فقط روی خدا حساب باز کن

این فایل در مرداد ماه 1399 بروزرسانی شده است

اگر بپرسم قادر مطلق و تنها منبع قدرت کیست، جواب افراد بسیار زیادی، این است که خداوند، منبع همه قدرتهاست. دست خداوند بالاتر از همه دست هاست.

جواب شان خداست اما رفتارشان چیز دیگری است. برای آنها وعده رئیس بانک، واقعی تر از وعده ی خداوندی است که می گوید:

من نزدیکم و اجابت می کنم دعای هر فردی که من را اجابت نماید.

آنها می‌گویند قدرت در دست خداوند است، اما از حکومت ها، دولت ها، کارفرماها و… می ترسند و دوام‌شان را منوط به وجود آنها می دانند و برای حل مشکل شان به انسان هایی با ویژگی های خودشان متوسل می شوند.

اگر خداوند برایت کافی نیست، باید آن را از نو بشناسی و توحید و شرک را دوباره معنا کنی.

مگر شرک چیزی نیست جز قدرت دادن به هر عاملی بیرون از تو و  توحید چیزی نیست جز  اینکه تنها منع قدرت را نیرویی بدانی که  که کنترل زندگی‌ات را در دست باورهایت قرار داده است.
از زمانی این خدا را دوباره شناخته ام و توحید را در رفتارم جاری ساخته ام، خداوند برایم کافی بوده است. همین نتیجه مرا برآن داشته تا رسالتم را اشاعه توحید عملی در سراسر جهان بدانم و این پیام را گسترش دهم که:

تمام جهان بر اساس قوانین بدون تغییر خداوندی اداره می شود که‌، کنترل زندگی ات را دست باورهایت قرار داده است.

این نیرو را به هر شکلی در ذهنت بسازی‌، به همان شکل وارد زندگی‌ات می‌شود. به همان اندازه که روی این نیرو حساب می‌کنی‌، به همان اندازه نیز برایت شادی‌‌، آرامش‌، سلامتی‌، ثروت و عشق می‌شود.

این نیرور را به شکل عشق در ذهنت بساز،  تا برایت رابطه ای عاشقانه شود

او را به شکل ثروت در ذهنت بساز، آنوقت  به شکل استقلال مالی در زندگی ات فرود می آید.

او را به شکل سلامتی بساز، آنوقت به شکل زندگی ای در کمال آرامش با تنی سالم در زندگی ات متجلی می شود.

این انرژی و این قدرت را رئیست بدان. این نیرو را مهم‌،ترین فرد و رابطه‌ی زندگی‌ات بدان و به این خدا وابسته شو تا قلبت آرام گیرد و نه ترسی داشته باشی و نه غمی.

خداوند یک انرژی است و به شکل هر آنچه در زندگی ات ظاهر می شود که بتوانی در ذهنت بسازی.

در جلسه ۷، ۹ و۱۰ دوره راهنمای عملی، چگونگی ساختن باورهایی را درباره خداوند آموزش داده ام تا بتوانی این انرژی را به شکل خواسته هایت در ذهنت بسازی. آن وقت متحیر می مانی از اینکه خود به خود، آن خواسته ها وارد زندگی ات شد. زیرا این وعده خداست که می گوید:

وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادی عَنِّی فَإِنِّی قَریبٌ أُجیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْیَسْتَجیبُوا لی‏ وَ لْیُؤْمِنُوا بی‏ لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ (۱۸۶)
آن گاه که بندگانم درباره من از تو بپرسند:- من نزدیکم و هر که مرا بخواند دعایش را اجابت مى‏کنم. آنها باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راهشان را بیابند. (۱۸۶)

این آیات به قدری زیبا هستند که هر بار با خواندشان از خود بی خود می شوم. هدفم از این فایل، توضیح مفهوم توحید عملی است یعنی هماهنگی گفتارمان با رفتارمان.

سید حسین عباس منش


برای مشاهده‌ی سایر قسمت‌های «توحید عملی» کلیک کنید.

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    314MB
    26 دقیقه
  • فایل صوتی فقط روی خدا حساب باز کن
    24MB
    26 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

2065 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «رضا زارعی» در این صفحه: 7
  1. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1032 روز

    به نام خداوند مهربان

    سلام به همگی عزیزانم

    به نام رب العالمین و فرمانروای عرش آسمانها

    به نام خداوندی که هرگز خوابش نمی‌برد

    به نام خداوندی که پاک و منزه است

    پاک و منزه است خداوند بلند مقام من و اورا سپاس میگویم

    خداوندا بر وجودم جاری باش تا بنویسم هر آنچه که باید بنویسم

    یاد گرفتم که روی هیچ کس حساب نکنم

    توحید به معنای قدرت ندادن به عوامل بیرونی و قدرت دادن فقط به درون و خدای درونه

    کیست که وقتی خدا بخواد کسی رو بیاره بالا ،بتونه بکشتش پایین ؟؟؟کیست؟؟؟

    خداوند مالک و فرمانروای همه آسمانها و زمین و هر آنچه که بین آنهاست ،

    توحید یعنی اراده ی من =اراده‌ی الله

    یعنی میگویم باش و موجود میشود

    توحید یعنی خداوند هر لحظه شنوا و بیناست و هر لحظه کاملا به احوال بندگان خودش آگاهه

    توحید یعنی یادآوری اینکه خداوند به شمارش تمام موجودات خلق آگاه است

    توحید یعنی یاد آوری اینکه تمام انسانها محتاج به این نیرو هستند و هیچ کسی جز رب آسمانها و زمین لایق پرستش نیست

    توحید یعنی اینکه زرنگ باش و وصل شو به فرمانروا نه خادمان دربار

    توحید یعنی یادآوری اینکه رب قدرتمند من هر لحظه در حال اجابت درخواست های منه و هرگز خوابش نمیبره ،هرگز یادش نمیره ،

    توحید یعنی یادآوری اینکه هر لحظه که صدا بزنی پاسخ میدهد

    توحید یعنی یادآوری اینکه هر لحظه که توبه کنی ،خداوند را توبه پذیر و مهربان خواهی یافت

    توحید یعنی یادآوری اینکه او هرگز تورا قضاوت نمیکند

    توحید یعنی یادآوری اینکه فرمانروای عالم ،قدرتی به تو عطا کرده قد قدرت خودش و اراده‌ی تو یعنی اراده‌ی او برای انجام هر کاری

    توحید یعنی با دل قرص قدم برداشتن و ایمان به خداوندی که فقط می‌شود اورا حس کرد و با چشم جان دید

    توحید یعنی ایمان به غیب و ایمان به غیب یعنی ایمان به اینکه فرکانس های من دارن کارشون رو انجام میدن حتی اگر من نبینم

    ،توحید یعنی جهان مسخر فرکانس های من است و خداوند یک انرژیه که من با فرکانس هام بهش شکل میدم ،

    توحید یعنی یادآوری اینکه حتی برگی بدون اذن فرمانروا بر زمین نمی افتد و اوست که همه چیز در ید قدرت اوست ،هرگز دیر نمیکند و به اندازه‌ی باورهای من سخاوتمند و رزاق و وهاب و قدرتمند و …. همه چیز میشود

    توحید یعنی یادآوری اینکه خداوند مرا آزاد آفریده و به من قدرت اختیار و اراده داده ،

    توحید یعنی یادآوری اینکه مهم نیست چقدر دلیل برای حال بدی دارم و چقدر قانع کنندس ،بلکه توحید یعنی سعی در کنترل ذهن در شرایط سخت و توکل به رب

    توحید یعنی احساس خوب و احساس خوب یعنی اجابت رب و اجابت رب یعنی من اجازه میدهم تا خواسته هام در زمان مناسب یکی یکی رخ دهند .

    توحید یعنی اعتماد

    یعنی فرزند شیر خواره رو رها کن و برو من مواظبشم

    یعنی گهواره رو بنداز تو آب من حواسم هست

    یعنی برو تو آتش و آتش هیچ یکتا پرستی را نخواهد سوزاند

    یعنی وسط کوهستان کشتی بساز

    یعنی اعتماد کن و قدم به قدم بهت میگم و تو فقط قدم اول رو بردار با این ایمان که برگی بدون اذن خداوند بر زمین نمی افته و اگر احساسم خوبه یعنی در مسیر درستی هستم و با قدرت قدم برمیدارم با این ایمان که خداوند وعده داده است و خداوند هرگز خلاف وعده نمی‌کند و کیست وفادارتر از خداوند به عهد خویش ؟؟؟

    خداوند هدایت کن تا هر لحظه با احساس خوبمان تورا اجابت کنیم

    خداوندا هدایت کن به راه آنان که به آنان نعمت دادی نه کسانی که برآنان غضب نمودی و نه(گمراهان)

    خداوندا هدایت کن تا در عمل توحیدی باشیم

    خداوندا ایمانی بده تا همواره بر ترسهایمان بتازیم

    خداوندا دلهای مارا بعد از ایمان آوردن منحرف مگردان

    خداوندا تنها تورا میپرستیم و تنها از تو یاری میجوییم ،کلام مارا از هر گونه سخن لغو بیهوده محفوظ دار و وجود مارا به نور هدایتت به سمت سعادت و خوشبختی ابدی همواره و در هر لحظه روشن گردان و پذیرای عبادات ما باش .

    در پناه رب العالمین .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  2. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1032 روز

    به نام خداوند مهربان

    فقط روی خدا حساب بازکن

    و توحید را در عمل اجرا کن تا بی نیاز باشی از هر چیز و هرکسی ،

    من با تمام وجودم به تو پناه میبرم پروردگار مهربانم ،من تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم ، تویی قدرت مطلق ،تویی نهایت آرامش و آزادی و تویی یارو یاور من ، چه قدر خوبه که هستی و من میتونم بهت تکیه کنم وپرکنی تمام خلأهای منو ، کیست که خدا بخواد ببرتش بالا ،مردم بتونن بکشنش پایین ،

    وکیست که خدا بخواد بکشتش پایین و مردم بتونن بکشنش بالا ؟؟؟کی قدرت این کارو داره ؟؟؟برادران یوسف خواستن اینکارو بکنن دیگه ، خواستن جلوی اراده ی الله رو بگیرن ،اما نتیجه چه شد؟؟؟ یوسف شد عزیز مصر و پیامبری بزرگ و صالح چون یوسف میدونست که قدرتی فرای قدرت ها داره بهش نگاه می‌کنه ،چون یوسف رب رو باور داشت ، و بخشید و سبک بال شد و برای خلق رویاش قدم برداشت ، خداوندی که به شدت برای هرکسی که به او تکیه کند کافیست ، خداوندی که میگه قوانین منو بشناس و در جهت قوانین من حرکت کن وفقط روی نیازت به من باشه و من برای تو کافی خواهم بود ، خدایی که در اختیار هر فرده با ایمانیه که می‌تونه فراتر از ترسهاش قدم برداره و اونو باورکنه .

    قدرت خداست و لاغیررررررررر

    خداست که سبب شده با تمام وجودم در مسیر رویاهام قدم بردارم ،خداست که گردوغبار سالها ناآگاهی رو از وجودم زدود و منو هدایت کرد تا در مسیر رویاهام حرکت کنم تا اولویتم احساس خوبم باشه در هر لحظه و انگیزه هام درست باشه برای رسیدن به اهدافم ‌‌.

    من اولین بار است که بندگی میکنم اما اون قرن هاست که خدایی میکند .

    و من اگر با تمام وجودم بخواهم و ثابت کنم بهش ،اون همه چیز برای من میشه ،اون یک ایده میشه برای من و همون ایده میترکونه ،اون مشتری های ثروتمند میشه برای من ، اون کسب و کار پرسود میشه برای من ، اون موقعیت ها و شرایط ایده آل میشه برای من ،اون اتفاقات خوب میشه برای من ، اون هدایت می‌کنه منو به سمت سعادت و خوشبختی ، و همه چیز اونه ، اون به من قدرت داده که به هر شکلی دوس دارم بهش شکل بدم و اون به اون شکل درمیاد ،اون پاک و منزه و ستوده صفاته ،اون رب عالمه و فقط و فقط با یاده اون دل من آرامش میگیرد ، خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت آرامشی که در زندگیم جاریه ، خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت احساس نالی که به تو دارم ،به مردمان نازنین دارم و به خودم دارم ، خدایا همه چی باتوقشنگه ،میدونی ،همه ی خواسته هام وقتی با توام شدنیه ،همه ی آرزوهایی که بقیه بهش میخندن باتو اصن مثل خمیر بازیه ، البته بهشون حق میدم به رویاهام بخندن ،چون خدای اونا خیلی کوچیکه ، چون خدای اونا مثل خدای من آنقدر باعظمت و قادره مطلق نیست ، چون من بها پرداختم با تمام وجودم تا خدایی رو بشناسم که تواناست به هرکاری ، خدایی که تک تک نفسهای خلق به اراده اوست ، خدایی که جواب تمام سوالات عالم را دارد ، خدایی که علمش برگذشتگان و آیندگان من برتری و احاطه کامل دارد ، و خدایی که به اندازه ی فهم من کوچک میشود در حالی که در اوج قدرت و شکوه و عظمت است ،من این خدارا می‌ستایم و با تمام قلبم اورا پرستش میکنم و به درگاه او توبه میکنم و خواستار هدایت اون هستم ،

    خدایا تو منو هدایت کن که من بدون تو هیچم ،سردرگمم ، پرازاشوبم وقتی ضره ای از تو فاصله میگیرم و دل من عادت کرده به این آرامش و حتی ضره ای فاصله از حال و هوای تو وجودم را پراز تنش میکند و من بی نهایت وابسته ام به تو و جزتو کسیو ندارم . من تنها تورا میپرستم و تنها از تو یاری می‌جویم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 13 رای:
  3. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1032 روز

    سلام به همگی با آرزوی شادی و احساس خوب در تک تک لحظاتمان واما توحید و اما مفهوم قدرت و اما استادی که بی نظیره در بیان مطالب و یکه تازدر بحث توضیح توحید و اجرای توحید در عمل

    توحید یک کلمس اما یک دنیاست تمام چیزیست که برایمان کافیست نوشتن توحید و خواندن توحید و حتی حرف زدن از توحید یک طرف اما چیزی که خوشبختی وسعادت ماراتضمین میکند چیزی که آرامشی ناب و خالص درما می آفریند که پایه و اساس تمام موفقیت هاست چرا که الهامات و هدایت های رب را به دنبال دارد درک توحید به معنای واقعی واجرای توحید در عمل است و خداروشاکرم بابت استادی که درمسیرم قرار داده تا قدم به قدم با مثال هایی ساده و زیبا و عالی و صحبت هایی که از جنسشان توحیدی بودن را به وضوح میتوان دید وشنید و لمس کرد آری چقدر متن مریم خانم عزیزم زیبا بود و چقدر دل گرم کننده بود که در بخش روزشمار تحول زندگی من روز هفدهم که همین فایله نوشته بودن که ساختن باورهای توحیدی و قدرتمند کننده کار پیچیده و دشواری نیس بلکه مرور همین نکات و قوانین و نوشتن و تمرین و یادآوری هرنکته ایست که از آن فایل می آموزی و چقدر الهام بخش بود برای ادامه مسیر و چقدر لذت بخشه مسیر ساختن این باورهای زیبا مسیری که انتها ندارد و خداوند به هر شکلی که میسازی دراین مسیر خودش را متجلی میسازد به شکل ثروت به شکل آرامش به شکل سلامتی در جسم و جان و روح وروان به شکل عشق در روابط و خداوندی را سپاس میگویم که قدرت خلق زندگیمو داده دست من و باورهای من چی شد؟؟؟؟؟خداوندی را سپاس میگویم که قدرت خلق زندگیمو داده دست خودم و باورهایی که می‌سازم !!!!توحید مگر غیر این است که همه را دستی از جانب خدای مهربان ببینم ؟؟؟مگر اختیار تک تک نفسهایمان به اراده الله نیست؟؟؟مگر آیه قرآن نیست که میگوید ما دلها نرم میکنیم برای شما ؟؟؟مگر آیه قرآن نیست که میگوید من نزدیکم !!!!من نزدیکم!!!!من نزدیکم!!!!!فقط نخون فقط نگذر هیچ کاره مهمی غیر از بودن در سایت هیچکدوممون نداریم پس من نزدیکم!!!من نزدیکم!!!! آرام باش نفس عمیق بکش آره دقیقا با توام که داری می‌خونی کامنتو من نزدیکم و اجابت میکنم درخواستتو !!!نگذر بافقط خوندن رد نشو فکر کن تامل کن تفکر کن هیچ کار مهم دیگری نداری بهت قول میدم نجواهای ذهنتو ساکت کن در این فضا باش و فکر کن بهت قول میدم هر لحظه ای که به توحید و مفهوم من نزدیکم فکر می‌کنی دید وسیع تری می یابی اگر رها باشی و بسپاری تا قلبت را باز کند هر لحظه ای که فکر می‌کنی ارزشش را دارد چون هر چه میخواهی در گرو درک و بنیادی کردن همین آیه از قرآنه من نزدیکم!!!! بنده ی من من نزدیکم و اجابت میکنم درخواستتو خم و راست نشو جلوی کسی با نهایت قدرت و با نهایت جسارت از خوده من بخواه تمام انسان را و موجودات را من آفریدم من به اسرار دل همه آگاهم من توانا به هر کاریم از من بخواه نه بنده ی من اول منو ببین چرا ؟؟؟؟چون خودت به آرامش می‌رسی خودت سعادت و خوشبختی را تجربه می‌کنی پس منو ببین منو یاد کن می‌دونی من چرا دیده نمیشم چون همه چیزم من تجلیه همه چیزم وانان کسانی هستند که هر لحظه به غیب ایمان می آورند از آنان باش که بتونی به غیب ایمان بیاری در هر لحظه بقیه کارات بامن می‌دونی چقد ساده توضیح دادم قوانینمو در قرآن می‌دونی که تنها کارت با یاد آوردن این آگاهی ها و باور توحیده؟؟چی میخوای؟؟؟ قدرت از آن منع کیست که جلوی اراده ی منو بگیره ؟؟؟؟کیست؟؟؟؟من همان آتش گلستان شده بر ابراهیمم به شرط ایمان و توحیدش من همان دریای شکافته شده بر موسی و قومش هستم به شرط ایمان و توحید و اعتمادش من نجات دهنده ی یونس از شکم ماهیم من همانم که یوسف را از قعره چاه به آن جایگاه رساندم من همانم که به سلیمان ملک بی نهایت و ثروت بی نهایت عطا کردم به شرط ایمانش به وهابیت و رزاقیت من من همانم به محمدی که بیسواد بود علم و معرفت قرآن آموختم باز هم میخواهی بگویی که بندگان من بیشتر از من قدرت دارند؟؟ بازهم میخوای به ترست ادامه بدی ؟؟؟ میدانم ایمان به غیب و اعتماد به نیرویی که نمی‌بینی کاره راحتی نیست با اینکه به هر طرف بنگری تجلیه منه شکلی از منه اما بزار در مورد قدرتم که به هرچه بخواهم تسلط دارم بگویم !!من همانم که کسی که ادعای خدایی میکرد را با پشه ای ناچیز جانش راستاندم من همانم که گهواره را از دریای پر تلاطم به سلامت به کاخ رساندم من همانم که تورا ازخاک بی جان و بعد از نطفه ای ضعیف آفریده و تنومند ساختم و شمارش تمام نفسهاتو دارم من همانم که خاک مرده را باباران زنده کرده و به شما و چهارپایانتان به وسیله نعمتهایم امکان زنده ماندن و حیات بخشیدم من همانم که حساب خلق را در یک لحظه میرسم الله اکبر من همانم که شمارش تمام موجودات آگاهم !!!!تفکر تفکر تفکر!!!!!من همانم که همه چیز را از آب آفریدم و آیا تفکر می‌کنی در آبی که هرروز مینوشی؟؟؟؟؟؟؟

    اگر تمام چیزهایی که خواندی من بودم و یا کارهایی که خواندی را من انجام دادم پس باور کن تمام خواسته هایت اجابتش برای من امکان پذیر است و مشتاق اجابت خواسته های توام به شرط توحید به شرط ایمان به قدرتم و به شرط باور به توانایی هایی که در وجودت نهفته ام تو تنها موجودی هستی که از روحم درتو دمیدم و مثله من توانایی خلق داری پس باور کن و توکل کن و فقط در این مسیر بمان .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 19 رای:
  4. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1032 روز

    خدای من فقط کسی حس و حالت را میفهمد دختر که خودش این حس و حال را تجربه کرده باشد و من یکی از اونهام به راستی مگه چند نفر مثه ما لحظاتشون بوی خدارومیده و غرق در آرامش و امیدن امید و آرامش واقعی و آره منم همیشه میگم مخصوصا وقتی دورم شلوغه و در لحظات شادی که کنترل احساسات سخته همیشه تو دلم با یه خنده از ته دل واقعی میگم خدایا حواسم هس که کاره توا به قول تو من یادمه من یادمه خدا من یادمه من حواسم هست اول و آخر تویی من حواسم هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  5. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1032 روز

    سلام عزیزه دلم

    تو اولین نفری هستی که به کامنتم پاسخ داده و چقد خوشحال شدم و نشونه بود برام و اومدم و دوباره کامنتمو خوندم و چقد حس و حالم خوب شد چقد کامنتت بهم انرژی داد و خداروشکر چیزهایی که گفته شد و نوشتم واین انرژی خوب انتقال دادم

    عاشقتم و آرزوی بهترینها رو برات دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 1 رای:
  6. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1032 روز

    سلام به علی عزیزم

    من یک دنیا ازت ممنونم که این کامنت و نوشتی و این تجربه ها و نوشتی ، وجودم غرق خداست هنگام خواندن کامنتت و الان که دارم مینویسم ، آیا واقعا خدا برای تو کافی نیست؟؟؟الله اکبر

    یاده خودم افتادم که هیچ آگاهی به این قوانین نداشتم اون موقع ولی قلبم به طرز عجیبی محکم بود ،همه التماسم کردن که مثل دوستا و هم دوره ای های دیگم که پذیرش سپاه کردن و افتادن شهرمون و صب میرفتن ظهر میومدن منم پذیرش کنم پیش فلان مداحی که تو سپاه سرهنگه یا فرم پرکنم تو بسیج ،اما نه خدا حتی دوس نداشت که ناآگاهانه من شرک بورزم ،درسته از روی غرور بود اما من این غرور رو مقدس می‌دونم چون منو از بزرگترین گناه دورم کرد،شرک !شرک !شرک! هرکی بهم گف کلت داغه پشیمون میشی ،گفتم خدا با منه هرجهنمی بیفتم میرم و تمومش میکنم ، و آزاد پست کردم دفترچه رو ، و افتادم ارتش و یادمه چنان آرامشی تو وجودم بود که همه میگفتن تو حواست نیست ،فک کردی داری میری عروسی؟؟؟؟ و شب قبل اعزامم آنقدر گفتم و خندیدم که پدربزرگم خدابیامرز و خونواده کلا به سلامت عقلی منم شک کرده بودن ، رفتم و افتادم پادگان عجب شیر سال 95اعزامی برج 8 اون سرما وحشتناک با خدا برام شیرین بود ،در حالی هیچی از این خدا در مقایسه با الان نمی‌دونستم ، مسعول غذا شدم چند روز اول و بعدش دیدم سخته شستن دیگ تو اون هوا با اون آب یخ و گفتم نمی‌خوام مسعول غذا باشم ،توجوی که مگه سرباز آموزشی جرات داشت یک کلام اضافه حرف بزنه ؟؟اما4تا سرگروهبانمون انقدر با من خوب بودن و حتی یه بار تو روی استوارم وایسادم سره استحقاقی و کلم باد نداشت ها حرف زور و نتونستم قبول کنم ،اما همون استوار بعدش به اشتباه خودش پی برد و گفتم تقصیره من بود ،استوار چند سال خدمت از سرباز آموزشی معذرت خواست ،راجب خدمتم نوشتم یه کامنت دیگه تو سایت اما نه با این جزییات و کامنت شما باعث شد به یاد بیارم اینارو ،فرمانده تا سرگروهبان آنقدر میونوشن با من خوب بود که اصن من سروری بودم اونجا برا خودم و حتی یه سرگروهبان بداخلاق داشتیم که همه متنفر بودن ازش و اما من خیلی دوسش داشتم و اونم خیلی میونش با من خوب بود و یه بار به منشی سپرد که یه هفته زارعی رو پست ننویس ،این درحالی بود که سرما تا استخونو می‌شکافت و همه دو شب بخواب بودیم واین یه هفته بدون پست خیلی بود و خلاصه کلی از این داستانا دارم و الان میفهمم که اینا همشون خدا بود نه اونا ،الان میفهمم که رو چه نیرویی حساب کرده بودم و چه سره نترسی داشتم و حرفمو محکم میزدم .الان میفهمم که شجاعت و جسارت اون زمانه من از کجا آب میخورد و وصل چه نیرویی بودم ، و خداوند دلها برای من نرم کرد ،دلها برای من نرم کرد ، یادمه به والله قسم حتی یک درصد ایده ای نداشتم که قراره چی بشه و کجا بیفتم ووجودم چنان سرشار از ایمان و آرامشی بود که اونموقع درکش نمی‌کردم ،خلاصه یه روز سره کلاس آموزش یه نفر اومد داخل و سه نفرو انتخاب کردو گفت بیاید بیرون و منم جزو اون سه نفر بودم ،و خلاصه رفتیم و یه چنتا ازما مصاحبه کردن و گفتن برید ،یادمه چنتا از دوستای آموزشی چه دل قرصی داشتن که فرمانده ناحیه تبریز فامیلمونه و وعده های که بهشون داده بودن و خیالشون راحت بود که فلانی کارشونو راه میندازه و یکیشون می‌گفت من اموزشیم تموم شه یگانمو کلا تو خونم و فلانی گفته و از این حرفا ، خلاصه روز امریه ها رسید و از 500نفر اون دوره تو گردان ما ما سه نفر افتادیم حفاظت تهران و بقیه همه افتادن نقاط مرزی ،یادمه زمانی که داشتیم می‌رفتیم سمت اتوبوس ها که بریم پایان دوره آموزشی ،اونایی که گوشی داشتن ،همونایی که خیالشون راحت بود و میگفتن فلانی فلان گنده ی فلان سپرده همه ی اونا توشوک بودن و زنگ میزدن و میگفتن پس چی شده و اشتباه شده یا درسته؟؟؟؟ و من فقط نگاه و هیچ چیزیم اونموقع در مورد شرک و توحید نمی‌دونستم ، خلاصه افتادم بهشت ارتش ایران یعنی لویزان تهران ، به پدرم زنگ زدم و گفتم به کسی سفارش منو نکن من جام بهشته ،اما غافل از اینکه پدرم چیکارس ،خدا سفارش منو کرده بود ،یکی از دوستای پدرم ،بدون هماهنگی با پدرم به یکی از دوستاش گفته بودکه پسر فلانی سربازه و تازه رفته ،و بین اون همه سرباز تو حفاظت منو جدا صدا زدن تو تهران و گفتن نامه رو ببر فلان جا ،از سید خندان که تقسیم می‌شدیم ،رفتم لویزان و دو سه روز اونجا بودم و حتی نمی‌دونستم این نامه رو از اینجا بگیر بده به اونجا ،از اونجا ببر بده به فلان جا ،برای چیه و سرانجام روز سوم گفتن انتقالیه و باید بری از اینجا ،خدا منو سفارش کرده بود ، تو سه روز من انتقالی گرفتم و افتادم نزدیکترین پادگان ارتش به شهرمون ، الله اکبر ،روزی که رفتم پادگان خودمو معرفی کنم ،گفتن چرا دیر اومدی ،گفتم من تهران بودم و انتقالیم ،گفتن تو برج هشتی مگه میشه تو چند روز انتقالی بگیری ؟؟؟تو‌اموزشیت تازه تموم شده چطوره؟ گفتم نمی‌دونم کاره خداست ،و من با تمام وجودم اونموقع قدرت رو داده بودم به الله و اصلا من به کسی نسپردم سفارش منو بکنه ، اصلا من خبر نداشتم ، و حتی تا بعده خدمتم اونی که سفارشمو کرده بود و من نمی‌شناختم ،و بعد خدمتم برای تشکر یه سهم قربانی بردم براش و تشکر کردم و شناختمش ،وای رضا این خدا چه ها که نمیکند ،اگر متوسل به غیر نباشی ،رضا چه ایمانی زوزه میکشید در وجودت و با عزت و اقتدار و احترام تمام از جانب تمام درجه دارا و فرماندها و پادگان خدمتتو تموم کردی و برگشتی ، رضا ازت می‌خوام مثل اونموقع که نمی‌دونستی توحید چیه اما با تمام وجودت قدرتو داده بودی به خدا ،الانم همین کارو بکن ،همیشه به یاد داشته باش که اون تعهد داده که مراقب تو باشه ،اون تورو جلوی همه ی اونایی که میگفتن کلت داغه پشیمون میشی سربلند کرد ، اون یاورت بود که با عزت تمام خدمتتو تموم کردی ،الانم فقط کافیه تو کسب و کارت به اون توکل کنی و لاغیررررررررر آه خدای من چقدر این تجربه نیاز بود که برام مرور بشه ،صب باتمام وجودم از خواستم که کمک کنی و بیشتر و بیشتر توحیدی باشم و الان هدایت شدم که این کامنت زیبارو بخونم و بنویسم و به یاد بیارم نتیجه ی توحید رو،

    دوست عزیزم علی جان بخاطر تک تک اشکهایی که در این لحظات مقدسی که غرق در خدا هستم میریزن ازت سپاس گزارم ،من از خدا با تمام وجودم برای تو و خودم ایمانی شکست ناپذیر و قدرتی بی انتها برای اجرای توحید درعمل خواستارم .

    لحظاتت غرق در توحید باشه عزیزه دل برادر و منم مثله خودت قول میدم که به هزار دادگاه بیفتم بازهم از این خدا دست نمی‌کشم ، اجرت با خدا باشه علی جان .

    و درپناه تنها قدرت کیهان باشی .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 9 رای:
  7. -
    رضا زارعی گفته:
    مدت عضویت: 1032 روز

    به نام خداوند مهربان

    یک باره دیگه این کامنت رو خوندم و اشک ریختم و غرق در خداوند شدم ،

    و به اذن خداوند تندبادی شروع به وزیدن می‌کنه ،سبحان الله سبحان الله سبحان الله

    الحمدالله الحمدالله الحمدالله

    قطره ای که از جویباری میرود

    از پی انجام کاری میرود

    رودها از خود نه طغیان می‌کنند

    آنچه میگوییم ما آن میکنند

    پاک و منزه است خداوند بلند مقام من و اورا سپاس میگویم با تمام قلبم و با تمام وجودم خدایی را سپاس میگویم که صاحب و مالک تمام عالمه و همه چیز در ید قدرت اوست ،

    خداوندا سپاس بابت هدایتت به درک حقیقت و این عشق ناب

    «نقش هستی ،نقشی از ایوان ماست ، اب وباد و خاک سرگردان ماست »

    دوست عزیزم هزاران برابر این عشقی که با این کامنت تجربه کردم سهم تک تک لحظه هات باشه ،در پناه رب العالمین .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای: