گفتگو با دوستان 65 | قدرت "انعطاف پذیری"

به نام فرمانروای آسمان ها و زمین

سلام به استاد عزیزم و مریم بانوی مهربانم

سلام به دوستان هم فرکانسی و در مسیر توحیدم

وای که چقدر خوشحالم. وای که چقدر لذت بردم. وای نمیدونید که چقدر هیجان زده ام از تک تک لحظات و بخش هی این 4 ساعت مصاحبت شیرین و پراز آگاهی.یعنی نمیدونید چقدر تو پوست خودم نمیگنجم. انگار همش خودمو اونجا تصور میکردم و بارها و بارها و بارها تحسین کردم آزاده عزیز رو. تحسین کردم استاد عزیز رو که چنین شاگردهایی داره و بنظرم از همه خوشحال تر استاد بودن که ثمره ی عشق خودش رو و در درس هایی که در تک تک فایل های صوتی و تصویری دانلودی و محصولات بود در آزاده عزیز داشت مرور میکرد و برق ذوق استاد و اون حس یاد دادن و آگاهی منتشر کردن و به نتیجه رسیدن و نتیجه دیدن های دانشجو ها و شاگردها رو دیدن. وای خدای من چقدر عالی بود. احساس تک تک این فایل هایی که گفتگو کردید با آزاده عزیز. واقعا بی نهایت سپاسگزارم بخاطر وجودتون استاد عزیز و مریم عزیز و شما دوست عزیزی که با سخاوت از تجربیات و داستان های پر از آگاهی و درست برای ما گفتی.واقعا از صمیم قلب و روحم سپاسگزارم.

واقعا تمام حالت صحبت کردن هاتو دوست داشتم آزاده جان. اینکه اینقدر غرق در زبان دوم هستی و اینقدر مسلط انگلیسی صحبت میکنی و شاید راحت تر از زبان مادری که فکر کنم زبان اولت شده انگلیسی چون مدت زمان بیشتری داری به این زبان حرف میزنی و باهاش زندگی میکنی تحسین ات کردم. با اینکه برام سخت بود یکجاهایی بفهمم که اصلا منظورت چیه یا چی گفتی و مجبور میشدم چندبار برگردم عقب تا به درک درستی از اون کلمه برسم اما واقعا تحسین ات میکنم برای تمام موفقیت هات، برای تمام شجاعت ها و جسارت هات، واقعا تحسین ات میکنم برای اینقدر سرمایه های خوب داری در وجودت و اینقدر با عشق و خالصی. واقعا تحسین میکنم این همه ذوق و علاقه ات رو.واقعا هر کلمه ایی که از روند رشدت گفتی از اتفاق هات گفتی. از نکته ها و درس ها و مواردی که اشاره میکردی به فایل های استاد و اشاره میکردی که استاد ماست استاد خودمون واقعا میگفتم درسته و واقعا ناخودآگاه خودمو در اون اتاق حس میکردم اینقدر این گفتگو فرکانسش رو گرفتم و حس کردم و همش داشتم با سر تایید میکردم تک تک کلمات تون رو…واقعا خداروشکر که این فایل ها رو دارم، دیدم و بارها و بارها قراره از آگاهی هاش بهره ببرم. واقعا خداروشکر میکنم برای اشنا شدن با شما بانوی توانمند و شاد و حرفه ایی ام. واقعا خداروشکر برای وجود استاد عزیز و این ایده گفتگو حضوری با شما دوستان پر از نتیجه و درس. واقعا خداروشکر که در فرکانس شنیدن و درک کردن در حد ظرف خودم هستم و خدا به من توانایی مضاعف برای انجام و عمل به این آگاهی ها بده… اصلا نمیدونم از کجا و چه نکته ایی بنویسم اینقدر که خوشحالم. خصوصا وقتی گفتی سعی میکنی استاد که اومد ایران و در اون سمینار با شکوه هم باشی چقدر هیجان زده شدم. خدایا شکرت شکرت شکرت. وای چقدر احساس استاد و نگاه پر از شور و شوق استاد رو درک میکردم از اینکه یک دانشجویی رو میبینه اینقدر موفق، اینقدر توانمند و اینقدر قدر دان و سپاسگزار که اینقدر رشد و پیشرفت کرده و اینقدر نتیجه گرفته از عمل به قوانین الهی و اینقدر توحیدی عمل کرده. استاد حست رو خیلی دوست داشتم و بیشتر از همه اون حس شما منو به وجد آورده بود و انگار خودم اونجا بودم و لحظه ایی که استاد آزاده جان رو در آغوش گرفتیاشک توی چشمام جمع شد و حس کردم استاد چقدر دوستت دارم و چقدر با حرف های آزاده موافقم. منم همیشه دوست داشتم در دوره یکی ا این بزرگان و دانشمندان ادم های تاثیرگذار مثل اینشتین یا امام علی و … باشم و یکی از نزدیکان یا دوستان یا شاگردان خوبشون باشم. استاد اینو مینویسم و یک روزی که دیدمتون بهتون میگم من همونم که این خواسته رو داشت و بشه مثل صحنه ایی که آزاده جان تجربه کرد. بودن در کنار شما،شنیدن کلام شما از نزدیک، تحسین کردن شما و شنیدن دستاوردها و نتجه ها و موفقیت هام…استاد خیلی این فایل تو ذهنم هک شده اینقدر که انگار منو در اغوش گرفتید و این اتفاق رو میخوام که رقم بزنم و به داشتن چنین شاگردهایی افتخار کنید. شاگردهایی که هر یکنفرشون خودشون یک لشگر آدم هستند و وجودمون مایه افتخار و مباهات باشه براتون و خستگی و رنج ها رو از شما دور کنه. شاید اینطور بتونم قدری زحمات و تلاش های شما رو سپاس گزار باشم. خدایا شکرت که دنیایی ساختی با این قوانین همیشه درست و ثابتش. خدایا شکرت که ذهنی دارم آماده دریافت آگاهی ها و جسمی که منو در مسیر عمل کردن ها و لذت بردن های بسیار همراهی میکنه.قلبم اینقدر تند میزنه انگار همه ی اتفاق ها برام افتاده و انگار که واقعا دارم برنامه نویس زندگی خودم میشم اونم از نوع تمرکز لیزری و حرفه ایی…چه برنامه ایی دارم مینویسم چه کدی میتونم بزنم چه توحیدی رو در این مسیر میتونم نشون بدم. چقدر میشه تجربه کرد و چیزها یاد گرفت و لذت برد شاد بود…

واقعا تضادها اومدن که به ما بگن ما چه چیزهایی رو نمیخوایم و به شفافیت بیشتری به خواسته هامون برسیم. خدایا شکرت برای وجود این همه تضاد، این همه آگاهی، این همه امکاناتی که در ختیار ما قرار دادی تا بهتر به درک درست و عمیق از خواسته هامن برسیم. خدایا شهامت و شجاعت خواستن خواسته هامو ازت میخوام. من یکی از نقطه ضعف هام بعد از اینکه خیلی خواسته هامو نمیدونم یا گاهی اصلا خواسته ایی ندارم اینه که اصلا انگار از خدا چیزی نمیتونم بخوام. بلد نیستم چطور ازش بخوام. اما هر وقت خواستم شده و منو سورپرایز کرده. خدایا این منطق دو دوتای منو از من بگیر و بجاش شهامت خواستن از خودت و درخواست از خودت رو به من بده. خدایا ازت میخوام منو عمیق کنی برای درک عمیق تر خودم.خدایا شکرت برای این نوشتن