گفتگو با دوستان 64 | سرمایه گذاری روی خودت - صفحه 1 (به ترتیب امتیاز)

133 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    نسرین سلطانی گفته:
    مدت عضویت: 2502 روز

    گفتگو با دوستان قسمت 64

    بنام خدایی که حامی منه در مسیر تغییر باورها و افکارم

    با سلام خدمت استاد عزیزم مریم جان و آزاده ی عزیز

    الان که دارم این کامنت رو مینویسم چهارمین باره که دارم این فایل رو میبینم از بس که برام لذت بخش بود و پر از آگاهی و درس

    اعتبار من باید توانایی های خودم باشه نه پست و مقام و شهرت و ثروت دیگرانی که من نیستن اما من باهاشون رابطه دارم :

    چقدر با این جمله یاد اون صحبت استاد افتادم که ما موجودات مجردی هستیم که به این دنیا اومدیم تا خودمون رو تجربه کنیم و دنیای خودمون رو خلق کنیم اگرچه توی این دنیای مادی ی سری روابط ظاهری بین ما و دیگران وجود داره اما دنیا هر کدم از ماها که به واسطه باورهامون ساخته میشه ی چیز مجزایی از دنیا دیگران .

    وقتی در مورد این قسمت از صحبت ها فکر کردم خدا رو شکر الان توی شهر خودم خیلی ها من رو میشناسن بواسطه ی توانایی تدریسم .بارها شده که وقتی توی جمعی قرار گرفتم من رو نشناختن اما وقتی خودم رو معرفی کردم میگفتن ما خیلی تعریفت رو شنیده بودیم بخاطر تدریست و از اون طریق من رو میشناختن

    در مورد کردیت چند وقت پیش ی اتفاقی برام افتاد که ی مغازه دار میخواست به خاطر خوش حسابی من قسطی ی لپ تاپ رو به من بده و چند دقیقه ذهن من شروع کرد به نجوا کردن که موقعیت خوبیه بیا بگیر ولی حرفهای استاد در مورد خط قرمز بودن قرض و قسط و وام توی ذهنم مرور شد و خدا رو شکر تونستم ذهنم رو کنترل کنم و خرید نکردم .

    در مورد دارایی های واقعی هم من امروز قبل از شنیدن و دیدن این فایل خیلی خوشحال بودم و حس و حال خوبی داشتم چون دیروز فهمیدم که من ی مبلغی رو پس انداز دارم روی کارتم که خودم ساختمش و مال خود خودم بود .من قبلا هم ی مبلغی رو به همین اندازه و یکم هم بیشتر روی همین کارتم داشتم اما بقول آزاده جان مال خودم نبود ی وامی گرفته بودم و این رو انداخته بودم روی کارتم و دلم خوش بود که ی پس اندازی دارم !!! و دارم سودش رو میگیرم در صورتیکه که سودش ی مبلغ ناچیزی بود .اما دیروز احساس خالق بودن رو حس کردم از اینکه تونستم توی همین چند ماهی که از سال گذشته به یکی از اهداف مالیم که دو برابر کردن درآمدم بود برسم ، از اینکه الان 2 ساله خبری از قسط وام نیست و آزاد و رها دارم زندگی میکنم احساس لذت میکردم

    اونجایی که آزاده جان گفتن من فکر میکردم شرایط وام گرفتن توی ایران و آمریکا یکیه بعد دیدم نه اینجوری نیست نقش پیش فرض ها رو در اقدامات ما برام مرور کرد که ی وقتایی ما کارهایی که میکنیم بر اساس پیش فرضهامونه پیش فرض هایی که خودشون غلطن و بنابراین نتیجه ی درستی رو به بار نمیارن

    اونجایی که صحبت از مشاوره شد باز هم حرفهای استاد برام مرور شد که ما خودمون مشاور خودمون هستیم چون هیچ کسی از خود ما بهتر مار و نمیشناسه و نمیدونه که ما چی میخوایم . ی مشاور از دید خودش مسایل رو میبینه نه از دید ما و بنابراین این کار نتیجه ای نمیده مگر اینکه ی فردی مثل استاد ی مسیری رو رفته باشه و از اون مسیر نتیجه گرفته باشه و بعد بخواد به دیگران بگه که اون هم باز فرد انتخاب میکنه که بره یا نره .

    ی ویژگی که در آزاده جان دارم میبینم اینه که مثل استاد اصلا صحبتی در مورد ویژگی های بد همسر قبلیشون نمیکنن چون بالاخره هر کسی ی ویژگی های منفی هم داره و تمرکزشون روی نکات مثبت اون رابطه اس که چه چیزهایی رو تونستن یادبگیرن توی اون مدت .

    و اینکه شکست معنایی نداره و اتفاقات به ظاهر بد هم به رشد و پیشرفت ما کمک میکنه .اصلا جیزی به اسم بد وجود نداره و این برچسبیه که آدم ها به اتفاقات میزنن و گرنه در دل هر اتفاقی میتونه هزاران درس و تجربه باشه اگر ما این نگاه رو داشته باشیم اونوقت دیگه ناراحت نمیشیم و غصه نمیخوریم درس اون اتفاقات رو میگیریم و توی تجربه های بعدیمون ازش استفاده میکنیم

    و یادآوری صحبت های استاد در فایل هدفگذاری 1 و همچین صحبت های استاد در فایل آفرینش بخش اول و دوم که خواسته های ما باید مشخص باشن که تا وقتی خودمون ندونیم چی میخوایم خدا از کجا بدونه .وقتی ما به خواسته هامون میرسیم که خواسته واضح و مشخص باشه اونوقته که جهان ما رو هدایت میکنه به سمتش.

    چقدر وقتی آزاده جان گفتن خداوند خودش رو به من ثابت کرده یاد کلام حضرت ابراهیم افتادم که از خداوند خواست که خودش ثابت کنه بهش و اون اتفاقات رو خداوند بهش نشون داد .الان وقتی آزاده جان داره با این اطمینان و آرامش داره در مورد رابطش با خداوند صحبت میکنه یاد حضرت ابراهیم و خلیل الله بودنش و تنها بودنشو یکتاپرست بودنش افتادم

    نکته ی بعدی که استاد بهش اشاره میکنن و اون حرف مردمه :

    چقدر فرکانس این حرف مردم برا کسی که هنوز پایه های اعتماد به نفسش خوب ساخته نشده تاثیر گزاره .به نظر من همین تاثیر حرف مردم روی زندگی ما مشخص میکنه مفهوم فرکانس رو به خوبی که آزاده جان هم توی اون شرایط با وجود اینکه ایران نبوده اما این فرکانسه توی اون چند سال روی زندگیش تاثیر گزاشته و چقدر خود من به خاطر حرف مردم موقعیت های ازدواج رو از خودم سلب کردم که اگر با فلان کس ازدواج کنم مردم ممکنه چی بگن در مورد من .و چقدر این موضوع نیاز داره به کار کردن .خدا رو شکر که توی این 3 سال بودن با استاد من هم توی این زمینه بهتر شدم اما چون پاشنه آشیله هر بار از ی جایی سر درمیاره و من سعی میکنم هر وقت کاری رو به خاطر حرف مردم میخوام انجام ندم دقیقا بر خلافش عمل کنم مخصوصا توی لباس پوشیدن .هر دقت ذهنم بهم میگه این رو نپوش مردم ممکنه فلان حرف رو بزنن در صورتیکه خودم با اون لباسه راحتم و لباس نامناسبی هم نیست دقیقا همون رو میپوشم .این یکی از تمرین هایی که من انجام میدم در مورد کمرنگ کردن حرف مردم

    خدا رو شکر استاد من هم از زمانی که با شما آشنا شدم سعی کردم نقاب هام رو بزارم کنار البته چون رحم طالب اون بود و اگر ی وقتایی نقاب میزدم قشنگ حس میکردم که قلبم این رو نمیخواد و چقدر از وقتی با شما آشنا شدم راحت شدم وقتی چند تا از نقاب هایی رو که داشتم رو کنار زدم و آزاد و رها شدم و فکر کنم آشنایی با شما استاد یکی از اولین موهبت هاش همین رو راستی و صداقت و برداشتن نقاب هاست

    و باز هم مرور صحبت های شما استاد در دوره دوازده قدم که وقتی ما سوال مناسب بپرسیم حتما هدایت میشیم به جواب مناسب و وقتی اولین قدم رو بر می داریم قدم های بعدی به ما گفته میشه و نتایج از راه میرسن چیزی که در مورد آزاده جان اتفاق افتاد با پرسیدن اون سوال در زمان مناسب

    و اینکه ما وقتی ی چیزی رو میخوایم میتونیم بهش برسیم بعد اگر دیدیم که نمیخوایم اون رو میتونیم عوضش کنیم مثل مثالی که آزاده جان در مورد کالیفرنیا زدن که وقتی بودن در اونجا رو تجربه کردن دیدن که این اون چیزی نیست که بخوانش

    استاد باز هم توی دوره دوازده قدم میگین که ما وقتی خداوند رو منبع رزق و روزی بدونیم دیگه توی ی محیط کاری که هستیم اگر ما رو تهدید کنن به از دست دادن کارمون اونم زمانی که داریم کارمون رو درست و با کیفیت انجام میدیم نه تنها ناراحت نمیشیم خوشحال هم میشیم چون میدونیم منبع رزق و روزی بی نهایته و اگر اینجا نشه جاهای دیگه هست ودستان خداوند همه جان هستن برای روزی رسوندن به ما و این آگاهیه که آزاده جان خوب درکش کرده و خوب بهش عمل کرده چون باور قدرتمند کننده فراوانی و ایمان به رزاقیت خداوند و اعتماد به توانایی های خودش توی ذهنش ساخته شده

    وقتی ژاده جان گفتن من خودم بودم و برناه خودم رو داشتم چقدر از این احساس آزادی که توی وجودشون موج میزد لذت بردم چون الان یکی از اهداف من همین داشتن آزادیه که بتونم تنها توی جایی زندگی کنم که اونجوری که دوست دارم زندگی کنم و اون کارهایی رو که دوست دارم انجام بدم به عنوان ی دختر اما هنوز این اتفاقه برای من نیفتاده

    در مورد تبلیغات : منم خودم الان 3 ساله هیچ تبلیغی نمیکنم و توی این 3 سال وضعیتم از تمام اون ده سال قبلی که کار میکردم از همه لحاظ بهتر شده و خداوند از طریق دستانش داره برای من تبلیغ میکنه

    به موضوع سپاسگزاری اشاره کردن آزاده جان و اهمیتش توی زندگی و کارشون و من به یاد آوردم که چقدر این واژه اوایلی که با استاد آشنا شده بودم برام نا آشنا بود و بهش مقاومت داشتم چون ندیده بودم و نشنیده بودم و اگر هم شنیده بودم واقعی نبود از ته دل نبود ریاکاری بود و چقدر برام سخت بود انجام دادنش اما از وقتی دوره دوازده قدم رو خریدم و با تمرین ستاره قطبی آشنا شدم کم کم سعی کردم یا بهتره بگم یادگرفتم که سپاسگزار باشم و کم کم تمرینش کردم و شد قسمتی از تمرین هر روزم .الان وقتی به وضعیت مردم اطرافم و کشورم نگاه میکنم عمده دلیل مشکلاتشون همین ناسپاس بودنشون که اکثریت از چیزی که هستن ناراضی هستن و شکر گزار نیستن و برا همین هم وضعیتشون داره بدتر و بدتر میشه

    در مورد ارزش قایل شدن برای کار خودمون :

    من هفته ی گذشته ی اقدامی کردم که ی کم شک داشتم به درست بودنش اما الان با این حرفا مطامن شدم که کار درستی کردم. جریان از این قرار بود که دو تا از دانش آموزام که برای کلاس من ارزش قایل نبودن رو با جدیت تمام اخراج کردم چون به زور خانواده می اومدن و تمایلی نداشتن و ارزشی برای کلاس قابل نبودن و هر بار هی میگفتم دیگه از هفته ی بعد دیگه نمیایم و فلان و من ی مدت تحمل کردم اما دیگه هفته گذشته بقول شما دیدم دلیلی نداره من اجازه بدم اینا بیان توی کلاسم و جالب اینجاس وقتی با مامان یکی از اینا صحبت کردم و جریان رو گفتم ایشون گفتن اینا لیاقت کلاس شما رو ندارن

    و اینا نتیجه کار کردن روی باور لیاقته الان اگر احساس کنم دانش آموزی قدر کار من رو نمیدونه دوس ندارم بیاد کلاس . از وقتی که از شما استاد شنیدم که گفتین من از خداوند میخوام که افراد آماده رو به سمت من هدایت کنه منم سعی کردم این درخواست رو از خداوند داشته باشم که دانش آموزایی رو به سمت من هدایت کنه که مایل باشن به یادگیری

    خب وقتی که آزاده جان اینقدر پیشرفت کردن و فرکانسش رفته بالا طبیعیه که ی فرد موفقی رو جهان هدایت کنه به سمتشون درست مثل اون موقعی که برای بار اول آزاده جان باز هم به خاطر فرکانس خودشون ی فردی رو جذب کردن که هم فرکانسشون بود و اینه قانون بدن تغییر خداوند .و باز هم یادآوری حرف های استاد در جلسه ی نهم دورهعزت نفس که وقتی تو خودت رشد کنی و موفق بشی و اعتماد به نفست درست بشه ی فدری رو خداوند وارد زندگیت میکنه که اونم رشد یافته و موفق و با اعتماد به نفسه و شما دوتا از بودن با هم لذت میبرین و این نکته ی طلایی این فایل برای من بود که اگر میخوام این اتفاق برای من هم بیفته باید خودم رو ارتقا بدم باید ارزش های خودم رو ببرم بالاتر باید رشد بیشتری داشته باشم باید موفق وثروتمند باشم تا جهان هم ی همچین فردی رو وارد زندگیم کنه

    تحسینت میکنم آزاده جان هزاران بار چون لایق تحسینی

    سپاسگزارم استاد و مریم جان عزیز

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  2. -
    افلاطون نوروزی گفته:
    مدت عضویت: 1290 روز

    به نام‌ خداوند بخشنده و مهربان

    با تموم وجودم سپاسگذار خداوندم که منو به این مسیر الهی و پر از آگاهی هدایت کرده؛ این فایلو من بارها و بارها گوش دادم و الان به عنوان نشانه امروز من دارم گوش میدم؛ واقعا هیجان زده هستم از درس هایی که گرفتم از آگاهی هایی که به دست آوردم و اقدامات عملی که باید انجام بدم؛ واقعا تبریک میگم به آزاده جان که ایشونم در این مسیر قرار گرفت و با تکامل و اعمال درست به عالی ترین درجات رسید و اونقدر رشد داشتن که با استاد عباسمنش ملاقات داشتن و این یعنی ایشون به معنای واقعی در بهترین حالت ممکن قرار دارن، کلی درس ازشون گرفتم، مهم ترین درس ها اول اینکه قانون تکامل رو رعایت کردن و از صفر شروع کردن و عمل گرا بودن و دوم اون عزت نفس فوق العادشون رو خیلی دوست داشتم و خیلی لذت بردم

    استاد عزیزم بینهایت سپاسگذارتونم بابت این فایل های بی نظیری که رو سایت قرار میدین و بهترین و بالاترین آگاهی هارو به ما آموزش میدین

    از صمیم قلبم سپاسگذار خداوندم که اینجام و هر روز و هر روز تشنه تر از روز قبل دارم رو خودم کار میکنم و آگاهی هامو افزایش میدم و بینهایت احساس فوق العاده ایی دارم، بینهایت حالم خوبه و حضور خدارو کنارم حس میکنم، آرامش فوق العاده ایی دارم و خیلی زیاد خوشحالم که خداوند این فرصت رو بهم داده که آزادانه رو خودم کار کنم و بیام برای خودم این ردپاهای ارزشمندو بذارم؛ از صمیم قلبم خوشحالم

    خدایا منو به راه راست راه کسانی که به آنها نعمت و ثروت دادی هدایت کن

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 24 رای:
  3. -
    حسین رجب پور گفته:
    مدت عضویت: 1979 روز

    بنام الله که تنها روزی دهنده و نجات دهنده اوست …

    سلام ب استاد عزیز…خانم شایسته عزیز و ازاده خانم عزیز که واقعا ازاده و رهاست…وابسته و دلبسته ب هیچ چیز و هیچ شخصی نیست تنهای تنها مثل خدا اما وابسته و دلبسته ب ایشون هزاران نفر …

    وظیفه خودم دونستم ب خاطر این همه موفقیت از ازاده خانم خوش صورت و خوش سیرت تشکر و قدردانی کنم همچنین از استاد عزیز بابت تهیه چنین فایلهایی…

    ما در این سری از گفتگوهای استاد با دوستان یاد گرفتیم که تمام اتفاقات جایی در ذهن ادما رقم میخوره ….بیرون چیزی نیست که ب دنبالش باشیم تمام چیزها درون ماست که ب بیرون منتقل میشه …

    نباید توقع داشته باشیم و همینطور منتظر باشیم تا کسی ب ما کمک کنه ولی ما این توانایی رو داریم که شرایط رو انطور که دوست داریم خلق کنیم ان وقت در جهان بیرون از طریق دستان خداوند درهای ثروت و فراوانی ب روی ما گشوده خواهد شد اما شرطش اینه که قدم اول از طرف ما برداشته بشه با نشستن و افکار مثبت خالی داشتن هیچ اتفاقی نمیفته…

    هرچی هست درون ادماست که جهان بیرونش رو شکل میده ….جهان بیرون نمایشی از درون ادماست …یه بذر وقتی درون خاک قرار میگیره طبق الگوی نهادینه شده در درونش درجهان مادی آشکار میشه تا الگویی نداشته باشه اتل و باطل و سرگردان مثل خیلی از ادمهایی که دور و برمون میبینیم میشه و هیچ فایده ایی برای هیچ کس نخواهد داشت …

    وقتی فردی از درون خودش رو ادم مهمی میبینه و جایگاه خودش رو در دنیا بسیار باارزش میدونه و برای خودش احساس لیاقت مندی میکنه فارغ از اینکه در چه موقعیت مالی و اجتماعی قرار داره جهان هم براش استین بالا میزنه و شرایط بیرونش رو متناسب با درون این ادم مهیا میکنه….

    اصلا کاری نداره که گذشته این ادم چی بوده …این همون الگوی تعیین شده در وجود این ادم هست ..

    من معتقدم ادمهایی که در زندگی موفق شدند بدون استثنا ادمهایی بودند که از قوانین جهان پیروی کردند چه اگاهانه چه نااگاهانه شاید خودشون این موضوع رو ندونن اما چیزی که هست واقعیته…

    اینکه در چه خونواده ای بدنیا امده باشی ثروتمند یا فقیر برای جهان فرقی نمیکنه برای تو فرق میکنه …

    همه ما انسانها از زمانی که پا ب این دنیا میذاریم یک امتیاز ویژه ایی از طرف خداوند ب تک تک ماها داده میشه این امتیاز ویژه همون مزرعه ذهن مون هست که بسیار مستعده هر چی که شما درون ان کشت میکنی همون رو برداشت میکنی

    مهم نیست در چه کشور یا منطقه یا محله ایی بدنیا امده باشی جهان همواره به درون شما کار داره ب بذری که درون این مزرعه کشت میکنی و الگویی که درون این بذر قرار میدی کار داره

    درون ما چیه …؟ ذهن ….

    یعنی اگه از درون خودت رو ادم شل و ول و وارفته و ترسویی بدونی اگه خودت رو ادم بی اعتماد ب نفس و بی لیاقتی بدونی فارغ از اینکه در چه خانواده ثروتمندی بدنیا امده باشی جهان هیچ کمکی ب تو نمیکنه یعنی نمیتونه کمک کنه چون قوانین جهان این اجازه رو نمیده

    همه چی ب باورهای درون ادما برمیگرده اینکه چه جوری این باورها از زمان کودکی در ما شکل میگیره و در بزرگسالی نتایج انرا تجربه میکنیم موضوعیه که داریم روش کار میکنیم ..

    حتما و باید ب درون خودمون رجوع کنیم و علت نتیجه گرفتن یا نگرفتن جایی در درون ما قرار داره …همواره این سوالات رو از خودمون بپرسیم :

    خودم رو چه جور ادمی میبینم…؟

    ادم از قبل تسلیم شده ایی میبینم …؟

    ادم ترسو و نگرانی هستم …؟

    ایا من ادم بی عتماد ب نفس و وابسته ایی هستم ..؟

    ادم خجالتی وکمرویی هستم …؟ یا نه ادم شجاع و نترسی هستم … اهل ریسک کردن هستم …؟

    من نمیدونم اما اگه طالب نتایج بزرگ هستی اگه دوست داری تاریخ خوان نباشی و تاریخ ساز بشی باید حرکت کنی و نواقص درونت رو برطرف کنی چون بقول استاد جهان مثل انسان احساسات بشری نداره که دلش ب حالمون بسوزه …!

    باید حرکت کرد با نشستن و شعار دادن هم چیزی حل نمیشه

    ما در این گفتگوهای زیبا از ازاده خانم که چقدر با جزییات و زیبا صحبت کردند فهمیدیم که جهان هرگز با کسی شوخی نداره و ب حال کسی دل نمیسوزونه ایشون میگه با انکه غذا نداشتم بخورم اما صاحب کارم حتی انعام منو هم نصف میکرد و کامل بهم نمیداد اینا اون چیزهاییه که باید بقول استاد شاخکهای مارو تکون بده

    اینکه من منتظر بمونم کسی از بیرون دست منو بگیره یا خداوند دلش ب حال من بسوزه ….هرگز از این خبرا نیست …جهان با سیستمی که خداوند تعیین کرده کار میکنه از خواب بیدار بشیم …

    اینکه من در یک خونواده ثروتمندی بدنیا اومدم پس دیگه خیالم راحته از این خبرا نیست ..تو خودت چیکار کردی ؟

    این ثروت هیچ ارتباطی ب تو نداره …انچه که تو خودت بدست میاری معیارت رو مشخص میکنه …

    یا اینکه من در یک خانواده فقیر و متوسطی بدنیا اومدم پس هیچی نمیشم و نمیتونم رشد کنم یا ب ارزوهام برسم بازم از این خبرا نیست …

    این خود تو هستی که مهمه ….

    انچه که تو خودت بعنوان یک مخلوق خالق خلق میکنی مهمه ….نتایج دیگران رو ب حساب خودت نزن …یکی از جملات ازاده خانم که خوشم اومد این بود که من بعنوان یک خالق چیکار کردم ؟ میخوام رو پاهای خودم باشم و دستم تو جیب خودم بره ….

    واقعا سهم من از زندگی کجاست …؟

    چه کسی یا چه چیزی داره زندگی منو کنترل میکنه ..؟

    ایا چیزی درون منه که داره منو و زندگی منو کنترل میکنه یا شرایط بیرونیه که داره منو کنترل میکنه …؟

    چرا هر چی زور میزنم همون جایی که بودم هستم …؟

    چرا هر چی که رو خودم کار میکنم باز از بقیه عقبترم …؟ ایا ایراد از نگاه منه یا از بلد نبودن قوانینه…؟

    پس چرا من هیچ رشدی نکردم …؟

    یا شاید رشد کردم اما خودم متوجه نیستم ..؟

    من ب این دنیا نیومدم که یک پیرو باشم …من نیومدم که عادتهای شرطی شده اجداد خودم رو دوباره پیاده سازی کنم …

    نقش من ب عنوان یک خالق چی میشه …؟

    ب من یک ابزار قوی داده شده ب نام ذهن که باهاش زندگیم رو انطور که دوست دارم بسازم …

    من یک پرنده نیستم که بر اساس غریزه عمل کنم …من یک انسان هستم نماینده خدا بر روی زمین …که قدرت خلق کنندگی دارم …اما برای خلق کردن ان چه که دوست دارم باید سازو کار ذهن رو بلد باشم …باید قوانینی که جهان بر پایه اون کار میکنه رو یاد بگیرم ..

    باید یاد بگیرم مطالبی که در اینجا یا هر کتابی که میاموزم رو ب مرحله اجرا بگذارم یعنی این اموزشها رو تبدیل کنم ب فیزیک …

    درسی که من از گفتگوهای استاد با ازاده گرفتم این بود :

    هرکجا که داری زور میزنی بدون داری مسیر رو اشتباه میری …

    منظورم این نیست که خودت رو ادم مظلومی نشون بدی بلکه وقتی قوانین جهان رو یاد میگیری میبنی هرکجا که داری زور میزنی داری از قدرت ماورایی ات بر علیه خودت استفاده میکنی ….

    بسپار ب خداوند ….

    جهان بر اساس نظم و قوانین خاصی جلو میره نیازی ب زور زدن نیست ….

    فکر نکن کارهارو تو داری انجام میدی …تمام کارهارو خداوند داره برات انجام میده تو فقط باید این اجازه رو بهش بدی ….همین …زور نزن …صبر داشته باش ب خداوند ایمان داشته باش اعتماد کن …

    مثالش : مثلا ازاده جان گفتن وقتی صاحب کارش جلو مشتری باهاش بد صحبت کرد ایشون هیچ مقاومتی نمیکرد ( حالا دانسته یا ندانسته ) و چیزی جز من متاسفم نمیگفت …در واقع داشت این اجازه رو ب جهان میداد که تو کارهارو برام انجام بده …

    چه اتفاقی افتاد ..؟

    بدون انکه خودش خبر داشته باشه …

    مشتری صاحب کارش گویا ادم سرشناس و مهمی بوده ب صاحب کارش میگه شما طرز صحبت کردنت خوب نبود و باید جلوی من از این خانم معذرت خواهی کنی ….

    این همون ایمان و صبری هست که ما ازش میگیم …این همون اعتماد کردن ب خداوند هست یعنی نیرویی بالاتر از ما که کارهارو ب زیباترین نحو ممکن انجام میده ولی تو باید بسپاری …

    تو باید ب این جریان الهی این اجازه رو بدی که ورود کنه……. با افکاری که در ذهنت میپرورونی کارهارو خراب نکنی ….اجازه بدی خودش برات انجامش بده ..

    ولی ب این معنا نیست که یه گوشه بشینی و غصه بخوری و ب صاحب کارت فحش بدی و نفرین و ناله کنی و از خداوند بخوای که صاحب کارت چوبش رو بخوره …نه هرگز …چنین نیست

    تو ب کارت ادامه میدی در کمال ارامش و توجهت رو بر روی کارت قرار میدی بقیه رو جهان برات انجام میده بنابراین هر کجا داری زور میزنی بدون مسیر رو داری اشتباه میری …

    گفتگوی زیبایی بود ….

    برای کسانی که در این مدار هستن و طالب یاد گرفتن درس های واقعی یک زندگی موفقیت امیز هستن بسیار اموزنده ست …

    اما برای کسانی که در این مدار نیستن یا این حرفها رو باور ندارندهیچ اتفاقی نمیفته چون این باور ماست که ب جهان ما انسانها معنا میده ….

    بقول استاد خطاب ب بچه ها :

    خب پدر بیامرز حالا که اینقدر حرفهای قشنگ تو کامنتت میزنی خب برو بهشون عمل کن …

    مدتیه کامنت کم میذارم چون میخوام بیشتر عمل کنم …میخوام تمام مطالب اموخته شده در این سه سال رو بشکل یه جمله ساده در بیارم و بارها و بارها و روزها و ماهها فقط ب همون فرمول ساده ایی که درک کردم عمل کنم ….از پراکندگی مطالب و افکار بیرون بیام چون چیزی جز گیجی بهمراه نداره …

    امیدوارم ب تمام خواسته ها و ارزوهاتون برسین …

    تشکر ….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 25 رای:
  4. -
    یگانه ثروت گفته:
    مدت عضویت: 1767 روز

    سلام به استاد عباسمنش عزیزم و مریم جان نازنینم.‌ ازتون ممنونم برای تهیه این فایل‌های ارزشمند. ♥️🌱

    سلام به هم‌فرکانسی‌های عزیز و آزاده جان.

    استاد چقدر این فایل‌های صحبت با آزاده جان خوب بود.‌ من هر پنج تا فایل رو پشت سر هم دیدم و کلی کیف کردم و یاد گرفتم.

    آزاده جان چقدر شما قشنگ حرف می‌زنید و زیبا می‌خندید. من عاشق خنده‌هاتون شدم. 🤩😍

    تحسینتون می‌کنم برای این همه درسی که گرفتید،

    برای این همه اعتمادبه‌نفسی که ساختید،

    برای این همه تجربه‌‌ای که کسب کردید و درس‌هایی که از شکست‌ها گرفتید.

    برای اعتماد و توکل‌تون به خدای رب العالمین،

    برای اینکه چند بار از صفر شروع کردید و نترسیدید،

    برای اینکه اعتماد کردید به قدرت و توانایی خودتون و خدای وهاب.

    برای اینکه قدم برداشتید، با شجاعت و ایمان، بدون اما و اگر و شاید.

    برای اینکه همون‌طور که استاد گفته بودند، از کوچیک و کم شروع کردید،

    تکامل رو طی کردید.

    همون‌طور که استاد گفتند من می‌رم از قشم جوراب میارم می‌فروشم، شما هم در آرایشگاه هر کاری گفتند انجام دادید و نگفتید نه.

    در موسسه زبان در ایران، گفتید هر کلاسی رو بقیه قبول نمی‌کنند به من بدید.

    به تدریج و پله پله جلو رفتید.

    تحسینتون می‌کنم برای این همه قدرت و جسارت و شجاعت و این همه اعتمادی که به خودتون و توکلی که به خدای خودتون دارید.

    شما هر اتفاقی که در زندگی‌تون افتاد درسش رو گرفتید و رفتید پله بعدی.

    و امروز رسیدید به اینجا و این موقعیت فوق عالی که لایقش هستید.

    شما که وضع مالی خانواده‌تون خوب بود و پدرتون ثروتمند بود، می‌تونستید به ثروت پدر اتکا کنید و همون جا بمونید و کار نکنید.

    اما شما حرکت کردید.‌

    به قول استاد، وقتی شرایط خوب بود، حرکت کردید.

    صبر نکردید که جهان شما رو مجبور کنه.‌

    در بهترین موقعیت، وقتی در رفاه بودید، در خانواده ثروتمند، خودتون تصمیم گرفتید از پدر پول نگیرید و مستقل بشید.

    وقتی در سفارت به دلار حقوق می‌گرفتید، رفتید به امریکا و از صفر شروع کردید.

    زبان انگلیسی و لهجه امریکایی اونجا به دردتون نمی‌خورد. و شما رفتید یه مهارت جدید یاد گرفتید.

    بعد از جدایی از همسرتون دوباره همه چیز از دست رفت و شما از صفر شروع کردید.‌

    هر بااااار شما قوی‌تر از قبل روی پای خودتون ایستادید و با قدرت قدم برداشتید.

    و روز به روز قدرتمندتر شدید.

    از تضادها آموختید،

    به قانون احساس خوب = اتفاقات خوب عمل کردید،

    به الهامات توجه کردید و…

    چقدر لذت بردم از حرف‌هاتون.‌

    به تنهایی یک الگوی فوق موفق تمام‌عیار هستید.‌

    تحسینتون می‌کنم آزاده جان. ❤️👍

    استاد عزیزم ازتون ممنونم برای این گفت‌وگوی خوب و ارزشمند.‌ مریم جانم ازتون خیلی سپاسگزارم که صبورانه پشت دوربین نشستید و این فایل رو تهیه کردید. عاشقتون هستم.‌ ❤️ و از خدا برای وجود ارزشمند و پر برکت شما بی‌نهایت سپاسگزارم. خدایا هزاران بار شکرت.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 32 رای:
  5. -
    آرمان ملک محمودی گفته:
    مدت عضویت: 2344 روز

    سلام به همه خفن های سایت عباسمنش و استاد عزیزم . بعد از دیدن این ویدیو واقعا حس خوبی به من دست داد و با اینکه هر روز دارم روی خودم کار میکنم و تصمیمم برای این کار جدی تر شده . با این ویدیو دریچه های عالی تری برام باز شد و متوجه شدم که آدمی که به ثروت میرسه چقدر ذهنش خوب کار میکنه و انگار همنشین این افراد شدم و چند پله بالاتر رفتم و واقعا خوشحالم که شانس این رو داشتم که این ویدیو رو دیدم. انقدر برام تاثیر گذار بود که به قول معروف دینگم خورد و قوی تر از قبل برای رسیدن به حس های بهتر و نزدیک تر شدن به اهدافم تلاش میکنم البته منظورم از تلاش ، تلاش صرفا فیزیکی نیست ولی مطمئن شدم که زود تر از این باید حالمو خوب تر میکردم . چون قبلنا مقطعی حالم خوب بود و الان سعیم بر اینه که تا جایی که بشه بتونم حالمو خوب تر نگه دارم . چون نتیجه این طرز فکر رو گرفتم و میدونم این قانون چه قدرتی داره . مرسی از شا

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 35 رای:
  6. -
    آینا راداکبری گفته:
    مدت عضویت: 3356 روز

    سلام

    خودت برای خودت چی داری؟ اعتبار تو از چه چیزی از توست؟

    مسئولیت زندگی خود را به عهده بگیریم و متعهد باشیم به تصمیماتی که می گیریم

    هر کسی راه زندگی خودش را خودش می تواند تشخیص دهد

    هر چیزی که به ظاهر بد است در باطن خودش نیکی و خوبی دارد باید بپذیریم و دنبال پیشرفت باشیم

    هر وقت فهمیدی که کی هستی و چه می خواهی و تکلیفت با خودت روشن است آن وقت به ازدواج فکر کرد

    خدا خودش را به ما ثابت می کند وقتی که آن را میپذیریم وقتی که درکش میکنیم وقتی که عملگرا باشیم وقتی اقدام می کنیم با توکل به خدا

    همیشه مثبت باشیم و احساس خوب داشته باشیم زندگی خود را خود می سازیم یعنی واکنشی که به اتفاقات زندگی خود داریم.

    آزاده جون من از فایل قبلی بسیار بسیار راهم را پیدا کردم در جایی که می خواستم کاری را انجام بدهم مردد بودم از این راه بروم یا آن راه، و شما با صحبتهای خود بسیار عالی راهم را مشخص کردید متشکرم

    اقدام اقدام اقدام مشکل گشای همه کارهای ماست

    این پرسیدن سوالات خوب از خود معجزه می کند

    تو قدم در راه بنه و هیچ مپرس که خود راه بگویدت که چون باید کرد

    متخصص که باشیم همیشه میبریم چون تخصص در مغزماست و هر جا که برویم تخصص ما همراه ماست

    وقتی اقدام کنیم حتما دیر یا زود موفق می شویم و در این صورت اعتماد به نفس ما خیلی خیلی زیاد می شود

    خودت را دست بالا بگیر

    هر چه صادق باشیم خودمان راحتتر هستیم

    هر چیزی را کتبی کنیم عالیه برای خودمان حتی احساسات ورویاهای خود را کتبی کنیم

    فکری که ما تکرار میکنیم و آن فکر را قبول داریم میشه باور ما پس سعی کنیم که باورهای خوب را داشته باشیم

    به نظر من وقتی می تونی تبلیغ کنی که مطمئن باشی که دو یا سه برابر آن را بدست می آوری

    افراد اطراف خود را خودمان می توانیم انتخاب کنیم

    اول کار سخت است ولی ادامه دهیم آسان میشود

    just do it now

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 39 رای:
  7. -
    آسمان گفته:
    مدت عضویت: 1574 روز

    به نام خدایی که در وجودم هست و فقط کافیه خوب بفهممش و درکش کنم

    سلام به همه عزیزانم

    تبریک میگم به آزاده عزیزم برای بهترین بودن خودشون و تحسینشون میکنم که

    چقدر خدا رو خوب شناختن

    چقدر خوب روی خدا حساب باز کردن و میکنن

    چقدر عالی به خدا اطمینان کامل دارن

    چقدر خوب درسهایی که باید گرفتن

    چقدر خوب عمل کردن و محکم بودن

    چقدر شجاع و جسور بودن

    چقدر در لحظه و بدون حسرت زندگی کردن

    چقدر حال دلشون برای خودشون مهمه

    چقدر سپاسگزار هستن

    همینطور که خداوند روی سپاسگزاری تاکید کرده آزاده جان هم براش مهمه سپاسگزار بودن دیگران از نعمتهای خداوند و سپاسگزار بودن دیگران از کاری که خودشون براشون انجام میدن

    آزاده عزیز شما یک بانوی نمونه و عالی و بینظیرید

    استاد عزیزم ممنونم بابت تهیه این فایل عالی بسیار زیاد سپاسگزار شما هستم

    خدایا ما را هدایت کن به راه کسانی که به آنان نعمت داده ای نه انان که غضب کرده ای و نه گمراهان

    آمین یا رب العالمین

    درپناه خدای مهربانم باشید

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای:
  8. -
    سعیده شهریاری گفته:
    مدت عضویت: 1294 روز

    بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمٰنِ ٱلرَّحِیمِ

    وَبِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ ۗ وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِیرًا(105 اسرا)

    و ما قرآن را بحق نازل کردیم؛ و بحق نازل شد؛ و تو را، جز بعنوان بشارت‌دهنده و بیم‌دهنده، نفرستادیم!

    =======================================================================================

    نشانه ی امروز من:24 دی 1403

    سلام استاد جانم

    نشانه ی دیروز من،قدم ده بود!جلسه ی 2 و جلسه ی 5 قدم ده،دیروز به افکار من یک تکون اساسی داد…چندبار بهشون گوش کردم و هربار هم یک جمله ی جدیدی توی سرم،کلیک میکرد!

    تمرین های هر دوجلسه رو هم انجام دادم،مخصوصا جلسه 5…دیشب توی دفترم نوشتم:اگر استاد میگه میشود از مسیر عشق و علاقه و استعداد هات بی نهایت ثروت بسازی،پس این کار حتما شدنی است.چرا!؟چون صداقت استاد بر من ثابت شده ست.چون استاد هیچ وقت حرف لغو و بیخود و بیهوده نمیزنه،چون من از تموم آموزش های استاد نتیجه گرفتم.پس این اتفاق شدنیه،این مسئله راه حل داره،این نتیجه میتونه اتفاق بیفته.چه جوری؟!من هدایت میشم!من برای حل این مسئله هدایت میشم….خدا همه ی جواب هارو میدونه و به من میگه و من هم آماده ی شنیدنشم.

    امروز صبح هم،با توجه به فرکانس های آخر شبم،خیلی با حال خوب بیدار شدم،رسوندن دخترها به مدرسه و شکرگزاری هامون،قلبم رو روشن و روشن تر کرد….و با همون حال خوب،ایمان،توکل به خدا گفتم من آماده که برای حل مسئله م هدایت رو دریافت کنم و روی دکمه ی نشانه زدم.

    همون ده دقیقه ی اول،دفنتلی جواب جریان هدایت رسید،من خودم میدونم دارم این زخم رو لاپوشونی میکنم،دارم این آشغال زیر مبل نگه میدارم و چون حجم زیادی از ذهن من درگیر این موضوع هست،ذهن قشنگم نمیتونه جریان هدایت رو دریافت کنه …

    ولی واقعا توی این مسئله به نمیدونم رسیدم،قبلا تلاش بیرونی و مطرح کردن این مسئله جواب نداد،به نظر میاد هنوز یک سری زنجیرهای مخفی توی باورهای من هست،من باید بیشتر روی خودم کار کنم تا صدماتی که حل نکردن ریشه ای این مشکل داره بهم میزنه،بدتر نشه،باید یک سری ترس هارو تبدیل به ایمان کنم،یک سری ضعف ها رو تبدیل به عزت نفس کنم و بعد حال خوبم رو حفظ کنم و با این ایمان،توکل و احساس خوب،وارد مدار بالاتر بشم و حتما با ایده ی بهتر،شرایط بهتر،موقعیت بهتر،برخورد میکنم که حل این مسئله برام به آسانی اتفاق بیفته،مثل تموم اتفاقات قبلی …

    خدایا از تو که قدرت مطلقی،که مهربان ترینِ مهربانی،که بهترین حافظ و نگهبانی،که درحال مدیریت این کیهان و کهکشانی،درخواست کمک میکنم،خیلی وقته که جز تو هیچ تکیه گاهی توی زندگیم نبوده،خودتم خوب میدونی،پس همونطور که برای حل تمام مسائل قبلی،من رو به راه حل کاربردی و قابل اجرا هدایت کردی،اینبار هم زمام تمام امور رو در دست بگیر…من با تموم قوا،تسلیم پلن تو میشم،هیچ اتفاقی رو گزینش نمیکنم،خودمو تو آغوش تو رها میکنم،شاخک ها و آنتن هام رو تیز میکنم تا نشانه هات رو دریافت کنم،نمیترسم،جا نمیزنم،بی ایمان نمیشم،جهانم رو از خودم و شما خالی میکنم….و اجازه میدم در این جهانِ خالی،خودت تموم زندگیم رو مدیریت کنی.

    دوستت دارم خدا،عاشقتم و این عشق بزرگترین سرمایه ی زندگیمه.

    امروز و هر روز و هر لحظه و هر ساعت،من دستمو میدم تو دست تو….ببر منو اونجایی که باید ببری،بشنوم،ببیینم،ببویم اون چیزی که به من کمک میکنه در مسیر خوشبختی و پیشرفت و سعادت …بسم الله…دست من تو دست توعه!سکان دست تو،فرمون دست تو…من خودمو تو آغوش تو رها کردم …..

    وَلِلَّهِ غَیْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَمَا أَمْرُ السَّاعَهِ إِلَّا کَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ(77نحل)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 49 رای:
  9. -
    محمدحسین رضازاده گفته:
    مدت عضویت: 1923 روز

    به نام خداوندبخشنده مهربان

    سلام خدمت استادعزیزم وخانم شایسته نازنین وهمه شما دوستان عزیزم

    خداروشکر میکنم که خدا یه بار دیگه یه روزدیگه دوباره بهم فرصت داد بیام تواین سایت الهی ویه فایل زیبا دیگه رو ببینم وتومدار دریافت این نعمت زیبا باشم که رزقم کرده خدا

    بریم سراغ آگاهی های که ازاین فایل زیبا دریافت کردیم که آزاده جان به زبان آوردن واقعا هرچقدر تحسین کنیم ازاده جان رو هرچقد سپاس گذاری کنیم از خدا و استاد عزیز وهمه عوامل این سایت بازم کمه واقعا بدون اغراق میگم وبدون شعار باید تک تک مون هرلحظه سپاس گذار باشیم که تواین مسیر هستیم عضوی ازاین سایت هستیم وداریم درس زندگی رویاد میگیریم واقعا نباید بی تفاوت وساده ازکنار این موضوع سپاس گذار بودن راجب این سایت این اگاهی ها که هرلحظه داره بهمون داده میشه گذشت من بهروز به خودم میگم هزاران بار میگم اصلا هرکدوممون به خودمون بگیم واقعا به خودمون یاداوری کنیم واقعا بی اهمییت نباشیم واقعا بدونیم کجاهستیم وداریم چی دریافت میکنیم واقعا ارزش قائل باشیم به خاطر خودمون زندگی ودنیا واخرت خودمون نه به خاطر چیز دیگه ای یا کس دیگه ای مثلا به خاطر استاد عزیز یا هر عزیز دیگه ای به خاطر خودمون سپاس گذار باشیم همینجور ازاده جان بین صحبت های به اهمییت سپاس گذار بودن اشاره کرد که هرکسی باید قدردان نعمت هایی خدا بهش داده باشه به خاطر خودش نه بقیه چرا این صحبت روکرد چون میدونه داستان اینه قانون اینه چیزی داره کارها روپیش ویبره اتفاقات رورقم میزنه اینه خدا میگه اقا شکر نعمت نعمتت افزون کند اینو برای خوشکلی خدا به من نگفته چون قانونش اینه خدا داره میگه من دیگه اینجا باید شاخکام فعال باشه بگم اوکی خدا گفته سپاس گذار باشم ازاین لحظه سعی میکنم سپاس گذار باشم چون خدا داره میگه این قانون جواب میده این قانون اتفاقات عالی رورقم میزنه این قانون نعمت هارو زیاد می‌کنه ظرف وجودی رورشد میده تا باکیفیت ترین نعمت ها بیاد سمتت روزبه روز این کیفیت بیشتر میشه نامحدود یعنی حدی ندارن تازمانی سپاس گذار باشی عمل کنی به این قانون همینجور نتایج عالی میاد نعمت میاد هرانچه به عنوان نعمت میشناسیم میاد سمت زندگی آدم

    این از این موضوع دوست داشتم به خودم واقعا باجدییت یاداوری کنم چون حس میکنم خیلی ساده وبی اهمییت بعضی وقتها ازکنار خیلی چیزا دارم میگذرم یعنی درکل ناسپاس هستم اگر درستش نکنم به راحتی ازم گرفته میشه ودوباره کامبک میخورم از جهان برمی‌گردم به همون گذشته ناسپاس پس باید یاداوری کنم به خودم کجا هستم چه نعمت‌هایی دارم کجا بودم الان کجا هستم آره باید هر لحظه یادم باشه چی منو ازکجا به کجا آورد

    موضوع بعدی که واقعا خیلی عالی ازاد جان راجبش صحبت کرد این موضوع اعتبار واقعا چقد لذت بردم اونجایی گفت ببین من پدرم هرکس بوده هست برای خودش بوده یا هرکسی هرچی هست از خانواده ما عزیزان ما برای خودش هیچ ربطی به من ندارن من باید ببینم خودم به عنوان انسان چی دارم چی هستم من چه کاری میتونم انجام بدم که خودم وخدای خودم ودیگر کائنات به من افتخار کنم من باید اون اعتبار ازخودم باشه نه از سمت بقیه مثلا بقیه منو به خاطر اعتبار پدرم اعتبار کنم تحویل بگیرن نه به خاطر خودم که ازاین موضوع به‌شدت اکثریت ضربه خوردیم جاهایی منتظر بقیه بودیم تابیان اعتبار بزارن برامون یا به خاطر اونا کارمون جایی پیش بره که بگیم ما آشنا فلانی هستیم ما فلان کس دوستمون به شدت ضربه خوردیم وبدترین نتایج روگرفتیم یعنی اوج ذلت یک انسان دست از توانایی های خودش برداره همه چیز روتعطیل کنه کره کرهخ وجودیشو بکشه پایین تا نگاهش به این باشه بقیه برای من اعتبار بزارن کاری بکنن به این امید بشینه واقعا اوج بدبختی من بهروز واقعا شرک اوج بدبختی من خواهد بود روی خودم وخدای خودم حساب نکنم بیام رویه یکی دیگه حالا پدرم برادرمه دوستمون هرکسی حساب باز کنم هرکجای زندگیم توهرجنبه ای یا بارها دیدم یکی میخواد وام بگیره پیش همه التماس می‌کنه خواهش میکنه بیان پول بریزن به حسابش باحسابش بازی کنن که اعتبار جمع کنه امتیازش بره بالا تا وام بگیره یعنی همه چیز روتعطیل کرده دست ازتوانایی هاش برداشته ازخدا کشیده چسبیده به یک وام بقیه که اگر وام نباشه اون بقیه نباشه دیگه من زندگیم نابود هیچ کاری نمیتونم بکنم یعنی خداروشکر میکنم استاد واقعا سپاس گذارشما هستم که من بهروز روازخواب بیدار کردی حداقل راجب این وام وام بازی واقعا چه ضرر هایی رو ازمن دور کردین چه سوراخ های از ظرفم گرفته شد که من همین الان متوجه بشم که وام گرفتن به شدت اشتباه بزرگی ویکی ازدلایلی هستش من هیچ وقت ثروت رو تجربه نکنم آرامش روتجربه نکنم ودرکل خوشبختی روتجربه نکنم دیدم واقعا دیگرانی که وام گرفتن آرامش ندارن واقعا زندگی قسطی که اکثریت دارند داریم می‌بینیم آرامشی ندارن همیشه درگیرش هستن دیدم بارها طرف دوساعت داره بحث ودعوا می‌کنه به خاطر اینکه بدهی داره هم اونی قرض میده وهم اونی داره قرض میگیره هردوتا آرامشی ندارن واقعا دیدم آدمی که پولش رومیده به قرض بقیه چقد داره حرص میخوره وهمیشه داره میناله که مردم بدحساب هستن پول دادی زوربهشون میاد پس بدن بهت یا وسیله دادیم نمیان پول بدن واقعا ببین چقدر تمرکز می‌ره بااین کار رو کمبود روی فقر روی بدی ها باهمین کارقرض و وام قسط هر چیزی ازاین دسته حالا من بهروز اینجا باید شاخکا فعال بشه بگم خب طبق گفته های استاد عزیز یا دوستان عزیز واین دیدها وشنیده ها از جامعه باید دیگه متوجه بشم آقا این موضوع وام قسط قرض به شدت سم به شدت ضربه میزنه به منی که میخوام ثروت روتجربه کنم پس نباید برم درگیرش بشم باید قید این موضوع روبزنم برای رفع نیازهای مالیم تکیه کنم به توانایی خودم وخدای خودم ببینم چجوری میتونم پول در بیارم نقدی بزنم به کارم یا نیازهای مالیم و برطرف کنم وقتی ازاده جان گفتن اقا باید اعتبار روخودمون بسازیم برای خودمون با توانایی مون نه تکیه کنیم به اعتبار بقیه مثل پدر یا هرکس دیگه ای بازم من اینجا باید بگم ببین پس این موضوع هم سم هستش این یعنی شرک ونتیجه شرک هم بدبختی فقر کمبود مثل زندگی گذشته من فقط باید روی خودم وخدای خودم حساب باز کنم نه بقیه نه هیچ عامل بیرونی دیگه باید برم توتمرین تکرار درعمل شروع کنم کارکردن رویه خودم وساختن اعتبار برای خودم ببینم چکار میتونم بکنم واقعا تا مفید باشم تواین جهان به عنوان یک انسان ارزشمند به عنوان خلیفته الله جانشین خدا آیا خدا جانشینی میخواد صبح تاشب بخوره بخواب شرک بورزه ترسو باشه وهزاران چیز دیگه مگه خدا ضعیف که جانشین ضعیفی بخواد چیزی قوی باشه یه جانشین قوی هم میخواد اینو منطق میگه قانون میگه پس وقتی خدا میگیم قدرتمند خدا هزاران صفت شایسته داره خب منم به عنوان جانشینش باید برم دنبال ساختن این صفات تا بشم مثل اون آقا اصلا اصل بقای اصلح اینو میگه که استاد فایل ساختن براش که هرچیزی قدرتمند باشه قوی باشه حق داره تواین جهان رشد کنه باشه نسلش روگسترش بده یعنی ضعیف بودن مساوی هست بانابودی چیزی ضعیف باشه نابود میشه برمیگردیم به صحبت های ازاده جان داره همینو میگه درکل آقا شرک بورزیم یعنی ضعیف هستیم وضعیفی هم نابود میشه طبق قانون اصل بقای اصلح…حالا شرک اینجا چیه همین موضوع به اعتبار دیگران وام بانک نتیجه اش میشه نابودی اگر به این چیزا تکیه کنیم

    واقعا به هر شکلی میشه باید موضوع روبازکرد ومنطقی کرد برای خودمون واقعا باید بپذیریم این صحبت هارو دست برداریم ازمقاومت هایی که یک عمر خوشبختی روازمون دورکرد من بگم نه پدرم باید بااعتبارش بریم جلو اگر نباشه کار پیش نمیره دیدم میگم به والله بارها طرف حرکت نمیکنه نه باید پدرم اجازه بده یا به اعتبار اون همه کارها انجام بشه اگر اعتبارش نباشه هیچ جا نمیتونم کاری بکنم باید پدرم کمک کنه حاجی باید باشه بدون حاجی ما هیچی نیستیم بارها شنیدیم واقعا بدون حاجی کارها پیش نمیره همه میشناسنش 😂😉یعنی استاد به والله ازاین آدما هست اطرافم یارو وایساده فقط بقیه مخصوصا پدرش براش کاری بکنه یعنی خودش رو هیچی قبول نداره من خودمم دروغ بگم این چیزو نداشتم درگذشته ولی خدا شاهده دراین حد که کره کره روبکشم فقط منتظر این باشم بقیه کاری برام بکنه حالا پدرم یا هرکس دیگه ای نه من همون زمانی هم درگیر یه مسائلی بودم کارمیکردم انجام میدادم خیلی نگاهم به دست بقیه نبود با همون حال خراب هم خیلی رویه بقیه حساب نمی‌کردم اصلا بهم بر میخورد کسی بهم احساس ترحم کنه واقعا یا بخوام یکی واسطه بشه یه کاری برام پیش بره حالا هرجا من زمانی دانشگاه قبول شدم همون سال خیلی جالبه ۸تا تجدیدی آوردم من ترم بهمنی بودم شبانه قبول شدم فرصت داشتم تا تجدیدی هارو پاس کنم آقا بگم چندنفرازدوستان پیشنهاد دادن بیا با پول میشه اوکی کرد تجدیدی هارو بیا فلانی پول میگیره برش داره درست می‌کنه نمرهارو استاد به والله پولش روداشتم بدم ولی گفتم نه من خودم میخونم پاس شون میکنم و هنوز تابهمن وقت هست اگر شد شد نشد نهایت امسال نمیرم دانشگاه اینشالله سال بعدش میرم ولی باج نمی‌دم اصلا باج نمیتونم بدم بخدا استاد ازبس انگیزه داشتم به خاطر اینکه از دانشگاه قبول شده بودم بدونی یک نمره معلمابهم کمک کنن خودم تو شهریور بود تابستون که دوباره امتحان میگیرن همه درسارو پاس کردم و مدرک دیپلم روگرفتم ورفتم همون سال بهمن دانشگاه یعنی نمیدونید چقد همه دهنشون بازمونده بود حتی خانواده خودمم میگفتن بابا این مبلغ روبده پشت پا به بخت خودت نزن نمرهاتو درست کنن بری دانشگاه گفتم نه من یا خودم پاس میکنم درسها ویا بیخیال دیوار کج تا آخر کج ومیریزه دوام نداره دیگه خیلی همه تعجب کرده بودن واقعاخاطره خوبی بود که یاداوری شد اینجا برام…. استاد خیلی مثال دارم بگم استاد من تو شهری زندگی میکنم که صنعتی هستش کارخانه زیاد هستش اینجا ۷سال پیش چون رشته ام فنی بود خیلی دوست داشتم برم تو این جاها کارکنم ربط داشتن به رشته ام از سربازی اومده بودم آقا یکی ازاشناها اومد فلانی میخوای فلان جا کارکنی گفتم آره بیا یه آشنایی پیدا کردم مهندس فلان قسمت بیا این قد پول به عنوان شیرینی میگیره دستت روبند می‌کنه میشی آقای خودت بعدش تو همون حقوق اول این مبلغی به این فلانی دادی درمیاد منم هیچی نمیخوام ازت یعنی اینجا داشت لطفی نکرده روتوسرمم میزد😂😂دیگه کلی ازخودش تعریف من فردینمو فردین ادای منو درمی آورد فلان هندی بازی بگذریم آقا به والله همون موقعهاهم به این اعتقاد داشتم با پارتی بازی حال نمی‌کردم درونم نمی‌پذیرفت همش میگفتم این کار اشتباه آقا گفتم نه نمی‌خوام من یا خودم میرم همینجور بدون باج وپارتی یا بی خیال هنوز استاد بهم پیشنهاد میشه ولی الان دیگه اول من کار خودمو دارم درثانی الان دیگه شدیم عباسمنشی بابا نیازی به این چیزا نداریم واقعا استاد خیلی ها دوست داشتن دارند چنین پیشنهادهایی اینجا بهشون بشه ازخداشون حتی زیاد پول بدن برن تواین جاها کارکنن ولی من گفتم نه واقعا استاد اصلا پشیمون نیستم اون سال گفتم نه چون اگر اوکی میدادم اون سال الان اینجا نبودم واقعا اززندگی الآنم خیلی راضی هستم شاید به ظاهر اون کار دولتی فلان بود ولی منو راضی نمی‌کرد نمیکنه هنوز واقعا بریم دوباره سروقت صحبت های آزاده جان که چقد لذت بردم درمورد تبلیغات ومشتری مداری کار گفتن چقد من لذت بردم ودوست دارم اینجوری باشم توکسب وکار خودم واقعا چنین شخصیت توحیدی قوی داشته باشم واقعا ارزش برای خودمو کارم قابل باشم وحاضر نباشم به هر طریقی تبلیغ کنم وهرمشتری روداشته باشم واقعا خیلی خیلی ایمان وقوی میخواد استاد توقید درآمد روبزنی مثلا چنین مشتری هایی نداشته باشی که تومدار تونباشن یا سپاس گذار نباشن بابت خدماتی بهشون ارائه میدی این یعنی کیفیت واقعا این یعنی ارزش قایل شدن برای خودت هنرت وکارت واین عوامل باعث میشه ازاده جان واقعا فوق العاده باشه توکارشدمثلا تا سه ماه ازقبل رزرو داشته باشه همه ازخداشون باشه ازاده جان بهشون خدمات ارائه بده همه درخواست کنن خواهش کنن چنین شخصی میاد میگه اقا من نیازی ندارم به تبلیغات اقا من اصلا نیازی ندارم به درآمد این کار الان دیگه دارم برای لذت بردن کارمیکنم بله باید به این جایگاه برسم من بهروز که برای لذت بردن کارکنم نه پولش چون وقتی من برای لذت بردن کارکنم ثروت هم درکنارش لاجرم میاد من باید تمرکز بزارم فقط رویه بهتر کردن کارم وبیشتر کردن مهارت هام دیگه خود مشتری میاد وخود مشتری ها هم برام تبلیغ میکنم یعنی خود جهان هم برام تبلیغ می‌کنه هم مشتری میفرسته هم ثروت بله منم باید یادبگیرم به هر قیمتی کارمیکنم براین مشتری هوایی کارکنم که واقعا قدردان خدمات من هستن واقعا ارزش قائل هستن برای من وکارم چه زمانی برای من ارزش قائل هستن زمانی من برای خودم ارزش قائل باشم برم دنبال کسب مهارت توکارم دنبال لذت بردن از کارم دنبال کیفیت توکارم کارباکیفیت ارایه بدم اون موقع هم جهان دست به کارمیشع وجواب میده بهترین مشتری هارومیفرسته بهترین ایدها رومیفرسته بله قانونش اینه که ازاده جان وامثال ازاده جان به این قانون عمل کردن که الان چنین نتایج ارزشمندی گرفتن ودارند میگیرن امیدوارم منم بتونم اینجوری باشم وعمل کنم حرف نه عمل کنم

    استاد واقعا لذت بردم ازاین فایل واقعا خیلی خیلی عالی بود این چندروز گوش دادن به صحبت های آزاده جان خدامیداند این صحبت ها چه نتایجی رورقم خواهد زد توزندگی تک تک ما شک ندارم چون خودم خیلی درس گرفتم از آزاده جان عزیز

    میخوام خداروسپاس گذاری کنم بابت این همه نعمت که رایگان به ماداره میده ازجمله همین فایلهای زیبارو

    امیدوارم درپناه حق شادوسالم وثروتمند وسعادتمند دردنیا واخرت باشید

    دوست دارم خدا 🤍🕋❤️👑

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 60 رای:
  10. -
    نرگس در مسیر توحید گفته:
    مدت عضویت: 1622 روز

    به نام خدای مهربان

    آزاده ی عزیز به چه نکته ی خوبی اشاره کردن

    اینکه دوست نداشتن کسی بخاطر پدرشون ایشون رو بشناسن

    بخاطر اینکه دختر فلانیه بهش احترام بذارن

    چیزی فقط توی بچگیای من بوده و از وقتی دست چپ و راستم رو شناختم و همیشه در حال یه فعالیتی بودم و کار مفید انجام میدادم و میدم که بقیه منو بخاطر توانایی هام میشناسن

    یعنی وقتی یه شخص جدید منو میبینه و نمیشناسه و خوب میگه از خودت بگو تا من بخوام دهان باز کنم اونایی که منو میشناسن شروع میکنن به تعریف و تمجید و کلی در مورد توانایی هام میگن اصلا خودم میمونم که چیشد😮

    نمیگه دختر فلانیه میگه این توانایی رو داره اون توانایی رو داره و آخرش هم میگه میدونی تا کلاس سوم درس خونده و اینقدر باهوشه و موفقه بعد چهره ی اون شنونده😲

    بعد همون لحظه با تمام وجودم خدا رو سپاس میگم و میگم وقتی استاد میگه تو کارت رو درست انجام بده جهان برات تبلیغ میکنه

    و این خیلی عالیه که منو بخاطر خودم میشناسن و نه بخاطر افراد دیگه

    این دقیقا همون سرمایه درونیه

    نکته ی دیگه که آزاده بهش اشاره کردن قانون تضاد هست

    چیزی که اگر در دنیا وجود نداشت هیچ کس نمیدونست چی میخواد

    اصلا زندگی معنی نداشت در این دنیای دو قطبی

    چقدر زیبا و لذت بخش در مورد خدا حرف میزنه آزاده ی عزیز یعنی آدم میخواد فقط همینجور حرف بزنه

    چه مثال زیبایی زدن استاد از لباسی که خار داره

    دقیقا اشاره ی استاد به این بود که ما در تغییر دیگران ناتوانیم

    هر چقدر بیشتر برای تغییر دیگران تلاش کنیم خودمون ضربه ی بیشتری میبینیم چون این نشتی انرژیه

    من هی گوش میدم این فایلها رو و دنبال الگویی توی زندگی خودم میگردم و میبینم که منم تقریبا مشابه ی این تجربه رو داشتم

    دقیقا اونجایی که استاد توضیح میده و میگه آزاده هر کاری که گفتن بهش انجام داده و با روی باز پذیرفته

    من یاد کلاس تندخوانیم میوفتم که استادم منو بعنوان دستیارش انتخاب کرد و هر چی میگفت میگفتم چشم و هر تمرینی میداد انجام میدادم و همون تجربه ها بوده که الان من برای خودم کار میکنم و شاگرد دارم چون اون تجربه ها باعث شد که اعتماد به نفسم رشد کنه و من توانایی های خودم رو بیشتر باور کنم

    هرجایی که آزاده ی عزیز از موفقیت هاش میگه من با خودم میگم این پاداشهای خداونده براش و کلی تحسینش میکنم

    مثل همون خانمی که چندی بار براش دسته گل و هدیه میفرستاده در واقع اونا از سمت خدا بوده

    اونجایی که اون خانم رو ندیدن و مدیر بهشون گفته ممکنه شغلت رو از دست بدی گفته اوکی مهم نیست میرم اون سالن روبرو و اونا منو میخوان هم خندیدم و هم کلی تحسینش کردم بخاطر این حد از اعتماد بنفس و ایمان بخدا

    اینا همش از باور فراوانی میاد

    از سرمایه درونی میاد چون همه بهش اعتماد داشتن و چون درستکار بوده

    چقدر این حس آزاده جان رو دوست دارم که میگه من میخوام حال کنم نه کار بخاطر پول

    عجب نکته ی عالی رو اشاره کردن در مورد سپاسگزاری

    یعنی واقعا آدمهای منفی احساس منفی میدن به ادم و منم اقوام زیادی دارم که خیلی باهم دوست بودیم و خیلی دوست شون دارم ولی بخاطر همین ناسپاسی شون دورشون رو خط کشیدم خیلی وقته و جالبتر اینکه خداوند وجودشون رو از زندگیم هر روز و هر روز داره کمرنگ تر میکنه

    یعنی میگم ناسپاس تا این حد که اگر هوا گرم باشه هزار جور بد و بیراه میگن که چرا گرمه

    اگر سرد باشه بازم همون جور همش باخودشون درگیری دارن و میگم این آدم حتی یه روز بخاطر نعمتهایی که خداوند بهش داده شکرگزار نیست

    یا یه فردی نزدیکی توی خانواده داریم که با کلی ذوق و شوق آدم یه چیزی رو بهش نشون میده اون بجای اینکه یکم نگاه کنه یا تشویق و تحسین کنه برمیگرده میگه خوب که چی 😳 این چیه که درست کردی الان خیلی خوشحالی

    یعنی اصلا حال آدم بهم میخوری و کلا پشیمون میشه که چه غلطی کردم که بهشون نشون دادم اونجا که آزاده در مورد مشتریاش میگفت من دقیقا حسش رو درک کردم که کلا میخورده تو ذوقش

    چقدر تحسین کردم اون خانمه که با دیدن آزاده ی عزیز اون همه تغییر انجام دادن در زندگی شون

    مطمئنا همشو از حال خوب =اتفاقات خوب به دست آورده بوده

    تبریک میگم به آزاده ی عزیز که در زمان مناسب و در مکان مناسب و با فرد مورد نظرشون ازدواج کردن و الان راضی هستن خداروشکر

    خدایا شکرت

    خدایا شکرت بخاطر وجود پربرکت استاد عباسمنش عزیز در زندگیم

    آرزو میکنم که به تک تک خواسته هاتون در زمان مناسب و در مکان مناسب برسید و همواره در پناه خدای مهربان شاد و ثروتمند و سعادتمند باشید در دنیا و آخرت

    عاشقتونم بینهایت

    ♥🌹♥🌹♥🌹♥🌹♥🌹♥

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 156 رای: