مفاهیمی که در این گفتگو مورد بررسی و توضیح قرار گرفته است:
- باورهایی برای “ساختن استقلال مالی”؛
- مسیر تکاملی رشد؛
- خواسته ها چگونه شکل می گیرند و چه عاملی آنها را محقق می کند؟
- فقط بر “برداشتن قدم پیش رو”، تمرکز کن؛
- توانایی تشخیص اصل از فرع و تمرکز مطلق بر اصل؛
- باور چیست و چطور باید آن را تغییر داد؛
- “تأیید نتایج کوچک” و قدرت سازنده ی این نگرش؛
- “نگران نبودن درباره مسائل احتمالی پیش رو”، پای حرکت شما به جلو است؛
- فقط به آنچه فکر کن که: دوست داری اتفاق بیفتد؛
- تمرکز بر پیشگیری از مسائل احتمالی، شما را از حرکت، منصرف می کند؛
- درباره شناخت موارد مرتبط با کسب و کار خود “کنجکاو” باش و “آگاهی” کسب کن؛
- جوانب کسب کار خود را بهتر بشناس و دست از این یادگیری بر ندار؛
- تکامل به معنی پر شدن یک زمان خاص نیست بلکه فرایندی است از: اجرای ایده ها، به شناخت رسیدن، درس گرفتن و بهتر شدن در این روند؛
- معجزه ی تکرار ورودی های قدرتمندکننده؛
- قدرت تمرکز بر نکات مثبت؛
منابع بیشتر
جلسات 7،8،9،10 از دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها
مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن
برای دیدن سایر قسمت های «گفتگوی استاد عباس منش با دوستان» کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- دانلود با کیفیت HD659MB85 دقیقه
- فایل صوتی گفتگو با دوستان 66 | عوامل تحقق خواسته ها69MB85 دقیقه
قسمت چهارم و پایانی نکات مهم مصاحبه استاد با ارشیا جان
✅ نکته مهم بعدی تکرار باورهای درست و گوش دادن دائمی به فایلهایی است که بیشترین تاثیر را روی ما دارند است. و آنرا به قدری گوش کنیم که بتوانیم آنرا از حفظ بنویسیم. تنها در اینصورت است که می توانیم اتوماتیک وار همانگونه فکر کنیم و جزئی از ضمیر ناخودآگاهمان می شود بگونه ای که بیاد نمیاوریم که از کی اینجور شده ایم و اینگونه فکر میکنیم!
لازم نیست که ما چیزی رو ببینیم یا بخوانیم و سعی کنیم که مثل آن فکر کنیم یا عمل کنیم! بلکه وقتی آنرا هر روز و بارها و بارها گوش می دهیم و راجع به آن فکر می کنیم پس از مدتی « ذهنمان» اتوماتیک وار همانگونه فکر و عمل میکند مانند ضبط تصویر یا صدا بر روی نوار که می توان آنرا بارها و بارها دید و گوش داد، ذهن نیز همانند آن نوار خام که صدا یا تصویری رویش ضبط می کنیم عمل خواهد کرد و نیاز نیست که ما برای هر بار اجرا؛ آن را دوباره ضبط کنیم و این شگفت انگیز است! به همین دلیل انتخاب ورودی مناسب اینقدر مهم است.
کاری که استاد انجام دادند تیکه هایی از مطالب کتابهایی که خوانده بودند را با صدای خودشان ضبط کردند و دائم گوش می کردند و ما هم میتوانیم به همین شکل از فایلهای رایگان و محصولات استاد و کتابهایی که خوانده ایم فایل درست کنیم و یک پلی لیست داشته باشیم که دائمآ برای خودمان مرور و تکرارشان کنیم تا در ذهنمان نهادینه شود و اتوماتیک وار همانگونه فکر و عمل کنیم. و اینکار زمان زیادی هم نمی خواهد و پس از تمرکز دو ماهه روی ورودی ذهنمان؛ ذهن اتوماتیک وار اینگونه رفتار میکند؛ فکر می کند و تصمیم می گیرد.
اگر ما صبح تا شب به فقر و آشوب و چرت و پرت و مشکلات و اتفاقات بد و ناخواسته های زندگیمان توجه کنیم داریم ذهنمان را برنامه ریزی میکنیم که اینجور فکر کنه و فقط فقر و کاستی ها ؛ محدودیت ها؛ زشتی ها را ببیند و نتیجه آن فقر و بدبختی و بیماری و مشکلات بیشتر است اما اگر صبح تا شب در این مورد فکر کنیم که چگونه زندگیم را بهتر کنم؟ چگونه درآمدم را بیشتر کنم؟ چگونه کسب و کار مورد علاقه ام را راه اندازی کنم؟ چگونه سالم تر زندگی کنم؟ چگونه شادتر باشم؟چگونه باورهای مناسبتری در ذهنم آپگرید و راه اندازی کنم؟ چه فرصت هایی در اطرافم هست؟ می شود جزئی از وجودم و نحوه تفکرم و پس از آن کار ساده و ساده تر می شود.
✅ تفاوت زیادی است بین کسی که دائمآ روی خودش کار می کند و ورودی های مناسبتری به خودش می دهد با کسی که ماهی یکبار یا سالی یکبار روی خودش کار می کند. تفاوت زیادی است بین کسی که دایمآ در سایت فعال است و روی خودش کار می کند با کسی که ماهی یکبار فایلی نگاه می کند یا گوش می دهد یا مطلبی می نویسد.
هر چقدر که ما صبح تا شب ورودی های مناسبی به خودمان بدهیم؛ سرعت رشدمان بیشتر و بیشتر می شود.
✅ الگوی مهم دیگر موفقیت «تمرکز روی نکات مثبت و دیدن زیبائی ها است». وقتی که ما از دل هر چیزی زیبایی آن را بیرون بکشیم و به آن توجه کنیم و آنرا تائید و تحسین کنیم، مغزمان تربیت و شرطی می شود برای دیدن زیبائیهای بیشتر بگونه ای که از دل نازیبائی ها هم زیبایی بیرون میاورد و ذهن این کار را بصورت ناخودآگاه و اتوماتیک انجام می دهد بدون اینکه بخواهیم یا زور بزنیم. به همین علت همواره احساس خوب و عالی ای خواهیم داشت که طبق قانون نتیجه آن اتفاقات خوب بیشتر و احساس خوب بیشتر است.
شرطی شدن ذهن برای دیدن زیبائی ها و تمرکز بر نکات مثبت
سریال سفر به دور آمریکا که استاد در حال سپری کردن و تهیه فایل های آن هستند فرصت بسیار عالی است برای تمرکز بر زیبائی ها و تمرکز برنکات مثبت و پروگرم کردن و برنامه ریزی ذهنمان برای دیدن زیبائیها و رسیدن به احساس خوب بیشتر است. و من خوشبختانه از ابتدا دور جدید سفر استاد و مریم جان؛ همسفر بوده ام با این سفر زیبا و شگفت انگیز و سعی کرده ام در هر قسمت علاوه بر دیدن چند باره فایلها از خودم ردپا بگذارم و احساس و برداشتم را با استاد و مریم جان و اعضای دوستداشتنی سایت به اشتراک بگذارم و در این مدت به وضوح شاهد تغییر در نگاهم به زندگی و توانایی دیدن زیبائی های بیشتر بودم و بخصوص زیبائی هایی که در محیط اطرافم در این فصل پائیز دیده ام قابل مقایسه با هیچ پائیزی در زندگیم نبوده است. و این در حالی است که تا یکسال پیش پائیز برایم غم انگیز ترین فصل سال بود و یکی دوبار افسردگی طول زندگیم در این فصل رخ داده است در حالی که الان از تک تک روزهای این فصل اعجاب انگیز دارم لذت میبرم؛ خدایا شکرت بابت اینهمه زیبایی و نعمت.
✅ مورد آخر درمورد دوره قانون سلامتی است که امروز 50امین روزی است که من این دوره را شروع کرده ام و هر بار که می خواستم نتایج آن را در کامنت های آن دوره بنویسم نمی شد و حتمآ وقتی به حد ایده آلم برسم نتایجم را برای استاد ارسال خواهم کرد. موردی که تجربه کردم و با مطالب و باورهای اشاره شده در این فایل برایم همخوانی دارد و تائید میکند مطالب اشاره شده را اینست که وقتی ما بر انجام کاری مداومت می کنیم و تعهد میدهیم که آنرا انجام دهیم و به نجواهای منفی ذهن و نظر دیگران اهمیت نمی دهیم انجام آن کار برایمان ساده و ساده تر می شود و بدن ما خودش را با شیوه جدید تغذیه و تفکر انطباق می دهد بگونه ای که دیگر احساس نمی کنیم که در حال سپری کردن شیوه جدیدی از زندگی هستیم و این اتفاقی است که برای من پس از سپری کردن 50 روز از این دوره و ثبت شرح حال روزانه ام رخ داده است و اینقدر برایم بدیهی شده که گاهی فراموش میکنم این دستاورد بزرگی در زندگیم است که هر کسی قادر نیست اینگونه زندگی کند و چقدر حالم بهتر است و چقدر انرژیم بیشتر شده است و من که ورزشکار هستم این تغییر انرژی را بیشتر احساس می کنم و چند روزی است که بجای ورزش در منزل به باشگاه بدنسازی می روم و پنجشنبه شب که داشتم لباس عوض میکردم یکنفر آمد و از من پرسید ورزش رزمی قبلا کار میکردی گفتم نه و گفت که بدن عضلانی خوبی داری چه رشته ای کار میکنی و من خندم گرفته بود بهش گفتم شما لطف دارید که بدن من را زیبا می بینید ولی این بدن نتیجه تغذیه مناسب است تا نتیجه ورزش کردن و می دانستم که از حرفم تعجب می کند و برایش کمی توضیح دادم که چربی های شکمی و اندامهای داخلی هیچوقت صرفآ با ورزش کردن آب نمی شوند و برایش مثال زدم که من برای آب کردن چربی شکمم 25 دور (10 کیلومتر) دور پیست استادیوم می دویدم به گونه ای که زانوهایم بی حس میشد ولی موفق به آب کردن چربی های شکمم نشدم. چون شیوه تغذیه ام اشتباه بود ، و اینکه اضافه وزنم نداشتم ! و الان چقدر از دیدن بدنم لذت میبرم و دوست دارم بهتر و بهتر شود و چقدر به اعتماد به نفسم کمک کرده است اینها نمونه هایی از دستاوردهای این دوره است که تا بحال نگفته بودم و اینجا بی مناسبت ندیدم برای کسانی که مثل من دنبال انرژی بیشتر و سلامتی بهتر در زندگی هستند، اشاره ای داشته باشم که اینهم مدیون این مصاحبه بسیار ارزشمند هستم که سرشار از آگاهی ها و نکات ناب بود و از وقتی که روی سایت آمد تا الان که جملات پایانی این مصاحب را می نویسم فکر و ذهن من را بخودش مشغول کرده بود و ایده های خوبی از این مصاحبه گرفتم و سپاسگزار و قدردان استاد عزیز ؛ ارشیا جان؛ خانم شایسته و عزیزان سایت هستم💖
قسمت سوم نکات مصاحبه استاد با ارشیا جان
✅ وقتی که ما در حرفه یا شغلی که داریم آنقدر مهارتمان را بالا ببریم که بهترین خودمان در آن کار شویم؛ درهای موفقیت و ثروت خودبخود به روی ما گشوده خواهد شد. امکان ندارد ما در کاری بهترین باشیم و نتیجه دلخواهمان را از آن نگیریم.
✅ عوامل و نحوه رسیدن ما به خواسته هایمان :1- آنقدر توجه و تمرکزمان به هدف و خلق خواسته مان باشد و برای رسیدن به آن شور و شوق داشته باشیم که عملآ نتوانیم و فرصت پیدا نکنیم که به مشکلات و مسائلی که ممکنست در این مسیر برایمان پیش بیاید فکر کنیم.زیرا خیلی از نگرانی ها و مشکلات احتمالی فقط زائیده ذهن و نجواهای شیطانی است و ترسهای واهی هستند و هرگز هم بوجود نمی آیند وقتی که ما نگرانی از این بابت نداریم ولی وقتی که برخلاف توصیه عموم افراد می آئیم و مشکلات و مسائل احتمالی را لیست می کنیم و میخواهیم قبل از مواجه شدن با آنها از همینجا آن مشکلات را پیشاپیش حل کنیم اتفاقی که می افتد اینست که عملآ هیچوقت دست به اقدام نمی زنیم و اصلا حرکت نمی کنیم و اگر هم دست به اقدام بزنیم چون با احساس بد اینکار را انجام می دهیم مشکلاتمان بیشتر و مسیر برایمان سختر خواهد شد زیرا قانون این را می گوید. (احساس بد= اتفاقات بد)
اگر کسی بخواهد به هدفی برسد و تمرکزش روی نشدن و مشکلاتی که در آن مسیر وجود دارد باشد؛ هرگز حرکت نمی کند و اگر هم حرکت کند با احساس بد و با نگرانی حرکت می کند و حتما مشکلات نابودش خواهد کرد ولی اگر تمرکزش روی شدن کار باشد و با خودش بگوید اگر بشود چه شود .لذا به جای تمرکز و توجه به چیزهایی که نمی خواهیم و دوست نداریم اتفاق بیفتد و احساس خوبی بهشون نداریم به اتفاقات و چیزهایی که دوست داریم برایمان اتفاق بیفتد و در ما احساس خوبی بوجود میاورند توجه کنیم.
2- اگر میخواهیم در حرفه یا بزینسی موفق شویم تا میتوانیم برویم تو دلش. در دنیایی که اینترنت و یوتیوب در مورد هر چیزی که بخواهیم اطلاعاتی کسب کنیم یا آموزشی ببینیم بی نهایت منابع در اختیار ما قرار می دهد؛ چرا اینکار را نباید انجام دهیم؟!! ( مخاطب این صحبت ها خودمم و از این لحظه خداوند حجت را بر من تمام کرده اگر من تمرکز نکنم بر دیدن آموزش عکاسی از طریق یوتیوب) و همه ما از این طریق دسترسی داریم به همه منابعی که برای موفقیت ما کفایت می کند لذا وقتی این گنجینه به لطف وجود تکنولوژی در اختیارمان هست چرا استفاده نکنیم؟!! و هیچ بهانه ای پذیرفتنی نیست اگر یاد نگیریم و مهارت کسب نکنیم؛ اگر بخواهیم وقتمان را بی خود در شبکه های اجتماعی با آن ورودی های مخرب نه تنها هدر دهیم بلکه فاتحه پیشرفت و موفقیت خودمان را بخوانیم!! من خیلی وقت است که شبکه های اجتماعی را حذف کرده ام و هر چقدر در این مدت به من فشار آورده شد برای نصب حداقل یک شبکه اجتماعی در محیط کارم، دوستانم ، فامیل و نزدیکانم، همه را پشت گوش انداختم و توجهی نکردم تا اینکه چند روز پیش نجواهای شیطانی شروع شد که لااقل برای اینکه حساب کاربری و عکسهای تلگرامم حذف نشوند یکبار ورود کنم و دوباره خروج کنم ولی مچ خودمو گرفتم و زیر بار اینکار نرفتم و وقتی که وسوسه ذهنم را خاموش کردم ایده ای به ذهنم آمد که از همسرم بخواهم عکسهای تلگرامم را برایم در گوشیش سیو کند و اگر دوست داشتم ازشون استفاده کنم. و واقعآ آرامشی که با حذف شبکه های اجتماعی دارم ؛ کنترل ورودی هایم را برایم امکانپذیر تر ساخته است و بجای آن تمرکزم روی آموزشها و سایت است و شاهد این هستم که در مسیر درستی قرار دارم و باید بیشتر و بیشتر ادامه دهم.
✅ اگر هدف و خواسته های واضح داشته باشیم و تمرکزمان را روی یک نقطه بگذاریم و کار کنیم و اطلاعات بدست بیاوریم؛ عملآ وقت نخواهیم کرد که به چرت و پرت ها توجه کنیم یا فکر کنیم و اگر وقت این کارها را داریم یعنی عملآ ما هدف و برنامه و کار و انگیزه خاصی نداریم.
✅ اینکه ذهن ما هزار جا است چند دلیل دارد : مهمترینش ورودی هاست زیرا وقتی که شبکه های اجتماعی یا فیلم یا سویشال مدیا میبینیم ذهنمان چاره ای جز فکر کردن به آنها ندارد زیرا افکاری که به ذهنمان میاد یا در مورد همانهاست یا بیس و اساسش همانها خواهد بود و ذهن ما را بخودشان مشغول خواهند کرد و عملآ مشاهده می کنیم که داریم از ریل خارج میشویم ولی اگر آنها نباشد ذهن ما خاموش است و آماده تمرکز کردن بر هدفها و خواسته هایمان خواهد بود و ذهن اتوماتیک وار به دنبال ایده ها و راه های بهتر و جدیدتر خواهد گشت و کمک کار ما خواهد بود نه مانع ما و در برابر ما! و اینگونه فکر کردن و عمل کردن برای ذهن بصورت عادت در می آید و ذهن اینکار را اتوماتیک و بصورت ناخودآگاه انجام می دهد وقتی که ما ذهنمان را برای مدت کوتاهی (مثلآ 2 ماه) اینگونه تربیت کنیم مانند عادت دستشویی رفتن پس از بیدار شدن یا دوش گرفتن قبل از مهمانی رفتن و …
✅ وقتی که ما کاملآ کات کنیم ورودی هایمان را و تمرکز کنیم روی یک چیز و راجع بهش دائمآ یاد بگیریم و 2 ماه تا 3 ماه زمان بدیم؛ ذهنمان خودبخود و بصورت ناخودآگاه تربیت می شود و بعد آن ذهنمان کنجکاوی را ایحاد می کند و ایده و سوال و راه حل برایمان در آن زمینه تولید می کند و آن کنجکاویه خودش میاد.
✅ وقتی که کاری را یاد گرفتیم و شروع به انجام دادنش کردیم نباید از یادگیری در آن زمینه دست بکشیم و سعی کنیم جوانب کناری آن را هم یاد بگیریم قبل از اینکه مجبور به اینکار شویم یا ضرر و تاوانی در این خصوص دهیم. و همه اینها به مهارت مان در کارمان اضافه می کند، اعتماد به نفسمان را اضافه می کند و به طی کردن سریعتر تکاملمان کمک می کند.بعنوان مثال اگر ما بخواهیم ساعت بسازیم اگر سالی یک عدد ساعت بسازیم ممکنست 50 سال طول بکشه تا ما موفق به ساختن یک ساعت کامل و بی نقص شویم ولی اگر ما روزی یک ساعت بسازیم 50 روز طول میکشه تا ما یک ساعت کامل و بی نقص را بسازیم. اگر من سرعت ببخشم به تست کردن ایده هایم؛ اگر من سرعت ببخشم به یادگیری و آموزشم و اگر من سرعت ببخشم به عمل کردنم، به همان نسبت من تکاملم را زودتر طی خواهم کرد! «تکامل» به این معنا نیست که زمانی بگذرد بلکه به معنای اینست که تجربیاتی اتفاق بیفتد و این تجربیات می تواند در زمان کوتاه تری اتفاق بیفتد همان کاری که استاد برای غلبه بر ترس از سخنرانی بمدا یکماه در 30 کلاس دانشگاه انجام دادند و در مدت کوتاهی تجربیات زیادی کسب کردند و تکامل خودشان را طی کردند.
وقتی که ما بخواهیم سریع تر برسیم باید سریعتر حرکت کنیم و تکامل نیز همین گونه است، اگر ما بدانیم که تکامل به تجربه کردن است؛ برای اینکار انرژی بیشتری خواهیم گذاشت در حالی که اگر آنرا طی کردن زمان بدانیم آنوقت انگیزه عمل و حرکت از ما گرفته خواهد شد و حتی آن زمان نیز برایمان طولانی تر نیز خواهد شد ولی اگر ما بدانیم که اگر تمرکز کنیم روی هر کاری بیشتر از دو ماه طول نمیکشه و سر 2 ماه تمومه و ما در آن کار خبره و مستر میشویم ( همان کاری که استاد در دوره سلامتی انجام دادند) و باعث میشود که ما آن مسیر را بدویم
✅ کسانی که می خواهند مانند ارشیا جان به موفقیت برسند برای خودشان هدفی انتخاب کنند و بروند علاقمندی شان را شناسایی کنند و در آن حوزه مورد علاقه شان تا می توانند چیز یاد بگیرند و تا جایی که می توانند جرکت کنند و بروند تو دل ترسهایشان (مثل مهاجرت یا صحبت کردن با رئیس بانک یا استخدام کارمند و…) و وقتی که انجام می دهد، درها باز می شود و تجربیات بیشتر می شود و به درکی از کار میرسه و اینها موجب موفقیت و پیشرفت می شود: تمرکز کردن حرکت کردن کنجکاوی کردن اطلاعات جمع آوری کردن عمل کردن و ایده ها را تست کردن به مشکلات احتمالی فکر نکردن رو به جلو حرکت کردن و یاری خداوند بعنوان یک سیستم
✅ الگو برداری نقش مهمی در موفقیت های ما دارد زیرا وقتی که فردی در کاری موفق می شود این مقاومت ذهنی که نمی شود را در ما می شکند و در ما باور شدن و امکان پذبر بودن می سازد.
✅ اگر باورهای درستی داشته باشیم حتی بهتر از کسانی که عمری در آن حرفه هستند نتیجه می گیریم همانگونه که ارشیا جان بهتر از کسانی که یک عمر در آمریکا بودند نتیجه گرفت.
✅ افراد موفق با موفقیتشان نه تنها به خودشان کمک می کنند بلکه به هزاران نفر دیگر نیز کمک می کنند که در این راه قدم بر می دارند. لذا اگر می خواهیم به دیگران یا خانواده یا آشنایان یا جامعه و کشورمان و حتی به جهان کمک و خدمتی بکنیم باید سعی کنیم که خودمان پیشرفت کنیم و الگو شویم و اینگونه ایمان و باوری که در دیگران بوجود می آوریم بیشتر از هر کمک و کار خیری در جهان می تواند تاثیر مثبت بر زندگی دیگران بگذارد وقتی که الگو شویم و رسیدن به خواسته ها را برای دیگران باورپذیر کنیم.
رسیدیم به دقیقه 65 فایل؛ ادامه مطالب در بخش پایانی.
ادامه نکات مثبت مصاحبه استاد با ارشیا جان
✅ «الگو برداری و الگو گرفتن» از افراد و بزینس های موفق نکته مثبت دیگریست که در صبحت های ارشیا به آن اشاره می شود. اینکه ما موفقیت ها و راههایی که آنها را به موفقیت رسانده را پیدا کنیم و این باور را در ذهنمان بسازیم که می شود، نه الزامآ بخواهیم آن مسیر را برویم و آن راه را تکرار کنیم بلکه الگو بسازیم و راه خودمان را برویم و مطمئن باشیم که بی نهایت راه و ایده برای رسیدن به موفقیت و خلق ثروت است.مثلآ اگر فردی با سرمایه کم یا پرسنل کم به موفقیتی رسیده این ایده و الگو را در ذهنمان بسازیم که با سرمایه و پرسنل کم هم میتوان در بزینسهای دیگر هم موفق شد نه صرفآ در آن بزینس.
✅ مورد بعدی غربال کردن و انتخاب ایده هایی است که به ما «احساس بهتر و حس خوبی» می دهد؛ حس اینکه می شود به ما می دهد؛ حس قدرت و فرآوانی و ثروت به ما می دهد و حتی اگر ایده های بزرگتر و بهتری هم وجود داشته باشد و ما تمام تیکه ها و ابزارهای اجرای آن ایده و پازل را داشته باشیم ولی این حس را به ما ندهد یا تمرکزمان روی مورد دیگری باشد، باید آنرا کنار بزنیم و سراغش نرویم.
✅ نکته مهمتر اینکه تنها روی یک ایده فوکوس و تمرکز کنیم نه اینکه بخواهیم چند ایده یا چند کار را با هم جلو ببریم. زیرا ما ساخته شده ایم که روی یک کار تمرکز کنیم؛ کاری که به آن علاقه داریم نه کاری که جواب داده!
✅ وقتی که ما راجع به شغل؛ ایده یا بزینسی میائیم و اطلاعات کاملی کسب می کنیم؛ تجزیه و تحلیل می کنیم؛ انتخاب و غربال و تکرار می کنیم، این آگاهی ها و اطلاعات بدست آوردن ها در وجود ما می سازد باور اینکه فرصت ها بی نهایته؛ فراوانی بسیاره؛ باور اینکه شدنیه؛ باور اینکه من میتوانم انجامش دهم و من لیاقتش را دارم زیرا این اطلاعات جامع راجع به موضوع این باور را در ما می سازد که ما بازی را بلدیم و احساس اعتماد به نفس و لیاقت و شوق انجام دادن و تست کردن را در وجودمان شعله ور می کند و با اقدام نتایجمان بزرگ و بزرگتر می شود. و این مطلب چقدر میتواند به من کمک کند که تمرکزم را بگذارم روی کسب اطلاعات از یوتیوب و منابع مختلف در زمینه عکاسی و منتظر برگزاری کلاس های حضوری نباشم.
✅ جلسه 7 دوره راهنمای عملی رسیدن به رویاها در مورد «سرنوشت» است و به این مساله می پردازد که آیا ما سرنوشت داریم یا نداریم ؟ و اینکه ما حتی اگر در مسیری هستیم میتوانیم آنی تصمیم بگیریم و مسیرمان را تغییر دهیم یعنی ما اختیار و آزادی کامل بر سرنوشتمان داریم و محکوم و مجبور به ادامه دادن مسیری که در آن قرار داریم ؛ نیستیم.
جلسه 8 دوره در مورد «باورها» است و اینکه باورها چه هستند و چگونه باید باورها را عوض کنیم؟ است.
جلسات 9 و 10 که جلسات بسیار مهمی هستند به «سیستمی بودن» خداوند و جهان اشاره می کند. اینکه خداوند یک انرژی است و جهان هستی بر مبنای سیستمی ثابت و تغییر ناپذیر بنا شده که قوانین ثابت و بدون تبعیضی بر آن حاکم است بگونه ای که هر کسی در هر نقطه ای فارغ از هر نژاد؛ دین؛ آئین؛ جنسیت و ملیتی که دارد در برابر فرکانسی که میفرستد و اعمالی که انجام می دهد نتایج مشابه و یکسانی را از همان جنس فرکانس و اعمال دریافت می کند و این ما هستیم که زندگیمان را خلق میکنیم و نتایجمان را بوجود میاوریم نه اینکه جهان یا خداوند برای ما این نتایج را بخواهد.
سیستمی بودن جهان مهمترین دلیل بر عدل الهی است بگونه ای که ما میتوانیم با آگاهی از قوانین به راحتی نتایج زندگی و آینده خودمان و حتی دیگران را بر مبنای این سیستم پیش بینی کنیم و نگران و دلواپس آینده نباشیم زیرا آینده و شرایط و اتفاقات را خودمان رقم میزنیم نه دیگران؛ نه رئیسمان؛؛ نه دولت؛ نه حکومت یا هر عامل بیرونی و مهم نیست که آنها چیزی را برای من میخواهند یا نمی خواهند و قدرت را از عوامل بیرونی می گیریم و به عوامل درونی و خودمان می دهیم ، کافیست آنرا در ذهنمان بسازیم انجامش دهیم تا برایمان اتفاق بیفتد و این بی نظیر است.
✅ آموزش و کار کردن روی خودمان فرآیندی دائمی است که هیچ گاه نباید متوقف شود همانند غذا خوردن! همانگونه که غذا نخوردن موجب تحلیل و مرگ ما می شود تغذیه نکردن روحمان و تقویت نکردن دائمی ورودی های ذهنمان نیز سبب تحلیل و متوقف شدن نتایج و رشدمان خواهد شد لذا همانطور که استاد بارها تاکید دارند که این فایلها را همیشه و بارها گوش بدید و اینجا ارشیا جان هم به آن اشاره کردند؛ خوشبختانه منم در گوشیم پلی لیستی دارم و هر روز و در هر فرصتی آنها را با سرعت 1.5x تا 2x گوش می دهم و در قسمت قبل نتایجی که از تکرار یک هفته ای این پلی لیست دیروز دریافت کردم برام بی نظیر و الهام بخش بود.
✅ مفهوم «قانون تکامل» و طی کردن تکامل نکته بسیار کلیدی ای برایم در این فایل بود. اینکه تکامل به معنای لاک پشتی حرکت کردن یا صد سال صبر کردن برای رسیدن به هدف نیست و نتایج خیلی زود میاد وقتی که ما دست به اقدام میزنیم و نشانه ها خیلی سریع قابل مشاهده است و آن نتایج سبب نتایج بیشتر و رشد تصاعدی ما خواهد شد. لذا چیزی بین یک شبه پولدار شدن و لاک پشتی حرکت کردن است. این نکته بسیار حائز اهمیت است که بدانیم تکامل بیشتر از اینکه مقوله ای «زمانی» باشد؛ مقوله ای «تجربی» است!
✅ وقتی که ما راه میفتیم و اقدام می کنیم احساس خواهیم کرد که انگار یک نیروی برتر (خداوند) حمایت می کند از این اقدام ما و اصلآ به جهان راهی نمی دهیم که جز آن موفقیتی که می خواهیم به ما بدهد! و آن موفقیتی را که می خواهیم از جهان می گیریم.و وقتی که نگران چیزی نیستیم، آن چیز راحتتر برایمان اتفاق می افتد و رخ می دهد.
✅ اگر به نهیب های ذهنمان گوش کنیم و دو دوتا چهارتا کنیم برای هر چیزی و به نهیب ها و ترسهایی که ذهنمان می سازد توجه کنیم قادر به انجام هیچ کاری نخواهیم بود در حالی که وقتی که اطلاعات و مهارتمان راجع به کاری یا چیزی خیلی زیاد است به تنها چیزی که میتوانیم فکر کنیم؛ دست به عمل زدن و انجام دادن است و کاری جز این قادر نیستیم که انجام دهیم پس اگر هنوز دست به عمل نزدیم یعنی هنوز یاد نگرفته ایم آن مساله یا آن چیز را و آنرا نفهمیده و درک نکرده ایم !
رسیدیم به دقیقه 30 فایل؛ ادامه مطالب در بخش بعدی.
سلام و درود بر استاد گرانقدر،خانم شایسته و همه عزیزان و اعضای سایت
استاد جان قبل از اینکه بخواهم دیدگاه و برداشتی که از این فایل داشتم را آغاز کنم می خواهم بابت انجام این مصاحبه و مطالب بی نظیر و ارزشمند از شما عزیز دل؛ خانم شایسته و مدیران سایت تشکر ویژه ای داشته باشم که بی منت، رایگان و با عشق این آگاهی های ناب را در اختیار اعضای سایت قرار می دهید که به رشد شخصیتی، مالی، اخلاقی و انسانی ما کمک فراوانی می کند. همچنین از ارشیا جان تشکر می کنم که در این مصاحبه شرکت کردند و تحسین میکنم موفقیت ها و دستاوردهای بی نظیری را که با این سن کم بدست آوردند و الگوی مناسبی شدند برای کسانی که با سرمایه گذاری و کار کردن روی خودشان در مسیر موفقیت گام بر می دارند.
استاد زمانی که این فایل روی سایت اومد با اینکه بلافاصله دانلود و تماشایش کردم ولی دست و دلم به نوشتن نرفت و آنقدر رویم تاثیر گذاشته بود که هنوزم در خودمم و الان بار سومی است که دارم این فایل را نگاه می کنم و می دانم هر چقدر هم ببینم و گوش دهم و کامنت های دوستان را بخوانم باز هم کم است از بس که این فایل ارزشمند و ناب است.
برداشت و نکاتی که تاکنون از این فایل داشتم مرور می کنم:
✅ وقتی ما با قوانین هستی آشنا باشیم و سازو کار جهان را بعنوان یک «سیستم» بدانیم و با خداوند بعنوان نیروی برتر؛ بعنوان یک انرژی و انرژی منبع آشنا باشیم آنگاه مانند ارشیا جان می دانیم که خودمان خالق سرنوشت و آینده مان هستیم و این باور؛ ایمان و آگاهی در وجود ایشان است که با این سن کم این درک عمیق را از قوانین پیدا می کنند که جلو دوربین قرار می گیرند و از آرزوها و مسیری که می خواهند طی کنند و بهش برسند سخن می گویند و فیلم خودشان را ضبط می کنند و الان که آن مسیر را طی کرده اند و آن اهداف را خلق کرده اند دوباره فیلم گرفته اند و راه رفته شان را بر اساس قوانین و آموزه های استاد برای ایشان می فرستند و این مصاحبه ارزشمند انجام شده است که خواسته من و بسیاری از همسفران سفر به دور آمریکا دیدن این فایل بود که خدا رو شکر این اتفاق افتاد و باور ما را تائید و تقویت کرد که خداوند به درخواست ها و خواسته های ما پاسخ می دهد.
✅ باور دیگری که در من تقویت شد اینست که همه ما در حال هدایت پروردگاریم و همه ما بی واسطه به خداوند نزدیکیم و با خداوند ارتباط داریم. اینکه ارشیا جان در سن 15 سالگی کتاب «راز» را خوانده اند اتفاقی نبوده و کلآ هیچ چیزی در این جهان اتفاقی، اتفاق نمی افتد! بلکه جوابی بوده به نیاز و درخواستی که در این زمینه به جهان ارسال کرده و جهان هم به فرکانسها و خواسته های ما واکنش نشان می دهد و پاسخ می دهد. و خوشا به سعادت افرادی که در سنین کم مانند ارشیا جان با این آگاهی ها آشنا می شوند و به آن عمل می کنند و الگوی موفقی مانند ارشیا جان دارند که برای ما هم ایشان الگو هستند.
✅ وقتی که اعتقاد به انجام کاری به مرحله «ایمان» برسد آنوقت هیچ بهانه یا مانعی نمی تواند ما را از مسیر رسیدن به هدفمان منحرف یا منصرف کند و این ویژگی از خصوصیات قابل تحسین ارشیای عزیز است که به قول استاد ایشون را از بقیه دوستان و هم سن و سالهایش متمایز می کند بگونه ای که در آن سن کم به تنهایی به آمریکا مهاجرت می کنند؛ کاری که خیلی از ماها در این سن و سال هم جرات و ایمان انجامش را نداریم و حتی از مهاجرت به یک شهر دیگر در کشورمان واهمه و ترس داریم و این اقدام و این ایمان چقدر قابل تحسین وقابل ستایش است.
✅ نکته بعدی نقش والدین در جهت دهی ذهنی و موفقیت فرزندان است. رفتار والدین بهترین الگو برای فرزندان است. اگر ما به توصیه ها و نصیحت هایی که به فرزندانمان می کنیم، خودمان عمل کنیم؛ فرزندانمان آنگونه که دوست داریم تربیت می شوند، رشد می کنند و در مسیر درست قرار می گیرند. به قول شاعر بزرگمان فردوسی:دو صد گفته چون نیم کردار نیست و اینجا هم ارشیا به نقشی که مادرشان در این رابطه در زندگیش ایفا کرده اشاره می کند و آشنایی و از نحوه آشنایی با مباحث توسعه فردی ؛ افراد موفق و در نهایت آشنایی با استاد صحبت می کنند.
✅ همه ما تجربه شوخی هایی را داریم که بدون قصد و نیت بوده ولی بعلت «تکرار» جنبه جدی پیدا کرده است. و اینجاست که ما به اهمیت تکرار و تاثیرش بر ضمیر ناخودآگاهمان پی میبریم بگونه ای که آن موضوع از حالت فان خارج شده و تبدیل به یک خواسته واقعی می شود.اینجا هم این نکته آموزنده می رسیم که چه خوب است شوخی هایمان هم جنبه مثبت داشته باشند زیرا با تکرار تبدیل به خواسته ها و آرزوهایمان می شود.
✅ وقتی که ما هدف از زندگی را «تجربه کردن» بدانیم آنگاه در برابر خیلی از خواسته ها مقاومت بی جا نمی کنیم. و این آگاهی والدین ارشیا قابل تقدیر و ستودنی است که با فهم بالایی که داشتند اجازه و فرصت تجربه کردن را به فرزندشان با وجود سن و سال کمی که داشتند،داده اند و مانع مهاجرت و تجربه این چالش بزرگ برای فرزندشان نشدند و نه تنها سنگ اندازی در این مسیر نکرده اند یا اینکه قصد منصرف کردن فرزندشان از این تصمیم را داشته باشند؛ ایشان را حمایت و ساپورت کرده اند و برای این تصمیم بزرگ به او قوت قلب داده اند و اینگونه با یک اقدام درست زمینه رشد و شکوفایی فرزندشان را فراهم کرده اند، که برای ما بسیار آموزنده است.
✅ ادامه صحبت های ارشیاجان در مورد اینکه به سنی رسیده بودند که باید تصمیم می گرفتند که ادامه تحصیل بدهند (در ایران) یا با رسیدن به سن 18 سالگی به خدمت سربازی بروند یا مهاجرت را تجربه کنند من را یاد قانون پارکینسون که مفهومی در مدیریت است انداخت که مضمون آن این است: «هر کار به اندازه زمانی که برای آن تخصیص داده شده طول میکشد و کش میآید!» و سبب تصمیم ارشیا در این بازده زمانی می شود.لذا هر چقدر که برای انجام کارها و تصمیماتمان ضرب العجل و مهلت زمانی محدود تعیین کنیم؛ موفق تر عمل خواهیم کرد.
✅ نکته مهمی که برایم الهام بخش بود اشاره ارشیا جان به استفاده از یوتیوب برای جمع آوری و کسب اطلاعات بعنوان یکی از بهترین منابع اطلاعاتی رایگان است. حدود دو ماه پیش بود که به من الهام شد که به سمت عکاسی بروم که همزمان بود با آخرین جلسه دوره قانون آفرینش و من از همان روز برای ثبت نام و دیدن دوره آموزش عکاسی نزد بهترین عکاس شهرمان اقدام کردم ولی تاکنون علی رغم پیگیری های فراوانی که داشتم هر دفعه برگزاری آن به دلایل مختلف به تعویق افتاده و من در این فاصله سعی کردم در مواقعی که فرصت دارم کار آموزش را خودم شروع کنم و تمام سایتها و فایلهای رایگان را تماشا کردم و پس از اتمام دو دوره را اینترنتی سفارش دادم که منتظرم به دستم برسند و ادامه دهم مسیرم را تا قدم بعدی برایم واضح شود. وقتی که ارشیا جان از یوتیوب نام بردند این جرقه در ذهنم زده شد که چرا به فکر خودم نرسیده بود که از یوتیوب استفاده کنم و بلافاصله از طریق لپ تابم به یوتیوب وصل شدم و چقدر خوشحال شدم که اینقدر فایل برای آموزش و یادگیری وجود دارد و من اینگونه به این مسیر هدایت شدم؛ خدایا شکرت.
✅ نکته مهم بعدی در صحبت های ارشیا جان این است که وقتی که ما راجع به یک موضوع اینقدر اطلاعات کسب کنیم که به آن موضوع مسلط شویم و بتوانیم اطلاعات اصلی را غربال کنیم و مطالب مهم را برای خودمان بارها و بارها تکرار کنیم؛ به ما اعتماد به نفس و ایمانی می دهد که میخواهیم تجربه و عمل کنیم و آن آگاهی ها اتوماتیک وار در ذهنمان اجرا می شود و جزئی از شخصیت و رفتارمان می گردد بگونه ای که بصورت غیر ارادی و ناخودآگاه آنگونه فکر میکنیم و عمل می کنیم.
استاد موردی که در این خصوص برایم جالب و الهام بخش بود و ارشیا جان نیز در صحبت هایش به آن اشاره کردند این است مطالب مهم را زیاد گوش بدیم و من یک هفته است که در گوشیم یه فولدر ایجاد کرده ام و چند ویس که برایم بسیار مهم هستند و شما هم تاکید داشتید که آنها را بارها و بارها گوش بدیم مانند سه ویس چگونه درآمد خودمان را در یکسال چند برابر کنیم و فایل برای رسیدن به هدفمان حاضریم چه چیزی را قربانی کنیم که همگی از فایلهای رایگان سایت هستند را هر روز چندین و چند بار گوش می دهم . امروز که برای خرید از منزل خارج شدم چشمم به یک BMW کاربنی زیبا مدل x4 افتاد و ناخودآگاه گفتم این نشانه خوبی برایم است و تائید خداونداست بر فرکانسی که دارم و بی اختیار شروع کردم به تحسین آن شخص و سپاسگزاری از خداوند برای دیدن این خودرو زیبا در مسیرم و حال خوبم و خوبتر کرد و خریدهامو با بالاترین کیفیت و بهترین انتخابها انجام دادم و در مسیر برگشت هدایت شدم به سوپر مارکتی تا برای دخترم شیر بگیرم. هنگامی که وارد مغازه شدم و شیر مورد نیازم را برداشتم دیدم صاحب مغازه در حال درست کردن قهوه به روش سنتی و استفاده از قهوه جوش دستی است و من که خیلی به قهوه علاقه دارم و دوست داشتم نحوه سرو کردن آنرا یاد بگیرم از فروشنده درخواست کردم که اگر امکان دارد نحوه درست کردن و سرو آنرا نگاه کنم و فروشنده هم با خوشرویی و کمال میل با درخواستم موافقت کرد و از من دعوت کرد پشت پیشخوان بروم و از نزدیک مراحل تهیه را برایم با حوصله توضیح داد و پس از آماده شدن مرا به خوردن یک فنجان قهوه با شکلات تلخ مهمان کرد و انصافآ هم قهوه خیلی خوبی شده بود که من خوشم آمد به همین علت نوع قهوه ای که خریده بود و جایی که قهوه جوش را تهیه کرده بود را از فروشنده گرفتم و پس از تشکر از صاحب مغازه کارتم را برای حساب کردن چیزهایی که خرید کرده بودم به صاحب مغازه دادم و پس از کشیدن کارتم فامیلی من را از روی کارت نگاه کرد و انگار که یکی از آشنایانش را دیده باشد پرسید فامیلیتون برایم خیلی آشناست و از من سوال کرد که فلان شخص را می شناسی (اشاره به برادر خانمم کرد) و جریان آشنایی و کمکی که ایشان در حقش کرده بود و مانع وارد شدن خسارت مالی برایش شده بود را برایم با آب و تاب تعریف کرد و گفت اگر زودتر متوجه میشدم کارتتو نمی کشیدم و کلی تشکر کرد و گفت سلام برسون و قبل از اینکه من مجال بیرون آمدن از مغازه را پیدا کنم سریع قهوه جوش را شسته بود و داخل نایلون گذاشت و بمن گفت من اینو تازه گرفتم ولی میخواهم اینو از من قبول کنی و دستمو رد نکنی و هر چقدر اصرار کردم لااقل پولشو برداره قبول نکرد و از این اتفاقات که امروز برایم رخ داد هم متحیرم و هم بسیار خوشحال و من امروز به جای خریددستگاه اسپرسو ساز که مدتیه قصد خریدش را داشتم یک شیوه درست کردن قهوه یاد گرفتم که علاوه بر کسب یک مهارت، طعم دلچسبیم برایم دارد و یک قهوه جوش مجانی که نیاز مرا از هزینه کردن حداقل 4 میلیون تومان بی نیاز کرد و مهمتر از همه اینها تائید و نشانه هایی از درست بودن مسیرم را به من نشان داد.
هنوز یکربع از آگاهی ها و مطالب این فایل رو نوشته ام و چندین صفحه دیگر مطلب آماده کرده ام که بنویسم.الان ساعت 2:15 دقیقه بامدد جمعه است و اگر بخواهم ادامه مطالبم را ادامه دهم مطمئنم تا صبح ادامه خواهد داشت به همین دلیل این قسمت را همینجا به پایان میرسانم و اگر فرصتی فراهم شد ادامه مطالبم را در قسمتی دیگر ادامه خواهم داد.باز هم ممنون و سپاسگزارم بابت این فایل بسیار ارزشمند؛ بدرود💖
سلام دوست عزیز، خوشحالم از اینکه کامنتتون رو خوندم و بدلم افتاد که براتون کامنت بذارم تا راحتتر مطلبتون رو پیدا کنم و باز هم بتونم مرور کنم. نکته جالبی که متوجه شدم و برای درک بهتر قوانین و آموزه های استاد به ما کمک میکنه همین شیوه محاوره و گفتگوی دو طرفه ما با مطالبی است که می خوانیم یا می شنویم زیرا در این شیوه ما حواس بیشتری را درگیر آموزه هایمان می کنیم و مطالب بهتر و عمیق تر برایمان جا میفته و واضح تر و ملموس تر میشه تا وقتی که فقط گوش بدیم یا بخوانیم و تجزیه تحلیل نکنیم مطلبو و برداشتی که از مطلب داریم را به خودمان یادآور نشیم.ممنونم بابت کامنتی که گذاشتید؛ انرژی،آگاهی و درکتون از مطالب برایم ملموس بود قطعآ به این شیوه مطالب رو بخونیم و تجزیه تحلیل کنیم نتایج بیشتر و بزرگتری را دریافت خواهیم کرد.موفق باشید
سلام دوست عزیز هم فرکانسی؛ دیدگاهتون و مطالبی که در مورد این فایل ارزشمند نوشتید برایم بسیار جالب و الهام بخش بود. بخصوص قسمتی که در مورد تمرین ستاره قطبی نوشتید که استاد گفتند: در شروع؛ هر روز چیزهای منطقی رو بنویسیم که خلق کردنشون برای ذهنمان منطقی تر است تا با خلق چیزهای به ظاهر کوچک و تائید و تاکید و یادآوری مرتب آن به خودمان مقاومت های ذهنی مان کم و کمتر شود و خلق اتفاقات بزرگتر برای ذهنمان منطقی تر شود و نتایج ما بزرگ و بزرگتر شود.این کار دو فایده مهم برایم دارد اولآ به توصیه استاد عمل کرده ام که گفتند روزتان را بدون تصویر سازی ذهنی آغاز نکنید و دومآ با تصویر سازی ذهنی فرکانسمان را برای شروع یک روز خوب تنظیم می کنیم زیرا طبق قانون تصویر سازی ذهنی در ما احساس خوب ایجاد می کند و وقتی ما فرکانسمان را بر مدار خوبی ها تنظیم کنیم؛ اتفاقات خوب را جذب خودمان می کنیم و مرور و تائید این اتفاقات باورهایمان را قوی و قویتر و اتفاقات خوب زندگیمان و مدار فرکانسیمان را بزرگ و بزرگتر خواهد کرد .
نکته دیگری که بخوبی توضیح داده بودید بحث طی کردن تکامل بود که همه ما فکر می کردیم طی کردن تکامل یک فرآیند زمانی است در حالیکه متوجه شدم تکامل بیشتر از اینکه مقوله ای «زمانی» باشد؛ مقوله ای «تجربی» است! و این آگاهی چقدر میتواند برای ما ارزشمند و خوشحال کننده باشد و ایمان و عملگرایی ما را تقویت کند.باز هم ممنونم از شما بابت کامنتتون و سپاسگزار خداوندم که مرا به خواندن این کامنت هدایت کرد.
سلام دوست عزیز
برای گرفتن جواب سوالات و باز شدن گره های ذهنی که در این کامنتت خواندم؛ توصیه میکنم دوره قانون آفرینش استاد را تهیه کنید. این دوره، دوره ارزشمندی است و مانند دوره 12 قدم تنظیم شده و هر بخش پیش نیاز بخش بعدی است و بصورت تکاملی فرد را با قوانین الهی، سیستمی بودن جهان، نوع نگاه به خداوند و جهان بینی، روابط با خودمان و دیگران… آشنا می کند.موفق باشید
سلام و درود حمیدجان ؛ ممنون از اینکه وقت گذاشتین و کامنت من را خوندید و تشکر میکنم از نگاه زیبایی که به مسائل دارید که سبب شده زیبائی ها را زیباتر ببینید و کامنت های طولانی و وقت زیادی که در سایت میگذارید همواره برایم ستودنی است نشان از اراده و تمرکز بالایی دارد که روی خودتان می گذارید و قطعآ نتایج هم به دنبالش خواهد آمد زیرا قانون جهان همینست.
خوش به حال شما حمید جان که هر روز BMW سری 7 میبینید که نشان از فرکانس بالا و باورهای ثروت آفرینتان دارد.استاد می گفتند زمانی که داشتند روی باورهای ثروت سازشان کار می کردند، نشانه ها را پس از مدتی می دیدند مثلآ سکه پولی در خیابان پیدا می کردند و مطمئن می شدند که در مسیر درست قرار دارند و من هم وقتی با آن BMW روبرو شدم ناخودآگاه تو ذهنم اومد این نشانه ای از ثروت است و خودمم از این ذهنیت متحیر ماندم و بی اختیار شروع کردم به تحسین آن شخص و سپاسگزاری از خداوند بابت نشان دادن این نشانه به من؛ با اینکه من دنبال دیدن نشانه نبودم و جالبتر اینکه به من الهام شد که این نشانه ثروت است به همین دلیل پشت فرمان ماشینم مبهوت مانده بودم و باز هم جالبتر اینکه بعد گذشت یکی دو ساعت که خرید هامو انجام دادم و در مسیر برگشت به منزل بودم باز همان خودرو را دیدم و بعدش اتفاق قهوه جوش برام اتفاق افتاد و فهمیدم اینها نشانه هایی هستند که تائید می کنند من در مسیر درستی دارم حرکت میکنم و بیشتر از این بابت خوشحالم و گرنه قطعآ روزهای گذشته من ماشینهای گرانتر و لوکس تری را دیده ام ولی چنین احساسی نداشتم و برایم خیلی عادی و طبیعی بوده است.باز هم سپاسگزارم از محبتی که داشتید و برایتان ثروت و سلامتی و شادکامی آرزومندم.