فقط روی خدا حساب باز کن - صفحه 72
https://tasvirkhani.com/fa/wp-content/uploads/2020/08/abasmanesh-19.gif
800
1020
پشتیبانی سایت
/fa/wp-content/uploads/2015/12/logo-with-title-340x85.png
پشتیبانی سایت2015-07-06 00:00:002020-10-19 00:15:46فقط روی خدا حساب باز کنشاید این موارد نیز مورد علاقه شما باشد
به نام خداوندی که ازش میخام به من هم کمک کنه تا از همراهان واقعیش باشم
با عرض سلام خدمت مریم جان مهربان و استاد عزیز و تشکر میکنم بابت ساختن این سفر نامه ی پربار.
خدا رو شکر میکنم که این حرفها رو میشنوم و امیدوارم همیشه و همیشه اویزه ی گوشم باشن و از این حرفهای پربار استفاده کنم
خدارو شکر میکنم که وقتی این حرفهارو میشنوم قلبم روشن میشه و در یک لحظه احساس شادی و قدرت تمام وجودمو میگیره
خدارو شکر میکنم و از شادی این حال دوست داشتنی اشک میریزم.و با تمام وجودم از خدا میخام منو به راه خودش به راه کسانی که به اونها نعمت داده و نه گمراهان هدایت کنه و الان که اوایل سال ۱۴۰۰ هست به تحول عظیمی در این سال برسم که مهمترین همه ی اونها ایمان واقعی باشه و توجه و تمرکز روی قدرت خداوند و بودن همیشگی اون با ما و توجه به صفاتی که مورد پسند خودش هست.
از خداوند میخام که صبور باشم و شکور و هیچ وقت ناراحت و غمگین نباشم و با توکل بر خودش از هیچ چیز چیز نترسم .چون که قدرت واقعی در دست خودشه و منم وابسته به خودش هستم.الهی امین
به نام نامی دوست که هرچه داریم از اوست
خب با توجه به شنیده ها توی این فایل طوفانی به نظرم اومد که جمله شروعم تا الان فقط در حد یک شعار زیبا بوده
خیلی دوست دارم از این به بعد از شعار درش بیارم و بهش ایمان بیارم
تا الان اصلا نمیدوستم توحید یعنی چی شرک یعنی چی
با اطلاعات ارزشمند این جلسه اگاهی بسیار زیادی بدست اوردم
من تا الان خدا های زیادی داشتم که به قول استاد به کسرت پشتم رو خالی کردن
و من با وعده های اون ها بسیار ذوق زده میشدم و روی اون خیلی حساب باز میکردم
و اصلا نمیفهمیدم که اون ها دست خداوند هستند
به همین دلیل زیاد با سر سفوط رو تجربه کردم و حالم بد شده اما تا الان نمیفهمیدم قضیه چیه
با توجه به آگاهی های بدست اومده
دوست دارم تعهد بدم که از این به بعد فقط از خدا بخوام و شرک های درونم رو بریزم دور
به امید موفقیت روز افزون
با سپاس از دوست که خودش من رو به سمت خودش هدایت میکنه و این بسیار لذت بخشه
با سپاس از استاد به راهنماییی های عالی شون
با سپاس از خانم شایسته بزرگووار به خاطر این دوره فوق العاده
و با سپاس از خودم . که چن وقتی خودم رو هم خیلی دوست دارم
سلام
باعشق واشتیاق روز هفدهم وردپای امروز من، 👣
امروز اولین روز از سال 1400،امروز یک، یک، سال هزاروچهارصد…
من باتعهدی غیرقابل مزاکره به روزهفدهم، قدم گذاشتم وفایل ارزشمندامروز رو گوش کردم والان اومدم رد پامو بجابذارم
شرک در دل مومن مانند راه رفتن مورچه روی سنگ سیاه دردل تریکی شب است…
این حدیث رو من بارها وبارها اززبان استاد درفایلهای مختلف شنیدم اماامروز تازه درکش کردم که یعنی چی….
ازاون لحظه به بعدبارها وبارها درروزمرگی امروزم مچ خودمو گرفتم که چقدر دارم به دیگران تیکه میکنم وچقدر رگه های شرک در رفتارم مشهودِ درحالی که قبلا اصلا نمیدیدمشون😭😭
امروز اول عیدِ ومن ازکسی که باهاش رابطه عاطفی نزدیکی دارم انتظار عیدی دارم وازاینکه این رسم رو بجا نذاشته ازش دلخورم درحالی که من اسمشو گذاشتم رسم، این حساب مالی بازکردن رو اون، چیزی جز شرک نیست…
اگر به خداوندوفراوانی جهان هستی ایمان داشتم هرگز این شرکت رو نمیورزیدم😢
خدایا سپاسگزارم که به این مسیر زیباهدایتم کردی وقدرت عملی کردن به تعهدمم رو هم بهم عطاکردی تاهرروز این اگاهی های ناب رو نوش جان کنم وهرروز زیباتراز روزگذشته زندگی کنم
استادعزیزم ومریم بانوی پرازمهرم سپاس که هستیدوپیام آوران عشق وآگاهی هستید😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
بنام الله یکتا💐
روزهفدهم سفرنامه
خداخودش در قران گفته از رگ گردن به ما نزدیکتره…
چه چیزی میتونه از رگ گردن به مانزدیکتر باشه؟؟
جواب :روح ما که خدا ازخودش در ما دمیده
ماتجلی او هستیم بخاطر همینه که با خودشناسی به خداشناسی میرسیم .باید بیشتر وقت بذاریم برای مطالعه ، یافتن حقایق جهان ، شناخت خودمان و زیر ذره بین بردن حس وحالمان در هر لحظه .
از انجایی که ماانسانهاتکه ای از خالق هستی هستیم_پس خالق زندگی خود نیز هستیم .هر کس در درونش خدایی دارد که خوبی و بدی رو هر لحظه در دلش یاداوری میکنه ..این ماییم که باید بیشتر به صدای درونمون گوش بدیم . فقط ماییم وخدایمان .تنهابه این دنیاامده ایم و تنها به سوی خودش بازمیگردیم .
چه حس نابی ست به اوپیوستن !!
ازاد
رها
سبک
معلق
خالص
پاک
نورانی
و خدایی …
هرکدوم از ما ، خدایی درونمون داریم ونیازی نیست به شخصی وابسته بشیم .ما در همین لحظه توانایی های بالقوه داریم که میتوانیم به بالفعل تبدیل کنیم .همه انچه که برای رسیدن به اهدافت داری همین الان در وجودت قرار داده شده کافیست ایمان بیاوری و باور کنی .
خدا برای بنده اش کافیست .
اگر اینگونه نیستی بهتره باورهای جاهلانه ای که از پدرانت به ارث برده ای را دور بریزی وخدای رحمان ورحیم را بشناس .
سلام
در ادامه پاسخ شما رفتم دنبال ایه ی همین جمله : آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟
أَلَیْسَ اللَّهُ بِکَافٍ عَبْدَهُ ۖ وَیُخَوِّفُونَکَ بِالَّذِینَ مِنْ دُونِهِ ۚ وَمَنْ یُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ (آیه ی 36 سوره زمر)
ترجمه از الهی قمشه ای:
آیا خدای (مهربان) برای بندهاش کافی نیست؟ و مردم (مشرک) تو را از قدرت غیر خدا میترسانند! و هر که را خدا به گمراهی خود واگذارد دیگر او را هیچ راهنمایی نخواهد بود.
سلام به الله مهربان . استاد و دوستان همراه . به خدای محمد که عین حقیقت حرف های استاد . هر وقت به بنده ی خدا تکیه کردیم توی بدترین شرایط رها شدیم درست لحظه ای که گفتیم الله فقط خودت همه چیز درست شد. خداوندا سپاسگزارم . سپاسگزارم به خاطر اینکه هستی
بنام فرمانروای کل جهان
سلام
فقط روی خدا حساب کن
یکسری از آدمها ؛ باور دارندکه ؛تنها راه موفقیت ارتباط برقرار کردن با آدمهای قدرتمند و موفق و ثروتمند آن جامعه می دانند.
طبق صحبتهای استاد: از افراد موفق الگو بگیریم . با افراد موفق ارتباط برقرار کنیم . اما موضوع چیز دیگری است اینکه درذهن خیلی ازما تنها راه موفقیت ؛ ارتباط برقرار کردن باافراد قدرتمند جامعه است ( شرک خفی ) .
ما بااین باورها ؛ قدرت را ازخدا گرفتیم در ذهنمان وبه غیر خدا دادیم واین یعنی شرک .
حدیثی از پیامبر:
در امت من نیت شرک مثل راه رفتن مورچه بر روی سطح صاف و سیاه در دل تاریکی شب مخفی است .
اگر من در زندگی ام با این نیت با افراد کار می کنم ؛ با این نیت ارتباط برقرار می کنم یا به این شکل به مردم نگاه می کنم که یه جایی – یه روزی دستم را بگیرند؛ من
باسرعت هر چه تمام تر خودم را از خوشبختی وسلامتی و ثروت دور می کنم .
تمام تلاش ات را بکار بگیر که فقط تنها مبنع رزق و تنها مبنع ثروت وسلامتی و خوشبختی را خداوند ببین.
اگر می خواهی به ثروت هایی برسی ؛ به قول قرآن : به حساب نمی آید – اگر می خواهی به جایگاهی برسی که تمام جهان برای تو فعالیت کنند- برای تو کار کنند وپول بسازند ؛ فقط خدا را ببین .
فقط تنها منبع نیروی خوشبختی وثروت و رزق وسلامتی را فقط و فقط الله ببین ( این داستان همیشگی ربوبیت است ).
کلمه ی (رب )به معنای فرمانروا و صاحب اختیار است نه پروردگار –
رب به معنای این است که : تمام قدرت – تمام ثروت و تمام آنچه که درجهان است دراختیار رب است .
حالا اگر تو بیایی کسی را در ذهن ات بزرگ کنی ؛ اصلا مهم نیست الان چه قدرت و چه جایگاهی و چه ثروتی دارد. فقط کافیه آن فرد در ذهن ات بزرگ باشد به واسطه ی قدرت به واسطه ی ثروت اش یا به واسطه ی نفوذی که در دولت دارد ؛ این داره دست تو را از خوشبختی – از سلامتی – از ثروت کوتاه وکوتاهتر می کند.
باور : آن کسی که می تواند برای من کاری انجام دهد فقط خداونداست و نه هیچ کس دیگری .
اگر تو فکر می کنی کس دیگری هست در جهان که می تواند دست تو را بگیرد ؛ تو سخت در اشتباهی . تو هم دراین دنیا وهم درآن دنیا در عذاب سخت برخوردار خواهی شد. این یک قانون است . این یک وعده الهی است.
هیچ کسی نیست که بتواند به تو کمکی کند .
اگر تو باخداوند باشی . اگر تو درتمام وجودات – در تمام ذهن ات – در لایه لایه های باورهای درونی ات ؛ فقط خدا را منشأ قدرت ببینی ؛ همه را دوست داری و به همه احترام می گذاری وبرای همه ارزش قائل هستی ؛ اما در ذهن ات این باور راداری که فقط (رب) است که به من نعمت می دهد. فقط خداست که به من عزت می دهد.
اوست که به من شهرت می دهد. هیچ کس دیگری در جهان نیست و هیچ کس دیگری نمی توان دست شما را بگیرد.
افرادی که در مقابل افراد ثروتمند وقدرتمند تعظیم می کنند؛ افراد بسیار بسیار ضعیفی هستند.
اگر می خواهی در زندگی ات به هرآنچه که می خواهی برسی ؛ باید یاد بگیری که منبع رزق جهان هستی فقط خداوند است وخداوند از بی نهایت طریق – از بی نهایت دستان اش استفاده می کند برای کمک کردن به تو .
تو با حساب کردن روی آدمها ؛ در واقع داری دستان خداوند را می بندی برای دریافت نعمتهای زندگی ات .
باور : فقط خداوند است که به من هرآنچه که بخواهم می دهدو خداوند با بی نهایت دستان اش این کار را برای من انجام می دهد.
اگر کسی برایت کاری انجام داد سپاسگذار او باش اما در ذهن ات قدرت را فقط به خدا بده و با خودت بگو که این آدم دستی از دستان خداوند در زندگی ام است .
اجازه نده این آدم در ذهن ات رشد کند . چون خداوند امروز بااین دست به تو کمک کرده و ممکن است فردا با دستی دیگر به تو یاری برساند.
اگر تو با خداوند یکی شوی و باورهای توحیدی ات را تقویت کنی ؛ اگر تمام مردم جهان بخواهند تو را نابود کنند نمی توانند این کار را انجام دهند.
هییچ کس نمی تواند ؛ کسی که باور دارد به یگانگی خداوند – باورر دارد به ربوبیت الله – کسی نمی تواند هیچ کاری به او کاری داشته باشد.
تمام افراد تأثیرگذار در جهان – تمام افرادی که توانستن شکل متفاوتی به جهان بدهند؛ افرادیی بودند که به ربوبیت الله اعتقادداشتن ؛ فارغ از هر دین ومذهبی .
آنها افرادی بودند که به کسی باج ندادند. آنها نگران قدرت قدرتمندان نبودند.
اگر فردی تو را به واسطه ی قدرت اش- به واسطه ی اعتباری که دارد تهدید می کند و تو تهدید او را باور می کنی و می ترسی ؛ به این معناست که به قدرت خداوند اعتقاد نداری . به این معناست که آن آدم درذهن تو قدرت دارد.
این شرک به تواجازه نمی دهد که از نظر مالی رشد کنی .
قدر ت را در وجودت به چه کسی داد ؟
چه کسی در وجودت قدرت دارد؟
توحید یعنی یگانگی الله
توحید یعنی قدرت رب
توحید یعنی ربوبیت
خداوند رب العالمین است ( سپاس الله را که فرمانروای تمام جهانیان است ).
وقتی تو با خدا یکی می شوی دیگر نگران نیستی .
اگر باور کنی دستان خداوند را ؛ بی نهایت جااست – بی نهایت امکان است و برگی بدون اذن خداوند از روی درخت بر روی زمین نمی افتد. باور کن وقتی خداوند اراده کند ؛ کیست که جلوی اراده خداوند رابگیرد.
خداوند به ما وعده پیروزی داده است . وعده ی ثروت و فزونی داده است ولی ما خدا را باور نمی کنی چون ایمان نداریم . چون قدر ت را دردستان کس دیگری می بینیم .
از هیچکس انتظار نداشته باش . یک مومن واقعی از هیچکس انتظاری ندارد . هیچکس به تو نمی تواند کمک کند.
در ذهن ات بساز که : هیچ کسی نمی تواند به من کمک کند به غیر از الله
باور : خداوند توانایی این را دارد که از جایی که فکرش را نمی کنم و به عقلم نمی رسد به من می دهد.
به تو داده می شود از جایی که اصلا فکراش هم نمی کنی . کی به تو داده می شود؟ وقتی که باورش کنی .
همه چیز برمیگردد به ایمان و باور و یقین تو .
درذهن ات آدمها را کوچک کن از لحاظ قدرتی که دارند.
تنها راه پیشرفت ورشد تو ؛ ایمان به ربوبیت – ایمان به الله است .
وقتی تو به توحید میرسی ؛ همه ی آدمها با هم جمع شدن که به تو کمک کنند . همه ؛ همه کار برای تو انجام می دهند. حواس ات باشد وقتی به این نقطه رسیدی باز رو این آدمها حساب نکنی ؛ چون اگه حساب کنی همه ی نعمتهااز زندگی ات قطع می شود.فقط بندگی خدا را کن .
ازخدا می خواهم توحید را در دل من جاری کند .
از خدا می خواهم کمک کند که فقط خودش را بپرستم .و فقط از خودش یاری بخواهم .
تنها تو را می پرستیم و تنها از تو یاری می جوییم . خدایا مارا به راه راست ؛ راه کسانی که به آنها نعمت دادی نه کسانی که برآنها غضب کردی و نه گمراهان
در پناه الله یکتا
سلام و درود خدمت استاد! امیدوارم حالتون عالی باشه…. واقعا من هر بار بیشتر این فایل رو میبینم درک بیشتری پیدا میکنم … اینکه مواظب شرک مخفی باشم .. روی آدما حساب نکنم .. واقعا فک میکردم قدیما معنی توحید رو میدونم چیزایی ک تو کتابا بهمون یاد دادن ولی امروز فهمیدم نه سخت در اشتباهم …. به این فک نکنم که کسی میتونه برا من کاری انجام بده … من خدایی دارم بالاتر از همه ک هرچی بخوام رو به من میده… به صورت هرچی ک بخوام همون میشه این همون خدای عزیز و رحیمه …
سعی کردم نشانه های شرک رو توی زندگیم پیدا کنم .. و دیدم واقعا من به مقدار زیادی شرک میورزم … و الان خدارو شکر تا حد زیادی جلوشون رو گرفتم همینطور که الات درحال ساخت این باور هستم😊
فک میکردم که کسی که به من آموزش میده اون خوبه ولی یادمه ک تو گوشی خوردم… چون خدا منو دوست داشت و میخواست به من یاد آوری کنه ک فقط من اینجا قدرت دارم.. خدایا شکرت 🥳
و نکته ای که خیلی دوست داشتم این بود ک فهمیدم باور کردن قدرت خدا یک قانونه … من دارم این باور رو میسازم و امروز اتفاف خوبی برام افتاد 😍چیزی رو که گم کرده بودم رو دوباره پیدا کردم … خداایا شکرت
و در آخر اینکه شرک چقدر میتونه ما رو از نعمت ها دور کنه چقدر زندگی رو سخت کنه … باید خیییلی مراقب شرک مخفی خودمون باشیم… خدااایا شکرت
ببخشید اگه سرتونو در آوردم 😁 امیدوارم هرجا باشید پر از حس خوب باشید🌱🌱🌱
به نام الله یکتا
خدایا شکرت که من و در مسیر رشد و آگاهی هدایت کردی
امروز صبح یکم حالم بد و آشفته بود نسبت به یک سری از موضوعات و آدم ها دچار شک و تردید شده بودم به خدا گفتم خدایا خودت من و در مسیری که درست هست هدایت کن اگه من نسبت به بعضی آدمها شک دارم در عوض به بودن تو که مطمئنم تو که هستی و وجود داری خدایا خودت و بهم نشون بده و من و از این تردیدهایی که در دلم افتاده خلاص کن یکم گریه کردم و بعد هم انگار دلم آروم شد و شروع کردم به ادامه کارم بعد از نیم ساعت که که گذشت دیدم گوشیم نوتیفیکیشن میده نگاه کردم دیدم یه خانومی که اصلا تو پیج من نبوده یهو اومده و در همین چند دقیقه محصولات پیجم و دیده و یک سفارش داده ، شاید برای شما این موضوع غیرعادی نیاد اما من مطمینم که دست خدا بود برای اینکه خودش و به من نشون بده و بگه من هستم تو برو و شک نکن در وجود من، وای خدایا تو چه قدر بزرگی و من چه قدر کوچیک
خدایا شکرت که انقد بهمون توجه داری و مارو ببخش که انقد به وجود تو بی توجه هستیم
“فقط روی خدا حساب کن”،
“فقط به او تکیه کن”
“فقط از او انتظار داشته باش”،
“فقط حال خوبتو از او بگیر”
“فقط حس ارزشمندیتو از او بگیر”
حق نداری به هیچ آدمی تکیه کنی
حق نداری به هیچ آدمی”دلتو خوش کنی”،
حق نداری بگی این(خواهر .برادر .همسر.مادر ،پدر و . .)نباشه من ازبین میرم
حق نداری حال خوبتو ب هیچ آدمی گره بزنی . اگه گره زدی همون آدم بدترین ضربرو بهت میزنع
. . .
یکی از پاشنه اشیل های من وابستگی ب مادرم است ، نمیدانم کی و کجا این وابستگی شگل گرفت
بعد فوت پدرم ، چندین برابر ب مادرم وابسته شدم
و همان وابستگی شروع مخدوش شدن هرازگاه رابطه ما بود
همیشه برام سوال بود چرامنی ک انقدر سعی میکنم راضیش کنم
سعی میکنم همش بهش بگم چشم
من نازشو بکشم
چرا بامن گهگاهی اینقد بد میشه
و وقتهای ک اصلا کاری بهش ندارم و امیدموازش میبرم خوذش بسمتم می اومد و بهم محبت میکرد
اون روزها فهمیدم این ها همش پاسخ خداوند ب شرک منه
این ها سیلی های آبدار شرک بود
و آن محبتها پاداش توحید بود ک آنقدر واضح و بموقع بود ک شکی نمیماند
شبها نفسهای مادرم رو چک میکردم
انگار ک نفسهایش ضربان زندگی من بود
انقدر راضیش میکردم ک خودم را اینقدر راضی نمیکردم خدایم را اینقدر راضی نمیگردم
حرفهایش خطابش بمن اگر خوب بود یعنی من ارزشمندبودم و اگر بد بود من وجود بی ارزشی بودم
ای وای برشرک من . . .احساس عجیبی دارم مانند آدمیم ک وسط بیابان خشک و بی آب و علف پیاده شدم از دور نوری رامیبینم ک هرلحظه درحال نزدیک تر بمن است ، آن نور آشنا رادوست دارم ،حس یگانگی دارم ،خوشحالم گریانم ازسز شوق وصال بایاری آشنا
چند روزی بود صدای بامن میگفت زهرایچیزمانده ،توحید ،خدا ، پازلت یچیز مهمی کم دارد
شروع ب گوش دادن فایلهای توحیدی کردم و متعهد شدم
استاد شما بمن یاد دادید دست مهربان خدا که اگر الهامی شد بدون شک انجامش بده
و من چند روزیست کارمیکنم
امروز مادرم حرفی زد ک اشک بیصدا ازچشمان م جاری شد
یاد ان حرف خانم شبخیز افتادم ک به انگشترشان وابسته بودند و یک روز آن انگشتر شکست
ناراحت شدم از برخورد بد مادرم سیلی حیلی محکمی بود و بمدت یک دقیقه اشک ریختم فورا سعی کردم ذهنم رو کنترم کنم
صدای انچنان باوضوح بامن حرف زد ک صدای هق هق هایم بلند تر شد
زهرا چه چیز باعث شد ناراحت شوی
این نشان از شرک ثوست
این نشان ازحساب کردن روی آدمیست مث خودت زهرا ،وقت شکستن این بت درونیست،مگر نگفتی توحید ،یک قدم بردار بسویم تا اراده ات را آگاه شوم ،تو خدا یی را داری ک برایت کافیست
من تو را بسم
حال خوبت را باید ازمن بگیری
آرامشت را باید ازمن بگیری
بامن دوست باش بامن وصال کن
من نزدیگترینم ب تو
بیاد من باش تا بیادت باشم
نع یک ادم
مادرم امد مرا بوسید چند بار بوسید،خودش از برخوردش ناراحت بود
باخودم گفتم تقصیر تونیست
من مشرکم من قدرت خدایم را با یک انسان شریک شدم
این توحید را دوس دارم ، و
توبرای من برای حال خوبم برای زندگیم برای آینده ام برای خواسته هایم بسی
فقط تو مرابسی ، تو امیدی تو لبخندی
تو رفیقی ، تو رزاقی تو مهربانی تو دوستی دلسوزی ،تو اهل قضاوت نیسی
تو آغوشت همیشه گرم است
تو نگاهت همیشه باعشق است
تو مرانمیرانی
تو مرا نمیرنجانی
تو مرا معلمی
تو مرا توابی
تومرا نعمتی تومرا هدایتی تومراعزتی
و . . .
اما کافیست دل ببندم ب یک انسان
از اوج ب خاکم می افکنی
نع ازسر ستم ،
چون مرا مالکی ، مخلوق را خالقی نیاز است ،من نیازم و تو بی نیازی
نیازمند را نیازمند بی نیاز نکند
آتش را آتش خاموش نکند
آتش را آب خاموش کند
تو خنکای آبی هسی بر من تشنه
تشنه ات هستم بر من ببار
تشنه ام خدا جان سیرابم کن ازعشقت
الیس الله بکاف عبده
الا بذکر الله تطمئن القلوب
آرامش قلب من عشق یک انسان نیست
عشق توست بی نیازمن ، غنی من
غنی تویی
و من نیازمند
نیازمندم یارب ، نیازمند عشقت نیازمند مهربانیت …تا ابد
تا ابد
تا ابد
غرق در عشق توشدن عزت است وغرق درعشق یک انسان شدن ذلت است
غرررقم کن درعشقت مهربان یار
خدایا سپاس گزارم
رد پا ی اغاز توحیدبصورت متعهدانه .زهرا
سلام زهرا خانم گل
با حرف هاتون یاد یک قانون مسخره که خودم در ذهنم ساخته بودم و از چندین نفر هم اینو میشنیدم که تاییدش میکردن افتادم. یک قانون من درآوردی…
این قانون این بود که هر چی به پسرا بی توجهی کنی بیشتر میان سمتت.
خودمم همش برام سوال بود که اخه چرا وقتی به یه پسر محل نزاری بیشتر میاد سراغت
ولی حرفات منو هدایت کرد به این اگاهی ها
که بی توجهی نیست که اونا رو به سمتت میکشونه
بلکه حساب نکردن و انتظار توجه متقابل نداشتن و کلا انتظار محبت نداشتن از اونا بود که باعث میشد اونا به من محبت توجه یا هر چیزی کنند.
خدایاشکرت ک من اینو فهمیدم
ما باید فقط روی خدا حساب کنیم
فقط روی خود خودش
اگر دوس داریم رابطه ای داشته باشیم یا هر چیزی
از خود خدا بخوایم
و دستای خدا رو نبندیم و بگیم فقط فلانی میتونه منو به این حس خوب برسونه . چون ما باید قانون فراوانی رو یادآوری کنیم به خودمون که بینهایت پسر و دختر خوب هست با ویژگی هایی که من میخوام و …
خدا هم خوب کارشو بلده ، خودش از راهی برای ما کار انجام میده که هم خیلی طبیعیه هم عجیب غریب نیست . خیلی طبیعی و نرمال مارو به خواستمون میرسونه.
پس اگر وارد رابطه ای هم میشیم یا کلا در هر رابطه ای هیچ انتظاری از طرف مقابل نداشته باشیم که مارو خوشحال کنه. چون ما خودمون مسئول شاد بودن خودمونیم مسئول احساس خودمونیم .
به اون طرف هم نمیخواد محل نزاریم یا توجه نکنیم ، بلکه ما هم بهش محبت کنیم ولی در قبال محبتمون انتظار جبران کردن نداشته باشیم ازش
کلا لازم نیست برای کسی فداکاری کنیم اگر انتظار جبران کردن داریم .
من کلا وقتی برای کسی کاری انجام میدم که توی ذهنم بگم اگر در قبال کاری که براش انجام میدم فردا بره پشت سرم هم حرف بزنه ناراحت نمیشم ؛ منظورم اینه فقط بخاطر اینکه خودم دلم میخواد برای کسی کاری انجام میدم.
این رفتار شاید خودخواهانه بنظر برسه ، ولی جلوگیری میکنه از هزاران دعوایی که خیلی از زوج ها
که من برات فلان کار رو کردم تو برام کادو نخریدی
یا من به مامانت فلان تبریک رو گفتم تو به مامانم عیدو تبریک نگفتی
و هزاران دعواهای احتمالی در روابط
سلام..روز ۱۷سفرنانه
همینطور که خانم شایسته گفتن میخام از امروز برداشت خودم رو از هر فایل سفرنامه بنویسم و این تعهد رو تا آخر سفرنامه اجرا کنم تا ردپایی از خودم گذاشته باشم.
فقط رو خدا حساب باز کردن یعنی همون توحید عملی…برای من یعنی فقط روی خدا و خودم حساب کردن…این جمله رو خیلی به خودم گفتم…اما عمل کردن بهش خیلی تمرین میخواد…
من از تجربه ی خودم میگم جایی که به دیگری قدرت دادم دچار اظطراب و ترس از دادنش شدم اون موقع نمیدونستم این شرکه فکر میکردم مشکل از طرف مقابله که من از کار کردن با همچین آدمی لذت نمیبرم هرچند به کار علاقه نداشتم ولی ترس از دست دادن موقعیت هم منو خیلی اذیت کرد..بعد از اون که فهمیدم شرکه ولی بازم موضوع رو درست درک نکردم یعنی ناقص درکش کردم گفتم خب پس باید از این آدم جدا شم و برم دنبال کار دیگه تا وابسته نباشم…تو کار بعدی اولش خیلی خوب شروع کردم به تضادی که میخوردم سعی میکردم حلش کنم اما رفته رفته دوباره دچار شرک شدم دوباره همه ی موفقیت خودم و آینده مو وابسته به مدیر شرکت میدونستم .دوباره دچار ترس از دست دادن موقعیت و تایید مدیرم میشدم…هر قراردادی که نمیشد خودمو سرزنش میکردم و دچار استرس میشدم…
بنظرم وقتی قدرت زندگی خودت رو موفقیت خودت رو میسپاری دست یکی دیگه یا یک عامل بیرونی رو دلیل موفقیت میبینی کم کم قدرت رو داری از خودت میگیری…برای من تاثیر شرک توی این دو موردی که گفتم باعث شد حتی از آدم ها ناراحت باشم و اونا رو دلیل عدم موفقیت خودم بدونم…باعث شد یادم بره همه کاره خودم و باورهام و خدا هست…باعث شد اصلا خدا رو فراموش کنم…باعث شد روابطم با آدم ها هم دچار مشکل بشه…بنظرم کسی که فقط روی خدا حساب باز میکنه اول از همه خودش رو واقعا دوست داره و قدرتمند میشه ومسئولیت زندگیشو میپذیرد و همچنین روابط خیلی بهتری با آدم های دیگه میسازه چون اون ها رو مثل خدا تو ذهنش بزرگ نمیکنه و ازشون انتظاری ندارم…من از حساب باز کردن روی آدم ها واقعا سیلی خوردم..و اینجا مینویسم تا همیشه یادم بمونه که مریم فقط روی خدا و قدرتی که خدا بهت داده حساب کن و بهشون ایمان بیار…