گفتگو با دوستان 63 | مسیر می تواند همواره روان باشد - صفحه 8

به نام خداوند توانا و مهربان.

سلام خدمت استاد گرامی و دوستان همفرکانسی.

این فایل نشانه ی امروز من بود و بسیار زیاد حالم رو خوب کرد، قبلا هم این فایل رو یک بار موقعی که تازه منتشر شده بود دیده بودم اما این دفعه خیلی بهتر تونستم باهاش ارتباط بگیرم.

آزاده جان رو خیلی خوب درک میکنم احساس میکنم خودم رو خیلی داخل ایشون میبینم، خیلی توکلشون تکیه اشون به خداوند و احساسی که دارن رو درک میکنم، چون من خودم هم الان هیچ چیزی ندارم که بخوام بهش دلخوش باشم یا بهش تکیه کنم و خیالم راحت باشه بابتش، جز خداوند یکتا.

وام نگرفتن، قرض نکردن و قسطی خرید نکردن، چیزی که پنج سال هست دورشو خط قرمز کشیدم و تا پایان عمرم هم ان شا الله این خط قرمز و دور بودن از این ردلاین ادامه خواهد داشت، منطق من برای نداشتن وام اینه که وام یعنی قرض گرفتن از آینده و از بین بردن آینده، از بین رفتن آینده یعنی از بین رفتن امید، از بین رفتن انتظارات مثبت، آینده هنوز نیومده ما داریم با فرکانس های هر لحظه مون آینده رو میسازیم آینده ثابت نیست که بشه بهش تکیه کرد، ما فقط باید تکیه مون به پروردگار باشه، حساب کردن روی پولی که هنوز نداری یعنی قدرت دادن به چیزی برای وجود و امکان در حالی که هنوز ایجاد نشده و نیست، خیلی منطقیه که آدم نخواد وام بگیره، نخواد قسط یا قرض داشته باشه، وقتی ما محتاج پولی در آینده هستیم محتاج مشتری میشیم محتاج شغلمون میشیم محتاج پول میشیم و زندگی سراسر استرس رو تجربه میکنیم، زندگی باید با کیفیت و پر از تجربه های لذتبخش باشه، وام‌گرفتن شاید کمیت زندگی رو ببره بالا اما به شدت کیفیت زندگی رو میاره پائین‌، خب با این منطق ها من چند سال پیش کل وام هام رو تسویه کردم و دیگه هرگز سراغ وام نرفتم مبل نمیخوام ماشین نمیخوام، همه ی اینا رو وقتی تونستم پایه های بیزینسم رو محکم بنا کنم و بیوفتم روی درآمد بالا در مدت زمان خیلی زود تمام این کمبودها جبران خواهد شد، اما اگر این روزها رو با استرس وام سپری کنم دیگه هرگز نمیتونم با هیچ ثروتی که بعدا ساختم کمبود و خلا اش رو توی قلبم جبران کنم.

یکی از دلایلی که ما میریم سراغ وام درک نکردن قانون تکامل و قانون تصاعد هست و دلیل بعدیش حرف مردمه، اگر ما توی یه جزیره تنها باشیم و هیچ چشمی روی زندگیمون نباشه حاضر نیستیم این کار رو بکنیم.

دلیل اینکه مردم دنبال شغل با امنیت بالا هستن اینه که بتونن با وام به خواسته هاشون برسن میخوان شغلی باشه که بتونن بهش تکیه کنن برای بازپرداخت وام یا تضمین در آینده.

من توی این مورد خیلی خوب عمل کردم به خودم افتخار میکنم الان چندین ساله که یه هزاری بدهکار کسی نیستم‌.

اما توی یه موردی خوب عمل نکردم اونم قضاوت نکردن اطرافیانمه که وام میگیرن، اگر من با تمام وجود این باور رو نهادینه کنم تو وجودم دیگه بقیه رو هم قضاوت نمیکنم چون قضاوت ناشی از نیاز به تایید هست و اطرافیانم این حرکت وام نگرفتن من رو چون تایید نمیکنن و اشتباه میدونن من توی ذهنم قضاوتشون میکنم تا به آرامش برسم، البته باز هم باید بگم توی این مورد هم خیلی جدیدا بهتر شدم و با خودم به صلح رسیدم میگم اینا گذشته ی منن دیگه، چیز عجیبی نمیبینم، اینا توی مداری ان که براشون منطقیه این حرکت، مثل خودم که یه روزی این کار برام زرنگ بازی بود و فکر میکردم شم اقتصادیم خوبه.

اما دعا میکنم حداقل کسایی که خیلی دوسشون دارم این مسیر رو ادامه ندن چون در طولانی مدت با یه اتفاق بیرونی مثل همین ورشکستی سال 2008 آمریکا ممکنه یه حادثه ای بیوفته که تمام کسایی که اینطور فیک رفتن بالا با کله بخورن زمین و من نمیخوام برای عزیزانم این اتفاق بیوفته، گرچه هر تضادی ام پیش بیاد خودش درسه و تجربه و من برای همه دعا میکنم و برای خودم هم از خداوند صبر و ایمان میخوام.

از خداوند بی نهایت بی نهایت بی نهایت سپاسگزارم که من رو هدایت کرد به این مسیر زیبا.