گفتگو با دوستان 63 | مسیر می تواند همواره روان باشد

مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:

  • اعتماد به نشانه های خداوند؛
  • “نگاه توحیدی”، سرمنشا امیدواری در هر شرایطی است؛
  • شرکی مخفی به نام “وام”؛
  • “وام” یعنی حساب کردن روی چیزی که آن را نداری؛
  • قرار نیست برای موفق شدن، شکست بخوری و دوباره بلند شوی و…
  • دلیل موفقیت افرادی که بارها شکست خورده اند اما در نهایت موفق شده اند، آن شکست ها نیست بلکه درسی که بالاخره از آن شکست ها گرفتند؛
  • از مسیر روان و هموار هم می توان درس های سازنده را آموخت؛

منابع بیشتر

برای دیدن سایر قسمت های این مجموعه‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    380MB
    24 دقیقه
  • فایل صوتی گفتگو با دوستان 63 | مسیر می تواند همواره روان باشد
    23MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

146 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «سارا» در این صفحه: 3
  1. -
    سارا گفته:
    مدت عضویت: 1810 روز

    سلام به استاد عزیزم و آزاده ی زیبارو

    این فایل پر از آگاهی برای من تداعی کننده ی خاطرات زیادی بود همیشه توی بچگی از همون هفت هشت سالگی علاقه زیادی داشتم به مستقل شدن و آزادی داشتن باوجود اینکه توی او سن هیچ تعریف خاصی برای این واژه ها نداشتم و در کنار اون یک شخصیت ترسو و به شدت احساساتی و شکننده داشتم همیشه ام این توی ذهنم بود که اگر بعدا به جایی رسیدم بیام برای بقیه تعریف کنم که چه بدبختیاو سختی هایی کشیدم تا به اون موقعیت رسیدم

    زجر کشیدن و بدبخت بودن از همون سنین کم برای جلب توجه بیشتر برام تعریف شده بود تا اینکه از خوشبخت بودن و قدرت داشتن استفاده کنم

    توی زمینه ی درس و ورزش خیلی تلاش کردم طوریکه همیشه شاگرد اول کلاس بودم و برای ورزش جز تیم بودم

    هرکسی که من رو میدید غبطه میخورد و میگفت خوشبحال خانوادت برای دختری که دارن این در حالی بود که من خودجوش و با یک انگیزه ی درونی برای بهتر شدن زندگی و مستقل شدن تلاش میکردم

    اما تلاش بدون داشتن باورهای مناسب من رو به هیچ جایی نرسوند

    من در سایه ی ترس وحشتناک زندگی میکردم ترس هم چی بود؟خانواده

    به شدت تحت تاثیر خانواده بودم اگر مسیری رو عاشقش بودم با نظر خانواده پا پس میکشیدم و رها میکردم به همین علت توی درس و ورزش نتونستم به جایی برسم باوجود اینکه سرشار از استعداد بودم و بسیار تیزهوش و بااراده

    اصن نظر خانواده برام انگار آیه ی قرآن بود

    الان که به اون روزها فکر میکنم برام خنده داره

    به لطف خدای بزرگ هدایت شدم اون هم به درخواست خودم چون فکر نمیکردم خدا انقدر خشن و ظالم باشه و من همیشه باید تحت تاثیر دیگران زندگی کنم

    تغییر عزت نفس برای من اولین قدم بود

    الان من با اونموقع خیلی تفاوت دارم روی خودم و باورهام با آگاهی های استاد کار کردم و از همه نظر من رشد کردم

    داستان زندگی آزاده ی عزیز برای من یاداور زندگی استاد عزیزم بود در اون زمان که در شرایط سخت بودن هردو شخصیت قوی داشتند و از همونجایی که بودن شروع کردن به بهتر کردن اوضاع و باهرچی که داشتن شروع کردند درواقع یک شخصیت توحیدی داشتند حالا چه آگاهانه و چه ناآگاهانه چون شخصیت توحیدی برای من با نمازه و گریه و زاری برای خدا و بدبخت بودن و حجاب داشتن تعریف شده بود نه قدم برداشتن برای خلق کردن بااین دیدی که من نسبت به توحید داشتم شخصیت راکد و بدون هدف و ضعیفی داشتم و همش منتظر بودم که خدا یه کاری کنه زندگیم عوض بشه

    و باز هم برام روشن شد که وقتی کسی از ته دل با تمام وجود بخواد زندگیش رو بهتر کنه و قدم برداره هیچ کسی و هیچ فرهنگ و قوانینی جلودارش نیس و برای خدا فرقی نمیکنه که اون فرد عباسمنش هست یا آزاده قوانین ثابت هست و برای همه به یک اندازه خداوند وجود داره و خداوند ایده ها شرایط موقعیت و افرادی رو سر راه اون فرد قرار میده تا به خواسته هاش برسه

    از استاد و آزاده ی عزیز برای وقتی که گذاشتن و مریم عزیز بابت اماده کردن این ویدیو ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
  2. -
    سارا گفته:
    مدت عضویت: 1810 روز

    سلام به شما دوست هم فرکانسی

    با خوندن نظر شما یاد این آیات قرآن افتادم :

    «وَمَا هَذِهِ الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَهَ لَهِیَ الْحَیَوَانُ لَوْ کَانُوا یَعْلَمُونَ» (العنکبوت، 64)

    این زندگى دنیا چیزى جز سرگرمى و بازى نیست؛ و زندگى واقعى سراى آخرت است، اگر مى‌دانستند!

    «وَ مَا الْحَیَاهُ الدُّنْیَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَهُ خَیْرٌ لِلَّذِینَ یَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ» (الأنعام، 32)

    و زندگى دنیوى جز بازیچه و سرگرمى نیست و مسلّما خانۀ آخرت براى کسانى که پروا پیشه مى‌کنند بهتر است، آیا نمى‌اندیشید؟!

    خوشبختانه ما جز کسانی بودیم که درخواست هدایت کردیم و خداوند اجابت کرده و قوانین این بازی رو به ما یاد داده

    در آیه ی دوم ذکر شده کهکه همون کنترل ذهن و توجه نکردن به ناخواسته هاست

    تنها کاری که باید بکنیم اینه که تقوا داشته باشیم تا بتونیم خوب بازی کنیم و هم این دنیا را داشته باشیم هم آخرت

    موفقیت و ثروت روز افزون از جان جانان برات میخوام.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  3. -
    سارا گفته:
    مدت عضویت: 1810 روز

    سلام مصطفی عزیز

    ممنون از شما

    امیدوارم در این مسیر توحیدی لذت ببری و با تکامل هرروز یه قدم به سمت خواسته هات برداری چون لایق بهترینها هستی

    هرچقدر که در این مسیر توحیدی پیش میرم و به اگاهی هام اضافه میشه همون لحظه به خودم میگم که دیگه تمومه و من عالی همه چیز رو فهمیدم اما این بازی همیشه ادامه داره و هرچقدر که یاد میگیرم دامنه ی فرکانسیم بالاتر میره و انگار این آگاهی ها روبرای بار اوله که میشنوم

    پس برای دیدن و فهمیدن باید در این مسیر استمرار داشته باشیم

    ممنون از نگاهت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای: