مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- اعتماد به نشانه های خداوند؛
- “نگاه توحیدی”، سرمنشا امیدواری در هر شرایطی است؛
- شرکی مخفی به نام “وام”؛
- “وام” یعنی حساب کردن روی چیزی که آن را نداری؛
- قرار نیست برای موفق شدن، شکست بخوری و دوباره بلند شوی و…
- دلیل موفقیت افرادی که بارها شکست خورده اند اما در نهایت موفق شده اند، آن شکست ها نیست بلکه درسی که بالاخره از آن شکست ها گرفتند؛
- از مسیر روان و هموار هم می توان درس های سازنده را آموخت؛
برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD380MB24 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 63 | مسیر می تواند همواره روان باشد23MB24 دقیقه
به نام خالق عشق و زیبایی
سلام و درود به استاد عزیزم، بانو شایسته نازنین، آزاده جان و همه همراهان خوبم در این مسیر زیبای الهی
الهی شکرت
نمیدونم از کجا باید شروع کنم خدایا خودت کمک کن
واقعا این مصاحبه یه دوره کامله
منو یاد دوازدهم قدم میندازه
هر قسمتی که منتشر میشه یه قطعه دیگه از پازل هدایت رو کامل میکنه
هر چقدر که پیش میرم بیشتر میفهمم که چقدر توحید مهمه، چقدر شناخت خداوند مهمه، چقدر این باوری که استاد انقدر دربارش حرف میزنه مهمه.
خدایا شکرت
هر چی ما میکشیم (سختی) برای بیایمانیمونیم میکشیم
هر چقدر که اوضاع برامون بد پیش میره برای اینکه قدرت خودمون و خدای خودمون رو به خوبی درک نکردیم، مشرک شدیم
هر چقدر حال و احساسمون بده برای اینکه نتونستیم از زاویهای به همه چیز نگاه کنیم که احساس بهتری بهمون میده، انقدر راحت افسار ذهنمون رو رها کردیم که ما رو به هر ناکجاآبادی که دلش میخواد میبره، در صورتی که دقیقاً باید برعکس باشه
وقتی آدم با مفهوم هدایت آشنا میشه (که کاملاً یک روند تکاملی داره) همهی بازی دنیا براش تغییر میکنه
وقتی آدم میفهمه خدا به سمتی مارو هدایت میکنه که ما انتخاب میکنیم نه چیزی که خودش بخواد یا از قبل تعیین شده باشه چه خوب چه بد، چطور ممکنه نتونیم به چیزهایی که میخواهیم برسیم؟!
این روزها خیلی دارم به همه چیز فکر میکنم. قبلاً بیشتر میشنیدم اما الان دارم بیشتر فکر میکنم، بالا و پایین میکنم ببینم چی میگه این آگاهیها
کجا به این شکل عمل کردم و نتیجه گرفتم وکجا برخلاف این عمل کردم و نتیجه نگرفتم
نتیجه چیه؟
احساس خوب
خدایا شکرت که داری هدایت میکنی
داشتم چند وقتی درباره یه موضوعی فکر میکردم و میگفتم که خدایا چرا این موضوع انقدر نادلخواه داره پیش میره
قشنگ عین یه بیماری شدم که به یه مریضی عادت کرده و به جای اینکه ریشه بیماری رو پیدا کنه همش دنبال آرامبخشهای قویتره و طبق قانون فهمیدم اگه این موضوع داره انقدر سخت و نادلخواه پیش میره پس اشتباهه
این پاشنه آشیلت بعضی وقتا خیلی همچین ظریف میشن و عشوه و رنگ و لعاب داره که آدم وقتی پیداشون میکنه با خودش میگه عه پس خوشگله تو بودی، تا حالا کجا بودی؟!
دقیقاً همین موضوعی که آزاده جان و استاد عزیز بهش اشاره کرده که ناشی از کمبود عزتنفس ماست
خیلی وقتا خیلی وقتا ما از سختی کشیدن تو زندگی بدمون نمیاد که هیچ ته ذهن و قلبمون اصلاً کیف میکنیم که اینجوری باشه و خوب طبق قانون هدایت میشیم به سمتش
بعد جالبترش اینجاست که برای خدا مظلومنمایی هم میکنیم و فکر میکنیم اینجوری خدا دلش به حالمون میسوزه و میگه به به چه بندهای دارم
زهی خیال باطل
خدا اصلاً از آدمای مظلوم و مظلومنما خوشش نمیاد
اصلاً با آدمایی که دلشون میخواد خودشون رو ضعیف و راهشون رو سخت نشون بدن ارتباط برقرار نمیکنه
مگه نه اینکه ظلم در تمام قرآن به معنای شخصی و ظلم به خود تعریف شده
پس مظلومنمایی کردن یعنی دقیقاً پاگذاشتن در مسیر غیرالهیه
إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِکَهُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِیمَ کُنْتُمْ ۖ قَالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الْأَرْضِ ۚ قَالُوا أَلَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَهً فَتُهَاجِرُوا فِیهَا ۚ فَأُولَٰئِکَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ ۖ وَسَاءَتْ مَصِیرًا
آنان که فرشتگان، جانشان را در حالی که ظالم به خود بودهاند میگیرند، از آنها پرسند که در چه کار بودید؟ پاسخ دهند که ما در روی زمین مردمی ضعیف و ناتوان بودیم. فرشتگان گویند: آیا زمین خدا پهناور نبود که در آن هجرت کنید؟! و مأوای ایشان جهنم است و آن بد جایگاه بازگشتی است.
این آیه در واقع هجت رو بر این مدل تفکر تمام کرده.
مستضعف یعنی کسی که میدونه خودش ضعیفه اما هیچ حرکتی نمیکنه
یعنی از نظر خداوند ما موجودات ضعیفی نیستیم
شاید خودمون فکر میکنیم که ضعیف هستیم اما خدا اصلاً همچین برداشتی از ما نداره
وَإِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلَائِکَهِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَهً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِیهَا مَنْ یُفْسِدُ فِیهَا وَیَسْفِکُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ ۖ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ
و وقتی که پروردگارت فرشتگان را فرمود که من در زمین خلیفهای خواهم گماشت، گفتند: آیا کسانی در زمین خواهی گماشت که در آن فساد کنند و خونها بریزند و حال آنکه ما خود تو را تسبیح و تقدیس میکنیم؟! خداوند فرمود: من چیزی میدانم که شما نمیدانید.
ما همیشه باید در حال هجرت باشیم. از چه چیزی؟!
از افکاری که احساس خوبی در ما ایجاد نمیکنه
شجاعت رو در ما از بین میبره
برای ما حاشیه امن ایجاد میکنه
قدرت رو به جای خودمون به دیگری میده
فکر میکنم وقتی همچین شخصیتی ساخته بشه اگر مکان فعلی زندگی ما با شخصیت جدیدمون هنخوانی نداشته باشه لاجرم مکان زندگی کا را هم به راحتی تاکید میکنم به راحتی تغییر میده
این راحتی هم منظور همون روشیه که با نهایت لذت و احساس خوب و شادی همراه باشه که در صورتی انفاق میفته که ما فکر کنیم که اصلاً میتونه به این شکل باشه و باورش کنیم الگوهاش رو پیدا کنیم و هدایت میشیم
اینهارو میگم که برای خودم مرور بشه
که به یاد بیارم قوانین رو که دنیا داره اینجوری عمل میکنه
در واقع دلیل خود من ازینکه انقدر مشتاقانه دارم مسیر استاد عباسمنش رو ادامه میدم همین لذتبخش بودن مسیرشون هست
همین راحت بدست اومدن همه چیز
حالا دوستان دوازده قدمی شاید بهتر متوجه بشن
این آدم همیشه در زمان درست در مکان درست قرار میگیره
از اول اینجوری نبوده
روی خودش کارکرده
با شناخت وتکرار همین قوانین
چیزهایی که خیلی زود فراموش میشن
قدم گذاشتن در این مسیر ، خواندن قرآن کارهایی
این نیست که ما بگیم خوب من از اول تا آخر قرآن رو خوندم دیگه بلدمش
نه
این روشش نیست
اینکه در نماز سوره حمد را میخوانیم برای قشنگی نیست
باید بیاد بیاریم که اصل همین است
خدا در این سوره در واقع دستورالعمل کل زندگی را در چند آیه بیان کرده
ما همیشه باید در حال حرکت باشیم
الانی که دارم این نوشته رو مینویسم مصادف شده با فایل قرآنی قدم چهارم که درباره سوره لیل و فینسر للیسری شدن
چه همزمانی زیبایی
چقدر زیبا خداوند آدم رو هدایت میکنه به سمت شناخت خودش و پاشنههای آشیل و مقاومتهاش
انگار این موضوع پاشنه آشیل همه ماست منتهی اینکه چه زمانی متوجه وجودش میشیم برمیگرده به اینکه چقدر برام رنجآور شده وجودش
دقیقاً مثل الان من
مثل اون زمان آزاده جان
خداروشکر که چقدر به موقع پیدات کردم
خدا اینجوری با آدم حرف میزنه هااا
یه وقتایی ما در فهم قدرت خداوند دچار مشکل میشیم خودمون رو به موش مردگی میزنیم
اینکه من بگم خدایا تسلیمم من نمیدانم تو میدانی تو قدرتمندی به این معنا نیست که من بدبخت و فلک زدم
به این معنی که من به قدرت و نیرویی فراتر از هر چیزی که تو ذهنم دارم بهش قدرت میدم اعتقاد دارم
نیرویی که من جزئى ازش هستم پس نمیتوانم ضعیف باشم
مثل اون فایل آرامش در پرتو آگاهی که میگفت من قطرهای از دریا هستم در واقع خود دریا هستم
توحید یعنی همین
بله
من نمیدانم
به این معنا نیست که هیچوقت قرار نیست بدانم یا تا ابد نمیدانم
من تسلیمم
دربرابر قدرت تو
نه چیزی که در ذهنم داره قدرت میگیره
خدارو هزاران بار شکر میکنم
که دنیا رو به این شکل خلق کرده
خیلی حرفا هست اما دلم میخواست زوم کنم رو این موضوع
اینکه همه چیز باید راحت و لذتبخش پیش بره
اگه اینطور نیست یعنی یه جای کار ما ایراد داره
باید ایرادش رو پیدا کنیم
باید باورهای جدید و قدرتمندکنندهتری رو پیدا کنیم
باید با خدا تقسیم کار کنیم
این کاریه که ما باید انجام بدیم
خدا سمت خودش رو عالی انجام میده
خدایا شکرت
استاد جانم
آزاده عزیز
خانم شایسته نازنین
دوستای گل
دمتون گرم
خدا یار و نگهدارتون باشه