ما خالق شرایط خودمان هستیم - صفحه 11 (به ترتیب امتیاز)

1303 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    حسینی ترین نرگس دنیا گفته:
    مدت عضویت: 2426 روز

    بسم الله الرحمن الرحیم.

    فصل یک | روز چهارده.

    سوم دی‌ماه هزار و چهارصد و سه.

    سلام میکنم به همه عزیزانی که این دیدگاه رو می‌خونند.

    اولین نکته‌ای که در این فایل توجهم رو به خودش جلب کرد عنوان زیباش بود:

    «ما خالق شرایط خود هستیم.»

    چقدر نیاز داشتم این جمله رو بشنوم،

    چه راحت فراموش کرده بودم که این خود من هستم که تعیین میکنم چه زندگی‌ای با چه کیفیتی داشته باشم.

    همیشه خودم رو تابع شرایط میدونستم و در ناخودآگاهم این باور رو داشتم که روزگار ما رو به سمت و سویی که دلش میخواد هدایت می‌کنه.

    در واقع مفهوم هدایت رو خیلی خیلی خیلی زیاد و اشتباه متوجه شده بودم، همیشه فکر میکردم زندگی‌ که الان دارم و شرایطی که الان تجربه میکنم همه در نتیجه هدایتی است که برام رخ داده و عملا با این طرز فکر، از گرفتن تصمیم خودداری میکردم و‌ با جملاتی مثل «حالا بریم ببینیم چی پیش میاد» خودم رو کاملا در برابر رویدادهای زندگی تسلیم میکردم.

    حتی به خودم این زحمت رو نمیدادم که درباره چیزی که میخوام فکر کنم.

    یه باور دیگه هم میچسبوندم تنگش که: «هر اتفاقی رخ بده قطعا به صلاح منه.»

    بله!

    متأسفانه من از این جملات برای توجیه و کاور کردن تنبلی خودم استفاده میکردم و چقدر ناراحتم که اینطور بوده و چقدر خوشحالم که بالاخره فهمیدم.

    مسأله بعدی که در این فایل خیلی بولد و واضح بیان شده مسأله هدایت است.

    هدایت برای کسانی است که ایمان دارند و مطمئن هستند که خداوند برای اونها برنامه‌های زیبایی در نظر داره، حتی زیباتر از اون چیزی که خودشون خواستند.

    ممنون از اینکه تا اینجا همراهم بودید.

    الحمدلله‌رب‌العالمین.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    مجید عزیزی پیردوستی گفته:
    مدت عضویت: 1507 روز

    به نام خدای مهربان

    سلام به همه‌ی عزیزانم

    ((گام چهاردهم روز شمار تحول زندگی من ))

    ــ احتمالا فلان منطقه امروز شلوغ هست برم اونجا که درآمد خوبی دارم یا برم جمعه بازار درامد خوبی کسب میکنم یا اخر هفته فلان منطقه شلوغ میشه برم اونجا یا فلان منطقه شهرداریش سخت گیره ،فلان جا چون خانواده ها هستند پس درآمدم کم تر میشه اما فلان جا چون جوانتر هستند بهتر میشه «««این مثالهایی که از خودم زدم برای توجیح اینکه شلوغ بودن و یا یک مکان خاصی را برای گرفتن نتیجه مالی مد نظرم بوده و اینا میشه همون ترمزهای مخفی ذهنم که انشالله با آگاهی های این فایل باورهای مناسب را جایگزین میکنم و خدارا شکر که هر بار کمی بهتر از دیروز زندگی میکنم و ترمزهای مخفی بیشتری را از ذهنم شناسایی میکنم و به قول استاد اینا همش محدودیتهای ذهن ماست و با سوال کردن از خدای درونمون به جواب خواهیم رسید و باید عمل کرد.

    ــ ما انسان ها خالق هستیم و هر بار در هر شرایط و وضعیتی تونستیم خودمون را رشد بدیم و پیشرفت کنیم مثل دبی که در یک شرایط به ظاهر بد و بیابانی این چنین رشد کرده و یک شهر بسیار ثروتمند و موفق شده و ایجاد شده و ایجاد میشود هرآنچه را که ما باور داشته باشیم و یادم باشه من هدایت الله را دارم و خداوند هم چیز را در دست باورها و افکارم قرار داده و هه چیز را مسخر من کرده پس به یاد بیارم آن چه که قبلا در شرایط این چنینی انجام دادم و جواب هم داده و استاد هر بار که به هرکجا خواستند مهاجرت کنند واسش سناریویی را درست کردن تجسم کردن قدم برداشتن و بهش رسیدن پس منم همین کار بکنم و عمل کنم و عمل کنم و عمل کنم

    خدایا شکر که بیشتر از خودم انتظار دارم که رشد کنم چون جایگاهم نسبت به ماه قبل خیلی بالاتر رفته هم از لحاظ درک قوانین و هم از لحاظ پیشرفت در کارم و وضعیت مالی که قسمت بزرگی از بدهیم را پس دادم و کلی مدارم بالاتر رفته و بازهم می‌خوام رشد و پیشرفت داشته باشم و دارم از علاقم کسب درآمد میکنم و کاری که من دارم انجام میدم به این شکل کسی در جهان انجام نداده و خداوند هدایتگر من و در این مسیر حمایتم می‌کنه و این هم یک نشونه ای هست که ترمزهای ذهنم بهتر دارم شناسایی میکنم .

    استاد عباسمنش الگوی بسیار فوق العاده ای در تمام جوانب هستند و با دیدن نتایج و این همه آگاهی اگر خود من هم کمی مثل ایشون عمل کنم نتایج شگفت انگیزی میگیرم چون واقعا به مهارتهام ایمان دارم و بسیار در کارم شگفت انگیزم که البته تا ابد جای رشد و پیشرفت داره و خداوند مدام وسعتم میده و شکر گذارم بابت این همه آگاهی و این سایت و استاد عزیزم و این همه نتیجه از دوستان بهشتیم که باید بیشتر عمل کنم به آنچه که درک میکنم به آنچه که بهم گفته میشه به آن ایده ای که فاصله ای با جایگاه کنونی من نداره

    آفرین به خودم که در حال پیشرفت و یادگیری و بهبود هستم و با همین شرایطی که دارم کافی و ارزشمندم

    خداجون سپاس

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  3. -
    حمیدرضا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 3783 روز

    سلام استاد وقتتون بخیر و سرشار از انرژی امیدوارم که هر روز مثل همیشه خوب باشید و اتفاقات خوب براتون رخ بده

    خیلی خوشحالم که با شما آشنا شدم و خداوند را شکر می کنم که شما را برسر راه من قرار داد.من خیلی شما رو دوست دارم وهمیشه از صمیم قلب براتون دعا می کنم.

    شما فرد با محبت با مرام و بسیار خوبی هستی من وقتی فایلهای شما را میبینم یا گوش میدم خیلی باهتون ارتباط برقرار میکنم حس میکنم که خیلی نزدیکم هستی و نسبت به شما حس خوبی دارم به خاطر اینکه تمام مطالب رو بی ریا و با حس خوب ارائه میدین مثل همین کلیپی که امروز گذاشتین من الانکه

    می دیدم که از دستاوردها و عملکردهای جدیدتون صحبت کردین باور کن از خوشحالی یه لرزه عجیبی تو تنم افتاد و مو به تنم سیخ شد چنان احساس شعفی پیدا کردم و حس خوبی پیدا کردم که توصیفش یکم سخته برام وخیلی انگیزه گرفتم همینطوری با شوق دارم برات دست می زنم وخدا را هزار مرتبه شکر میکنم

    من واقعا از صمیم قلبم شما و ایمان قوی که نسبت به خداوند یکتا دارید تحسین می کنم و به خاطر موفقیتها و دست آوردهاتون تبریک میگم

    همیشه مشاور من بودی برام خیلی جالبه با این که نزدیکم نیستین ونمیتونم از نزدیک ببینمتون همیشه کنارم حستون می کنم

    خواب شما رو میبینم با موضعات عالی و مختلف مثلا دیدم در صدد بر گزاری یه همایش بزرگ هستین من تو خواب با شما دست دادم و شما را در آغوش گرفتم واقعا حستون کردم شما انگار منو میشناختین منو به همکاراتون معرفی کردین منم تعجب کرده بودم ولی خیلی خوشحال بودم از خوشحالی از خواب پریدم دیدم تو رختخوابم هستم.

    خیلی جالبه برام وقتی میخوابم و فایلهای صوتی شما رو گوش میدم مثلا خواب یکی دیگه رو میبینم و حرفهای شما ازطریق یکی دیگه به صورت تصویری به من گفته میشه و من تو خواب دچار شک میشم میگم این که حرفهای استاد عباسمنشه چرا اون داره به من میگه ویه باره از خواب میپرم میبینم صدای شما داره تو گوشم پخش میشه ولی توی خواب با صدای یکی دیگه به من گفته میشه انگار که شما داری خوابای منم کنترل میکنی ولی خوبه حس خوب بهم میده

    البته من فکر میکنم این یه وقت یه تکنیک باشه که اینکه ما خودمون حتی می تونیم خوابمون را هم کنترل کنیم چون برای من بارها این اتفاق افتاده و تکرار شده به دوستان عزیز توصیه میکنم امتحان کنن و نظرشون را اعلام کنند .

    می خواستم ازتون تشکر کنم منم مسیرمو تازه پیدا کردم گرایش پیدا کردم به مسائل موفقیت ودر مسیر شما گام گذاشتم چون هم علاقه دارم وهم سرگرمیم شده و هم با آموزشهایی که از طریق شما دیدم به چند نفر کمک کردم مشاوره دادم و جواب داد و آنها از من تشکر کردن و دیدم خیلی احساسم خوبه و لذت میبرم از این کار من توی کارهای فنی هم عالی بودم و می تونوستم موفق باشم ولی این کار یه حس خوبی به آدم میده انگار آدم از این که تاثییر گذاره و میتونه دست همنوعش رو بگیره و یه جورایی یاریش کنه و خدا رو به درستی بهش معرفی کنه که خوب درک کنه و دل طرفو شاد کنه واقعا یه احساس شعف و خوبی به آدم میده ومن لذت میبرم از این کار وبه خاطر همین منم گرایش پیدا کردم به اینکه همراه با شما پا در رکاب هم جزء کسانی باشیم که کاری کنیم که دنیا جای بهتری برای زندگی کردن باشد .

    تا حالا اقداماتی هم انجام دادم که خیلی خوب بوده واتفاقات خوبی برام رخ داده به امید خدا در آینده نزدیک از همینجا از موفقیتهایم برای شما و دوستان عزیز خواهم گفت

    از صمیم قلبم از شما تشکر میکنم و برای شما و میکائل عزیزتون وگروه بی نظیرتون از پروردگار مهربان آرزوی سلامتی

    شادی خوشبختی سعادت موفقیت روز افزون ثروت و نعمت بی کران را در دنیا و آخرت دارم .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  4. -
    محمدرضا جديدي گفته:
    مدت عضویت: 3720 روز

    سلام خدمت استاد عباسمنش عزیز و همه اعضای گرامی سایت

    استاد عزیز من از این فایل خیلی خیلی انگیزه گرفتم و به این باور رسیدم که چطور یک انسان میتونه خالق زندگی خودش باشه و شرایط را اونجوری که میخواد بسازه. ولی اونجا که حرف از شکار حیوانات زدی خیلی حال من را گرفت اصلاً فکر نمی کردم که انسان به این خوش قلبی اهل کشتن حیوانات باشه اون هم به خاطر تفریح و سرگرمی. ولی واقعاً جدای از این حرف شکار، مابقی حرفهاتون طلاست و من حتماً راه شما را میرم. انشاالله که شما و همه اعضای گروه روز به روز ثروتمندتر بشوند و همه ما در مسیر درست هدایت بشویم.

    دوستون دارم خیلی خیلی زیاد

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  5. -
    مهرنوش رفیعی گفته:
    مدت عضویت: 3294 روز

    سلام خدمت همه دوستان وجناب اقای عباسمنش عزیز….بااینکه بیشتر مطالب میخونم وعادت به نظر گذاشتن ندارم اما این دو تا فایل اخر شما چنان هماهنگ با شرایط فعلی من بود که من رو نیز به وجد اورد که دیدگاهم رو بنویسم .من هم به دلیل اینکه تمام خانواده م از سالیان خیلی دور در امریکا بودن تصمیم داشتم برای ادامه تحصیل پسرم به امریکا بیام وخلاصه 5 سال پیش اقامت من وپسرم درست شد ومن با اینکه عاشق شغلم بود ودرامد رضایت بخشی داشتم وارد امریکا شدیم ولی شش ماه که موندم از امریکا میشه گفت فرار کردم و پسرم پیش برادرام گذاشتم و با مادرم برگشتم ولی خوب به دلیل اینکه اقامتم باطل نشه سالی دو بار مجبور بودم بیام امریکا ولی با اینکه میدونستم خودم جذب کردم خیلی غر غر میکردم که این اقامت زندگی من و بهم ریخته و با اینکه همه میگفتن خوب بمون میگفتم شغل من که بدرد اینجا نمیخوره و حال درس خوندن دوباره هم ندارم ولی تو این پنج سال همان داستانی که شما تو دو فایل اخر گفتین کائنات من و با چک ولگد از ایران بیرون کرد چون به دلیل سالی دو بار سفر به امریکا دیگه سرکارم موقعیت قبلی و نداشتم و به طور عجیبی درامدم کم وکمتر شد جایی که برام غیر قابل تحمل شد واز کارم استعفا دادم که خودم هنوز تو شوک هستم که چطور این کارو کردم چون ١٧ سال چسبیده بودم به شغلم وهیچ کس باور نمیکرد من بیرون بیام حتی خودم ولی همون چک ولگد کائنات کار خودشو کرد واستعفا دادم و اینبار بلیط یکساله برای اومدن امریکا گرفتم و گفتم یکسال امتحان کنم ببینم اگه تونستم بمونم (درست مثل اشنایی شما ) وجالبه من تو این 5 سال هر چی تلاش میکردم امریکا خونه بخرم به مشکل میخوردم ولی اینبار تو همین یکماهه که اومدم به امید خدا کار خونه خریدنم درست شد و مثل شما که دوست داشتم زمین و خانه بزرگ تونستم یه خانه ویلایی 45٠ متری تو ٨٠٠٠ متر زمین تو یه شهرک خوب بخرم (البته دو هفته دیگه کاراش انجام میشه ) که البته همه خانواده من مخالف بودن که خرج این خونه زیاده جای کوچیک بخر خیلی هزینه ات بالا میره ولی من گفتم ارزوهام رو کوچیک نمی کنم تلاش بیشتر میکنم ولی خوب هنوز میگفتم اگه نمونم این خونه رو اجاره میدم تا اینکه چندروز پیش به این دوتا فایل تون گوش کردم دیدم دارم اشتباه میکنم اگه نشد نداریم باید کاری کنم که بشه وخیلی به موقع این فایل صوتی رو گذاشتید البته هنوز هیچ فکری ندارم و هیچ چیز نمیدونم که از کجا شروع کنم چون نه هنوز زبان خیلی کاملی دارم بخصوص که جنوب امریکا ( جورجیا اتلانتا ) خیلی غلیظ صحبت میکنند نه تجربه اینجا کار کردن و نه دلم میخواد از کارای خیلی پایین مثل کار کردن تو فروشگاه و فروشندگی ولی همش امیدوار هستم یه راهی باز میشه که دوباره شروع به کار کنم و دوباره عاشقه کارم بشم و گوش کردن به شما خیلی خیلی برام به موقع بود چون با اینکه سالهاست با قانون جذب اشنا هستم ولی بیشتر مواقع اصلا فراموش میکنم وگوش کردن به صدا وحرفهای شما دوباره امیدوارم میکنه و مصمم هستم که بمونم و دوباره شروع کنم نمیدونم چه کاری و چگونه ولی باید یه کاری شروع کنم و امید مو از دست ندم نه اینکه بگم یکسال میمونم ببینم امریکا برای من چیکار میکنه…..برام دعا کنید که بگم دوباره شروع کردم …….ممنون ??????

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  6. -
    پوریا محمدی گفته:
    مدت عضویت: 2416 روز

    با نام و یاد خدای مهربان

    خیلی خوشحال و قدردان خداوندم که یکبار دیگه این فرصت رو دارم تا در مورد خواسته هام به بهترین شکل ممکن صحبت کنم.

    از وقتی که یادم میاد تو زندگیم در حال پیدا کردن مقصر بودم،برام جای افتخار داره که با پیگیری و رشد آگاهیم الان تو جایگاهی قرار دارم که بگم نه تنها مسئول تمام زندگیم فقط خودمم،بلکه خالق تمام ریز و بم شرایطم هستم.

    واقعا چه باور قشنگیه که خداوند تمام آنچه که نیازه برای خلق(مثل خودش اما تو مقیاس خیلی کوچیکتر) در اختیار من بنده( بعنوان خلیفته الله) قرار داده که بتونم هر چیزی که بخوام باهاش بسازم،چقدر قشنگ گفتید شما: که محدودیت فقط تو ذهن ماست که اگر اینو باور خالق بودن رو به نحو احسنت در وجودمون بسازیم،دیگه حاکم و قادر مطلق زندگیمون به لطف خدا خودمون هستیم.

    این فایل و دیدن موفقیت شما و انتقال و دریافت حس تون؛ خون رو تو رگ های آدم به جوشش در میاره،

    بعد از لمس این زیبایی ها من به خودم قول میدم و متعهد میشم که از خودم بپرسم چی میخوام (چون از قدرت نامتناهی خدا درونم قرار داده شده) و با توکل به خدا پیگیر رسیدن به این خواسته ام بشم.

    سپاس.

    دوست تون دارم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  7. -
    محیا گفته:
    مدت عضویت: 2010 روز

    سلام به پروردگار هدایت کننده به راه راست❤️

    سلام به استادم🧡

    سلام به مریم جانم🤍

    و سلامت به دوستان عزیز💙

    به این فایل که رسیدم بین نوشتن برگ های سفرنامه ام خیلی فاصله افتاد ،این فایل آنقدر پر مغز و متحول کننده است کاملا این توانایی رو داره که یک نفر رو از خودکشی منصرف کنه…

    خدارو شکر میگم، چقدر …نمیدونم،

    اما بیاد دارم روزهایی که خسته شدم از اوضاع…

    سپاسگزار پروردگارم هستم که مارو خالق زمین و پادشاهان زمین کرد،بهمون اجازه داد خلاق بشیم و مهربانانه هدایتمان کرد.

    سپاسگزار وجود نازنین فرشته مهربان زندگیم، استاد مهربانم هستم.

    واااای که اگر به این فایل گوش داد و فقط گوش داد بدنبال باور های قدرتمند و عجیب که ازش به گوش میرسه دیگه

    نه دروغی میمونه

    نه حسادتی

    نه رقابتی

    نه بد خواهی

    نه خیانتی

    چرا که همه این ها آگاهی هایی از جنس نوره و رهایی بخشه…

    کاش هرروز این فایل از درو دیوار پخش بشه

    کاش همه بشنون

    نمیگم کامل من درکش کردم بلکه اندازه ظرف خودم ازین آگاهیها برداشتم .

    با رسیدن به این فایل مطمئن شدم که من چندین بار دیگه دوباره سفرنامه رو شروع خواهم کرد به لطف خدا

    و مطمئنم این توصیفات رو در مورد فایلهای بعدی هم خواهم گفت.

    صادقانه بگم آنقدر برای من تازه و متفاوته که مقاومت عجیبی درونم دارم که بیام و گوش بدم.

    احساسم به این سایت با تمام تجربیات قبلی زندگیم متفاوته..

    بازگو کردن نعمت‌هایی که پروردگار برای استادم درزندگی جدیدش فراهم کرد جز حمد گفتن، زبان منو بست.

    جز تسبیح خدا و ستایشش حرفی ندارم.

    استادم با ایمان به تنها رب بودن و رزاق بودن پروردگار به نعمت‌هایی رسیدن که واقعا من نمیتونم برای کسی بازگوش کنم.

    خیلی افراد هستن که باور نمیکنن و

    اون جمله طلایی استاد که چقدر سبک و دلنشین مثل یه پرنده به درخت قلبم نشست که

    بابا یعنی آنقدر داشتن یک ویلا براتون غیر عادیه

    ی لحظه به خودم گفتم

    ارره…

    آخه چرا آنقدر باید برامون همه چیز غیر عادی باشه

    و عجیب

    از کی این همه مشقت و ناراحتی بعنوان روند طبیعی زندگی تو ذهن ما جا خوش کرد

    انقققدر جانم به هیجان میاد که زبونم بند اومده

    کجای دنیا

    تو کدوم دانشگاه

    و کلاس

    و مدرسه ای

    آنقدر باور به وحدانیت خدا تدریس میشه که استادهم عامل به این آگاهی ها باشه.

    کدوم استادی آنقدر صادقانه از دستاوردهاش فقط برای این میگه که شاگرداشو هشیار کنه؟

    که بابا بلند شید که عجب خواب عمیقی هستید!

    ما خالق جهان هستیم و نه تابع شرایط

    این جمله از کجا اومده که آنقدر منو متحول کرد

    با اینکه انگار میدونستمش ولی همزمان انگار هرگز نمیدونستمش.

    چقدر امید بخش

    چقدر بیدار کننده

    چقدر آگاهی بخش

    این متن که مریم جان نوشتن در شروع فایل چقدر منو زیرو رو کرد.

    ساختن چنین ایمانی، بهایی است که باید برای ساختن شرایط دلخواهت بپردازی.

    و سخن استاد که حالا که شرایط اونجوری که می‌خوام نیست پس میسازمش!!

    کاش غرق بشم هر لحظه و لحظه فقط در شادی بی پایانی در شنیدن حرفاتون.

    اکثر افراد به جای خلق شرایط دلخواه‌، تابع شرایطی شده‌اند که در آن گیر افتاده‌اند.تنها زمانی از شغلی که دوستش ندارند دست می‌کشند، که مطمئن شوند شغل دلخواهشان آماده و مهیا است. وگرنه خود را با همان شرایط وفق می دهند.

    این داستان زندگی همیشه من بود…

    صادقانه بگم هنوزم جراتم صد درصد نشده

    ولی یه جوری عوض شدم که همه میگن و خودمم میبینم که چقدرررر جسور شدم .

    تنها زمانی تصمیم به هجرت خواهند گرفت که‌، مطمئن شوند در شهر یا کشور جدید‌، شرایط مساعد و تضمین شده‌ای برای‌شان مهیاست. وگرنه در همان شهر می مانند.شاید این طرز فکر منطقی تر به نظر برسد، اما هماهنگ با قوانین کیهانی نیست.

    آخه قوانین کیهانی میگه

    تو لایق ترینی ،شک نکن

    تو ارزنده ترینی،قدرخودتو بدون

    تو فقط بخواه،ناممکن ممکن میشه

    تو فقط بگو ، محقق میشود

    و فقط ایمان داشته باش ،که پروردگارت حامی توست

    میبینی کن فیکون میشود…

    این همون مصداق از تو حرکت از خدا برکت هست .

    اگر بگم با شروع نوشتن چقدر همه وجودم گرم میشه که فقط خود خدا می‌دونه.

    من اگر بخاطر تمام نعمت‌هایی که استادم و تحول هایی که دوستانم در زندگیشون تجربه کردن سپاسگزار و شاکر باشم، هر لحظه به بهشت بی بدیل خودم نزدیک و نزدیکتر میشم .

    چراکه با تصدیق این همه نعمت و فراوانی هست که خودم پر میشم از شادیِ بهره مندی.

    این جمله استادم

    « که دارم زندگی رو، زندگی میکنم»

    همون چیزیه که در دنیای ما فراموش شده.

    اون بخش فایل که استاد گفتن من اطلاعاتی درباره خیلی مسایل که مربوط به زندگی درامریکا بود رو نمیدونستم و در مسیرش قرار گرفتم ، علتش هم ایمان و باور قوی بود که مقطعی و موقتی نبود .

    محرک من وموجب مصمم تر شدنم بر مسیر بهبودیم هست.

    جهان هستی خوشحاله و پروردگار حامیه که من به خواسته های بزرگم برسم.

    خواسته ها برای من بزرگه نه برای جهان!

    اگر تمام مردم دنیا تمام ادله خودشون رو بیارن که تو نمیتونی اما تو فقط با تنها دلیل درونیت که ایمانت هست بگی ،همه چیز رو در دستانم دارم … کائنات در برابر تصمیم تو سر تعظیم فرود میاره و تو ارزشمند میشی به سبب پایمردی در ایمانت.

    برنامه ریزی های قبلی استاد درباره ی جهانی شدن فعالیتشون نشون میده چقدرررر آرزوهایی که بلند پروازی ما تلقی میشه ،اتفاقا روند طبیعی حیات ماست.

    عاشق اون بخش صحبتهای استادم

    که آزادم همه چیز رو داشته باشم

    عاشق باند هواپیما

    داشتن هر نوع ماشین با هر حجم موتور

    زمین تنیس

    زمین بسیار وسیع

    هر گونه امکانات رفاهی

    ….

    و هرجا محدودیتی برام اعمال میشه ،من باورش نمیکنم و فقط و فقط دلسرد نمیشم و هدایت میشم به مسیرهایی که این ها درش نیست .

    سختی ها هست ولی وارد زندگی من نمیشه.

    پروردگار حامی هستی سپاسگزارم

    استاد بی نظیرم سپاسگزارم

    قدر دان وجود نازنینم خودم هستم با وجود تمام مقاومت های ذهنیم همچنان ایستادگی میکنم….

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  8. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1596 روز

    به نام خداوند بخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم

    سلام به تک تک دوستانم

    واقعا نمیدونم چطور ازتون تشکر کنم استاد جانم که فایلهایی توی این سایت برای ما گذاشتید که انقدر پراز آگاهی هست که هربار بهش گوش میدم نکته های ارزشمند جدیدی توش پیدا می کنیم وهرچقدر که تکاملمون رو طی میکنیم وبیشتر آگاه میشیم دید ونظرمون و اندیشمون بازتر وبهتر میشه…

    واقعا حس میکنم دوساله متولد شدم، ودارم راه ورسم زندگی واقعی رو یاد میگیرم، از کسیکه صفر تا صد این راه ورسم رو زندگی کرده از بدهاش وتلخهاش کلی تجربه گرفته و اومده باعشق بافروتنی میگه عزیزان من شما این راه رو نرید تا زودتر به خواستتون برسید بیاین من بهتون بگم که خوبیها وخوشی های زندگی چطوریه، چه شکلیه، مورد عنایت خداوند قرار گرفتن چه عطر وبویی داره، یکتاپرست وتوحیدی بودن چه مزه ای داره….

    وقتی با قوانین جهان هستی آشنا میشی انگار قدرت کل جهان در دستانت قرار داره، باخودت میگی اوکی حالا که همه چیز در تسخیر من هست منم از این موقعییت عالی استفاده کنم وبه خواسته هام برسم وجالب اینجاست که برای تک تک انسانهای روی زمین برکت ونعمت وموقعییت و موفقییت وایده وجود داره برای رسیدن به خواسته اش…

    هرکسی این رو درک کنه با تک تک سلولهاش بپذیره که جهان در تسخیرش هست به الله قسم که با دست خالی واز همونجا وهمون موقعییتی که هست می تونه به هرآنچه که میخواد برسه، ولی کسیکه این حد از لطف پروردگارش رو نشناخته یا باور نداره مثل گذشته ی خیلی از ماها، هدفها وخواسته هاش رو دور می بینه خیلی دور، یا همش منتظره یکی دیگه بیاد اونو به خواسته هاش برسونه، یا جایی دیگه، شرایطی دیگه، شهر وکشوری دیگه، قوانینی دیگه، همش منتظره اون دیگه است وچشم انتظار…..

    به قول خودمون منتظره، شنبه بشه انشالله از شنبه، بذار سال جدید بیاد انشالله از سال جدید، بذار وام بگیرم، بذار ارثیه بدستم برسه، بذار فلانی حمایتم کنه، بذار از این خونه برم، از این شهر واز این کشور برم یه زندگی بسازم!!!

    یه کاری که دوست دارمو شروع کنم انوقت می ترکونم!!!

    واقعا که آدمی بزرگترین دشمن وبزرگترین دوست خودشه، آدمی می تونه خودشو بندازه قعر چاه، می تونه خودشو برسونه نوک قله ی قاف…

    باری به هرجهت زندگی کردن، بی هدف بودن، تلاش نکردن، بلند نشدن، وارد ترسها نشدن، همه وهمه از نداشتن اعتماد به نفس وعزت نفس میاد، کسیکه دست میذاره روی زانوش ومیگه یاعلی و از همونجا وهمون شرایط شروع میکنه یعنی امید به غیب داره، یعنی میدونه از من حرکت از خدا برکت، کسیکه خودش رو نشناخته خداش رو هم نمیشناسه وکسیکه خداش رو نشناخته یعنی به خودش باور وایمان نداره…

    وقتی کسیه این رو درک کنه که جانشین خدا روی زمینه، دیگه باید پشتش گرم باشه که بابا، من جانشین قدرت مطلق وبی حدوحساب جهانم، هرچی در درون خالق هست در درون منم هست به شرط اینکه باور کنم می تونم خالق باشم، مثل تک تک آدمهایی که یه روزی نشستن وباخودشون گفتن، فلان بیماری اومده اوکی منم میگردم دارو ودرمانش رو پیدا میکنم و خداوند از علم خودش بهش داده و تونسته …

    بودن کسایی که با خودشون گفتن میخوام صدای عزیزانمو از دور بشنوم وتصویرشون رو ببینم خدا از علمش بهشون داده ..

    بودن کسایی که گفتن میخوام برم بیرون از جو زمین برم یه کره ی دیگه ،برم ماه برم مریخ و برم … وخداوند علمشو بهشون داده…

    یکی گفته میخوام نقش ونگار بزنم طبیعت رو روی بوم، یکی گفته میخوام برج بسازم قد کوه، یکی گفته میخوام تنهایی پرواز کنم تو آسمون، یکی گفته میخوام روی زمین باشم و یه دوربین از بالا برام تصاویر رو بگیره، یکی گفته میخوام جای دندونای خراب ، دندون سالم بذارم، یکی گفته…….

    هزاران ساله خداوند داره به درخواست بنده هاش پاسخ میده وهرکسی احساس قدرت وایمان بیشتری داشته خالق چیزهای بزرگتر و زیباتر وشگفت انگیزتری بوده…

    انوقت آدم ناگاه چی میگه، آدم کم خواه از دنیا چی میگه، آدم غافل چی میگه؟!

    حالا درسمو بخونم، یه درآمدی داشته باشم، ازدواج کنم، بچه دار بشم، بعد بچم ازدواج کنه ، بعد نوه داربشم ، بعد بمیرم!!!!!!

    آدم آگاه میگه من از خدا هستم ، خدا جهانی رو در اختیارم گذاشته، تا خودم رو رشد بدم، حالا بیام بشینم ببینم برای رشد دادن خودم چیکار می تونم انجام بدم….

    انوقته که بایه قدم جهان صدقدم برای همچین کسی برمیداره…

    ولی خب خیلی از ماها، مثلا خود من،شاید سر سوزنی اون ایمان واعتقاد رو به خودمون وخداوند نداشته باشیم…

    وگرنه هرکدوم از ماها به یادمیاریم وباور داریم وقتهایی رو که پراز ایمان به خودمون وخداوند بودیم از پس چه کارهایی که براومدیم، چه نتایج شگفت انگیزی که رقم زدیم، و به چه هدفهایی که فکرشم نمی کردیم رسیدیم…

    انوقته که اون ایمان وباوره کاری میکنه، به قول قدیمیا که میگفتن طرف با سنگ غذا درست میکنه! یعنی با بدترین چیز بهترین چیز رو خلق میکنه…وقتیکه هی یادت میاد از چی میترسیدی رفتی تو دلش و دیدی انقدرام ترسناک نبوده، کاری خواستی انجام بدی گفتی نکنه نتونم ولی بازم توکل کردی وانجامش دادی اونم به بهترین شکل ممکن…

    به نظر من اون کسیکه یاد گرفته توکل کنه وتکیه کنه به قدرت برترش وبه خودش، دیگه هرجا باشه تو هرشرایطی باشه اونچیزی رو که میخواد خلق میکنه ومنتظر کسی یا چیزی یا شرایطی نمی مونه که نه دست خدا وکار خداست نه در توان خودش و در دست وتوان دیگران و مکانها وزمانها وشرایطهای واهی وکاذب میبینه، مثل کسیکه سراب میبینه همش، هی میره جلو ولی از آب خبری نیست، تکیه بردیگران و تکیه برشرایط و حالا بذارببینم فلان کس و فلان چیز وفلان موقعییت چطوره که من شروع کنم برابره با باختن کل سرمایه زندگیت که میشه از دست دادن ، عمر وجونی و توانایی و نعمتهای رایگان ودر دسترسی که خداوند در اختیارت گذاشته بود !!!

    انشالله که هممون همیشه وهرلحظه در مسیر هدایت الهی ثابت قدم باشیم و قدردان اینهمه نعمت و برکت ورحمت خداوند که جاری وساری هست، و به یک اندازه در دسترسبرای همه…

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  9. -
    حمیدرضا صادقی گفته:
    مدت عضویت: 4014 روز

    ردپای چهاردهم

    الهی شکر برای زنده بودن و قدم بر داشتن در مسیر تغییر و حس خوبش : )

    یادمه این فایل را اولین بار در زمان خودش که روی سایت گذاشتید ، سال 95 بود و من برای یک پروژه کاری رفته بودم به رامسر ( شهر واقعا زیبا و در یک مکان بسیاز زیبا )

    موقعی که این فایل قرار گرفت من با گوشی دانلود کردم و چون تقریبا از صبح تا شب پای کامپیوتر برای اون پروژه مشغول بودیم زمانی نبود برای کارهای شخصی به این شکل مثل گوش دادن این فایل ، و من همیشه شب ها حدود ساعت 2 تا 3 ، که میخوابیدم فایل ها را گوش میدادم ، و اون شب بعد از مدتها بود که استاد فایل میگذاشتن از ذوق فایل نشستم توی رخت خوابم تا این فایل را ببینم ، وااااای بعد از دیدن این فایل ، انگار که اصلا خوابی به چشمان من نبود و انگار نه انگار که من از صبح مشغول بودم ، دوباره دیدم و فکر کردم و تجسم کردم ، الان یادم نمیاد ساعت چند استراحت کمی کردم ( فکر کنم حدود 5 صبح بود )

    اما الان که خواستم ردپای روز چهاردهم روز شما تحول زندگی ام را بگذارم ، یاد اون زمان و حال هوایی که داشتم افتادم ، و واقعا تا الان باید بگم هم کم کاری کردم و هم آگاهی ها را در حرف فهمیده بودم ولی در عمل و باور بنیادینم نه !!!!

    بگذریم !

    موقعی که مشغول نوشتن و نکته برداری این فایل بودم ( چون از توضیح مختصر بانو شایسته که در بالای هر فایل نوشته ، تا نوشته ی خود صفحه فایل و کامنت های برتر دوستان ، نکته برداری میکنم و مینویسم )

    یهو به خودم گفتم ، عه من که این همه دارم مینویسم ، چرا از دل همین نوشته ها یا گفته های استاد ، باورهای مناسب که از دل حرف های استاد در میاند و یا علنی گفته میشه و لازمه که بارها تکرار بشه تا به باور تبدیل بشه را جدا گانه نمی نویسم !!! و تصمیم گرفته برگردم به نکته های نوشته شده ی فایل های قبلی و اونا را هم برای خودم بنویسم ، اما در آخر کامنتم باورهای آشکار و عالی این فایل را هم مینویسم :

    + ما خالق شرایط و زندگیمان هستیم

    + ما آمده ایم تا شرایط دلخواه را خلق کنیم

    + هدف جهان گسترش است و ما دستان خداوند هستیم بر روی زمین برای گسترش جهان

    + جهان فرصتها و امکاناتش را برای حمایت فردی که محدودیت ها را نپذیرد بسیج میکند

    + خداوند توانایی تغییر شرایط را در من آفریده و برای بهبود شرایط حتی از من هم مشتاق تر است و همواره در این مسیر هدایتگر من است

    + وعده خداوند در قرآن :

    « چه کسی وفادارتر از خداوند به وعده ی خویش است ؟! »

    + من میدونم که میتونم شرایط خودم را خلق کنم

    + تمام خواسته های من برای خداوند ناچیزه !

    + جهان هستی آمادس و خوشحاله تا من به خواسته های بزرگم برسم

    صمیمانه متشکرم از این همه آگاهی ها و مشتاقانه منتظرم تا با نتایج و موفقیتم بتونم جبران کنم : ))

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای:
  10. -
    مصیب کمالی گفته:
    مدت عضویت: 1745 روز

    سلام عرض ادب خدمت استاد ویک روزدیگه ازسفرنانه ومنم متعهد شدم که کامنت بزارم وبنویسم وفایل امروز انشالله خداوند چیزی برزبان من جاری کند تا به درد یه دوستی بخورد وامید ایمانی و دلش ایجادشود اینکه من تجربه همین لحظه خودمو میگم اینکه ماخالق شرایط خودمون هستیم صدرصد درسته ومو لای درزش نمیره بله ولی ذهن مقاومت جاهای داره برای باورهای که سالیان سال درما واجداد ماشکل گرفته خوب من به لطف خدایه فته ای هسته که یه شغل دیگه شروع کردم یعنی من شغلم املاک هست وبه لطف خدا استاد عباس منش 2تادهنه مغازه ازخودم دارم شکرخدا یکیشون دفتراملاک هست یکیشون هم تازه یه هایپر مارکت بازکردم خلاصه این مغازه یه 7ماهی خالی بود هی الهامات میومد که آغا یه هایپر بزن ومن مقاومت داشتم که من شغلم املاک تمرکزم برداشته میشه وهزارنجوادیگه درکل شغل من خرید فروش وکاسبی هست واین هم خرید فروشه خلصه الان راهش انداختم به لطف جلسه 16رروانشناسی یه که پول هیچی نداشتم یعنی نقدینگی که بخوام شروع کنم همش میگفتم 400ملیون پول میخواد وقتی جلسه 16 فکرکنم هست گوش دادم استاد گفت چقدراماده دریافت نعمتی واجرای ماشین گرفتن خانم شایسته بری پدرش وپیش نهاد استاد به خواهراش برای سفر گفتم خوب من الان باید چه کارکنم که آماده این باشم که مغازه من با بشه اومدم کرکره دادم بالا وگفتم باید تمیزش کنم اول خخخ خانمم گفت مگ پول داری گفتم نه ولی ماباید آماده باشیم آغا خدارا گواه میگیرم 1هفته نشد رفتم برای آبجیم کاری انجام بدم اولش مقاومت داشتم که من کارزندگی دارم بابا بعدش گفتم میریم کاراین راه میندازیم خدا کارما راانجام میده آغا یه دفعه آبجیم گفت این صدملیون فعلا من نیازندارم پیش توباشه الله اکبر آغا منم دیگه رفتم خریدم باهمونی داشتم شروع کردم استاد خدارا گواه میگیرم آلن برای شروع مشتری خیلی خوبی دارم واصلا خانمم میگه این شروعش هست الان اصلا چی بگم خوب حالا برگردیم به موضوع اصلی درمنطقه ای من زندگی میکنم استاد واژه چشم زخم به صورت ایمان ویقین میگن چشم زخم هست ومن خودمم گاهی ترس دارم ولی من آگاهانه به یادمیارم خدایا هست یانیست یاخداهمچیزه یاهیچی نیست خلاصه داداشم صبی اومد گفت که گاهی بگو بدهکارم چون من رشد عالی داشتم خیلی زیاد وزندگی من یه زندگی پرازنعمت فراوانی هست مقاومت نکردم گفتم آره ولی توی ذهنم گفتم من اینا باورم میکنم همه بهم میگن بچه مواظب باش خخخ چندروز پیش دوباره یکی ازاقوام اومد میگفت که یه دعای خوبی برات بگو بنویسم که مواظب باش گاهی نجوا میاد سراغم چون این باور واقعا ریشه داره ولی آگاهانه میگم قدرت دست خداهست بس من زندگی موخلق میکنم همون جوری روز اول ازکارگری شروع کردم توگرمای 60درجه ونپذیرفتم من باید کارگرباسم بعدش شدم دوباره کرایه کش گفتم من نمیتونم کرایه کش باشم همه بهم میگفتن 5ساله کرایه کشی یه تاکسی بگیر گفتم نه من نمیخوام کرایه کش بمونم بعدش شدم کشاورز وگفتم نه اینم نمیخوام خخخخ یعنی دیگه شدم کاسب مغازه داریه قهوه خونه زدم اونم ماجراش اصلا دیوانه کننده هست روز اخرکرایه کشی گفتم دیگه کارمیکنم خانمم گفت خرج خونه چه کارمیکنی 2تابزداشتم فروختم گفتم این خرجی خونه فعلا خخخخ استاد نشستم توخونه گفتم خداراهی بازکن من نمیدونم استاد رسید روز اخرخداراگواه میگیرم 5هزارتومن داشتم سال 96رفتم یه کشک گرفتم که کشک گوجه بخوریم یه آب میوه هم بری پسرم آغا اومدم سوارماشین بشم دیدم ای بابا چراغ بنزین روشنه سرمو اومدم بالا گفتم خدا پول تموم شد بنزینم تموم شد واومدم خوابیدم دیدم درخونه 1ساعت بعد کسی درزد گفتم توای موقع ظهرتابستان ساعت 2ظهرکی هست دررابازکردم دیدم یه نفر زمین فروشی میگه داری اغازمینی 6ماه فروخته نمیشد خخخ اونم گول نقد ت کیفش انداخته به موکلش خخخ گفتم بیا داخل که خوب اومدی ومغازه داری شروع شد بعدش گفتم نه این کارم درآمدش داره میاد پاین بعد 2سال فروختم جم کردم همه گفتن این دیوانه شده واومدم کشاورزی کردم کل پول مغازه هم رفت گفتم ای جان انرژی حرکت اومد واومدم دفتراملاک زدم اومتطقه همه شروع کردن به خندیدن اینجا املاک وووو من گفتم من شروع میکنم خدا بامنه راه با زمیشه ومن شدم مدیر دفتراملاک منطقه وگفت بگیر که اومد پول 2ماه بعدش بااستاد اشناشدم گفت حالا بروکهدیگه خلاصه ما انسانیم وخودمو خلق میکنیم بله یادمه معتاد بودم همه میگفتن تودیگه اخرخطی واخرخطم بودم گفتم نه باید تغیر کنم این شرایط بی فایده هست الان 10ساله به لطف خدا ازهمچی پاکم خیلی مثال داره این زندگی من وهرچی نگاه به زندگی کره زمین میکنی میبینی آدما وقتی شرایط رانپذیر فان وخواستن تغیر دادن وخدا درقرآن توی اون سوره ای که به فرشتگان میگه من درافرینش موجودی به نام انسان هستم ازگلی بدبو وتغیر پذیر بله این کلمه تغییرپذیر من باهاش مقاومت کمتری دارم شاید به خاطر باورهایم باخالق بودن یه کم مقاومت دارم ولی باتغیر ذهنم مقاومت نداره ما شرایط رامیتونی تغیر بدیم همچی دست ما خداهست شرایط هرلحظه داره تغیرمیکنه اصلا بدن ماهم همینجوریه استاد یه تجربه ازبدنم بدم چندروزپیش یه سنگ افتاد روی ناخون شست من خخخخ آغا این باد کرد شد بزرگ اولش من هی شکایت میکردم واواگاهنه میگفتم یه درسی ویه خیری هست داخلش آغا چندروز بعدهی فکرمیکردم ماجراچیه استاد دیدم اون ناخون داره میوفته ویک ناخن تمیز صفرکیلومترجاش درمیاد نمیدونی چقدردرس داشت که آغا چیزی ثابت نیست همه‌چی خودکار راحل تغیر بهترشدن خلق شدنه اصلا استاد هرروزبه خودم میگم ببین مصیب این ناخون خودش خلق شد اصلا کل جهان همینه امیدوارم کامنت من به دردتون بخوره

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: