گفتگو با دوستان 66 | عوامل تحقق خواسته ها - صفحه 2 (به ترتیب امتیاز)
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2022/11/abasmanesh-14.jpg
800
1020
گروه تحقیقاتی عباسمنش
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
گروه تحقیقاتی عباسمنش2022-11-30 05:03:222024-04-30 04:39:08گفتگو با دوستان 66 | عوامل تحقق خواسته هاشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خدای بزرگ و منزه و مهربان
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیزم
و همه دوستان ارزشمند و نازنین
استاد عباسمنش عزیز و گرانقدر و نازنین ، با تمام قلبم روز معلم رو خدمت شما بهترین معلم زندگیم ، تبریک و تهنیت عرض می کنم. نوری که در وجود خودتون روشن کردید و هدایت شدید به مسیر زیبایی ها ، باعث روشن شدن مسیر میلیون ها نفر شد. و این نور و این انرژی و این زیبایی تا ابد در این جهان وجود خواهد داشت.
انرژی از بین نمی رود ، فقط از شکلی به شکل دیگر تغییر می کند.
پس این نور و این آگاهی ها در این خلقت برای همیشه وجود خواهد داشت.
برای شما استاد عزیزم از خدای مهربان طلب موفقیت و سعادت و خوشبختی بیکران رو دارم.
و برای وجود نازنین شما معلم نازنین و دوست داشتنی ، همیشه خدای خودم رو شکرگزارم.
استاد عزیزم ، بابت تک تک کلمات ، جملات ، درک صحیح تک تک آیات قرآن ، بهبود تمام عیار شخصیتم ، خلق نتایج عالی در تمام ابعاد ، خالق ارزش شدن ، خودباوری و احساس لیاقت و توحید و ایمان و ترک شرک و شکرگزار شدن و شجاعت و جسارت و آرامش و هزاران اتفاق خوب دیگه در زندگیم ، تمام قدر و با تک تک سلول هام از شما سپاسگزارم و متشکرم.
برداشت های فوق العاده ای رو می تونم از این فایل بی نظیر صید کنم و به یاری خداوند سعی کنم که به این آموخته ها عمل کنم.
* ادامه دادن مسیر علاقه ام و رفتن به دنبال درک هر چه بهتر اصولی که برای بهبود کارم نیاز دارم.
* غربال کردن اطلاعات و کمک از خداوند برای هدایت شدن به اطلاعات صحیح در زمینه کاریم
بدونم که ترس همیشه بوده و هست و خواهد بود و درک این موضوع باعث امیدواری من میشه و باید بدونم همه انسان های موفق با وجود همین ترس ها و تردید ها به موفقیت رسیدند. من هم انسان هستم و طبیعی که نجواهای ذهن بخواد من رو از مسیر منحرف کنه ، ولی با تکرار این موضوع که همه انسان های موفق با وجود همین نجواها به موفقیت رسیدند ، کمک می کنه که فقط به ادامه دادن و تسلیم نشدن تمرکز کنم و خیلی به نتایج کوتاه مدت تمرکز نکنم.
*به جای کپی کردن ایده ها ، الگو برداری و باور سازی کنم و از خدا کمک و هدایت بخوام که به سبک شخصی خودم دست پیدا کنم.
* همیشه در طول مسیر و در حین کار ، تکرار کنم که من هستم که اتفاقات رو رقم می زنم و بقیه ای وجود نداره ، به خدا به خودم به مردم به توانایی هام برچسب نزنم و باور کنم که من هر آنچه که بخواهم رو خلق می کنم
* تکامل طی شدن مسیر هست و لزوما قرار نیست زیاد طول بکشه ، باید مراحل طی بشه.
* در تمام خواسته ها باید رو محقق شدن و تجسم کردن لحظه بهره مندی از آن خواسته تمرکز کنیم و به هیچ وجه سراغ دو دو تا چهار تا نریم ، چون کار ذهن ایجاد ترمز و ناامید کردن بر اساس تجربیات خودمان و گذشتگان هست.
*فکر کردن روی مشکلاتی که شاید در مسیر وجود داشته باشید در حالیکه در زمان حال هیچ راه حلی برای آنها ندارم ، عملا ترمزهای من رو بیشتر خواهد کرد.
*عموم مردم تمرکز می کنند بر روی آنچه دوست ندارند اتفاق بیافتد ، اما من آگاهانه بر اساس قانون باید همیشه و هر لحظه تمرکز کنم بر روی آنچه می خواهم اتفاق بیافتد.
*هر نوع فکر و نگرشی که در طول مسیر کاری من به من احساس بدی می دهم دقیقا همان چیزی هست که من را از مسیر تحقق خواسته هام خارج می کند . در این شرایط باید زاویه نگاه خودم به آن موضوع رو عوض کنم در قدم اول از احساس بد خارج بشم و در قدم بعدی به احساس آرامش و امید بر گردم.
*تنها راه و یکتاترین مسیر رسیدن به خوشبختی و ثروت و نعمت ، داشتن هدف و تلاش همیشگی با ایمان و توکل و باورهای فراوانی است. یاد مثال استاد عزیزم افتادم که وقتی یک شاگرد سرکلاس درس همیشه در حال تشکر و سپاسگزاری کردن از معلم باشه وهیچ تلاشی برای درس خوندن نکنه ، عکس العمل معلم چی میتونه باشه ؟
اگر تشکر و قدردانی و سپاسگزاری کردن از خداوند همراه با تلاش و تمرکز و بهبود و کسب مهارت و خلق ارزش و پیشرفت در کسب و کارم نباشه ، اتفاق خاصی برای من رخ نمی ده.
اینکه من به این اصل برسم که شور و اشتیاق و عشق در مسیر علاقه ام ، مهمترین کدی هست که باید توسط من ایجاد بشه ، می تونه خیلی زیاد به من کمک کنه تا به خواسته هام برسم.
شکرگزاری به تنهایی ، بدون هدف و برنامه و حرکت ، مثال تشکر خشک و خالی و بدون درس خوندن شاگرد سر کلاس درس هست.
موضوع اینجاست که شروع مسیر رشد و بهبود و موفقیت ، با درک همین موضوعات شکل بهتری می گیره. خود من کلی زمان نیاز داشتم که اولا شکرگزاری واقعی رو درک کنم و انجام بدم.
بعد که شکرگزاری رو تونستم مقداری بهتر انجام بدم ، تو مرحله بعد فهمیدم که آقا ، شکرگزاری خالی که تاثیری نداره . من کجای داستان جهان هستی هستم ؟
نقش من و هدف از خلقت من چی بوده ؟
من چه چیزی باید به جهان اضافه کنم ؟
آیا حضور من در جهان فقط صرفا برای شکرگزاری هست ؟
یا اینکه عمل صالح و توکل و ایمان هم باید در کنار شکرگزاری باشه ؟
درک و فهم این مسائل برای خودم من خیلی زمان برد ، نه به این دلیل که باید خیلی زمان صرف می شد ، نه ، به این دلیل که شجاعت و جسارت و ایمان من خیلی در سطح پایینی بود ، خودباوری های من در خصوص خلق ارزش و خلق ثروت خیلی در شرایط بدی داشت.
تمام این اتفاقات و رشدها ، دقیقا مسیر تکامل من بوده . یعنی من اوایل فقط مشغول شکرگزاری خشک و خالی بدون هیچ اقدام و حرکت و عملی بودم. ولی وقتی تکامل من طی شد و باورهام کم کم تغییر کرد ، به این درک رسیدم که باید مسیر خودم رو پیدا کنم.
باید بدونم که ثروت و خوشبختی و نعمت ها و خلق خواسته ها ، نیازمند خلق ارزش و حرکت و گسترش جهان هست. باید یک خدمتی توسط من انجام بشه که ثروتی وارد زندگیم بشه.
باید یک چیزی به جهان اضافه کنم که جهان چیزی به زندگی من اضافه کنه
*زمانی من سراغ حاشیه ها و چرندیات روزگار می رم که هیچ هدف و برنامه ای تو زندگیم نداشته باشم . دقیقا مثل گذشته خودم. همیشه دنبال تغییرات در حکومت و مجلس و دولت و نظام بودم و فکر می کردم که با تغییر اینها ، زندگی من تغییر می کنه. به همین دلیل وقتی عموم مردم دنبال اخبار و حواشی جامعه و حوادث و خیانت ها و داستان های چرت و پرت و سریال های بیهوده هستند ، چون هدف و برنامه ای در زندگی ندارند. چون در مسیر هدایت خداوند برای رسیدن به نعمت ها و زیبایی ها نیستند به همین دلیل وقت اضافی دارند که به حواشی بپردازند.
منی که می خوام خالق ارزش باشم ، میخوام دنیا رو اول برای خودم و بعد برای بقیه جای بهتری برای زندگی کنم ، منی که میخوام اثر مثبتی در مسیر گسترش جهان داشته باشم که دقیقا موازی با هدف خالق جهان هستی هست ، معلومه که دیگه وقتی برای اینستاگرام و تلگرام و اخبار و دنبال کردن سبک زندگی سلبریتی ها و … نداشته باشم. دقیقا وقتی زندگی من به لطف الله مهربان از 4 اردیبهشت 1402 در مسیر مطالعه و خلق ارزش در مورد
*به به . رسیدیم به موضوع بسیار مهمی که استاد اشاره کردند ، صحبت کردن عاشقانه و خستگی ناپذیر در مورد مبحثی که علاقه دارم.
استاد دقیقا وقتی کسی از من با عشق و علاقه و نیاز واقعی در مورد اصول تندرستی ،دلیل مشکلات جسمی ، تغذیه و درمان بیماری ها سوال می پرسه ، یه جوری شور و شعف در من ایجاد میشه که انگار لذت بخش ترین کار زندگیم رو دارم انجام میدم. انگار خداوند من رو خلق کرده که با عشق در این مورد و درمورد نتایج خودم برای کسی که در مدارش هست صحبت کنم . و بابت این موهبت و عنایت و فضل خداوند سعی می کنم همیشه شکرگزار باشم.
*کنترل ورودی های ذهن ، مهم ترین عامل موفقیت یا عدم موفقیت در هر کاریست. پس اگر من واقعا تشنه موفقیت و تجربه زندگی هدفمند هستم ، هیچ راهی ، ابدا هیچ راهی به جز کنترل ورودی های ذهنم ندارم.
این قانون دقیقا در مورد جسم هم وجود داره . برای تجربه سلامتی و تندرستی در سطح سلولی و بازیافت سلولی و زندگی سالم تا روز آخر عمرم ، تنها و تنها راه کنترل ورودی های جسم هست. یعنی من مواد غذایی رو وارد جسمم کنم که منطبق با تکامل دو نیم میلیون ساله انسان بوده ، نه اینکه بر طبق شنیده ها و رسم و رسوم و جامعه ، تغذیه خودم رو انتخاب کنم . روش تغذیه من اگر بر اساس قوانین و اصول تندرستی جسم باشه ، خروجی هم عالی خواهد شد . در غیراینصورت نتیجه همون چیزی خواهد بود که اکثریت مردم تجربه می کنند .
تکامل زمان نیست ، بلکه تعداد تجربیاتی است که رقم می زنیم. یعنی من باید روی موضوعاتی که می دونم جای کار دارم ، باید تجربه کسب کنم و تکرار کنم. با تکرار کردن و استمرار داشتن با چاشنی عشق و امید و علاقه و ایمان ، تو کار خودم بهتر و بهتر و بهتر خواهم شد.
بهترین و بزرگترین کمک و کار مثبتی که می توانم برای اطرافیانم انجام بدهم ، موفق شدن در زندگی و تبدیل شدن به یک الگوی تمام عیار برای بقیه است . به به … به این جمله طلایی استاد در این فایل.
یاد این قسمت از کتاب فوق الهاده پینگ قورباغه افتادم:
آنچه که زندگی را متفاوت می کند ، آموخته هایت نیست ، بلکه به کارگیری درستِ آموخته هاست که تو را به سر منزل مقصود می رساند. تو با یاری رساندن به همنوعان خود می توانی به آن سرنوشتی که در ذهن خود ساخته ای برسی. یک شمع وقتی که خودش روشن می شود هزار شمع دیگر را هم روشن می کند. تا می توانی بخشنده نور باش. من استعدادها و توانایی های زیادی دارم که باید از آنها برای الهام بخشیدن و تقویت روحیه دیگران استفاده کنم. افراد هدفمند داستان زندگی خود را تعریف نمی کنند بلکه خودِ زندگی شان الگو و سرمشق دیگران می شود و آوازه شان همه جا را فرا می گیرد ، پس برای الگو شدن دست به کار شو.
*برای ساختن باورها ، یکی از مهم ترین کارها تکرار کردن و تکرار کردن است.
درک این موضوع که ورودی های ذهنم همه چیز رو رقم می زنه ، اصلی ترین نیاز برای پیدا کردن مسیر موفقیت است . مهم ترین موضوعی که بسیار از انسانها از اهمیت این توانایی الهی ناآگاه زندگی می کنند و از دنیا می روند و نمی توانند شرایط را به دلخواه خود تغییر بدهند و به همین دلیل اکثریت پذیرفته اند که سرنوشت از قبل نوشته شده است. یا مثلا به ما گفته بودند رو پشونی طرف خوشبختی یا بدبختی نوشته شده ، این جوری اومدیم همین جوری هم می ریم ، تغییرات دست ما نیست و همه چیز بر اساس شانس رقم می خوره و کلی باور غلط دیگه.
اما باید تکرار کنم که جهان سیال هست و اتفاقات هر لحظه در حال تغییر هستند . این تغییر به دلیل تغییر افکار و باورهاست . با تولید افکار و باورهای جدید اتفاقات جدید رقم می خوره و همه ما به یک شکل دسترسی به خداوند و قوانین او داریم . فقط باید این منبع تولید فرکانس رو درک کنیم و بعد از اون به اهمیت احساساتی که در راستای تولید این فرکانس ها تجربه می کنیم پی ببریم.
من که خیلی خیلی زیاد جای کار دارم که این موضوع رو بهتر درک کنم .
افکار و احساس
همه چیز در این دو خلاصه می شه .
چه نوع فکری و چه نوع احساسی داریم.
ما با ارسال افکاری که دارای انرژی هستند ، احساساتی را تولید می کنیم که هم جهت و هماهنگ با اون افکار هستند . اگر احساس خوبی داریم (احساس امید ، شادی ، عشق ، انگیزه ، آرامش ، فراوانی ، نشاط ، تجمید ، شکرگزاری و رهایی) یعنی در مدار درستی قرارداریم و افکار درستی رو به جهان ارسال می کنیم.
ولی اگر احساس بد داریم (غم ، ناامیدی ، نگرانی ، ترس ، استرس ، اضطراب ، کمبود ، حرص ، کینه ، نفرت ، حسادت و …) یعنی در حال تولید انرژی هایی هستیم که اتفاقاتی هستیم که همین نوع احساسات رو بیشتر و بیشتر برای من به وجود می آورد.
ترس بیشتر
غم بیشتر
حرص بیشتر
ناامیدی بیشتر
نگرانی بیشتر
نفرت و حسادت بیشتر
و…
باید به دنبال تغییر نگاه در تک تک اتفاقات روزانه باشم که به احساس یک مقدار بهتر از قبل برسم.
مثال هایی زیادی دارم از اینکه برخورد یک نفر با من به ظاهر بد بوده ، ولی با حق دادن به طرف و تمرکز بر زیبایی های و شکرگزار بودن برای بد تر نشدن اوضاع ، اون موضوع برای من در نهایت رشد و بهبود و شجاعت و ایمان و تجربه های ارزشمند رو به همراه داشته.
*اهمیت اینکه من به چه چیزی گوش می کنم ؟
به چه چیزی فکر می کنم ؟
در مورد چه چیز تفکر می کنم؟
وقتی تو فکر می رم در چه زمینه ای تمرکز می کنم؟
گفتگوهای ذهنی من در مورد چه حرفهایی هست ؟
مغز من به چه شکل فکر می کند ؟ اگر من در مورد چرندیات و حوادث و خیانت ها و اختلاس و جنگ و تهدید و فقر ورودی به گوشم و مغزم می دهم ، در زمانهای مختلف مغز من در همین زمینه ها فکر می کند . مغز من دنبال تایید باورهایی هست که به جنگ و خیانت و تحریم و فقر و یاس و ناامیدی ختم می شود.
دقیقا شکل فکر کردن من ، در راستای و ادامه همان ورودی هایی هست که من انتخاب کرده ام .
پس وقتی که تنها هستم و به ظاهر اطراف من ساکت است ، گفتگوهای درونی من در ادامه همان جنس ورودی هاست .
برای تغییر نوغ فکر کردنم ، باید جنس ورودی ها را به کل تغییر بدهم.
تغییر ورودی ها یعنی تکرار صحبت های استاد در طول ساعات شبانه روز و ضبط کردن باورهای مناسب با صدای خودم . این مورد به من خیلی کمک کرد ، اوایل شهامت ضبط کردن صدای خودم رو نداشتم . یه جورایی با صدای خودم اوکی نبودم ، ولی کم کم که احساس لیاقت و ارزشمندی وخودباوری در وجودم شکل گرفت ، با صدای خودم و با خودم آشتی کردم و بین فایل های استاد ، گریزی به صدای زیبای خودم هم می زنم. این تکرار و برنامه ریزی ورودی های شنوایی و بینایی ، بسیار زیاد در کنترل ذهن مهم و اساسی است.
من باید آگاهانه از لحظه ای که چشم باز می کنم ، داشته هایم را ببینم و شکرگزار باشم.
شب راحت
خواب راحت
آسایش
امنیت
رفاه
تخت و بالش و سقف بالای سرم و …
و به محض چشم باز کردن اگر توانایی توجه به زیبایی ها رو دارم باید انجام بدهم ، اگر نه ، پلی کردن فایل های استاد در همان زمان اول صبح بسیار زیاد تاثیر گذار هست.
خدای مهربان رو برای هدایت شدنم به این فایل بسیار الهام بخش و بی نظیر سپاسگزارم
از عرشیا عزیز و استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان مجددا سپاسگزارم.
خدای مهربان رو برای رحم و مغفرت و فضل و عنایتی که شامل حال ما کرد و ما رو به این مسیر بی نهایت زیبا ولذت بخش هدایت کرد ، شکرگزارم.
در پناه الله مهربان شاد موفق ثروتمند و تندرست باشید.
خدانگهدار
سلام عزیزم
سلام وسلامتی.
چه زیبا
چه پر بار جواد جان واقعا اشکم در اومد نه که شما اشک آور نوشته باشی نه شما آنقدر شفاف وزلال نگارش نمودی که فهم ودرک من جوشید ممنونم دوست نازنینم .
سپاسگذارم هستی از بودنت خوشحالم خیلی سپاسگذارم مکتوب میکنی ومرا ودوستان را با مطالعه این چنین جملات وکامنت های پر از احساس امنیت وآرامش وخود خدا سهیم میکنی تشکر جواد عزیز .
سپاسگذارم ..
دست گلت رو میبوسم …
*برای ساختن باورها ، یکی از مهم ترین کارها تکرار کردن و تکرار کردن است.
درک این موضوع که ورودی های ذهنم همه چیز رو رقم می زنه ، اصلی ترین نیاز برای پیدا کردن مسیر موفقیت است . مهم ترین موضوعی که بسیار از انسانها از اهمیت این توانایی الهی ناآگاه زندگی می کنند و از دنیا می روند و نمی توانند شرایط را به دلخواه خود تغییر بدهند و به همین دلیل اکثریت پذیرفته اند که سرنوشت از قبل نوشته شده است. یا مثلا به ما گفته بودند رو پشونی طرف خوشبختی یا بدبختی نوشته شده ، این جوری اومدیم همین جوری هم می ریم ، تغییرات دست ما نیست و همه چیز بر اساس شانس رقم می خوره و کلی باور غلط دیگه.
اما باید تکرار کنم که جهان سیال هست و اتفاقات هر لحظه در حال تغییر هستند . این تغییر به دلیل تغییر افکار و باورهاست . با تولید افکار و باورهای جدید اتفاقات جدید رقم می خوره و همه ما به یک شکل دسترسی به خداوند و قوانین او داریم . فقط باید این منبع تولید فرکانس رو درک کنیم و بعد از اون به اهمیت احساساتی که در راستای تولید این فرکانس ها تجربه می کنیم پی ببریم.
من که خیلی خیلی زیاد جای کار دارم که این موضوع رو بهتر درک کنم .
افکار و احساس
همه چیز در این دو خلاصه می شه .
چه نوع فکری و چه نوع احساسی داریم.
ما با ارسال افکاری که دارای انرژی هستند ، احساساتی را تولید می کنیم که هم جهت و هماهنگ با اون افکار هستند . اگر احساس خوبی داریم (احساس امید ، شادی ، عشق ، انگیزه ، آرامش ، فراوانی ، نشاط ، تجمید ، شکرگزاری و رهایی) یعنی در مدار درستی قرارداریم و افکار درستی رو به جهان ارسال می کنیم.
ولی اگر احساس بد داریم (غم ، ناامیدی ، نگرانی ، ترس ، استرس ، اضطراب ، کمبود ، حرص ، کینه ، نفرت ، حسادت و …) یعنی در حال تولید انرژی هایی هستیم که اتفاقاتی هستیم که همین نوع احساسات رو بیشتر و بیشتر برای من به وجود می آورد.
ترس بیشتر
غم بیشتر
حرص بیشتر
ناامیدی بیشتر
نگرانی بیشتر
نفرت و حسادت بیشتر
و…
باید به دنبال تغییر نگاه در تک تک اتفاقات روزانه باشم که به احساس یک مقدار بهتر از قبل برسم.
مثال هایی زیادی دارم از اینکه برخورد یک نفر با من به ظاهر بد بوده ، ولی با حق دادن به طرف و تمرکز بر زیبایی های و شکرگزار بودن برای بد تر نشدن اوضاع ، اون موضوع برای من در نهایت رشد و بهبود و شجاعت و ایمان و تجربه های ارزشمند رو به همراه داشته.
*اهمیت اینکه من به چه چیزی گوش می کنم ؟
به چه چیزی فکر می کنم ؟
در مورد چه چیز تفکر می کنم؟
وقتی تو فکر می رم در چه زمینه ای تمرکز می کنم؟
گفتگوهای ذهنی من در مورد چه حرفهایی هست ؟
مغز من به چه شکل فکر می کند ؟ اگر من در مورد چرندیات و حوادث و خیانت ها و اختلاس و جنگ و تهدید و فقر ورودی به گوشم و مغزم می دهم ، در زمانهای مختلف مغز من در همین زمینه ها فکر می کند . مغز من دنبال تایید باورهایی هست که به جنگ و خیانت و تحریم و فقر و یاس و ناامیدی ختم می شود.
دقیقا شکل فکر کردن من ، در راستای و ادامه همان ورودی هایی هست که من انتخاب کرده ام .
پس وقتی که تنها هستم و به ظاهر اطراف من ساکت است ، گفتگوهای درونی من در ادامه همان جنس ورودی هاست .
برای تغییر نوغ فکر کردنم ، باید جنس ورودی ها را به کل تغییر بدهم.
تغییر ورودی ها یعنی تکرار صحبت های استاد در طول ساعات شبانه روز و ضبط کردن باورهای مناسب با صدای خودم . این مورد به من خیلی کمک کرد ، اوایل شهامت ضبط کردن صدای خودم رو نداشتم . یه جورایی با صدای خودم اوکی نبودم ، ولی کم کم که احساس لیاقت و ارزشمندی وخودباوری در وجودم شکل گرفت ، با صدای خودم و با خودم آشتی کردم و بین فایل های استاد ، گریزی به صدای زیبای خودم هم می زنم. این تکرار و برنامه ریزی ورودی های شنوایی و بینایی ، بسیار زیاد در کنترل ذهن مهم و اساسی است.
من باید آگاهانه از لحظه ای که چشم باز می کنم ، داشته هایم را ببینم و شکرگزار باشم.
شب راحت
خواب راحت
آسایش
امنیت
رفاه
تخت و بالش و سقف بالای سرم و …
و به محض چشم باز کردن اگر توانایی توجه به زیبایی ها رو دارم باید انجام بدهم ، اگر نه ، پلی کردن فایل های استاد در همان زمان اول صبح بسیار زیاد تاثیر گذار هست.
خدای مهربان رو برای هدایت شدنم به این فایل بسیار الهام بخش و بی نظیر سپاسگزارم
از عرشیا عزیز و استاد عزیزم و خانم شایسته مهربان مجددا سپاسگزارم.
خدای مهربان رو برای رحم و مغفرت و فضل و عنایتی که شامل حال ما کرد و ما رو به این مسیر بی نهایت زیبا ولذت بخش هدایت کرد ، شکرگزارم
سلام و عشق فراوان خدمت جمال عزیزم
من هم از شما سپاسگزارم که با محبت و لطف و عشقی که به من هدیه دادید ، باعث شدید کامنت خودم رو مجددا بخونم.
تمام کلمات و کامنت های من و شما و همه دوستان ، در مسیر تقویت ایمان و توحید و توکل و بندگی واقعی بر قلب ما جاری میشه.
و زمانی که یک کلمه از شما برای من یا بالعکس ارسال میشه ، حاوی نوری از منبع بی نهایت قدرت مطلق آسمانها و زمین هست.
ما در مسیری پر نور و سرشار از زیبایی نفس می کشیم و حرکت می کنیم و هربار همدیگر رو از زیبایی و لطافت ها و عاشقانه هایی که از قلب ما جاری میشه ، سیراب می کنیم.
کلام و صداقت و عشقی که در کامنت های شما برای من وجود داره ، بی نهایت ارزشمند و گران بهاست.
یکی از خوشبخت ترین مردم در این عصر و زمانه ، ما هستیم که آگاهانه و متعهدانه و با شجاعت و توکل و صبر و استقامت داریم روی بهبود خودمون کار میکنیم تا هم خودمون از زندگی هدفمند و لذت بخش سیراب بشیم و خوشبختی رو به بهترین و راحت ترین شکل تجربه کنیم ، و هم جهان رو به مکانی زیبا و لذت بخش تبدیل کنیم و از این سرریز شدن عشق و زیبایی و ثروت به همنوعان خودمون هم ببخشیم.
از قدرت ایمان و تکرار و تعهد و جسارت و پشتکار شما در این سایت و تلاش آگاهانه و کنترل ذهن عالی و صبر شما الهام می گیرم و درس یاد می گیرم.
آفرین بر شما دوست عزیز و با ایمان.
بهترین ها رو برای شما و تک تک دوستان زیبای خودم از خداوند متعال خواستارم.
شاد موفق ثروتمند سلامت و خوشبخت باشی.
سلام جواد جان
شما جزو ان افرادی هستی در سایت که من کامنت های شما را دنبال می کنم
از بس که آموزنده است و از بس که تجربه های ارزشمندی را در کامنت هایت بیان می کنی
چه زیبا گفتی که یکی از خوشبخت ترین مردم در این عصر و زمانه ، ما هستیم که آگاهانه و متعهدانه و با شجاعت و توکل و صبر و استقامت داریم روی بهبود خودمون کار میکنیم تا هم خودمون از زندگی هدفمند و لذت بخش سیراب بشیم و خوشبختی رو به بهترین و راحت ترین شکل تجربه کنیم ، و هم جهان رو به مکانی زیبا و لذت بخش تبدیل کنیم و از این سرریز شدن عشق و زیبایی و ثروت به همنوعان خودمون هم ببخشیم.
من با خودم گفتم:
آیا این نعمت کوچکی است که ما یکی از خوشبخت ترین مردم در این عصر و زمانه هستیم؟!
و واقعاً این نعمت عظیم را چطور و چگونه میتوان سپاسگزاری کرد؟!
دوستت دارم
خوش و شاد و سالم باشی
به نام خدا
چند نکته مهم فایل برای من :
1_ اول اینکه دنبال این فایل بودم چند روزه که «برای دوره قانون سلامتی وقت کمی ولی فشرده گذاشتن» چند روز دنبال این جمله اشون بودم ولی خب اگر خودم میخواستم تمام فایل هارو گوش بدم شاید 2 تا3 هفته زمان میبرد اما وقتی از خداوند هدایت میخوای با یک کلیک هدایتم کرد به این فایل پس این فرق حساب کردن روی خدا و خودمونه که سرعت میده به همه چی خدا برای هر کار کوچک بزرگی بسپری به خدا
2_ ورودی که آقای عرشیا گفتن وقتی کلیپ یا فیلمی میبینی ناخودآگاه فکرت درگیره چه بخوای چه نخوای ولی وقتی اصن نبینی خوب طبیعیه فکریم نمکنی این جمله طلاست
3_برای اینکه ثروت دنبالت بیاد توی یک حوزه اونقدر اطلاعات کسب کنی که یونیک بشی
سلام دوست عزیز چه نکته برداری قشنگی کردی آفرین
راستش منم چند روز بود به فکر عرشیا بودم چون پسرمنم الان 16 سالشه وخیلی دوست داشتم که یه ردی از عرشیا پیداکنم .این یه نشونه بود
البته دوست دارم سایت یا اینستای عرشیا رو پیدا کنم وازش کمک بگیرم برای بچه هام چون پسرم خودش از این بحثا دوست داره
بازم ممنونم از نظرت
بنام الله یکتا و هدایتگر 🌸🌸🌸
درود بر استاد عشق و توحید و مریم بانوی نازنین شایسته و همه دوستان سایت 🌺🌺🌺
دیدن الگوهایی مثل عرشیای جوان و باانرژی که کلی نتیجه گرفته میتونه به ما در مسیر رسیدن به اهداف کمکمون کنه ،
1.با بدست آوردن آگاهی ها و مهارتها در کارهای مورد علاقه مون ، دست به عمل بزنیم تا نتایج تکاملی بیاد .
2.در ابتدای شروع هر کاری به نشدنی ها و مشکلات مسیر توجه نکنیم ونگران نباشیم .بلکه با احساس خوب داشتن به اونچه دوست داریم اتفاق بیفتد فکر کنیم ( داشتن احساس خوب در کنار عملگرایی)
3.برای موفق شدن در هر کاری باید بریم تو دل ترس هامون و از ناحیه امن مون خارج بشیم .
4.برای هدف داشتن فقط به دنبال تمرکز بر موضوع داشته باشم و دنبال حواشی و چرندیات نامربوط مثل شبکه های اجتماعی و فیلم و سریال …نباشیم .مغز ما اتوماتیک وار با تمرکز کردن بر کار ، همون نتایج و به ما نشون میده
5.در کار انجام داده ،بدنبال تکامل باشیم و تعداد تجربیات انجام کار است نه زمان طولانی داشتن برای رسیدن به آن
و در آخر چقدر اشاره خوبی داشتند به اینکه که در زندگی فقط به زیبایی های مسیر توجه کنیم که بصورت ناخودآگاه ذهنمون فقط این زیبایی ها رو میبینه و به عنوان تجربه وارد زندگی مون میشه
مصاحبه بسیار مفید و کاربردی بود ،
ممنون ازتون که وقت میزارید برای ما که هرروز مدارو فرکانس مون با دیدن وشنیدن وتکرار و تمرین این آموزه ها بالاتر میره …
بنام رب العالمینِ عطا کننده و هدایتگر
سلااااااااااااام سلام سلام 😍😍😍😍
یه عدد کودکِ درونِ شیطون و شلوغ قراره براتون حرف بزنه 😂😂🤦🤦
سلام و درود به استاد عباس منش عزیز و خانم شایسته بزرگوار و همینطور سلام و درود و خداقوت به عرشیا عزیز ، گل پسر موفق و ثروتمند . درود به تو که با موفقیتهای ارزشمندت باور «میشود» رو به اثبات رسوندی و نکته اش اینکه توی این سن حالا حالا ها جا داری برای تکامل و لذت بردن از زندگی و خلق موفقیت های طلایی و ارزشمند بیشتر. برات از جان جانان رب العالمین جان عزیز بهترین نعمت ها و ثروتها و سلامتی و شادکامی درخواست میکنم.
الهی صد هزار مرتبه شکر
الهی صد هزار مرتبه شکر
الهی صد هزار مرتبه شکر بخاطر این مسیر ،بخاطر این هدایتها بخاطر این به اشتراک گذاشتن ها ،بخاطر این موفقیت ها، بخاطر این انسانهای ارزشمند و عالی که اینقدر حالشون خوبه و با خودشون در صلح هستن و سخاوتمندانه به همدیگه کمک میکنن. ممنونم استاد عباس منش که سخاوتمندانه موفقیت هات رو با ما به اشتراک میذاری ، متشکرم عرشیا جان که سخاوتمندانه مسیر تلاش ها و موفقیتها و ایمان عملیت رو اینقدر عالی برامون توضیح دادی.
از دیروز که این فایل آپلود شده چند بار دیدمش اصلا دستم نمیرفت کامنت بنویسم ، گفتم من باید بیشتر و بیشتر گوش بدم، و تک تک کلماتش رو نوش جان کنم بعداً کامنت بنویسم.
روزهایی که عسلویه هستم توی خوابگاه شرکت ساکن هستم و دو تا هم اتاقی دیگه هم توی واحدمون داریم. یه وقتایی که از خودم و نتایجم و شرایط زندگی خسته میشم یه نگاهی به بقیه میندازم،(نه به دیده قیاس یا قضاوت، به دید دونستن اینکه من کجای ماجرا هستم) از صبح تا شب توی اینستاگرام دارن چیزهای نازیبا میبینن، طرف از خواب بیدار میشه بلافاصله صدای گوشیش از اتاقش میاد که داره اخبار مسائل فلان رو پیگیری میکنه، دقیقاً از صبح تا شب دائما دارن نازیبایی ها رو پیگیری میکنن و در موردش حرف میزنن.
به خودم که نگاه میکنم میبینم روزی چند ساعت توی سایت آنلاین هستم و فایل میبینم یا کامنت میخونم ، یا آفلاین دارم جلسات دوازده قدم رو گوش میدم و مکتوب میکنم. هیچ کاری برای انجام دادن نداشته باشم میرم ورزش میکنم، یا هندزفری میذارم موزیک بی کلام یا غزلیات حافظ گوش میدم. توی سرویس تو مسیر رفت و برگشت از محل کار همیشه باید یه چیزی گوش بدم، یا آموزش های استاد یا آهنگ یا حافظ یا قرآن. هر چیزی که نذارم صدای گفتگوی افراد منفی انرژیی مقدس و توحیدی منو منفی کنه. من اول راهم باید مراقب باشم. پس میتونم این ادعا رو بکنم من کیلومترها از نظر فرکانسی با این ها فاصله دارم. نکته اش اینکه هر چند وقت یکبار یکی شون بی دلیل باهام قهر میکنه و دیگه حرف نمیزنه و من میگم اکی خدا رو شکر که قانون داره درست کار میکنه، آدمهای منفی یکی یکی حذف میشن. همین الان تو جمع خودشون همه جور حرفی میزنن باور کنید وقتی من میرم توی جمعشون مراقب هستن چرت و پرت نگن. مدل حرف زدنشون عوض میشه «به قول خودشون میخوان احترام نگه دارن ولی من credit و اعتبارش رو میدم به جان جانان که منو روی دستان خودش داره نگه میداره»
دیروز داشتم به تجربیات سالهای قبلم فکر میکردم و شغل قبلی، که آیا اینجایی که هستم بهتره یا جای قبلی ، یهو یادم افتاد چقدر اون روزها خداوند منو حمایت و هدایت میکرده و من کفور بودم. الان هم داره منو هدایت و حمایت میکنه، ولی حال بهتری دارم و شرایط کارم بهتره، بی اختیار این بیت شعر از حافظ به قلبم الهام شد
بر در شاهم گدایی نکته ای در کار کرد
گفت بر هر خوان که بنشستم خدا رزاق بود
هر جا که بودم زیر سایه حمایت خودش بودم و هنوز هم هستم الهی شکر، الهی شکر، الهی شکر
یکی از جنبه های هدایت و حمایت خداوند همین حضور در سایته، همین شنیدن فایلهاست، همین نکات طلایی هست که توی آموزه های استاد عباس منش یا گفتگوی دوستان یا کامنتهاست. خداوند به بی نهایت دست و زبان منو یاری میرسونه و آگاهی میبخشه.
خدا رو شکر بخاطر این فایل که استاد عباس منش و عرشیا عزیز دست و زبان خداوند شدن.
یه نکته عالی دیگه که توی سایت داره اتفاق می افته و جا داره بابتش شاکر باشم اینه که وقتی در مورد فایلی صحبت میشه که باعث انگیزه و موفقیت شده ، لینک اونو توی صفحه میذارید که براحتی دسترسی داشته باشیم. متشکرم.
خدا رو صد هزار مرتبه شاکرم بخاطر این فایل و بخاطر احساس خوب و آرامشم، بخاطر هدایت و حمایت رب العالمین جان.
دیروز داشتم دوره دوازده قدم رو کار میکردم، جلسه قرآنی که استاد داشت سوره لیل رو توضیح میداد.
بعضی از سوره ها این الگو تکرار شده، خداوند به چند تا موضوع قسم میخوره، بعدش یه مطلبی رو میگه و بعدش توضیحش میده و در ادامه براش مثال میاره، مثل سوره لیل ، والشمس، والفجر و …
خدا به شب و روز و مخلوقات نر و ماده قسم میخوره که بگه «سعی و تلاش افراد متفاوت و گوناگونه» و در ادامه میگه: کسی که اهل عطا کردن و کنترل ذهن و تحسین زیباییها باشه ، پس ما اورا برای آسانی ها میسر خواهیم کرد « یا به عبارت دیگه، به صورت سیستمی در مدار آسانی ها قرار میگیرد»
فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَىٰ
هم قانونمندی رو میگه ، هم فرکانس ، هم سیستمی بودن و هم تکامل و ده ها موضوع دیگه.
اینجا میتونم اینو ربطش بدم به اون نکته ای که عرشیا عزیز گفت ، ما یه کاری انجام بدیم اینجوری نیست که حالا یا نتیجه A حاصل میشه یا نتیجه B . نه به هیچوجه همیشه همون نتیجه ای حاصل میشه که ذهن خودمون داره خلقش میکنه، آگاهانه انتخاب کنیم چه نتیجه ای رو میخوایم خلق کنیم.
ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی
تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
در مکتب حقایق پیش ادیب عشق
هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی
دست از مس وجود چو مردان ره بشوی
تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی
گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد
بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی
از پای تا سرت همه نور خدا شود
در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی
گر در سرت هوای وصال است حافظا
باید که خاک درگه اهل هنر شوی
درود و سلام آقا حمید تک رو
چقدر لذت بردم از کامنت زیباتون واقعا چقدر مسایل رو خوب توضیح دادید و همچنین اشعاری که نوشتید داشتم الان دفتر شکر گذاری مو می نوشتم یعنی از ساعت پنج صبح داشتم کامنت ها رو می خوندم و این عادت صبگاهی رو دارم در خودم تقویت میکنم .. داشتم دفتر شکر گذاری مو می نوشتم که اشعار حافط شما رو خوندم و گفتم حتما اگر دو سه جمله هم شده بیام ازتون تشکر کنم
ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی
تا راهرو نباشی کی راهبر شوی
در مکتب حقایق پیش ادیب عشق
هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی
دست از مس وجود چو مردان ره بشوی
تا کیمیای عشق بیابی و زر شوی
گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد
بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی
از پای تا سرت همه نور خدا شود
در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی
گر در سرت هوای وصال است حافظا
باید که خاک درگه اهل هنر شوی
واقعا روز منو ساخت آقا حمید گل
استاد درست میگه موقع خوابیدن و بیدار شدن بیایم داخل سایت کامنت ها رو بخونیم واقعا چقدر عالیع .. منم دارم این عادت رو در خودم نهادینه میکنم یعنی اینقدر این سپاسگزاری ها و این نعمت های الهی صبحگاهی منو میسازه که ی وقت ها برای نوشتن میبینم طلوع خورشید شده و من دارم کامنت ها رو میخونم
ممنون و سپاسگذارم بابت تمام نوشته هاتون و ازاینکه اینقدر قشنگ کنترل ذهن خودتونو در این شرایط حساس کنونی تونستید داشته باشید واقعا جای تحسین داره بخصوص که شاغل هستید و در محیط حضور دارید واقعا تحسین بر انگیزه آفرین و هزاران آفرین که با همین فرمون در مسیردرست و هدفمند خودتون هستید
بهترینع بهترین ها رو براتون آرزومندم روز و شب تون خوب خوش و خیر و برکت باشه
1401/10/10
امروز رقم اعداد تاریخ هم جفت شده و این هم برام نشانه ی خوبی است و امشب مصادف با اول ژانویه آغاز سال جدید 2023
سلام و درود فراوان به شما خواهر بزرگوارم، صمیمانه قدردان لطف و محبت شما هستم که لطف کردین و این کامنت دلچسب رو برام نوشتین. واقعاً همینطوره ، وقتی صبحمون رو با حال خوب و مثبت شروع کنیم و شبمون رو با حال خوب و مثبت بخوابیم واقعاً ذهن اون چرخه گذشته رو رها میکنه و میافته روی چرخه درست و مثبت.
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق باشید.
خدای من چه بهشتی بود این فایل:
نمیدونم از کجا شروع کنم: از کدوم بگم؟ از نکات صحبتهای ارشیا بگم؟ از نکات صحبتهای استاد بگم؟ از این بگم که ارشیا عزیز توی چه سن کمی به این موفقیت ها رسیده؟ از اینجا بگم که چقدر همه کارها، مثل اینکه روی تسمه نقاله خط تولید چیده شده باشن، به صورت طبیعی و اتوماتیک پیش رفتن و براش اتفاق افتادن؟ از اینجا بگم که چقدر جهان سفره رو براش چید و بهش گفت تو فقط به ایده هات عمل کن و لذت ببر و فکر هیج چیز دیگه ای نباش!! چقدر من رو یاد قسمت 158 سفر به دور آمریکا و آقای راس میندازه…..
واقعا وقتی نمونه ها و الگوهای مختلف رو کنار هم میزارم می بینم در عین تفاوتهای صرفا ظاهری که دارن، نتایج کاملا مشابهه: یعنی درسته که راس و ارشیا از نظر سن، موقعیت، کشور محل زندگی، شغل، علایق و خیلی چیزهای دیگه کاملا متفاوت (و تا حدودی بی ربط) هستن، اما نتیجه ای که در دنبال کردن علاقه شون، نتیجه ای که به خاطر عمل گرا بودن و عمل کردن به ایده هاشون، نتیجه ای که به خاطر باورهای مناسبشون داشتن یکیه این نشون میده مهم نیست من کی هستم؟ کجا هستم؟ چی سنی دارم؟ چه موقعیت و شغلی دارم؟ من هم اگر از این فرمول، از این روش، از این سبک زندگی استفاده کنم همین نتایج رو میگیرم.
گاهی اوقات یه مثال عجیبی در مورد ما آدمها میاد تو ذهنم که الانم دوباره اون مثاله یادم اومد: حس می کنم گوهر وجودی ما آدمها (که میتونه شامل استعدادها، علایق، شخصیت و سایر کاراکترهای ما باشه) مثل یک نوع ماده شیمیاییه که خواص ثابت و یکسانی در همه ما داره. حالا این ماده رو، شما توی هر نوع ظرفی بریزید در هر حال همیشه نتیجه واکنشش با بقیه مواد، یکسانه. یعنی فرق نمیکنه ظرفش بزرگ باشه یا کوچیک، قدیمی باشه یا جدید، نو باشه یا کهنه: در هر حال همیشه نتیجه واکنش در تمام این ظرفها یکیه چون نتیجه به محتوای اون ظرف بستگی داره که یکسانه، نه به خود ظرف.
حالا اون ماده، ما آدمها و فرصتها و استعدادها و علایق و تواناییهامون هستیم که توی همه ما این ویژگی ها وجود داره. و اون ظرفه میشه سنمون، شرایط زندگیمون، موقعیتمون، اطرافیانمون و ….. پس اگر ارشیا و راس تونستن، ما هم می تونیم، منم می تونم. جالبه! ارشیا هم توی صحبتهاش به این نکته اشاره کرد که همون منابعی که من در اختیار داشتم تا توی این 4 سال به اینجا برسم، شماهایی که دارید این فایل رو می بینید هم در اختیار دارید. پس اگر برای من شد، برای شما هم میشه. به شرطی که درست عمل کنیم به آموزه ها.
یه نکته دیگه که توی صحبتهای ارشیا بود و برای من خیلی جالب بود، بحث سرعت تکامل بود. جالبیه قضیه برای من از این جهت بود که من تا همین چند وقت پیش فکر می کردم که باید زمان خیلی زیادی بگذره تا من بتونم از این دوره ها نتیجه بگیرم و کلا طول میکشه تا آمادگی انجام بعضی کارها و تصمیمات را پیدا کنم. از طرف دیگه چند وقتی بود که توی سایت و توی کامنتهای دوستان میدیدم بعضی افراد در مدت زمان کمتری نسبت به اون چیزی که من فکر می کردم، به نتایح ملموس تری رسیدن. نمیخوام بگم این تغییرات یک شبه امکان پذیره ولی احساس می کنم من، یا بهتره بگم ذهن من، یک محافظه کاری پنهان رو در من نهادینه کرده بود و منو یه جورایی قانع کرده بود که حالا حالاها طول میکشه و فعلا باید صبر کنی و طول میکشه تا نتایج بیاد. و فکر میکنم این خودش یک باور اشتباه بود. حتی حس میکنم یه جورایی جلوی بعضی اقدامات من رو هم می گرفت چون همش به خودم می گفتم نه هنوز برای همچین تغییراتی زوده و من هنوز آماده نیستم!!! حالا ولی فکر میکنم فقط کافی بود من کار خودم رو می کردم و پیش می رفتم و اصلا ذهنم رو درگیر این مساله نمیکردم که حتما باید دیر اتفاق بیوفته! همین!!
گاهی اوقات یاد انیمیشن راپونزل میوفتم که جادوگره راپونزل رو قانع کرده بود که بیرون از این قلعه خطرناکه و تو آماده نیستی و اینحا برات امنتره. منم انگار این چند وقت به خودم میگفتم: هنوز زوده و هنوز زمان نتیجه گرفتن نیست و اصلا طبیعیه که دیر نتیجه بگیری!!! واقعا چرا؟!!! نمیدونم چرا اینطور فکر می کردم ولی خوشحالم که امروز ارشیا چند بار تو صحبتهاش گفت که لازم نیست 100 سال طول بکشه!
جالبه حالا که فکر می کنم میبینم استاد هم بارها توی فایلها گقتن که لازم نیست برای شما به اندازه من طول بکشه ولی انگار این تیکه از صحبتهای ارشیا دقیقا درمورد فکرهای این چند وقت من بود!!
دستم درد گرفت از بس تند تند دارم می نویسم تازه هنوز هیچ کدوم از نکاتی که یادداشت کرده بودم رو ننوشتم. چقدر نکته داره این فایل!! باید بارها و بارها گوشش بدم و نکاتش رو توی دفترم بنویسم. چقدر باید تمرکزم رو روی سایت بالاتر ببرم. چقدر دلم میخواد هنوز بنویسم. چقدر این فایل رویایی بود.
ارشیا عزیز صمیمانه بهت تبریک میگم برای تمام موفقیتهات و واقعا جهان بدون کوچکترین خطایی عادلانه عمل میکنه و همه در جایگاه درستی که با لیاقتشون کسب کردن قرار می گیرن.🌹🌹 خیلی خیلی لذت بردم از این گفتگو. بعضی جاها اینقدر سرعت صحبتهای ارشیا زیاد بود که فرصت نمیکردم درست درکشون کنم که این نشون دهنده تسلط و آگاهیش بود.
استاد و خانم شایسته عزیز، هزاران بار سپاسگزارم از شما برای ترتیب دادن این گفتگوها 🙏🙏و خدا میدونه که شما هم چقدر لذت میبرید وقتی نتایج ماها رو می بینید. براتون سفر خوشی رو آرزو می کنم و اینو بدونید که ما هر روز مشتاقانه سایت رو چک می کنیم که فایلهای جدید شما رو ببینیم.
سلام دوست عزیز
من با خوندن کامنت شما متوجه اشتباه خودم شدم اونجا که در مورد سرعت تکامل نوشتین.
دقیقا من هم مثل شما فکر میکردم که من هنوز برای استفاده از دوره های استاد آماده نیستم با اینکه دو تا دوره عزت نفس و دوازده قدم قدمهای 1-2-3-4 رو دارم.
تازه متوجه این موضوع میشم که چرا استاد در محصولاتشون میگن که هر جلسه رو حداقل 5 بار با تمرکز ببینید و گوش کنید این برای همون سرعت دادن به بحث تکامل هست و با بیشتر گوش دادن به فایل ها تکاملمون در استفاده از آگاهی ها بیشتر میشه.
ممنونم از شما دوست عزیزم
سلام مهناز جان
بله دقیقا همینطوره. ما باید بدون اینکه ذهنمون رو درگیر این مسایل کنیم فایلها رو بارها و بارها ببینیم و همونطور که استاد همیشه میگن، هر بار به اندازه تکاملمون و مدارمون میتونیم آگاهی های اون فایل رو درک کنیم و مهم اینه که در هر مرحله ای که هستیم به اون آگاهی هایی که درک کردیم، عمل کنیم. یعنی ما باید سمت خودمون رو درست انجام بدیم و دیگه به بقیه اش کاری نداشته باشیم.
به نام خداوند مهربان وهدایتگر
سلام
نشانه امروزم
به قانون تکامل اشاره شد ، و آقا عرشیای عزیز بخوبی توضیح داد که لازم نیست برای طی تکامل حتما زمان زیادی سپری بشه ، ما می تونیم سرعت یادگیری و تجربه کردن را بالا ببریم و دراین صورت تکامل با سرعت درست و بیشتری طی خواهد شد.
مطلب مهم دیگه اینکه، ذهن خود را تربیت کنیم که فقط به این فکر کنه اگه بشود چی می شود یعنی فقط به لحظه پایانی و موفقیت فکر کنیم و دائم آن را تجسم کنیم .
موضوع بعدی که بسیار مهم است ، شکل فکر کردن مغز مان را میشه عوض کنیم و این کار شدنی هست، فقط باید ورودهای های مناسب بدهیم و آنقدر استمرار و تکرار بکنیم که مغز فقط به آن فکر کنه ، و بجایی برسم که خود مغز به کمک ما بیاد و ایدههای نیز معرفی کنه ، علاوه بر این که مخالف نداره بلکه داره به پیشرفت ما هم کمک می کنه و ایده و نظر هم میده .
خدایا شکرت
یکی از بهترین شیوه ها برای دادن ورودی مناسب به مغز ، شنیدن فایل های استاد عباسمنش هست .
استاد تازه من دارم هر روز مچ خودمو توی باورهایی که در ضمیر ناخوداگاه دارم میگیرم
یکیش باور اسانی و راحتیه دستیابی به اهداف هست که کمی توش مشکل دارم و هر دفعه ارشیای عزیز رو به یاد میارم این باور در من تقویت میشه
میگم برای اون اسان شد برای من هم میشه
اتفاق از اینجا شروع شد که
من دیروز رفتم اسنپ گرفتم و یه مسافت طولانی بود تقریبا و ماشین هم 206 بود با یه راننده اقای خوشتیپ و قیمت این مسافت میشد 12 تومن
بعد گفتم خدایا چقدر ارزون حالا تاکسی بود که حداقل 30 تومن میگرفت تازه دربست هم نمیبرد اما اسنپ دربست میبره
یعنی استاد ته دلم میگف نه حق نیست که این مسافته طولانی رو داری اینقدر کم میدی براش
بعد گفتم به خودم نه نگار ، خدا برای تو برای تو اسان میکنه خواسته هاتو نباید بگی چرا این ارزونه و حق نیستو اینا
خداروشکر کن که اسنپ هست و برات اینقدر با قیمت خوب دراومده
بعد که با خودم حرف زدم یادم افتاد اسنپ برام کد تخفیف فرستاده بود و رفتم کد رو زدم و دیدم
عه 12 تومن شد 7 تومن .🎃🎃🎃😁
راستشو بگم
اون موقع که شد هفت تومن خجالت کشیدم
گفتم این ماشینه خوب و خوشگل و مرتب
با یه راننده اقای خوشتیپ و محترم
و مسافت تقریبا طولانی
اونم به طور دربست
راستش با اتوبوس و مترو میخاستم برم اونجا هفت تومن میشد و تازه با کلی هم پیاده روی و انتظار
بعد ذهنم گفت
داری هفت تومن میدی!!!! این حقش نیست باید بیشتر پول بدی باید بیشتر مایه بذاری زحمت بکشی برای رسیدن به اون مقصد
ولی استاد من مچ ذهنمو گرفتم باوری که در ضمیر ناخوداگاهم بود رو دراوردم کشیدمش بیرون الانم میخوام بکشمش .😁
Yani I want to kill it and make it doneeee
باوری که من در ذهنم داشتم این بود که برای رسیدن به چیزی باید پول زیادی بدی
این بود که تو نمیتونی به راحتی و سادگی اونم توی این ماشین خوب و دربست به مقصدت برسی
نه باید زحمت بیشتری بکشی باید پول بیشتری بدی این عادلانه نیست که تو به راحتی و با خوشی به یک چیزی برسی
و استاد این باوره من در بقیه موارد هم هست دیگه
یعنی مثلا میخوام خودم ماشین بخرم ذهنم میگه
نه نمیشه که زود ماشین دار بشی باید کلی زحمت بشی به اسونی به دست نمیاد
ولی من تا اومدم به مقصد برسم با خودم اینو گفتم
گفتم نگار خداوند اسان میکند برای شما اسانی هارو یعنی این
یعنی خداوند برای تو برای تو برای تو خواسته ات و رسیدن به مقصدت رو برات اسون میکنه اینشکلیه
چرا به خاطر باورات نمیخای بپذیری این اسونی رو ؟؟؟
مشکل از باوراته
این عادیه که تو ماشین خوب و تمیز با یه راننده خوشتیپ و محترم به طور دربست مسیر طولانی به راحتی با هزینه کم به مقصدت برسی
این خداست که اسون کرده بر تو خواسته و مسیر رسیدن به مقصدت رو …
و باید ازش بخوای که در بقیه مقصد هاهم این اسونی رو برات به ارمغان بیاره
درست همونجوری که ارشیا نگران نبود چرا چون میدونست اسان میشه راه ها
مثلا پس فردا خواستی مهاجرت کنی مثل استاد تو یک دقیقه همه کارات درست بشه و هیچ مدرکی ازت نخوان هیچ سرمایه گذاری کلان ازت نخوان و …
و اگه این باورو نداشته باشی نمیتونی این اسانی رو بپذیری
چون ذهنت میگه
عه نگاه کن بقیه رو
طرف ده سال تلاش کرده کلی مدرک جمع کرده کلی برای پولی که میخاست جمع کنه زحمت کشید تا نونسته بیاد آمریکا
حالا تو تو یه دیقه بدون هیچ زحمتی کارات اوکی شده ؟
نه عادلانه نیست حق نیست …
و خب با این باور اصلا نمیشه که اسان بشه برام خواسته هام
در حالیکه ما شاگردان استاد باید اسانی هارو با تمام وجودمون لمس و تجربه کنیم .
از خداوند سپاسگزارم .
ببینید دوستان اگه واقعا بخواهید تغییر کنید خوده جهان بهتون میگه چه باورای اشتباهی دارید و باید حلش کنی
خدا اسان میکند بر شما خواسته هاتونو
من میخواهم و دقت میکنم روی احساساتم روی رفتارا و اعمالم
چرا ناراحت شدم ؟؟
چرا خوشحال شدم ؟؟
چرا فکر کردم حقم نیست ؟؟
چرا فکر کردم حقم هست ؟؟
اینجوریه که ما به راحتی هم باورامون رو پیدا میکنیم و تغییر میدیم هم به راحتی به اهدافمون میرسیم
خدا جونم ممنونم برای هدایتت
و ممنونم برای اون تجربه ، ممنونم برای وجود اسنپ ، ممنونم برای وجود موبایلم ، ممنونم برای نتی که دارم ،
❤️❤️💚💚💚💙💙💙💜💜💜🤍🤍🤍🖤🖤🖤
برای حرکت کردن نیازی نیست بیای اول راهت لیست کنی مشکلات و مسائلی که احتمالا توی مسیر برات رخ میده را بررسی و تحقیق کنی و دنبال راه حل باشی، بلکه لازمه که بیای به اون چیزهایی که دوست داریم اتفاق بیافته بهشون فکر بکنیم، تمرکز کنیم، صحبت کنیم در موردشون، تجسم کنیم.
پس ارشیا، انقدر توی اول مسیر اومده این کارو کرده، که ذهنش را تایمی که داشته را پر کرده با I Wish هاش قبل از اینکه توی دنیای مادی بهشون برسه و عملا با این نگاه و عملکرد نتیجه که قطعا معجزه سا خواهد بود و اینکه وقتی هم عملا برای ناخواسته هاش نمیمونه.
( خداروشکر که اولا خواستم توی این دوره زمونه به دنیا بیام و خودم را تجربه کنم و خداروشکر میکنم برای اینکه واقعا همه چیز هست یک دنیای فراوان و پر از تنوع خداروشکر برای نعمت تکنولوژی )
عشق و شور آقای مرعشی را تحسین میکنم. درس قشنگی بود برای کنار گذاشتن و بستن تمام بهانه ها.
اینم یادم باشه اگر تمرکز من عالیه این یعنی اینکه من انقدر غرق خواسته هام هستم که عملا وقتی برای چیزی ندارم و این زمانه که میفهم من دارم به قانون تمرکز هم عمل میکنم.
پس یکی از چیزایی که عزت نفس من را خیلی بیشتر میکنه و از اون جایی که عزت نفس پایه و اساس هر موفقیتی هست و یک زندگی توحیدی شاید بتونیم بگیم عزت نفس توحیدی ترین باور هست اصلا، خب «توی همین مورد بالا یعنی تمرکزی روی خواسته هام کار کردن افزایش مهارت بهتره بگم، توی زمینه ی مورد علاقه ام» باعث میشه که اره حس و حال بهتری نسبت به خودم و این زندگی و لحظه هام داشته باشم با بالاتر رفتن عزت نفسم. الهی شکر
ممنونم برای ارشیای نازنین در مورد این قسمت دقیقه 44، چقدر قشنگ من به وضوح بیشتری رسیدم و البته سپاس گزارتر برای نعمتِ «ذهن» واقعا میشه که سوارش شد و وقتی که سوار ذهنت میشی چقدر قشنگ بهت سواری میده وقتی بلدی و خوب تربیتش کنی.
منم کنجکاو شدم برای آمریکا اومدنم چطوری میشه و این چیزها را یاد بگیرم و یاد بگیرم که یاد بگیرم.
جوانب بیشتر کار را یاد بگیرم در مورد بیزینسم را در مورد چیزهایی که دوست دارم.
من باید روزی یک ساعت بسازم اوووم خودشه .. باید تکاملم را اینجوری طی کنم میشه توی مدت زمان کمتر با سرعت بیشتری ایده هایی که بهم الهام میشه را اجرا کنم.
اگر من هدفم را مشخص کنم و دو ماه تمرکزی کار کنم روش Master میشم توش.
باریکلا باریکلا چقدرر تحسینت میکنم ارشیا توی مدت زمان کم توی یک هفته اول، 700 دلار درآوردی و چقدر قشنگ داستانِ الگو بودن را گفتی برای دوستت که وقتی تو را دید اونم توی زمینه ی خودش ثروت ساخته. ( سامان)
” من با موفقیت خودم هزاران نفر را کمک میکنم موفق بشن، بزرگترین خدمت به جامعه بشری اینه که موفق بشیم ”
تکرار باورهای درست: مفهوم فرکانس و چگونگی تنظیم آن فایلی که به اندازه ی یکسال گوشش داده ارشیا چند وقت پیش دیدم که این فایل را روی یوتیوبتون گذاشتید استاد. ««« تکرار ورودی مناسب »»»
بازم کلی تحسین میکنم ارشیای عزیز را که انقدر ورودی مناسب به خودش داده و تمرین توجه بر نکات مثبت داشته که این چنین زیبایی ها را شکار میکند و استاد و مریم جان از این توجه مثبت ارشیا به وجد میان. الهی شکر
منم یکی از اون ویژگی های مثبتم همین توجه بر نکات مثبت خداروشکر که میتونم بگم حالا برای کسایی که منو میشناسن که بهتر میدونند ولی برای بچه هایی که تازه وارد سایت شدند، واقعا دیدن سفر به دور آمریکا و سریال توجه بر نکات مثبت همینطور سریال زندگی در بهشت ( اما برای من بیشتر سفر به دور آمریکا تاثیرگذارتر و الهام بخش تر بوده و هست چون خودم عاشق سفرم و از توجه بر نکات مثبت از جنس سفر بیشتر بهم میچسبه حال میده ) اینکه اولا متعهد باشی که هر روز یک قسمت را ببینی و هر چیزی که درک میکنی از زیبایی که میتونی و حس میکنی زیباست و حس خوبی بهت میده را بنویسی ببینید اولش ممکنه سخت باشه ممکنه حتی هیچ چیزی به نظرت نیاد و یک حال خنثی داشته باشی اما همینکه میای مینویسی شروع میکنی و ب بسم الله را می نویسی خدا شاهده که کلمه ی بعدی بهت گفته میشه واقعاا یعنیی این برای من یک چیزی فراتر از باوره یک جور اطمینان، ایمان و تو این داستان اولین کسی که بزرگتر میشه دقیقا خود شمایی، چون که داری توجه میکنی به نکات مثبت و تو فکرشو کن که توی این تایمی که این کارو میکنی ذهنت را داری درست تربیت میکنی ذهنی که تا قبل از قبل از تعهدت اصلا میذاشتی هر جایی بره و به کلی چیزای چرت و پرت را کش بده و تو هم اهلش نباشی که کنترلشون کنی یا سخت خلاصه دل ندی.
پس با این کار چقدر واقعا داری خداگونه تر زندگی میکنی خداگونه تر میشوی اصلا و وقتی یک مدت این کارو میکنی اینجاش خیلی باحاله میبینی که توی محیط غیر سایت خب به هر حال اگر کارمندی توی محل کارت یهو میبینی به قول ارشیا اصلا نمیدونی اون خط فکریه از کجا اومده! تو هم شروع میکنی به نکات مثبت توی محل کارت، همکارت، خودت و .. اگر داری پیاده روی میکنی توی یک عصر پاییزی شگفت انگیز خب یهو میای و به زیبایی های مسیرت بهتر از همیشه بیشتر از همیشه توجه میکنی چقدررر چقدرر من این حرفو خودم شنیدم از خودم – در حالی که این توجه بر نکات مثبت را اادامه دادم هاا – که گفتم اهههه پسررررر محمددد اینو ببین ما چقدرر این مسیرو اومدیم بابا الان باورت میشه خداایاا من انگار اولین باره اینو دارم میبینم چه درختی چه شاخی.
خلاصه میبینی که بعد از یک مدت اینجوری میشی و این توجه بر نکات مثبت را میاری توی لحظه به لحظه ها و فریم های مختلف زندگیت
و اولین شخص که داره لذت میبره از این ماجرا از این نعمت از این بهشتی بودن از این خوشبختی تو هستی و همه ی این ها از کجا شروع شد جانم؟
دقیقااا …
از همین «تعهد»» چرا گفتم (همین) و نگفتم (همون) چون که هنوزم بیشتر از همیشه حالا پای تعهدت هستی که باید این کارو انجام بدی و این تنها راه رشد و اینکه هر روز بهتر از دیروز بشی.
خداروشکر برای قدرت و توانایی خارق العاده ام توی نویسندگی خیلی خوب میتونم اون چیزی که درک کردم، تجربه کردم را برسونم و اینجوری نبودم من شاید باورتون نشه ولی خب میشه! من همون محمدی بودم که تا خود خود دبیرستان خواهر و برادر من کمکم میکردند توی انشاها و تحقیق ها و کلا “نگارش” یعنی میخوام بگم یکی از نقاط ضعف من بود ولی اینجوری نموند واقعا و الان به جرئت یکی از بهترین نکته های مثبت من هست که خیلی هم بهش افتخار میکنم و با همین قلمم کلی تاااا الان ارزش ایجاد کردم و کلی رشد کردم با رشد خودم البته که جهان هم رشد کرده و به جای خیلی بهتری برای زندگی تبدیل شده. الهی شکرت
با تمام این حرف ها میخوام اینو بگم که کافی نیست .. و از اینی که هستم از اینی که هستیم بازم میشه قوی تر شد بهتر شد و چه انگیزه ای این موضوع بهتر شدن هر روز نسبت به روز گذشته انگیزه بخشِ.
اما ادامه فایل؛
من چقدر بابا و مامان ارشیا را تحسین میکنم، چه نعمتیه بخداا .. خانواده ای که اهل قانون باشن .. من این تجربه را دارم نه البته با خانواده ی خونی بلکه خانواده ی هم فرکانسی که دارم و سفری که اخیر رفتم و یک خانواده بیش از سی نفر را دیدم و زندگی کردیم با هم ..
چقدر خانواده های مثل خانواده ارشیا را تحسین میکنم برای این اعتمادِ، برای این ابراهیمی وار نگاه کردن، عمل کردن. یک حس فوق العاده ای یک نگاه متفاوتی نسبت به اینجور خانواده هایی دارم.
و یک موضوع که دوست دارم در مورد خدای خودم بگم و تحسینش کنم خدارو، این جهان را این قانون ثابت الهی را، خب داستان اینه که که من جمعه گذشته بود یعنی 6 روز پیش خدا توسط دست قشنگش بهم نشانه ی قدم 4 جلسه 8 را بهم داد خب من این قدم را بهمن 99 خریدم ولی تا الان راستش گوشش نداده بودم یا اگرم دادم همین جوری بوده و هیچی ازش به یاد نداشتم، خلاصه رفتم گوش دادم جلسه 8 را و یک احساس فوق العاده ای بهم دست داد یک چیزایی دوباره توی ذهنم روشن شد مثل لامپ و نور بخشید به ذهنم و قلبم را روشن کرد و پذیرا و کلی احساساتی شدم و اومدم کامنت ارزشمندم را برای این قسمت نوشتم نکته اینجاست که وقتی این قسمت تموم شد دقیق وقتی تموم شد حسم گفت الان وقتشه بری جلسه 7 را گوش بدی نکته اینه که وقتی قدمی که بهت گفته شده را با ایمان انجام بدی با حس خوب اون وقته که قدم بعدی بهت گفته میشه یک جورایی همون مثل نکته ی اولِ که نوشتم و منم سخت در حال لذت بردن از این جلسه بودم و به بعدش فکر نمیکردم دیگه، اومدم جلسه هفت که وای وای واییی از اون جلسه هایی که هررر روزز باید گوشش بدم در مورد تفسیر سوره لیل هست و موضوع توجه بر نکات مثبت، کنترل ذهن، تحسین کردن را دقیقا میگه و من عاشقتمممم پدر معنوی بینظیرم به خاطر وجود ارزشمند بینظیرت واقعا خداروشکر میکنم، خلاصه این فایل را گوش دادم و بازم کامنت ارزشمندم را گذاشتم و دوباره گفت بریم جلسه 6، و حالا دو روز پیش من اومدم این قسمت را دیدم و این قسمت موضوعش چیه؟
دقیقاااا موضوع «احساس لیاقت» و ربطش به پرداخت بها و باور اینکه همه چیز باید به راحتی انجام بشه و بدست بیاد.
دو روز پیش من به این موضوع توجه کردم و فهیمدم که بعد از این همــــــــه مدت فعالیتم تازه است که دارم شروع میکنم درک کنم احساس لیاقت چیه اصلا و چطور میشه رشدش داد .. به جرئت میتونم بگم که وقتی جلسه را گوش دادم یک جاهایی اصلا نمیفهمیدم و درکش برام سخت بود!!! و این اولین باری بوده که بعد از سال ها اینجور بودن را اصلا تجربه کردم! و حس کردم همون لحظه که تازه دارم وارد این موضوع میشم اما نکته قربون خدا برم من .. چقدر بینظیره این خدا چقدر عشق عشقققق چقدر لایق و سزاوار پرستش، عبادت ببینید من میگم دیگه دو روز پیش فقط با هدایت ها پیش رفتم و رفتم سراغ این جلسه و روز بعدش یعنی دیروز میام توی سایت میبینم خدا از همین جنس چگونه ساختن احساس لیاقت از یک زاویه ی دیگه توسط ارشیا توسط استاد داره صحبت میکنه برام ..
واقعا واقعا این خدا لایق پرستش نیست؟!
لایق اعتماد کردن نیست؟
لایق این نیست که بسپری بهش همه کارت را؟ همه چیزت را؟
لایق این نیست که تنها او را کافی بدونی برای خودت ؟
چرا هست .. من اینا رو به خودم میگم برای خودم می نویسم و از خودش میخوام کمکم کنه که ثابت قدم باشم توی مسیر زیبایی توی مسیر خوشبختی توی مسیر عشق و علاقه ام یعنی سفر به دور دنیا و دیدن زیبایی ها و به اشتراک گذاریشون به شکل های مختلف با تمام مردم فوق العاده تحسین برانگیز دنیا.
و چقدر قشنگ استاد استاد استاد جونم شما شما با خودتون در صلحید و در زمان و مکان مناسب هر کاری را انجام میدید با حس خوب.
و چقدر این موضوعی که ارشیا گفت در مورد اندام و سطح انرژی توی روز را تایید میکنم این روزها خب میام میشینم تمرکزی کار کنم کار میکنم بعد یهو یک غذایی میخورم میبینم اصلا دوست دارم بخوابم و میخوابم! و هر باری دارم این غذا خوردنم را اصلاح میکنم دیگه الان اصلا خبری از نون نیست و نونو گذاشتم کنار واقعا چون دوبار خوردم یکبار همین چند روز پیش اول صبح نون تست چند فله بعد در حد یک کف دست هاا خوردم اقاا نگم براتون خوابم گرفت خخخ اول صبح! یعنی واقعاا چپه شدم همون موقع دیگه گفتم من اقااا نون تست نمیخورم تمام شد و رفت .. گذشت تا اینکه پریشب این دفعه پیتزا خوردم و چقدر خوشمزه بود ولی وای وای من یادم رفت که اینم نونِ! و بازم چپه شدم با اجازه اتون .. و وقتی هم چپه میشه خب تو کل روزت تاثیر میذاره. و الانم دیگه کلا گفتم اقا پیتزا هم خبری ازش نیست .. البته نونش.
به قول مرتضی عزیز که توی دوره سلامتی و چقدر تحسینش میکنم به خاطر تغییرات وسیعی که توی زندگیش ایجاد کرده، وقتی این اتفاقات را بهش گفتم گفت که ببین چون تو الان هوشیاری و میدونی داستان چیه هاا داری این تصمیم ها را میگیری وگرنه خب قبلا هم داشتی نون میخوردی! ولی نه هوشیاری بوده و نه تصمیم جدی برای این مورد توی زندگیت.
اخ اخ ساالاد من عاااااشقققق سالاد سزارم اصلا دیوانه اشم سال هاست …
توجه کردید کلاهتون شبیه هم .. اون برندش یک عقاب چیه دقیقا ولی خب شبیه هم … دیوار سفید با نور زرد و این تابلوهای زیبا چقدر مجموعه ی قشنگی ساخته.و چقدر تحسین میکنم شما رو مریم جان برای اینکه با دو دوربین دارید فیلم برداری میکنید.
الهی شکر برای دوره سلامتی ان شاا.. در زمان و مکان مناسب به مجموعه ی محصولاتی که تهیه کردم اضافه میشه خودش و کار هم میکنم.
سلام و درود و رحمت جان جانان ، به کودک درون و بالغ بیرون محمد فتحی گل.
پسر رسماً کتاب مینویسی 😂😂 سپاس از وجود ارزشمندت. خیلی گلی ،خیلی لذت بردم و از نکات مثبت و طلایی کامنتت استفاده کردم. متشکرم محمد جان.
و بازم ردپای شیطنت های کودک درونت توی کامنت هات پیداست. بی اختیار وقتی کامنتتو میخونم یه Big Smile 🤩 میاد روی صورتم.
در پناه جان جانان رب العالمین جان عزیز همواره شادکام و ثروتمند و سلامت و موفق و خندان و پرشور باشی. 🌹💚 خدا رو شکر بخاطر این خانواده فرکانسی که خداوند بهم بخشید.
الحمدلله الذی اذهب عنا الحزن
سلام به دوستان عزیزم و استاد عباسمنش
چیزی که برای من جالب اینکه من امروز ذهنم درگیر مهاجرت بود
از اونجایی که هرشب دارم یه آیه رو آنالیز میکنم و متعهد کردم خودم رو که حتما در زمینه ثروت باشه
وقتی آیه در مورد مهاجرت اومد دلم نبود بهش نه بگم
برای همین گفتم بیام اینجا بنویسم
قضیه از اونجایی شروع شد که استاد عباسمنش توی یکی از فایلهای قدم هفت گفتن که نت ایران قطع شده و این خواسته رو واضح میکنه که مهاجرت کنیدا فلان وقتی که من سه سال بعد این فایل رو گوش کردم (چون این محصول 98 تولید شده ولی من 1401 خریدمش) و دقیقا توی همین تایمی که من داشتم میدیدم هم نت ایران قطع شد و به محض اینکه این فایل رو پلی کردم دیوانه شدم به خودم گفتم خدا داره با تو حرف میزنه
شروع کردم به دیدن فایل و اولش نشونه خاصی نبود با اینکه من فقط همین یه دونه فایل رو دیدما هیچ کاره دیگه ای نکردم ولی بازم انگار فرکانسها ول کن ماجرا نبودن اول که دوستم رو دیدم خیلی اتفاقی اونم دوست دوران سربازی
که گفت دوستش رفته ایتالیا با این شرایط و فلان
با اینکه من اصن حرفی از مهاجرت نزده بودم
و خودش هی برام گفت
منم واقعا تعجب کردم
بعدش دیگه باز خبری نبود تا دو هفته بعدش تا اینکه
دیروز توی لینکدین یه آقایی از انگلیس بهم پیام داد و گفت من یه طراح طلا میخام برای شرکتم تو میتونی بیای؟
جالب اینکه اول ما پیگیر ایتالیا و آلمان شدیم
و دیدیم که زبان آلمانی و ایتالیایی جفتش حتی نوشتن هم با انگلیسی فرق داره و باید مثل بچه های کلاس اولی از ب بسم الله شروع کنیم
بنابراین بی خیالش شدیم
بعد اصن دیگه به این فک نکردیم که کدوم کشور خوبه ولی فهمیدیم باید انگلیسی زبان باشه
و دو هفته بعدش این آقا پیام داد
اینم بگم که من کنسلش کردم چون هنوز وقتش نبود
نیاز به حدود دویست میلیون پول داشت به پول الان حدود (4000 پوند) پول میخاست که من نداشتم
دوم زبان خوب میخاس که من بلد نبودم
سوم از لحاظ کاری هم یه سری تکنیک ها بود که باید روش مسلط میشدم
اما کلی سود داشت این پیام برای ما
اول اینکه خانوادم آماده شدن
دوم اینکه فهیمیدم چه موانعی سر راهم هست برای مهاجرت و شروع میکنم به رفع اونا و میخام تا یک سال آینده هر سه تاش کامل برطرف شده باشه اصن هدف سال دیگه رو میذارم اینکه آماده مهاجرت باشم (نمیخام مثل اینا بشم که کل زندگی رو تعطیل میکنند میگن که ما میخوایم بریم خارج بعدم حتی مثل دوست خودم که میخاس بره سوئد به یه کشور درجه پایین اروپایی مثل سوئد هم بهشون اجازه ورود نمیده بهشون ویزا نمیده پس کارم رو میکنم خودمو آماده میکنم هر وقت زمانش بود خدا خودش با یکی از دستاش از کشور خارجم میکنه)
مورد خوب بعدی که داشت برای ما این بود که من فهمیدم باورهام توی زمینه ی مهاجرت خیلی خوبه
یعنی وقتی تو هیچ کاری نمیکنی و این شرایط اونم از انگلیس یعنی کم کشوری نیس بهت پیام میدن و میگن همه شرایط را ما فراهم میکنیم تو فقط بیا این نشون میده که خیلی چیزا داره ناخودآگاه رقم میخوره
اینم بگم که شاید دو سال دیگه بیام این کامنت رو بخونم پیش بینی خودم اینکه به سادگی به یه کشور خوب هدایت شدم (مثلا الان انگلیس نشده شاید بعدی قراره آمریکا باشه)
اما این که اومدم اینجا دلیلش این بود که من خیلی اتفاقی هدایت شدم به ایه معروف قرآن
قطعاً کسانی که بر خویش ستم کردند [هنگامی که] فرشتگانْ آنان را قبض روح می کنند، به آنان می گویند: [از نظر دین داری و زندگی] در چه حالی بودید؟ می گویند: ما در زمین، مستضعف بودیم. فرشتگان می گویند: آیا زمین خدا وسیع و پهناور نبود تا در آن مهاجرت کنید؟! پس جایگاهشان دوزخ است و آن بد بازگشت گاهی است. (97)
وقتی این آیه رو دیدم اشک توی چشام حلقه زد
گفتم ببین من که تحمل اینکه برم جهنم رو ندارم نمیخامم برم
اگه خدا اینقدر تاکید کرده روی مهاجرت
پس حتما یه چیزی هست
پس حتما یه دلیلی داره
وقتی که فک کردم دیدم اصلی ترین مانع من وابستگی به خانوادمه
که اونم خیلی اندکه
مثلا میشه من روزها با خانوادم تماس نمیگیرم
وقتی که زنگ میزنم اونا میگن چه عجب
یاد ما کردی
واقعا وابستگی ندارم اینجوری بگم که وابستگی شدید ندارم
یعنی اونقدر از مدار اونا کنده شدم که واقعا برام خیلی دور بودن ازشون مهم نیس
اصن برای همینه که این شرایط اینقدر داره راحت برام رقم میخوره
ولی وقتی این آیه رو دیدم گفتم نکنه من دستی دستی خودم رو از فضل خدا دور کردم
یکم که فک کردم دیدم برای اون هزینه ویزا من باید قرض میکردم پس اصلا الان موقعش نبوده
باید تکاملم رو طی کنم و اینجاس که پول نقشش رو ایفا میکنه ها
اینجاس که ثروتمند شدن معنوی ترین کار دنیا میشه
خیلی ساده بگم که واقعا این حرف که هر کار نیکی که شما بخواین انجام بدید از مسیر ثروت میگذره حرف کاملا درستیه
مثلا خدا این همه گفته انفاق کنید خب انفاق کردن اول باید باشه که انفاق کنیم دیگه پس مومنایی که خدا اینقدر میگه آنها که انفاق میکنند فلان و بهمان همشون ثروتمندن و جالب تر اونجاس که خدا میگه اونایی که انفاق میکنند خدا بهشون هفتصد برابر میده فک کن الان درآمد شما ده میلیونه بعد دو یک میلیون انفاق میکنی خدا هفتصد میلیون بهت برمیگردونه بعلوم شما صد بار اگه این کارو انجام بدی ثروتمند میشی اصن دلیل ثروتمند بودن ثروتمندا همینه
یا مثلا الان خدا اینقدر گفته مهاجرت کنید
من الان برای مهاجرت پول میخام خب معلوم این پول باعث میشه که من در نهایت به خدا نزدیک بشم
پس ببین بازم یه کار نیک ریشه اش میرسه به ثروت
یا مثلا خدا گفته که کسانی که هنگام نماز
نماز را سبک نمشمارن
وقتی تو ذهنت درگیر قسط و قرض و بدهی نباشه
وقتی تو بی نیاز باشی معلوم که راحت ذهنت از نماز پرت نمیشه
معلوم همیشه با خدا آشتی هستی
یا مثلا اونجایی که شیطان میگه من بندگان تو رو گمراه میکنم و قطعا تو اکثریت آنان را نا سپاس خواهی یافت
به خودتون نگاه کنید
چه زمانهایی نهایت شکر گذاری رو داشتید
یه لحظه فک کنید بهش
جواب برای من لااقل اینکه زمانی که پول اومده توی حسابم
ته ته شکرگذاری من بوده
خب معلوم که این ثروت باعث میشه که ما شکر گذار بشم
معلوم که میریم توی گروه خدا
یا یه مورد دیگه
خدا توی قرآن میگه
شیطان به شما وعده فقر میده و شما را امر میکنه به فحشا
خدا هم به شما وعده فضل (فراوانی) و آمرزش میده
خب خود خدا اومده مردمو دو دسته کرده
اونایی که فقیرن و وعده ی فقر شیطان رو باور کردن میشن توی گروه شیطان
و اونایی که ثروتمندن و وعده ثروت خدا رو باور کردن میرن توی گروه خدا
خیلی ساده اس
فهمیدن اینکه تمام کارهای نیک از ثروت میگذره
ریشه تمام کارهای نیک ثروته
و در آخر اشاره میکنم به حدیث حضرت علی که میگه
از هر دری فقر بیاد تو از همون در ایمان خارج میشه
خدایا من رو به راه راست هدایت کن
راه کسانی که بهشون نعمت دادی
خدا منرو از اون دسته منافقهایی قرار نده که اومدن پیش پیامبر گفتن که ما به خدا ایمان آوردیم ولی وقتی که تنها میشدن طبق باورهای خودشون عمل میکردن خدایا کمک کن به گفته هام عمل کنم و نشم مثل اونا
دوستون دارم
بنام الله یکتا
سلام به همگی
میرم سراغ مرور آگاهی های این فایل ارزشمند و سوپرخفن
این فایل اینقدر نکته و آگاهی داره کلی باید مرور کرد اونم در چند مرحله و با تکرار و تکرار و تکرار…
* وقتی مهارت و اطلاعات در مورد یک موضوعی، یک بیزنسی از یک حدی میگذره. شما کاری جز دست به عمل زدن نداری.
آگر دست به عمل نمیزنی یعنــی هنوز یادنگرفتی اون مسئله رو…
* باور اینکه فرصت ها بی نهایت است.
*باور اینکه مـن لایق هستم.
* باور به اینکه من خلق میکنم.
*باید قدرت رو از عوامل بیرونی گرفت…
* ما هر لحظه داریم به این انرژی شکل میدهیم. اگر خداوند رو این انرژی و نیروی برتر رو بصورت یک سیستم قانونمند ببینیم و درک کنیم مثل آب بدون شکل خاصی که شکل اون ظرف رو میگیره.(چقدر دوست دارم دوره راهنمای عملی دستیابی به رویاها رو داشته باشم.)
قــانــون تـکــامــل
نکته مهمی که باید درست کرد اینه که قانون تکامل طی یک زمان نیست بلکه تعداد تجربیاتی هست که بدست میاریم معنای درست قانون تکامل هست.تجربه کسب کردن و با پشت سرهم انجام دادن باعث سرعت بخشیدن به روند تکامل میشه.
* مگر میشه تو بهترین باشی و به نتیجه نرسی. دنبالت نیان…
* وقتی می خواهیم به خواسته ایی برسیم باید به اون چیزهایی که مــی خــواهــیم فکر کنیم به چیزهایی که دوست داریم اتفاق بیفتد نــه چیزهایی که دوست نداریم اتفاق بیفته.
* با نگران نبودن و احساس خوب مسیر براحتی و با الهامات الله طی میشه.
*سن اصلا ملاک نیست.
*کسی که میخواهد هدفی رو دنبال کنه اگر تمرکز روی نــشدن و مشکلات داشته باشه اصلا حرکت نمی کند و اگر حرکت کنه با احساس بد حرکت میکنه و اون احساس بد باعث نابودی اش می کنه.
* وقتی اینقدر غرق تحقیق و کسب اطلاعات و مهارت باشیم ذهن مون جایی برای به مشکلات فکر کردن نداره، وقت کارهای بیهوده نداریم اصلا..(الکی تو فضای مجازی نمیچرخه)
.
.
.
* تمرکز کردن
* تکامل
* هدف داشتن
* کنجاوی
* حرکت کردن
* یادگرفتن
* افزایش مهارت و اطلاعات مرتبط
*الگو پیدا کردن
* باور ساختن
* خدمت کردن به جامعه با پیشرفت کردن و بزرگ شدن و رشد کردن
* نتیجه بدست آوردن
……………