ما خالق شرایط خودمان هستیم - صفحه 108 (به ترتیب امتیاز)

1303 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مسعود خداداد گفته:
    مدت عضویت: 3840 روز

    سلام به صبح و سلام به خدا

    خالق و محدودیت در یک جا نمیگنجد ، باور خالق بودن با نیاز به یک 500 تومانی و انتظار کسب آن و یا اضطراب چگونگی آینده ، کنار آمدن با آنچه نمیخواهیم حتی اگر پله ای برای گذرمان باشد یا بیشتر از آن در مثال شعف انگیز و ناباور شما که واقعا” خواب را از ما ربوده است ، اینها چگونه در کنار هم پذیرفتنی و قابل تحمل است با توجه به اینکه ما تحمل نداریم و باید حرکت کنیم در قرآن کریم خداوند به مهاجرت اشاره کرده بدون در نظر گرفتن محدودیت هایی که ما میبینیم و مثل غل و زنجیر به پاهای ما چسبیده اند شاید باوری باشد که نیازی به اینها ندارد و ما نمیدانیم یا میدانیم و به خاطر ترسهای شیطانی به آن عمل نمیکنیم خداوند اشاره ای به محدودیت در مهاجرت نکرده است پس اشتباه ما کجاست ؟ مثل گرسنه ای به دنبال راهی برای سفر به کشوری دیگر بودم به دنبال چیزی بودم ولی نمیدانستم چیست ، در پی تهیه مقدمات سفر بودم که چشمم به چشمان یک نفر افتاد و غرق آن شد و لحظاتی آنرا تجربه کرد پر بودم و احساس آرامش کردم به خودم گفتم من در این لحظه هیچ چیزی نمیخواهم و اگر آن لحظه ادامه داشت واقعا” سفر برایم بی معنا بود من کیستم ؟ آیا خودم را در دیگران پیدا میکنم ؟ یا در خودم . پس اگر من در خودم گم هستم تجربیاتی که بادیگران داریم چه نقشی دارند؟ گم شده ما چیست ؟ ما قسمتی از یک پازل هستیم یا پازلی هستیم که بدنبال قسمت خالی خودمان میگردیم ، یا این باور محدود کننده من است ؟ مرسی

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  2. -
    Maryam💗 گفته:
    مدت عضویت: 3555 روز

    سلام استاد عزیز.خوش حالم که عضو این خانواده ی صمیمی هستم و خداوند را شاکرم بخاطر هدایتم به این مسیر.استاد سوالی برام پیش اومده که ذهنم را مشغول کرده و نمیدونم چجوری برای خودم حلش کنم.وظیفه و مسوولیت ما در برابر والدینمان تا چه اندازه هست؟نه فقط من بلکه بسیاری از اطرافیان و دوستان هم میبینم که اونا هم درگیر همین مسئله هستن که تا چه حد در برابر والدین وظیفه دارن بهشون برسن.در مورد خودم پدرم را در کودکی از دست دادم و مادرم من و دو برادرم را بزرگ کرده حالا هم خدا را شکر هر کدوم زندگی خودمون را داریم و مستقل هستیم اما احساس عذاب وجدانی که مادرم به ما میده من رو اذیت میکنه .اینکه میگه من به خاطر شما زجر کشیدم و ازدواج نکردم و حالا باید تنها باشم .با اینکه هیچ مشکل مالی هم نداره اما پر از افکار منفی هست .چون زبان نیش و کنایه داره خیلی ها را از خودش دور کرده .همیشه از مریضی و سر درد شکایت داره .به شدت هم مذهبی هست و اصلا هیچ دیدگاه دیگه ای را هم قبول نداره.وقتی میریم پیشش اینقد شکایت میکنه که از رفتنمون پشیمون میشیم..من نمیدونم باید چه رفتاری داشته باشم و چقدر در این میان مسئول خوب کردن حال مادرم هستم .میدونم که شما گفتید ما مسئول زندگی خودمون هستیم نه دیگران اما باوالدین هم مثل دیگران باید رفتار کنیم ؟ممنونم از اینکه پاسخ میدید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    جابر اسدزاده گفته:
    مدت عضویت: 3153 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    استاد عزیزم سلام

    دوستان و خانواده عزیزم سلام

    خداوند رو بی‌نهایت شکر میکنم به خاطر نعمات فراوانش و وجود انسانهایی همچون استاد عزیزم.

    یادمه شروع آشنایی من و استفاده از آموزه های استاد با همین فایل بود که ما خالق شرایط خود هستیم و چیزی که من میخواستم شنیدن همین آگاهیها بود و همچون جرقه ای منو توی این مسیر انداخت. الان بعد از حدود بیشتر از دوسال که دوباره این فایل رو گوش دادم و دیدم واقعا خوشحال شدم و احساسم بهم گفت که بیام و این مطلب را به اشتراک بگذارم برای دوستان جدید و قدیمی و تشکر از کنم از استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز و خانم فرهادی به خاطر زحماتشون و این کار فوق العاده(سفر با هم هر روز با یک فایل و منظم و متوالی).

    من الان عمیقا میفهمم مبحث مدارها و قانون جذب را و اینکه وقتی به مدار بالاتر میری انگار که حرفهای جدیدی میشنوی و این میسر نمیشود مگر با تکرار و توجه.

    توصیه من به دوستان عزیزم و ابته خودم اینه که بارها و بارها گوش بدیم و ببینیم(من با دیدن بیشتر ارتباط برقرار میکنم بتازگی متوجه شدم بصری هستم و البته دیدن توجه بیشتری را معطوف میکنه و بهتره).

    واقعا خدارو شکر میکنم

    و از صمیم قلب از سیدحسین عزیزم و گروه تحقیقاتی اش سپاسگزارم و از خدای مهربان بهترینها و توفیقات روز افزون و پیشرفت و سعادت و سلامت و شادی را خواستارم.

    این رو هم بگم که به لطف خدای مهربان من در حال حاضر کتاب رویاها، شیوه حل مسایل،چگونه فکر خدا را بخوانیم،معجزه سپاسگزاری(صوتی) جلسات ۱،۲،۳،۸،۹ قانون آفرینش و بعد از اینها هم بتازگی روانشناسی ثروت ۱ و عزت نفس و راهنمای عملی دستیابی به رویاها و سلامتی درون ماست را تهیه کرده ام و پیشرفت خیلی خوبی داشتم.

    ببخشید که طولانی شد ???

    در پناه رب العالمین شاد و سلامت و ثروتمند باشید. ???

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    فرحناز شعبانپور گفته:
    مدت عضویت: 2383 روز

    سلام بر خانواده ی عزیز عباسمنش حدود بک سالی میشه که با استاد عزیزم آشنا شدم ،اوایل تمام هم و غمم برای ازدیاد ثروت بود ولی الان نه ،یه چیزی درونم هست که فقط خدا خدا میکنه ،همش به خدا میگم خدایا بهم ایمان بده ،ایمان واقعی .وقتی تجربیات استاد رو در کتاب رویاهایی که رویا نیستند رو میخوندم یه حالی عجیبی داشتم ،منم میخوام که ایمانم واقعی باشه ،توکلم واقعی باشه .خیلی از چیزهایی که قبلا برام ارزش بودن ،الان نیستن.خلاصه یه حال خوبی دارم ،یه آرامش خوب ،بعضی وقتها به خودم میگم این منم که اینطور آرامش تمام وجودم رو گرفته .خدار رو شاکرم از اینکه با استاد و دیدگاهش آشنا شدم .در دفتر شکرگزاریم هر روز از خدا بابت وجود استاد سپاسگزارم ،بخاطر خود آگاهی و بخاطر راهی که واردش شدم البته میدونم راه طولانی در پیش رو دارم به یاری خدای مهربون و با استفاده از وجود استاد مسیر رو با ایمان و صلابت طی میکنم .الهی به امید خودت ?استاد عزیزم هزار بار ازتون ممنونم و از خدای منان سلامتی و شادی برای خودتون و خانواده ی عزیزتون میخواهم .پاینده باشید .?

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  5. -
    مریم طباطبایی گفته:
    مدت عضویت: 2487 روز

    با سلام چند روزیست که بهم الهام می شه و از صمیم قلب دوست دارم که بنویسم دیشب فایل توحیدی قسمت 5 را گوش دادم البته چند بار بود که گوش داده بودم اما به قسمت چگونه به خواسته هایمان برسیم که رسید انگار که تازه این تیکه از صحبتها را گوش می دم و خیلی بهتر برام جا افتاد که وقتی به خواسته هایمان از طریق تضادهایمان می رسیم باید احساس خوب داشته باشیم و این احساس خوب را با باورهای مناسب باید بسازیم و این جمله از دیشب تا حالا ذهنم را درگیر کرده و دارم در خودم فرو می رم و از این بابت چقدر در وجودم احساس خوشحالی و رضایت می کنم. دیروز به همسرم تلفن زدم و بهش گفتم که من خیلی احساس خوبی در مورد کارت دارم و مطمین هستم که در کارت موفق می شی چرا که شب قبلش با من در مورد تکاملی که در سالهای پیش طی نکرده بود و نتایجش بدهکاری و نرسیدن به اون ثروت مورد توجهش بود صحبت می کرد و الانه راه تکاملیش را متوجه شده و در این مدتی که به فایلهای شما گوش می ده براش خیلی راههای خوبی باز شده که روش کاریش را تغییر بده به صورتی که باعث بشه در مسیر تکاملش قدم برداره و نتایج قبلی کارش را پوشش بده .

    چیزی دیگه ای که می خوام بگم در مورد کار خودم هست که چند ماهی هست وارد یک شغل شخصی جدید شدم و در این مدته هر اتفاقی را دارم با آموزه هام تطابق می دم و واقعا درست می گید که حتی درک فایلها هم نیاز به تکامل داره و من هر روز به درک بهتری در مورد فایلها و حتی خودم می رسم مثلا یکسری از پاشنه های آشیل خودم را پیدا کرده ام که هنوز من برای فروشم به مسایل بیرونی ربطش می دم مثلا می گم چون نمی تونم که گارانتی راجع به محصولم بدم و یا آشنایی با بازار محصولم ندارم باید به دست فروشنده های باسابقه تر بسپارمش و یا باید سریع این محصول را بفروشم تا اطرافیانم روی من حساب کنند و یا زود به پولم برسم و از پولش شروع به کار اصلی که می خوام بکنم یعنی صادرات و واردات بپردازم، از دیروز تا حالا بیشترین وقتم را صرف گوش دادن به فایلها می کنم و به دنبال یک جمع بندی درست و حسابی تری از این آموزه های هستم.

    در پایان از خداوند سپاسگزام که مرا به سمت شما هدایت کرد تا با این قوانین واقعا” ناب آشنا بشم و عاشق این شوق و ذوقی هستم که در وجودم هست و خیلی دوستتون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  6. -
    Sayed hosein گفته:
    مدت عضویت: 3118 روز

    با نام و یاد خدا

    سلام به دوستان قدرتمندم

    خدایا من خوشحال و سپاسگزارم به خاطر وجود استاد قدرتمند و عزیز که نمونه ای بی نظیر از موفق ترین انسانهای روی زمین است .

    خدایا من خوشحال و سپاسگزارم به خاطر وجود خانمی بزرگوار حامی قدرتمند و ارزشمند خانم شایسته عزیز که از ته دل باید عرض کنم که خانم شایسته واقعا شما بی نظیرید .

    استاد توی این روزها بعضی شرایط برام پیش اومده که اگر همون آدم سابق بودم فکر نمی کردم که دوام بیارم ولی الان در بین ناخواسته ها خیلی راحت می تونم دیدگاهم را عوض و خیلی زود به مسیر اصلی برگردم که اون هم به واسطه آموزشهای ارزشمند شماست .

    باید عرض کنم که شما آدم خیلی بزرگی هستی باورهای خیلی خیلی قدرتمندی داری موقعی که از خودتون صحبت می کنی امکانش خیلی زیاده که آدم از خودش ناامید بشه درسته ما خالق زندگی خودمون هستیم باور دارم ولی چیزی که شما خلقش کردی واقعا بی نظیره

    ما از موقعی که تونستیم روی پاهامون بایستیم داریم کار می کنیم ولی الان هنوز هم که هنوزه روی نقطه صفر هم نیستیم بلکه منفی هستیم با این شرایطی که گذشته و ناخودآگاه ذهن به عقب برمی گرده واقعا آدم را ناامید میکنه و به خودم میگم خدایا یعنی امکان داره که تموم بشه و به اون چیزی که مد نظره آدم بهش برسه .

    البته من خیلی هم نتایج عالی گرفتم از نظر سلامتی ، آرامش ، توحید و یکتا پرستی ، امید و آرامش ولی به نظرم موضوعی که خیلی تکان دهنده است و میتونه بقیه چیزها را هم بریزه مسئله مالیه که از خداوند خواستارم که همه دوستان به چیزی که مدنظرشونه برسن .

    سر کار بودم دو تا همکار داشتم که یکیشون پول اجاره خونه اش را نداشت و همش گلایه می کرد بکی هم شب و روز دنبال ماشین بود و همیشه ازش بحث می کردن من هم یه روز که می خواستم قرآن بخوانم قرآنم را برداشتم و برایشان دعا کردم و از ته دل گفتم خدایا کرایه خونه محمد و قضیه ماشین امید را خودت حل کن خدایا به خاطر اینکه درخواستم را قبول می کنی سپاسگزارم یک دفعه ای قلبم خیلی تنگ شد و انگار می خواست از سینه ام بیرون بیاید خیلی سریعتر می زد یه صدایی خیلی واضح بهم گفت که برای اونا درخواست کردی پس خودت چی ؟ چرا خواسته خودت را نمی گی ؟ گفتم من می خواهم به آزادی مالی برسم و همیشه به اندازه کافی پول داشته باشم قلبم آرام گرفت و به خوبی آرام شدنش را حس کردم و گفتم خدایا شکرت شکرت

    ولی کی و چطوریش را که خدا می دونه امیداورم که زود باشه !

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  7. -
    در جستجو خوشبختی گفته:
    مدت عضویت: 2721 روز

    سلام وقتتون بخیر??

    روز چهاردهم سفرنامه:

    این فایل برام ی نشونه بود.من ی ایده ای داشتم ک میخواسم عملی کنم با اینکه رفتم عملی کنم اما میخواسم کارمو خیلی محدود شروع کنم همین امشب

    این جمله استاد ک گفتن نشین بگو “بذار ببینیم شرایط چیه اگه خوب بود ادامه میدم نبود….”

    منم دقیقا ب همین دلیل میخواسم محدود شروع کنم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  8. -
    هاجر مهاجر گفته:
    مدت عضویت: 2402 روز

    سلام

    با اینکه این روزها خیلی دارم روی خودم کار میکنم روی افکار و احساساتم کار میکنم که همیشه مثبت اندیش باشمو زیباییها و خوبیها را ببینم. هر روز و هر ثانیه و هر لحظه بابت هر چیزی که میبینم و میشنومو لمس میکنم از خدا سپاسگزاری میکنم ولی یه استرس پنهانی دارم که نمیدونم از چیه منشأش از کجاست

    امیدوارم خدا همه را هدایت کنه به سمت خودش

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای: