مثل خیلی از این ها میتونم موفق بشم تا اینکه توی همون سالن با دو تا عزیزی آشنا شدم که کار ابرو انجام میدادن من از شغلم اومدم بیرون و دوباره خونه نشین شدم یه روز یکی از همون عزیزا که دو تا خواهر دوقلو بودن بهم تماس گرفت و گفت مهسا میای منشی من بشی منم نیاز مالی نداشتم اون موقع زیاد یه آب باریکه بود اکتفا کرده بودم بعد از مشورت با همسرم رفتم سر کار به عنوان منشی با اینکه من ماشین داشتم و درآمدی که از طریق سود بانکی بهم میرسید سال ۹۶ یک میلیون بود من برای ۴۰۰ هزار تومن ۶ ساعت کار میرفتم به یک نقطه ی دور شیراز که دلیلش برای روحیه دادن به خودم بود

اونجا من یه هزینه جزئی و‌کمی دادم برای اینکه به منم کار ابرو یاد بدن اما موقعی که کار من رو دیدن جا خوردن من ذاتی نقاشیم عالی بود از پدرم به ارث برده بودم البته

دوستای من وقتی دیدن کار من خوبه مانع میشدن که من کار کنم تا اینکه اوضاع زندگیم جوری شد تصمیم به طلاق گرفتم به خاطر شرایطی که داشتم

بیشتر دلائلم موضوع عدم حمایت عاطفی و‌مالی همسرم از من در زندگی و دخالت های خانواده شون بود

و من تصمیم به طلاق گرفتم و بعد از کلی صحبت و دلائل قانع کننده همسرم راضی شدن به طلاق که من برم و زندگی مو دوباره از نو شروع کنم

دقیقا طلاق من به زمان کرونا برخورد من به خدا گفتم خدایا اگه میدونی این طلاق این کار درست هست و خیری درش هست مثل آب خوردن انجام بشه اما اگه میبینی این اتفاق برای من خوبی درش نیست توش گیر بنداز تا من متوجه بشم و این کار انجام ندم که خدا از طریق الهاماتی که از طریق خواب و … بهم داد متوجه شدم این کار به نفع منه و کار طلاقم مثل یک نفس کشیدن راحت مثل آب خوردن انجام شد مثل یک پلک به هم زدن

از اونجایی که دوستان من میترسیدن من رو دست اونا باشم تصمیم گرفته بودن بهم یاد ندن

و من چاره ای نداشتم جز یاد گرفتن این کار که هم علاقه م بود هم بهترین راه درآمد من میشد از نظر من

البته

یک روز به دوستم گفتم فلانی نمیخوای به منم یاد بدی منم پیشرفت کنم با اینکه میگفتن دوست داریم اما دوست نداشتن من بیام تو این کار چون میترسیدن من ازشون جلو بزنم دوستم گفت من نمیتونم کاری برات کنم همینو که گفت یه صدایی توی ذهن و قلبم همزمان گفت کار خوبه خدا بده فلانی خر کیه 🙈😁البته چیزی که از تو ذهنم گذشت ببخشید اگه اون لحظه بی ادب صحبت کرد😉😁😁

من این جمله رو تا خونه صدها بار تکرار کردم و‌گفتم خدایا من به خودت توکل کردم خودت راه نشونم بده 🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻💡💡💡🚦🏔⛲️

همش میگفتم خدایا تو‌ میتونی فقط کمکم کنی فلانی خر کیه که نخواد من پیشرفت کنم چرا من از اون میخوام که کمکم کنه خدا خودت میدونی من تو این شهر غریبم کسی ندارم خودت کمکم کن همون شب تو اینستا به صورت کاملا هدایتی هدایت شدم به یک پیجی که توش کار منو رایگان یک سری چیزا رو آموزش گذاشته بودن من انقدر ذوق کردم متوجه شدم خدا جواب میده من فقط باید ازش بخوام خوب یادمه اون شب انقدر گریه کردم و با داد و جیغ خدا رو شکر میکردم که صدام گرفته بود از ذووووق که خدایا شکرت شکرت شکرت که منو فراموش نکردی و صدام میشنوی (البته این دیدگاه مال قبل بود الان میدونم خدا توی قلب منه و هر لحظه از طریق بی نهایت روش داره باهام صحبت میکنه)🥰😍

شروع کردم به کار کردن روی مهارتم البته من طلاق مو گرفتم بدون هزار تومن مهریه خودم بودم و یه پراید بیست تومن پول وام که قسطش پرداخت شده بود توسط همسر سابقم همون پراید هم فروختم پولش دادم برای کمک به یه دوستی که داستان این هم مفصل حالا بماند(جریان مدارها میشه استاد شما کاملا متوجه میشید حتی اگه من داستانش تعریف نکنم😘) خلاصه من موندم و یه خونه ی یه خواب اجاره ای یه گوشی و یه اینترنت

که خدا منو از سال ۱۴۰۰هم هدایت کرد منو به سمت تغییر باورهام که باز هم صداش کردم گفتم خدایا من میخوام تغییر کنم راه نشونم بده هر کاری بگی میکنم که خدا منو با سایت استاد به صورت مستقیم آشنا کرد منظورم اینه به پیج های فیک هدایت نشدم مستقیم پیج عباسمنش رو‌خودم نوشتم تو گوگل و ثبت نامم باز مثل یه پلک زدن انجام شد 😍

و از سال ۱۴۰۰ کار کردن روی مهارتم

هم شروع شد

من شروع کردم از آموزش های رایگان و‌تحقیق از سایت این کار رو به صورت کامل یاد گرفتم بعد از یک سال تونستم دوره ی این کار رو به صورت مجازی بخرم که خودمو آپدیت کنم و ایراد های کارم برطرف کنم و الان دارم روش کار میکنم و الان مهارتی کسب کردم که میتونم بگم واقعا عالی هست کارم نمونه🥰

من از سال ۱۴۰۰ شروع کردم فایل های رایگان استاد گوش دادن و بعد از سه ماه خدا از طریق یه دستی کمک کرد تونستم دوره ی دوازده قدم خریداری کنم الان قدم نه هستم میتونم بگم واقعا دیگه اون آدم سابق نیستم هیچ ربطی به اون مهسای نا امید ندارم الان باورهام دیدگاهم تغییر کرده این یک سال خیلی رو خودم کار کردم خدا همه ی آدم ها ی نامناسب رو از زندگیم حذف کرد شرایطی برام فراهم کرد یک سال تونستم برای تغییر باورهام و خودم شرایطی داشته باشم که کاملا خودم شست و شوی مغزی بدم با کار کردن دوره ی دوازده قدم توی زندگیم الان به لطف الله مهربان توی یک خونه دو خواب بزرگ هستم که با استفاده از قوانین این خونه رو جذب کردم الان محل کارم توی خونه م هست اما انشالله به زودی ارتقا میدم و سالن میزنم

هنوز هم خودم رو نقطه ی شروع و نقطه ی یک میبینم به قول رزا جان توی کلاب هوس استاد میگفت نیم پله پیشرفت 🥰از نظر مهارت کارم خیلی ارتقا پیدا کرده

از نظر شخصیت خیلی تغییر کردم از نظر مالی اوضاع م خیلی بهتر شده نسبت به قبل اما ترمز هایی داشتم که از طریق سایت عقل کل و الک کردن نوشته های بچه ها و توضیحات استاد دارم روی باور لیاقت و فراوانی کار میکنم

و نشانه هاش دارم میبینم استاد حتما میام و توی قدم نه اونجا هم براتون کامنت میذارم از نتایجم

این مصاحبه شما استاد مثل چراغی از آینده م بود که من هم به امید الله مهربان در آینده خیلی خیلی نزدیک و با تکامل به جایگاهی که میخوام از اون بالاترش میرسم و همه ی این ها رو از خدای بزرگم میبینم که من رو‌مورد لطف و رحمت خودش قرار داد و در این مسیر زیبا با شما ها هم مسیر کرد و دوم

از شما استاد عزیزم تشکر میکنم که این قوانین رو به ما با جون و دل یاد میدید که ما بتونیم خالق زندگی خودمون باشیم

میخوام از پشت این تریبون به همه ی عزیزانی که میخوان کار شروع کنن بگم کار کردن روی مهارت ها یک قدم هست و در حین کار کردن روی مهارت ها بچه ها روی باور هاتون هم باید کار کنید من قبلا خیلی شرک داشتم و‌ خیلی باور های غلط

اما الان میدونم هر کسی خودش خالق زندگیش هست

هر چیزی رو باور داشته باشی جهان همون باورهات بهت ثابت میکنه

باور کمبود داشته باشی کمبود نشون ت میده

باور فراوانی داشته باشی فراوانی نشونت میدی

از خدا هدایت بخوای هدایتت میکنه

استاد خیلی دوست دارم استقلال متلی داشته باشم اما میدونم با ایجاد باورهای درست و صحیح و ثروت آفرین و تکامل میرسم به اون نقطه هیچ عجله ای ندارم دارم از مسیر زندگی و تکاملم لذت میبرم گاهی هم میرم تو جاده خاکی اما تایمش خیلی خیلی کمه استاد صداتون توی خونه م از صبح تا شب رو‌ پخش اسپیکر هست حتی بعضی شبا خواب تون میبینم

خیلی عاشق تونم عاشق شما عاشق مریم جون عاشق مایک دوست داشتنی عاشق تمام بچه های سایت عباسمنش 😍💐🥳

از آزاده عزیز هم ممنونم که خیلی درس های قشنگی بهم یاد داد که با ایمان کار کنم رضایت مشتری و رضایت خودم الویت باشه عشق به کار باشه پول خودش میاد با برکت هم میاد اینکه صبور باشم توی کارم با اخلاق خوش باشم خودم همیشه اپدیت کنم

استاد عزیزم به امید روزی که شما با من هم مصاحبه کنید و من از نتایج خیلی بزرگم براتون بگم

خیلی وقته دارم خودم رو یه برند میبینم و مطمئنم اتفاق میافته برام نه در آینده خیلی دور در آینده خیلی نزدیک 😉🥰😘😍

دوست دارم همین جوری بنویسم از این فایل زیبا از این صحبت های عالی این راهی که خودم اومدم انشالله فایل بعدی باز کامنت میذارم

البته اولش نمیدونستم چی بنویسم گفتم خدایا خودت هدایت کن و همه ش اومد و من نوشتم

استاد چه بشود با این دوره ی دوازده قدم دیگه اخراش هستیم که تا همین جاش نتایج خیلی گرفتم الان در شرف خرید دوره ی ثروت یک هستیم 😍🥳🥳🥳🥳🥳😍😍😍😍😍😍😍🥳🥳🥳🥳🥳💐💐💐💐🥳

شاد و سالم و سربلند و سعادتمند باشید عزیزای من♾

سلام به دوست عزیزم

چقدر زیبا و مفید خلاصه ی همه ی صحبت های استاد عزیز و آزاده جان رو ذکر کردید وقتی کامنت تون خوندم تمام صحبت های استاد و آزاده جان دوباره برام مرور شد

ممنون که انقدر زیبا و با توضیح کامل و مفید دیدگاه تون نوشتید و باعث شد که تمام صحبت ها به صورت خلاصه یادآوری و تکرار بشه

سپاسگزارم ازتون

😍😍😍😍😍😍😍😍😍😍

💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐