ما خالق شرایط خودمان هستیم - صفحه 43

1303 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    علی بن طریف گفته:
    مدت عضویت: 2185 روز

    باسلام خدمت استاد سید حسین عباسمنش عزیزم و همچنین تک تک اعضای خانواده بزرگ عباسمنش،

    خداروهزاران بار شکر می کنم، استاد عزیزم در این فایل به خوبی به جزئی ترین باورهای خلق شرایط زندگی توسط خودمان و عدم پذیرش شرایط حال به عنوان واقعیت زندگی، اشاره نموده اید،

    استاد در این زمینه مقداری از باورها زندگی خودم رو توضیح میدم، استاد عزیزم که خداوند رو میلیاردها بار شاکرم که شمارو به عنوان وسیله ای برای هدایت بنده به زندگی ام فرستادند،

    استاد بنده در حال حاظر 25 سال سن دارم، با اطمینان میگم که تا 24 سالگی در تاریکی و بی هدفی و لحظات معمولی زندگی خودم بودم استاد، خدارو هزار مرتبه شکر میکنم، نمیدونم چطور و به چه وسیله ای یک باری ویدیویی از شما به دستم رسید که در یک پارک خیلی سرسبز بودید و با یک تیشرت خیلی خوشکل و سفید بودید و فکر کنم یک شلوارک بود تنتون، خیلی خوشتیپ بودید، من نمدونم اون ویدیو چطور به دستم رسید، نمیدونم چه چیزی باعث شد منی که به سختی حتی کلیپ های 2 دقیقه ای رو میدیدم، با جون و دل نشستم و تمام اون ده دقیقه صحبت هاتون رو شنیدم، خداروهزاران مرتبه شکر میکنم استاد، استارت ارتباطم با فرشته ای که خداوند در مسیرم قرار دادند از اون لحظه به بعد شرع شد، آروم آروم فهمیدم خداوند واقعی با خداوندی که توی اون 24 سال زندگی داشتم خیلی خیلی متفاوته، فهمیدم باور یعنی چی و فهمیدم میتونم باورهام رو تغیر بدم، آروم آروم خودم ور ساختم و در این یک سال چند ماه اخیر از بین336 موزیکی که در تلفنم دارم، چیزی حدود بیش از 90 درصدش از صحبت های شماست استاد، تغیر کردم و تغیر کردم و تغیر کردم استاد و در تأیید صحبت های (فایل صوتی ما خالق شرایط خود هستیم) باید بگم یاد گرفتم که شرایط رو تغییر بدم و منی که تا سال گذشته بخداوندی خدا هزار تومان رو به سختی و کوچیکی بدست می آوردم، امسال خدارومیلیاردها بار شکر میکنم، الان چیزی حدود یک میلیون در هر ماه درآمد دارم استاد اون هم چه درآمدی استاد، درآمدی که فکر می کنم چیزی حدود کمتر از 10 درصد ازش رو هزینه کردم و اون رو بدست آوردم، و توی خونه نشستم و بابت یک کار نسبتأ ساده ولی باکیفیت بالا درآمد عالی دارم کسب می کنم؛ استاد من یک سری شاگردانی کنکوری دارم، خدارومیلیاردها بار شکر میکنم، بیشتر وقتا از صحبت ها و تجاربی رو که از شما بدست آوردم، واسشون توضیح میدم و خداروشکر بدون هیچ تلاش خاصی از طرف من، میبینم اونها هم باورهاشون خود به خود داره عوض میشه ،

    استاد خدارو یک میلیارد شکر میکنم، خداروشکر می کنم، خداروشکر می کنم و خداروشکر می کنم، راستی استاد من یکی دو ماه اخیر دنبال شخص موفقی بودم که اون رو به عنوان یک الگو برای خودم بپذیرم، ولی اشخاصی رو که به عنوان الگو انتخاب می کردم میدیدم که فقط توی یک یا دو یا چند زیمه از زندگی شون موفق هستن و یهو این به قلبم الهام شد کی بهتر از استاد عزیزم، و اینظور شد که من شمارو به عنوان الگو انتخاب کردم، الان عین شما هرچیزی که دوست دارم رو خرید می کنم، هدفگذاری کردم که تا پایان سال 99 یک زمینی به وسعت 5000متر خرید کنم، تی شرت ها و جوراب های رنگی خرید میکنم، هرجا میرم راحت هستم، و احساس عالی دارم،

    استاد عزیزم شمارو به خداوند بزرگ می سپارم و امیدوارم هر لحظه شاد و سالم و ثروتمند وفوق العاده باشید. :)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  2. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3253 روز

    شرایط فعلی و تضاد های تا این حد پیچیده به من میگویند که چیزی را میخواهم.

    انها امده اند تا به من کمک کنند برای حرکت و پیشرفت بنابراین باید تمرکزم را از روی انها

    برداشته و روی ادامه مسیر بگذارم.

    تضاد ها باعث سپاسگزار تر بودن من میشود وقتی که به نعمت میرسم.

    هیچ وقت نباید نعمات را از یادم ببرم یا برایم عادی شوند زیرا روزی اینها

    نیز وجود نداشتند. و من انرا هر طور که شد خلق کردم.

    و این در مورد خواسته های الانم نیز صدق میکنند.

    اینبار نیز با شرایط فعلی ام کنار نمی ایم و زندگی ام را انطور که میخواهم خلق میکنم.

    این هدف از خلقت من است این طبیعت من است از این شرایط حرکت کنم و به چیزی

    که میخواهم برسم زیرا همواره من خالق شرایطم .

    من بیماری ام را بهبود بخشیدم پس میتوانم هر شرایطی را نیز خلق کنم.

    با استفاده از درکی که تا به امروز از قانونو خداوند دارم.

    فقط به همان ایمان و تعهد نیاز دارم.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  3. -
    ساناز آریازاده گفته:
    مدت عضویت: 2098 روز

    سلام سلام…

    سفر نامه ی روز چهاردهم بهم یاد داد که خودم هستم که زندگیمو میسازم….

    بهم یاد داد اگه چیزی میخوام اگه ارزوهای بزرگ میخوام بلند شم دستمو بزارم رو زانوهامو بلند شم و بسازم شرایط دلخواهمو زندگی دلخواهمو….یهم یاد داد که گله و شکایت کردن همه چیزو خراب میکنه بهم یاد داد که اگه فک میکنم لایق بهتر از اینام باید بسازم اون شرایط دلخواهو واسه خودم….من نمیخوام شبیه ادمای اطرافم باشم شبیه کسایی که فک میکنن زندگیشون سرنوشتشون بوده…من میخوام برسم به همه رویاهام من میخوام تسلیم نشم….وقتی خدای خالقم بهم میگه تو خالقی اختیار همهههه چی با خودت ببینم چیکار میکنی ببینم چه زندگی واسه خودت میسازی پس نباید تسلیم بشم.نباید مثل 99 درصد ادمای اطرافم باشم.وقتی خدا منو انتخاب کرد که کنار شما و هم فرکانس شما باشم ینی بهم گفت تو اماده ای تو اماده ای برای اینکه جدا بشی و کنده بشی از دسته ی ادمایی که تسلیم میشن و نمیخوان بهترین ها رو تجربه کنن …خدا استارت کارو بهم گفت چراغ اولو برام روشن کرد….اگه قرار بود جزو اون دسته باشم الان بین ادمایی نبودم که دارن به همه رویاهاشون میرسن….پس مراقب همه چی هستم بیشتر از همیشه….خداجونم….هم به تو هم به استاد هم به خودم قول میدم که میسازم بهترین هارو بهتر از همیشه بیشتر و فراتر از حد تصورم….میشینم تک به تک ارزوهامو مینویسم…و به همشون قول رسیدن میدم…محکمتر از همیشه

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  4. -
    مهدی وثوق گفته:
    مدت عضویت: 1904 روز

    یک سکونی تو دلم یک دفه حاکم شد.

    انگار که نه انگار تا ساعتی پیش پر فکر و جوش و خروش بودم

    انگار ده تا دیازپام ده خوردم ( نوعی داروی آرامبخش قوی)

    هیچ فکری تو ذهنم نیست

    خالیم یه جورایی

    دلم میخاد بخوابم ، فردا بیاد

    نه اینکه نا امید باشم

    نه اصلا

    یه جورایی کم کم دارم با مفهوم ظرفیت یا همون ظرفی که استاد صحبتشو میکنه اشنا میشم.

    امروز که در مدار چهاردهم سفرنامه هستم علارقم دسترسی به این فایل ارزشمند هدایت شدم و فصل پنجم کتاب رویاها رو هم خوندم.

    در مورد ترس و ایمان بود.

    اولش متنمو اینجوری شروع کردم :

    این فایل هم مثه بعضی از حرفای استاد مربوط به ایندست .فی حال نمیفهممش!

    فک کنم دلیلش همین ترسی هست که تو دلمه

    ترس !

    ترسی که اجازه نداده ایمان بیاد تو دلمو باور کنم خودمم که خالق زندگیمم!

    خواستم مطابق معمول بیام خلاصه درکمو ازین فایل ارزشمند تایپ کنم دیدم هرچی بنویسم ، فقط حرفه ! در عمل صفر !

    الان صدایی تو گوشم گفت سخت نگیر مهدی اقا

    تو در حرکتی و در مسیر انعمت علیهم

    و در این راستا بر زبانم جاری میشه ” به تو میسپارم ” هر چیزی که تو فکرم میاد.

    واقعا نمیدونم باید چکار کنم

    تنها راهنمای این لحظاتم حس خوبمه و ندایی که میگه ادامه بده.

    این روزا ، بعضی اوقات با مباحثی تو سایت روبه رو میشم که گاها کاملا باهاش مخالفم !

    اما وقتی صحبت از نتیجه به میون میاد

    صداش تو گوشمه ” من دنبال تائید یا به فکر حرف دیگران نیستم ” کاری که بهش رسیدم درسته رو انجام میدم ، خواه دیگران تشویق ، خواه بدگویی کنن ، مهم نتیجه خوبی هست که ازش بدست میارم!

    و نتایج مادی ، چیزی که در قالب دوربین تصویر برداری شده تنها قطره ای از دریا و در مقابل نتایج معنوی و ارتباطم با خداوند همچون کوچک ترین اتم های آب در مقابل بزرگترین اقیانوس های هستی !

    چقدر دلم میخاد غرق بشم تو این معرفت.

    واقعا چی میتونم بگم در مقابل این فایل …

    کم کم مطالعه و تحقیقاتم تو قران داره شکل میگیره

    با ایه ای روبه رو شدم تحت ترجمه :

    انچه در اسمانها و زمین است تمام را مسخر شما گردانید …

    سوره جاثیه ایه 13

    واقعا درک این مطلب الان ، تو این لحظه خیلی واسم بزرگه

    تو شوک هستم …

    شاید بیشتر بخاطر فهمیدن حالتی که تو اون باغ بزرگ و راه رفتن روی سنگ قبر ها و اشک ریختن های استاد باشه که تو فصل پنجم استاد تشریحش کرده

    ایمان !

    نمیدونم

    واقعا نمیدونم

    خدایا کمکم کن به درک و شناختی درست قوانین تو دست پیدا کنم

    خدایا کمکم کن باور کنم این منم که خالق زندگیمم و این تویی که با تمام بزرگی و عظمتت حامی و همراه منی ، تو هر لحظه .

    ////

    حسم خیلی عجیبه – دلم میخاد بخوابم.

    ////////////

    ///

    در پایان متشکرم از استاد عزیز و خانم شایسته و هر که تو این سایت به طریقی داره نقش دستی از دستان خداوند رو بازی میکنه.

    ///

    /

    (با امروز98روزه)

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  5. -
    میترا گفته:
    مدت عضویت: 2383 روز

    با سلام خدمت اعضای صمیمی خانواده عباسمنش

    بعد مدتها از طریق نشانه دیروزم تصمیم گرفتم سفرنامه فصل اول را که نیمه رها کرده بودم شروع کنم.

    من از اون دست از آدمهایی هستم که در زمینه آموزه های استاد عباسمنش جسته و گریخته عمل کردم. آموزهای ایشان در مدارم بود اما باورهایم انقدر قوی نبود که بخوام نتایج خوبی بگیرم ، ارتباطم محدود شد به نشانه من راواضح کن و این نشانه ها،پشت سر هم، شد ؛ چراغ راهم برای گوش دادن این فایل.

    من هر زمان که ناامید، دل واپس ، مضطر، مشوش و خسته می شدم و خودم در حصار شرایط موجود می دیدم ، در دنیای بیرونم به دنبال راه حل بودم که با نوشیدن قهوه ای فال حافظی، باز کردن قرآن و معجزه ای …به حال خوب و راه حل مسیله ام برسم.

    اما آگاهی های این چند مدت و حتی همین تضادهایی گفتم من رو متوجه این کرد که بایدجواب را جای دیگه ای جست و جو کنم و شنیدن این فایل که ما خالق شرایطمان هستیم،همان جواب سوال من بود.

    من شرایطی را که می خواهم خلق می کنم نه منتظر شرایط بهترمی مانم و نه خودم را باآن وفق میدهم و نه خودم را محدود به آن شرایط می کنم و چی بهتر از این.

    حال این توانایی به خالق بودن در ایجاد شرایط دلخواه چند پیشنیاز مهم می خواهد:

    ۱-اصلا می دونی شرایط دلخواهت چیه؟می دونی به چی می خوای برسی؟ می دونی چشم اندازت چیه؟ خوب پس اول بشین بدون هیچ محدودیتی اون چیزی رو که می خوای رو بیار رو کاغذ

    ۲-خوب حالا نیاز هست به ایجاد ایمان و باور قوی که من خلق کننده شرایطم.

    وقتی به همچین ایمان و باوری برسی دیگه هیچ محدودیتی رو نمی پذیری و نمی گی ببینم چی میشه؟(جمله ای که اکثر مواقع می گم) چون این جمله دقیقا یعنی ببینم شرایط چطور پیش میره و خودمو محدود به شرایط می کنم.

    ۳- حالا که خواسته ات را مشخص کردی و ایمان و باورت را هم به خالق شرایط بودن قوی کردی ، محکم پای چیزی که می خواهی وایستا و تردید نکن و با اشتیاق و ایمان و توکل قدمهایت را بردار و استوار ادامه بده.

    من نوعی اگر الان افسرده ام، از سلامتی خوبی برخوردار نیستم وضع مالیم خرابه و در هر شرایط دیگه ای هستم ،هرجا برم آسمون خدا همین رنگه و هرچقدر منتطر بمونم معجزه رخ نمیده ، چون معجزه چیزی بیرون از من نیست اون در درون منه و اون این هست که من خالق شرایط خودم هستم.

    این نهایت آزادی و اختیاره ، شبیه غول چراغ جادو می مونه اینکه در هر وضعیتی باشی و بخوای به وضعیت مطلوب خودت برسی کافیه فقط اون شرایط رو بسازی.

    چطوری؟ با ایمان و باور قلبی و توکل به خدا که من خالق شرایط خود هستم و با این نگرش، در مدار درست قرار می گیری و ایده درست، افراد درست، شرایط درست وارد زندگی تان می شد و تمام.

    چقدر راحت با این باور عالی ، دست همه باید و نبایدهای ذهن منطقی از نشدن ها و محدویت ها قطع می شه و قدرت از انها گرفته می شه و تو می مانی و خدا و خواسته هایت. این نهایت آزادی و رهایی هست و چی بهتر از این.

    ما خالق آفریده شده ایم خلق کننده هر آنچه که باعث گسترش این جهان می شود.

    به امید استمرار قدمهایم در این سفر نامه و سایت عباسمنش و به امید موفقیت و پیروزی تمام دوستان عزیزم.

    برقرار و پایدار باشید.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  6. -
    نوید محمدیان گفته:
    مدت عضویت: 1993 روز

    به نام خالق یکتا

    🌷چهاردهمین روز سفر🌷

    عرض ادب و احترام خدمت خانواده صمیمی خانم شایسته نازنین که این سفر زیبا رو ساختن و عشقم استاد عباسمنش عزیز که راه زندگی کردنو به ما یاد میدن

    فایل روز چهاردهم و مطالبش مثل بقیه فایلها بی نظیر بود خدارو هزاران مرتبه سپاسگذارم که مارو خالق زندگی خودمون کرد خداروشکر که ما میتونیم شرایط رو اونجوری که به دلخواهمون است خلق و فقط و فقط باید باور کنیم که میتونیم ما میتونیم هرچیزی رو اونجوری که میخوایم خلقش کنیم این جهان پر است از فراوانی پر است از نعمت با این باور دیگه نگران کمبود نیستیم دیگه هیچ نگرانی از کمبود پول مشتری کار و یا هرچیز دیگه ای نیستم و با باور درست هر چیزی رو که میخوایم میسازیم شکرت ای خدای مهربان🙏🙏🙏🙏

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    مینا _ از اتاقم تافلوریدا گفته:
    مدت عضویت: 2242 روز

    سلام به رهروان راه حقیقت

    🌹🌹سفرنامه روز چهاردهم🌹🌹

    ما خالق شرایط خودمون هستیم بدیهی ترین مطلبیه که بعد از آشنا شدن با استاد عباس منش در زندگیم پذیرفتم و دنبال ریشه ی تمام این درختهای الان زندگیم گشتم و همه رو پیدا کردم اینکه الان اینجام کی و کجا چه دانه ای کاشتم

    حتی در اطرافیان اینها رو بشدت مورد توجه قرار میدم مثلا یه دوستی دارم پدرشوهر و مادرشوهرش مریضن و یکیشون کاملا ذلیل شده و این دوستم باید ازشون مراقبت کنه میگفت من قبل ازدواج مسیرم همیشه از بغل خانه سالمندان میگذشت و میگفت وقتی تو حیاط میدیدمشون انقد دلم به حالشون می‌سوخت همش تاسف میخوردم که چه بچه های بی رحمی دارن اینها رو اوردن اینجا اگه من بودم توخونه نگهشون میداشتم و بهشون خدمت میکردم و دقیقا این اتفاق هم براش افتاد و الان چندین ساله در این شرایطه که براش خیلی ازاردهنده ست.

    و با این مثالها در زندگی خودم و دیگران باور دارم تاحالا هرچی بوده ناآگاهانه خلق کردیم از این به بعد میتونیم آگاهانه خلق کنیم محاله ما چیزی بخواییم شرایطی بخواییم و در این جهان هستی وجود نداشته باشه پس کافیه بخواییم و به قوانین عمل کنیم تا بتونیم خلقش کنیم.

    من قبلها که افرادی رو که میدیدم که در شرایط ارزوی من بودن بشدت غمگین میشدم بخاطر نداشتن اون شرایط و حالم بد میشد ولی الان همزمان که روی باورهام کار میکنم و نشانه هاش رو تو زندگیم میبینم هروقت جایی کسی رو میبینم تونسته این شرایط رو خلق کنه خیلی شکرگذاری میکنم و اینو نشونه  ی این میبینم که دارم به مدارش نزدیک میشم که چشمم به اون مدار بینا شده و ان شاءالله با توجه بیشتر و تمرین و تکرار بیشتر میتونم بهترینها رو خلق کنم

    الحمدلله التواب

    از اتاقم تا فلوریدا راهی نیست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    فائزه مقدم گفته:
    مدت عضویت: 1840 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    امروز چهاردهمین روز از سفرنامه

    ما خالق زندگی خودمون هستیم

    .

    .

    .

    امروز با خودم عهد و پیمان بستم که خالق زندگی خودم باشم اتفاقاتی که می خوام در آینده برام بیفته رو خودم بسازم خواسته هامو خودم بسازم به هر نقطه ای که می خوام برسم خودم با باورهام برسم.

    استاد عزیزم امروز اینو به من یاد دادی که من خودم میتونم زندگیمو بسازم من نباید تسلیم به تقدیر بشم من باید تغییر کنم.

    تقدیر

    تقویم افراد عادی است

    تغییر

    تدبیر افراد است

    امروز فهمیدم که که نباید تسلیم تقدیر و سرنوشتم بشم سرنوشت من اون چیزی که من می سازم من خالقشم و باورها ما خواسته‌ام با توجه کردن به چیزهایی که می خوام با توجه به زیبایی ها و نکات مثبت زندگیم به روابط عاشقانه ای که می خوام با فراوانی که وجود دارد در جهان. ثروتی که پیش روی منه.

    باید باورهایی بسازیم که به ما کمک کنه در راه رسیدن به خواسته ها

    باید تمرین کنیم و تمرین خلق کردن تمرین ساختن

    امروز مرور کردم با خودم که تا الان چه چیزهایی را با خواسته هامو با خواستن به دست آوردم و مثال هایی که اومد تو ذهنم باعث شد بفهمم که پس میتونم کل اتفاقات زندگیم خلق کنم

    فقط کافیه که ایمان داشته باشند به خدا که خدایی که تمام فراوانی هر در جهان قرار داده برای همه ما انسانها و ایمان داشته باشم به اینکه واقعاً من خالق زندگی خودم به این باور برسم و اون زمان هستش که تمام آدم ها و تمام شرایط تمام خواسته هام همگی در سر جای خودشان هستند در زمان مناسب در مکان مناسب.

    اون موقع است که ابر و باد و مه و خورشید و فلک همه دست به دست هم میدن تا من به خواستم برسم فقط کافیه ایمان داشته باشم ایمان

    ایمان

    ایمان

    استاد عزیزم خداوند از زبان شما با ما صحبت میکنه و همه چیز به ما میگه با زبان ساده و شیوا شما

    خدا رو هر روز هر روز شکر می کنم بابت داشتن شما بابت این مسیر بابت دوستان هم فرکانسی بابت این سایت.

    تنها این جمله که ما خالق زندگی خودمون هستیم می تونه کمک کنه ما را به رسیدن به خواسته هامون می تونه ما رو دور کنه از من ناخواسته هامون

    کافی بخواهیم

    کافی شور و اشتیاق و ایمان داشته باشیم

    دست از ساختن باورهای مثبت بر نداریم

    دست از تمرین کردن بر نداریم

    بانجواها و تضادهای آدمای اطرافیانمون ضعیف نشیم پاپس نکشیم

    تغییرات کوچک و بزرگ در زندگیمان ایجاد میشه مرا قوی تر میکنه و مسر میکنه تو این مسیر

    هدف داشته باشیم بنویسیم هدفمون و خواسته هامون رو بنویسیم روش کار کنیم براش باور بسازیم و براش تمرین بسازیم

    خدا وعده داده به ما تو هر چیزی که بخوای میتونی بهش برسی مگه صادق تر مهربان تر با وفاتر از خدا سراغ داریم؟

    پس مطمئن هستم به اون چیزی که می خوام میرسم.

    خداروشکر🌹🍃

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    امیر تهرانی گفته:
    مدت عضویت: 3253 روز

    به نام خدایی که من را هدایت میکند و خیر و شرم را به من الهام میکند.

    و تبعیت از او برایم کافیست.

    من هیچ وقت تابع شرایط نبودم و وجودم با این مشکل بسیار اساسی داشت.

    تا اینکه راهم را پیدا کردن و تصمیم گرفتم خالق زندگی خودم باشم.

    من انطور که میخواهم مانند عباسمنش زندگی ام را میسازم.

    خداوند به من امروز با نشانه های فراوانش پاسخ داد.

    برای من ازادی بسیار مهم تر از امنیت است.

    چه حس خوبی دارد ازادی چقدر متصل تر هستم چقدر سلامت تر و پر انرژی تر.

    من محدودیتهایم را نپذیرفتم و هرگز نتوانستم وجودم را قانع کنم

    که با ان کنار بیاید زیرا به محض اینکه اینکار را میکردم

    یک نفر با امکانات محدودتر از خودم میدیدم که با بیشتر از خواسته ی

    من نیز رسیده است. این طبیعت من است این واقعیت من است.

    این هدف خداوند از خلقت من است. حرکت کار و خلق زندگی دلخواه.

    ما خودمان خالق شرایط هستیم.

    امروز بر همین باور عمل میکنم.

    ایجاد این ایمان که خداوند توانایی تغییر شرایط را در من آفریده و برای بهبود شرایطم‌، حتی از من هم مشتاق تر است وهمواره در این مسیر، هدایتگر من است.

    باید بیشتر فصل خداوند را باور کنم.

    فراوانی جهانش لیاقت خودم .

    حالا میفهمم که چرا استاد میگفت سه باور فراوانی و احساس لیاقت و اینکه ثروتمند

    شدن معنوی ترین کار دنیاست باور های اصلی هستند که هرگز نباید

    از انها غافل شد . پس برای کار کردن هر روز روی خودم نیز تصمیم گرفتم.

    دیگر تریدی باقی نمی ماند. بلکه خواسته مان که مشخص می شود، تنها با ایمان، توکل و اشتیاق، قدم های مان را استوار برمی داریم.

    ساختن چنین ایمانی، بهایی است که باید برای ساختن شرایط دلخواهت بپردازی. این ایمان تو را در مداری قرار می دهد که ایده ها، آدمها و همه ی آنچه برای تجربه شرایط دلخواه‌ات نیاز داری، آنجا منتظر و آماده خدمت به تو است.

    این وعده خداوند به توست و چه فردی وفادارتر از خداوند نسبت به وعده‌هایش است؟!

    امروز تمام تردید هایم به ایمان و توکل و انگیزه تبدیل شد .

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    رضا دهنوی گفته:
    مدت عضویت: 2605 روز

    سلام.

    از خدا نشونه خواستم..اینم نشونم امروزم بود..یعنی در ساعت حدود ۴ صبح دیدمش این فایلو..ک محدودیت هارو نپذیرم و دستان خداوند رو نبندم..من دستان خداوند رو بستم و فقط دارم از یه نقطه کور به اسم فلان مدرک برای رسیدن به هدفم فکر میکنم..

    مراحل رسیدن به خواسته چیه؟

    یک) باور کنی ک میشود یعنی برا ذهنت منطقی شه

    دو)اگر باور داشته باشی حزکت میکنی و فرمان خداوند رو اجابت میکنی و از ترس هات گذر میکنی( فلیستجیبو لی) و خداوند من رو حمایت میکنه به شرط انکه بیام جلو این دره تا باز شه…پس من برای اینکه اینقد نترسم به این فکز میکنم ک فقط قدم اولو نگاه کنم همین اینجوری دگ راحتی…

    سه)حالا ک قدم اولو برداشتی و ترس هات رو برشون غلبه کردی دگ رها شو..و به کویر نچسب و هی نیا بگوووو نهههه فلان کارو کنم تا این کویرو حفظ کنم …نههههه روانشنانسی ثروت ۳ بگیرمممم کسب و کارو زیرو رو کنم..

    نهههههه برم رو اون حوزه کلی مطالعه کنم تا اون کویر به بار بیاد…نه عزیزم اینا همش واسه فیلم هندیه…اون کویر از بیس ایراد داره..میریزه بالخره..روحت اونجا پر از درد میشه.. و هی نیاااا بگوووو نهههههههه فلان مدرکو بگیرم اون مدرکه راه حل رسیدن به خواستمه….نه عزیزم به مدرکو این داستانا نی…اینم واسه فیلم هندیه…

    و عزیزم نیا از تو میله خودکار به هدفت نگاه کن..همه چیو بستی چسبیدی به یه مدرک…قعطعا راه های ساده تر و بهتریم هست

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای: