گفتگو با دوستان 65 | قدرت "انعطاف پذیری"

به نام الله

خدایا شکرت در مکتب تنها استاد جهان دارم شاگردی می کنم و این باعث افتخارمه و باعث خرسندیه منه

استاد ، بچه ها ، من هیچی نبودم الان هم نیستم فقط به خدا توکل کردم و آموزه های استاد عزیزم استاد عباس منش عزیزم

استاد اسم تون هم به آدم آرامش میده

چقدر این فایل برای من درسها داشت و قطعا برای شاگردهایی که در مکتب شما هستند الهی صد هزار مرتبه شکر

……………………….

در محیط کاری که هستم خیلی رشد کردم الهی شکر اما یه نقطه ضعف یه پاشنه آشیل همیشه ازارم میده و خیلی روش کار کردم و اون/// فراموش کردن///// هست

البته چون کار کامپیوتری خودش خیلی وسیع و گسترده است اما این بهانه نباید باعث شود تا من نتونم پیشرفت هام را افزون کنم بلکه باید هر روز بر افزایش مهارت هام بیفزایم

امروز الگوهای عالی را در ساخت لوگو می دیدم و خیلی برام لذت داشت و این ایده به من گفته شد که من هم میتونم لوگو بسازم به راحتی و این خودش به من یاداور میکنه که باید در این حوزه بمونم تا رشدهام را اضافه کنم

برای همین پاشنه آشیل که فراموشی هست و دارم روش کار می کنم چقدر شکرگزاری هام بیشتر شده چون قبلا هیچی یادم نمیموند و الان خیلی بهتر شده ام یعنی نقطه ضعف بزرگی بود و با رفتن در دل کار دارم درست ترش می کنم

البته در بعضی جاها چون همسرم می دونه این پاشنه اشیل من را ، تو سرم می زنه اما من باز هم استوار هستم و خیلی بهتر شده ام

یعنی در بعضی از مواقع اونقدر روی این نقطه ضعف کار کردم که همسرم تعجب میکنه و هنگ میکنه از کارهایی که می کنم و من میگم مهم نیست که ایشون تعجب کرده یا نه ، مهم خودم هستم که رشد کردم و هر روز دارم بهتر می شوم

حالا در زمان هایی که کار زیادی ندارم روی همون کارهایی که انجام داده ام دوباره کار میکنم و دوباره همون طرح را می زنم به خودم یادآوری میکنم و خدا را شکر میکنم

یا مثلا یه طرحی را زده ام و هنوز اون طرح به نقطه دلخواه من نرسیده بعد میام طرح اولیه را می زنم دوباره میام روش کار میکنم و اون قدر روش کار میکنم که خیلی عالی میشه

یا اینکه در بیشتر اوقات در مغازه ی ما مشتری هامون کارهاشون عجله ای هست اوایل من میگفتم بابا یه لحظه صبر کنید تا من بتونم انجامش بدهم و همسرم میگفت نه تو نمی تونی و فراموش می کنی وگرنه این کار و این طرح برای سی ثانیه است وبعد می دیدم خودش واقعا در کمتر از سی ثانیه طرح را زده و چاپ کرده پولش را هم گرفته

و به خودم می گفتم وقتی ایشون می تونه پس من هم میتونم

و شروع کردم به تند کاری

یعنی اون طرحی را که در شاید نیم ساعت برای من طول میکشید را به همون سی ثانیه ای که همسرم میزد رسوندم

حالا چطوری ؟؟؟ با کار کردن مستمر ، با بالا بردن انگیزه در خودم ، خود وجودیم که من هم میتونم چرا نتونم به قول استاد /// این ملخ تونسته من نتونم حتما منم میتونم ////

خدا را بی نهایت سپاسگزارم

صدالبته که سوالات خوب و به جا هم خیلی کمک کننده است برای به راحت رسیدن به جواب مناسب

سوالاتی که ما را به عمل وادار میکنه و ما را به حرکت وادار می کنه

مثلا در مورد من سوالات خوب را از خودم می تونستم این طور بپرسم

چطور می تونم به این موضوع به دید خوب نگاه کنم ؟ جواب : وقتی در کسب و کار موندی رشد می کنی و کم کم می تونی رشد خودم را اضافه کنم

چطور میتونم از این پاشنه آشیلی که دارم درسهایش را بگیرم ؟

چه راهکار یا راهکارهایی را میتونم عملی کنم تا تضادم رفع شود ؟ با قانون تکامل به راحتی و عزتمندانه

چطور می تونم با داشتن این تضاد در این کاری که هسستم موندگار شوشم ؟ با کم نیاوردن ، با حل کردن هر کار یکه به من مراجعه میکنند

چطور میتونم این تضاد را به راحتی رفعش کنم؟ با افزایش مهارت در حوزه کاری که هستم ، با تجربه هایی که در کسب و کارم دارم کسب می کنم

/// واز همه مهم تر و کاراتر احساسم را به خوب رسوندن///////////////

یه پاشنه آشیل که من متوجه شدم اینکه در همه ی کارها می خواستم همسرم بهم بگه که اینطوری کار را بزن ، این کار را بکن ، این تیک را بزن ، ووووو و تایید کنه

و کم کم دارم این را رفع میکنم چون برای کوچک ترین کارها ، حتی کارهایی که بلد بودم ، هم باید از ایشون اجازه میگرفتم و به خودم گفتم یا درست در میاد یا اشتباه ، فوقش از اول خواهم زد و این میشه درس برای کار بعدیم که بخواهم انجام بدهم

یعنی دارم تازه می فهمم چرا من به تنهایی نتونسته ام حرفه ی خودم را داشته باشم

برای همین موارد جزیی و پیش پا افتاده که الحمدلله دارم رفع میکنم

برای یکی شدن با خداوند

برای اینکه خودم نمیتونم تصمیم قطعی و نهایی را بگیرم

برای اینکه باید تصمیم نهایی و قطعی را خودم بگیرم نه اینکه منتظر تایید دیگران باشم حالا هر کسی می خواهد باشه

خدایا بی نهایت ازت سپاسگزارم

باید هر روز توانایی های خودم را به یاد خودم بیاورم چرا ؟؟ این چه کمکی به من می کنه ؟؟ از همه لحاظ کمکم می کنه

اول از همه اینکه در دهن شیطان را می بنده که این خیلی مهمه ، چون شیطان به من وعده فقر میده و خداوند وعده فراوانی و افزونی را میده

موفقیت های خودم را به یاد بیارم هر چند کوچک که این هم خیلی کمک کننده است

یعنی توانایی های شخصی خودم و موفقیت های خودم را وقتی یاداور شدم به خودم شخصیت و ورژن خوب و بهتری از خودم ارائه می دهم

الهی شکر

من نمیتونم نگاه به مشتری کنم تا ببینم اون چطوریه تا من هم همین طور باشم من کار خودم را درست ، تمام و بدون نقص و زود انجامش می دهم و اون مشتری هم تایید میکنه و تموم شده است

یعنی من می خواهم به نکات مثبت افراد توجه کنم ولی بیشتر افراد نمی خواهند این به من مربوط نمیشه پس باید من خودم راه را ادامه بدهم و توجه به نکات مثبت کنم و کار خودمو بکنم

خداایا صد هزار مرتبه شکر برای پیشرفت های تا به الانم

خدایا صد هزار مرتبه شکر برای پیشرفت کردن

خدایا صد هزار مرتبه شکر برای وجود استاد عزیزم

خدایا صد هزار مرتبه شکر برای دانلود این مصاحبه رویایی

خدایا صد هزار مرتبه شکر برای وجود ازاده عزیز

خدایا صد هزار مرتبه شکر برای وجود مریم خانم شایسته

خدایا صد هزار مرتبه شکر برای دوستان سایت عباس منش دات کام

خدایا صد هزار مرتبه شکر برای طی کردن تکامل

به نام خداوند بخشنده ی مهربان

سلام

هر چی دوره فوق العاده عزت نفس را دوره مبکنم و درونش تامل می کنم باز هم کمه و باز هم جای کار داره

این روزها مثال های زیادی رو در دوره عزت نفس از آزاده جان جلوی چشمم میاره و به یاد میارم که از کجا به کجا میشود رسید با چه طرز فکری

خدایا شکرت

باز هم آغاز و با هم شروع خدایا شکرت

من در مورد بیزینس شخصی خیلی دچار تضاد هستم و همیشه و همیشه این رو به خودم میگم که از اون a باید بدونم همه چی رو در مورد اون بیزینس خودم

مثلا همسرم یه آشنا پیدا کرد تا باهاش کار کنم و اون بیزینس عرقیات گیاهی را داشتن و من خودم خیلی علاقه دارم و بهشون گفتم یادم بدید گفتن نه نمیشه این کار ، کار ی هسش که مردونه است و قدیمی ها بلدش هستن و خیلی باید در این حرفه بمونی تا یادش بگیری

و خب منم ترسو و کنار کشیدم اما در صورتیکه میشد به منم یاد بده تا من هم به ایشون کمک کنم و هزاران در های زیادی که اون بیزینس کار نمی خواهد و نمی خواست به من یادش بده البته این هم به خودم بر میگرده و گردن کسی نمیندازم

خدایا شکرت

من با ادامه دادن راه الهی خیلی خیلی محکم شده ام . محکم صحبت می کنم . محکم راه می روم . محکم جواب دیگران رو میدهم و می دونم که خداوند در این راه هسش که اونه که کمکم میکنه خدایا شکرت

من تعهد میدهم که در هر کاری کم نیارم

چیزی که خیلی در این فایلهایی که استاد با آزاده دارن ، من رو متعجب کرده این بود که // چقدر آزاده جان با استاد راحته //// و خیلی این برای من سوال بود .

به خودم میگفتم که چقدر هر چی که دلش میگه را به راحتی به استاد ، جلو دوربین میگه و استاد جان هم همینطور

، باز هم این برمیگرده به همون عزت نفس که باید همیشه همیشه روش کار کرد تا رو به جلو رفت

خدایا شکرت

استاد خدا بهتون اجر بده

من همیشه دلم میخواهد فایل ها رو در سایت ببینم و از دیدنشون لذت می برم و بهتر می فهمم . الان این فایل را سیو کردم و دارمش اما باز هم در سایت دارم برای بار دوم می بینمش و انگار که تا حالا ندیدم

صحبت های آخر استاد جون با آزاده اشک تو چشمام آورد موقعی که بغلشون کرد .. وای که چه حسی داشت..

آزاده جون ممنون می شوم از طرف من هم استاد را بغل کن و ببوسش

استاد جون بوس بوس از طرف زهرا از کاشان