گفتگو با دوستان 66 | عوامل تحقق خواسته ها - صفحه 9 (به ترتیب امتیاز)

به نام خدا

سلام به استاد عزیزم سلام به عرشیای عزیز و خانوم شایسته عزیز به به لذت بردم از این گفتگو نشون داد عمل گرا به قانون مثل عباس منش هست مثل اقا عرشیان عزیز خیلی خوشحال شدم خیلی انگیزه گرفتم خیلی امیدم بیشتر شد استاد چه جوری بگم چه جوری بگم چه قدر امشب ریشه کن کرد باورهای غلط منو این گفتگو خودش یک دوره بود واقعا من صفحه ها پر کردم میخوام بنویسم برای خودم دیگران یاد. اوردی بشه این مسیر که عرشیان رفته

تمام الهامات نشانه ها که دریافت کردم تو این فایل بود و حتی مثل بهمن همینجور برام الهامات میومد امشب با همین فایل خدا شاهده خدا شاهده کلی باورهای غلط منو مخصوصا راجب خواسته ریشه کن کرد این فایل باورهایی رو در ذهنم ساخت که هرگز و هیچ باوری نمیتونه این باورهایی که امشب در پوست خون گوشت استخوان رفت عوض کنه

من برم دوباره نکات رو یاد آوری کنم !!!

گفتگو 66 با دوستان

گفتگو با عرشیان عزیز …

حرف استاد عباس منش 👇🏻

خیلی هستن میگه نمیشه توی این سن مهاجرت کرد مثلا امریکا حتی استان نزدیکشون چون باور ندارن 👉🏼 به قانون خداوند و خودشون که خالق زندگی خودشون هستن

زندگی نامه عرشیان !!

عرشیان توی این گفتگو گفت من یه فردی بودم منفی گرا به هر چیزی گیر میداده به هوا به غذا به هرچیزی که خودش میشه ناسپاسی و در مدار بد بوده بعدش از خداوند هدایت میخواد برای تغییر زندگیش و خدا هدایتش میکنه

قدم اول کتاب راز خونده!!!

قدم دوم هدایت شده به سایت عباس منش خدا مسیر ایاک نعبدو ایاک نستعین رو بهش نشون داده راه کسانی که به آنها نعمت داده نه راه کسانی که گمراه شدند

عرشیان گفتن دوره خریدن گوش کردن و عرشیان علاقه هاش خواسته هاش شکل میگیره مثل یک دانه مثلا انگاری رفته توی یک فروشگاه انتخاب کرده چی بخره

و خلاصه عرشیان خواسته بره امریکا هیچ ایده ای نداشته با پول کم تازه حتی به امریکا فکر نکرده اما با تغییر باورهاش کلا خواسته مهاجرت تو وجودش بوده خیلی قشنگ عرشیان توضیح دادند که اون کاری که میخواسته انجام بده تحقیق کرده بها داده و مثلا گفته برم امریکا این ایده ها رو انجام بده برای رفتن به امریکا فقط به هدفش فکر کرده نه عوامل بیرونی پارتی ترامپ چی بگه مامانش چی بگه پدرش به اینا فکر نکرده مثل چراغ قوه که تو تاریکی فقط دنبال اون چیزی هست که میخواد نور بزنه مهم. رفتن بوده و باورهاش خوب بوده این امشب رفت تو وجودم تو روی هدفت متمرکز باش یکی هدفش

ازدواج موفق: مثلا یه نفرو میخواد ذهن منطقی میگه به تو نمیدن یا هزاران چیز دیگه اما وقتی هدفت باشه و توکل کنی بری حتما میشه با باورهای درست

یکی میخواد مهاجرت کنه :حالا میگه پولش کجا ،خونه چی ؟ کار نبود چی،شکست خوردم چی،برگشتم چی ،تحقیر شدم چی ،زبان خارجی بلد نیستم چی تمام اینا اگه بع قول استاد و عرشیان عزیز اگه بهش فکر کنی که هرگز نمیری به سمتش اون نفری که میره عسل بکنه تو کوه به زنبور نیش دار فکر نمیکنه نیش بزنه میدونه اگه عسل بکنه چه شیرینه و چه عسلی میتونه بفروشه پس زمانی که هدف عسل کندیدن باشه میری و اونوقت خداوند پاداش ها رو میده اونوقت خداوند هدایتت میکنه

خداوند خیلی قشنگ گفته مومنان فقط به خدا توکل کنند

پس اگه خواست مهاجرت هست به عوامل بیرونی توجه نکن یه نوع شرک هست خیلی جالبه من چند مثال از گذشته خودم بزنم

من هیچ ایده ای نداشتم برم یه شهری هیچ پولی اتفاقات افتاد به راحتی رفتم

امشب این اصل رو دریافت کردم این ترکیب جادویی

هرخواسته ای که میخوای بهاشو بده مثل استاد عرشیان حالا مهاجرت هست قدم بردار به عوامل بیرونی توجه نکن امشب رفت تو ذهنم که اگه برای استاد عرشیان شد برای منم میشه چرا نشه چرا نشه ؟اگه نشد من باور ندارم ؟اگه نشد من شرک دارم تو وجودم چرا افرادی مثل استاد عباس منش و عرشیان و هزاران نفر دیگه شده پس نشون میده برای منم میشه چه جوری بشه ؟مثل استاد فکر کنم میگه به عوامل بیرونی فکر نکن

یه نفری که میخواد ازدواج کنه میگه پول کجا ؟فرد خوب کجا چه جوری طلا بخرم بچه دار بشم چی ؟آخرش اینجوری هیچ قدمی برنمیداره آخرش فش میده به زمین زمان میگه بمیرم بهتره پس نباید اینجوری فکر کرد

کسی که میخواد ازدواج کنه اگه بگه با این گرونی هرگز ازدواج نمیکنه من مثال هایی دیدم افرادی که تو فضای مجازی بودن دو فرد تازه ازدواج کرده هیچی نداشتند از داستان زندگیشون گفتن خلاصه هر دوشون از صفر الان بهترین خونه ماشین دارن خانوم اون اقا تبلیغات میگیره محصول معرفی میکنه خود اون اقا کسب و کار آنلاین داره و به راحتی پول میسازن

برای مهاجرت همین الگو استاد عرشیان عزیز من خودم مهاجرت کردم الان موفق شدم پیشرفت کردم قدم اول برداشتم اصلا خدا داره کم کم نشانه ها رو میده

و چه خوب عرشیا تحقیق کرده راجب کارش تمرکز فقط برروی یک کار معجزه میکنه ایده الهامات میاد خدا کمکت میکنه مثل استاد که گفتن راجب قانون سلامتی تحقیق بعدش هم استاد عرشیا روی کارشون تست کردن اون ایده ها مثلا پخت یک شیرینی اول تحقیق خودت میپذی حتی شده بری شیرینی فروشی همون شیرینی بخری ببینی آیا یکی هست؟ یا چه جوری چیزهای جدید درست کنی

مثل یک آشپز میره چند رستوران تا بشه حرفه ای و دیگه چیزهای جدید یاد میگیره و دیگه کلی ایده داره

عرشیا راجب قانون تکامل گفت خیلی قشنگ بود

اینکه خیلیا فکر میکنن قانون تکامل صد سال طول میکشه نه اینجوری نیست

قانون تکامل تو بهش شکل میدی

یک درخت کاشته میشه اما تکاملش دست منه و جهان تقسیم کار اگه اون درخت بهش آب ندم بهش نرسم تکامل دیر طی میکنه یا رشد میکنه یا نه اگه رشد کنه کود مناسب آبیاری زود رشد میکنه پس دست منه تکامل

مثلا یه نفر میخواد از بندرعباس بره تهران

اونی همیشه میره میاد میدونه از کدوم مسیر بره اما کسی که نرفته بدون تحقیق میره از روی زاهدان به تهران قطعا تکاملش طول میکشه پس اینو من بهش شکل میدم قانون تکامل یعنی من نتیجه یعنی من همه چیز من خلق میکنم زمان بندی خدا یعنی میزان تلاش من و سپردن نتیجه به خدا

داشتم میگفتم یکی که میخواد بره از بندرعباس تهران اونی که بلده میره زود حتی با سرعت زیاد با ماشینش هم جاده ها رو خوب بلده هم رانندگی خوبی داره

مهاجرت عرشیا عزیز

حرکت میکنن با توکل و باور داشتن قانون خدا و خدا پاداش ها رو داده وقتی در دل ناشناخته ها بزنی حتما جواب میگیری من اینو دیدم واقعا خدایا شکرت

پس من یاد گرفتم هرخواسته ای که میخوام به مشکلات وسط راه چگونگی فکر نکنم

قول میدم این نشانه ها رو که دریافت کردم رو عمل کنم دارم عمل میکنم

عرشیا عزیز چه قدر خوب گفتن که توجه‌شون روی نکات مثبت هست و از هر دل نازیبایی زیبایی رو میکشه بیرون و تحسین و سپاس گزاری میکنه خدایا شکرت رفت تو ذهنم که میشود

حرف استاد و عرشیا 👇🏻

اگه صبح تا شب تو شبکه اجتماعی چرت و پرت گوش میکنی اون حرف روی مغزت کار میکنه و شکل میده مثل یک پودر شربت که میریزی تو پارچ یخ اولش مثلا اگه پودر با طعم پرتغال بشه اولش نارنجی میشه آب بعد کم کم کامل میشه پس افکار انرژی هست و اینجوری کار میکنه

وقتی عادت بدم به خودم ذهنم با من هماهنگ میشه چه جالبه من 31عادت نوشتم هر ماه اجرا کنم یکی از عادت ها نوشتم از چیزی نترسم الان جوری شدم مثلا میخوام حرفی بزنم اولش ذهنم میگه نکنه مسخرت کنن ولی چون قول دادم انجامش میدم یکی از عادت های که نوشتم اینکه هر کاری به نحو احسن انجام بدم مثل با خودم میگم علی امشب آخرین شب باشه شاید زنده ای چون من در لحظه حال زندگی میکنم به خودم میگم شاید آخرین روزت باشه چه جوری این کامنتی که خدا بهت الهام میکنه مینویسی الان دیدم نزدیک یک ساعت خورده ای کامنت مینویسم منم میتونستم بگم ولش کن کامنت بنویسم چی ولی من دفتر آورم دارم مینویسم حتی نگاه میکنم همین امشب که دارم مینویسم خدا داره هدایتم میکنه هم ردپا میشه هم افراد میتونن به راحتی این گفتگو رو نکات مهمش که نوشتم بخونن

استاد گفتن موقعی که بندرعباس بودن همش تکرار کردن فایل ها رو و خداوند هم بعضی چیزها رو فیلتر میکنه در زندگیت

واقعا همینه

مثلا من بیام یه ماه فایل گوش کنم بعدش برم فایده نداره باید قانون رو یاد بگیری

از خداوند خیلی سپاس گزارم که هدایت شدم به این فایل بارها تکرار میکنم

هرموقع خواستم کاری انجام بدم دوباره فایل رو میارم جلوم نگاه میکنم میگم ببین شد برای استاد و عرشیا

چه جالب الان استاد و عرشیا در کنار هم صحبت میکنن اولش از مجازی آشنا بشی بعدش الان در امریکا در کنار استاد عرشیا عزیز صحبت میکنه

و از نتایج بی نظیر صحبت میکنه

تحسین میکنم عرشیا عزیز

واقعا همین الگو شد برام که میشود میشود

دوستتون دارم همگی

بچه های سایت عباس منش امیدوارم همگی بدرخشید و از این فایل های رایگان به قول استاد که میگه به خدا رایگان نیست همین طوره همین فایل خودش یک دوره هست

پس ازش استفاده میکنم

امشب

1401/9/9

حدود نه روز میشه که مهاجرت کردم

علی جان امشب با یه باورهای دیگه باید زندگی کنی

ردپا میزارم که منم میتونیم

منم که مهاجرت کردم هیچ ایده ای ندارم اما باور دارم توی همین شهر موفقیت های بزرگ کسب میکنم قول میدم تا موفقیت بزرگ کسب نکردم تو بندرعباس به هیچ جایی دیگه نرم