سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 110

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار رویا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

 

استاد با خوشحالی برای بازدید از موزه اسرار آمیز CORAL CASTLE با خوشحالی بلیط  خریدند. یعنی برای هر آموزشی و یاد گیری باید بهایی رو پرداخت کرد و استاد برای این اسرار سر به مُهری که براشون جالب بود بهایی پرداخت کردند.

یعنی هر چیزی بهایی دارد ..و برای هر تجربه ای باید بهای آنرا پرداخت کرد.

در این قسمت یک زنجیر آویزانی که یک وسیله ی آهنی سنگینی بالای یک چاله رو وجود داشت که بداخل یک گودال هدایت شده بود .‌ ولی من متوجه نشدم که این وسیله چه کارایی داشت ولی معلوم بود که یک کار اساسی رو انجام میداد شاید هم برای در آوردن اون سنگ ها بوده.

وقتی داشتم به این افراد نگاه میکردم برام جالب بود که همه جوان بودند و چقدر جالب بود که می خواستند به درک بهتری از این اسرار دست پیدا کنند. چترهای زیبای سفید و مشکلی که بعنوان سایه بان در زیر اشعه خورشید بر سر گذاشته بودند جالب بود. استاد داستان آشنایی با این مکان رو اینطور توضیح دادند که:

پانزده سال پیش در دانشگاه بندر عباس برای تحقیق افراد موفق و افرادی که توانسته بودند کارهای خارق العاده انجام بدهند به یک کافی نت رفته بودند. یک وبلاکی رو دیدند در مورد CORAL CASTLE صحبت می کرد. یک قلعه مرجانی بود که یک فردی بنام ادوارد شکست عشقی خورده بود اونجا رو ساخته  که این فرد جثه ضعیفی داشته با وزن ۴۵ کیلو و قد ۱۵۰ سانت بسیار ضعیف و همچنین بیماری سل هم داشته و بخاطر این بیماری به یک منطقه گرم و مرطوب جنوب شرقی فلوریدا رفته بود .. و بخاطر اون عشقش یک قلعه ی سنگی با صخره های مرجانی رو درست کرده . این صخره های مرجانی هر کدامشون بیش از بیست و یا سی تُن وزن داشته و جالبتر از همه اینکه به تنهایی درست کرد. بصورت مخفیانه در دل شب این قلعه ی صخره ای مرجانی رو ساخته.

چقدر تحسین برانگیزه و چه خلافیتی و بیشتر از همه چطوری به چنین ایده ای هدایت شد. فکرشو بکن اگر هر کسی چنین شکست عشقی رو میخورد و یا هر شکست دیگری میخورد یا افسرده میشد یا معتاد میشد و یا دیوانه میشد به ناکجاآباد سر در میاورد …. چقدر برام جالب که که این بشر چه باوری داشت که به چنین راه و مسیری هدایت شد و چطوری اینقدر قشنگ کنترل ذهن داشت.

واقعا چه طوری این سنگ های سنگین رو بدون هیچ ابزار خاصی جابجا کرده و آن هم تنهایی در دل شب هم فقط کار میکرده هیچکس هم نحوه ی کار کردن ادوارد رو ندیده بود بخاطر همین هم افسانه های جالبی رو براش توصیف کردند .. اینکه بچه های محله شبها میدیدند که ادوارد یک وردی رو میخونه و اون سنگ ها مثل بادکنک از روی زمین بلند میشند و میذاره روی هم قرار میده. ذهن های محدود و ذهن های نامحدود رو چقدر در اینجا میشه مقایسه کرد.

اینکه فکر می کردند آدم فضایی ها بهش کمک کردند و یا اینکه قانون جاذبه رو برعکس کرده! یا اینکه یک انرژی و نور عجیب غریبی وجود داره! و یا یک افسر نیروی هوایی گفته بود که در اون منطقه جاذبه وجود نداره و نقطه صفر جاذبه هستش.

برام جالب بود که استاد این خواسته شون رو که پانزده سال از یک وبلاکی دیده بودند رو فراموش نکرده بودند و هدایت شدند به اون منطقه و از نزدیک ببینند و با اینکع اصلا خاطرشون نبود این ادوارد در فلوریدای آمریکا باشه. چقدر هدایت های جهان هستی شگفت انگیزه دست به دست هم میده که انسان ها رو به اهدافشون برسونه با اینکه اصلا نمیدونستن که این اسرار در فلوریدای آمریکا باشه اونم جایی که که استاد دقیقا در همان منطقه مهاجرت کرده بودند. الله و اکبر

ادوار این باور لیاقت و ارزشمندی رو در وجودش داشت با یک باور درست ومناسب و یک ذهن ثروتمند .این اعتماد بنفس و عزت نفسی که داشت همون موقع از این قوانین و

ذهن ثروتمند، پول هم بدست آورد . یعنی خودش اونجا رو تبدیل به موزه کرده بود و کسانی که دوست داشتند اونجا رو ببیند در قبال پول اجازه میداد که بازدید کنند و میگفت من یک قوانینی از جاذبه و اهرم و وزن رو بلد هستم که میتونم این کارهارو بسادگی انجام بدم . در واقع همان فوت کوزه گری است. این سنگ ها رو از دل همان زمین در آورده و تراشیده . ایشون این سنگتراشی رو از خانواده و پدرشون و نسل در نسل یاد گرفته بود یعنی در این زمینه تجربه داشتند و بطور تخصصی در این زمینه مهارت داشتند و بعد از قوانین تکامل ( حدودا بیست سال با صبر و حوصله) خلاقیت هایی هم در این زمینه بکار بردند از جمله تقویم سنگی که با نور خورشید کار میکرد روز ها و هفته های ماه های سال رو نشون میداد و همچنین ساعت خورشیدی رو نشون میداد . حتی یک صخره ای رو درست کرده بود که از طریق ستاره ی قطبی فصل ها رو نشون میداد و برای خودش تختخواب لذتبخش درست کرده بود کتابخانه ی سنگی .که در زاویه های نور خورشید بتونه کتاب بخونه . چقدر جالب که اینقدر در مسیر رشد و پیشرفت بود یعنی بطور مداوم مستعمر در روند تکامل بود و چه اراده ی محکم و قوی داشت.

و اما درس مهم از بازدید از این موزه ی اسرار آمیز:

اگر قوانین رو درک کنیم میفهمیم که روابط عاشقانه قانون داره؛ سلامتی قانون داره؛ ثروت ساختن قانون داره؛ “خوشبخت زندگی کردن” قانون داره؛

در واقع همه چیز قانون داره و هیچ اسرار یا معجزه ای که قوانین طبیعت و فیزیک رو نقض کنه، وجود نداره. مثل باز شدن رود برای حضرت موسی که طبق قوانین طبیعت در یک شرایط خاص وزش باد به سمتی خاص و یا در زمان مناسب جزر و مد این دریا باز شده و حضرت موسی هم برای عبور از دریا در شرایط درست ومناسب و زمان درست ومناسب هدایت شده بود .

درباره اسرار این موزه شگفت انگیز و نحوه ساختن اون توسط یک انسان لاغر اونهم به تنهایی موضوع اینه که: یک فرد آمریکایی هفت هشت سال پیش ، قوانین اهرم و وزن رو جلوی دوربین انجام داده و گفته اسرار و راز اهرم ها رو فهمیدم و اصلا کار سخت و پیچیده ای نیست.

یعنی بلوک های سیمانی به وزن ده تن ساخته و خودش هم بتنهایی جلوی دوربین جابجا کرده یک اهرم اله کلنگ وار درست کرد با وزنه های مختلف روی یک طرف اله کلنگ قرار میداد و با جابجا کردن این وزنه ها و قرار دادن چوب زیر قسمت میانی اله کلنگ توانسته ارتفاع اون سنگ ها رو بالا بیاره و حتی گفتع میشود بیشتر از ده تن و یا بیست تن رو هم انجام بده …. همینطوری که با این اله کلنگ بازی میکنه آنقدر این کارو تکرار میکنه که اون بتون سیمانی رو بطور عمودی سرپا نگه داره و بعد وزنه ها رو روی اله کلنگ جوری میذاره که یک سمتش بیاد پایین و شلنگ آب رو به قسمت زیرین اله کلنگ میگیره و خاک های زیرین رو میشوره و کم کم اون بلوک رو سرپا نگه میداره …. واقعا اگر آدم قوانین رو درست یاد بگیره کارها آسان میشود فقط سختیش کشف اولیه ی اون قانون هستش و در ادامه گفتند که:

این چیزی بود فکر می کردم اهرام مصر چطوری ساخته شده و دوست داشتم بفهممم که چطوری این سنگ ها رو در اهرام مصر جابجا کردند. ایشون با بررسی و تحقیق و آزمون و خطا به این نتیجه رسیدند که با این قوانین میشود این کار رو انجام داد. در نتیجه احتمالا آنها هم به این شیوه  این آثار را خلق کرده اند.

همینجا باید یک تشکر ویژه و خاص بکنم از استاد عزیزمون که اینقدر پیگیر بودند که رفتند این مستند رو پیدا کردند و برای سایت عزیزمون هدیه کردند . واقعا که در استادی استاد هستی استاد جانم. با دیدن این مستند این موضوع براتون منطقی تر شد و اما نکته این قسمت:

هر چیزی رو که بتونیم منطقش رو درک کنیم و به ذهنمون بدیم، باورهای قبلی ما رو تغییر میده. در واقع برای تغییر باورهامون باید اون موضوع رو برای ذهن مون منطقی کنیم. آدمها معمولا وقتی منطق چیزی رو پیدا نمی کنند، فوری به عوامل بیرونی نسبت میدن. مثل همین کارهای عحیب و غریب رو که به آدم فضایی ها نسبت داده شد و یا یک نیروهای عجیب و غریبی باعث این تغییر و تحولات شده… در صورتی که اگر این مسایل رو از زاویه ی منطقش نگاه کنیم میبینم از قوانین طبیعت استفاده شده و اصلا عجیب و غریب نیست:

این درک قانون و قوانین و صبوری مهمترین شاه کلید رسیدن به اهداف و خواسته هامون هست و ادوارد هیچ ورد یا جنبل و جادویی نداشت.ه فقط انسان دانایی بوده و با عشق به کارش و دانستن قوانین طبیعت چنین خلاقیتی رو بوجود آورده و از اون علم و درک و آگاهیش بهره برده و بیزنس هم داشته و از این شوق و ذوقش ثروت هم ساخته.

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • دانلود با کیفیت HD
    375MB
    24 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

192 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «شیرین امامی احتشامی» در این صفحه: 1
  1. -
    شیرین امامی احتشامی گفته:
    مدت عضویت: 2217 روز

    به نام دادار جهان آفرین

    سلام بر استاد بزرگوارم ✋🌺

    من قبلا هم این فایل زیبا رو دیدم و خییییلیای دیگرم میبینم ولی نمیدونم چرا هنوز که هنوزه بازم در مورد کامنت گذاشتن خیلی مقاومت دارم و همش به بهانه های مختلف طفره میرم . امیدوارم الله یکتا همچنان هدایتم کنه و من در مسیر صحیح قرار بگیرم .

    امروز منزل هستم و دلم میخواست یکی از سریالهای سفر به دور امریکا رو ببینم و البته نیت کردم که خدایا الان به چی بیشتر احتیاج دارم ببینم ، درک کنم و عمل کنم و در عین حال کلی ام لذت ببرم که خداوند به این فایل هدایتم کرد الهی شکر 🙏🙏

    خدایااااا شکرت که فایل با جمله هایی به این قشنگی و مثبتی شروع میشه : استاد : خیلی خوشحالم 😍😍عزیز دلشون : عاااشقتم من ….♥️ پروردگارا سپاسگزارم که زوجی رو سر راهم قرار دادی تا ببینم و بفهمم و منطقی بشه برام که دوتا انسان میتونن هیچ مدرک مکتوبی نداشته باشن ولی اینقدر همو دوس داشته باشن و به هم احترام بگذارن و وفادار هم باشن . آخه من در این مورد ( رابطه ها) خییییلی مقاومت سختی داشتم و هنوزم دارم ولی کمتر 🙈🙈

    هیچ وقت نمیخواستم بپذیرم که رابطه های بهشتی و درست و زیبا هم وجود داره .

    خدارو شکر الان خیلی بهترم و چقدر از رابطه شما لذت میبرم و حالا دیگه از رابطه ها فراری نیستم و دلم یک همچین رابطه سالم و قشنگی میخواد البته با طی کردن تکامل خودم .

    استاد جان چه صبح بخیر قشنگی گفتید !!!! حال کردم 😄

    با خودم گفتم آرررره …. اینه …. هم میتونی خودت انرژی مثبت داشته باشی هم این انرژی رو منتشر کنی هر کجا و با هر کسی که برخورد میکنی و این عااالیه 👍👍

    وای وای وای ازاین سازه با شکوه و جادویی … البته منظورم نیروی جادویی و بی انتهای منه انسانه که با تسلط به قوانین طبیعت میتونم چه کارهایی بکنم . ولی راستش دارم میبینم هاااا ولی هنوز نسبت بهش مقاومت دارم و همش ازخدا میخوام که دریچه درک و آگاهیمو باز کنه به روی استعدادها و تواناییهام به عنوان اشرف مخلوقات .

    استاد جان تازه دارم درک میکنم وقتی میگید حتی روابط عاشقانه داشتن هم قانون داره ، ثروت قانون داره ، هرررر چیزی در این جهان قانون داره و اگه ما تابع همین قوانین باشیم چه راحت و ساده اما با (( صبوری یا همان طی کردن تکامل )) به هدفمون میرسیم .

    خدای من !!! چقدر این آقای ادوارد رو من تحسین کردم به چند دلیل ، اول این که با این که بیماری شدید جسمی داشته و شااااید پزشکان اون زمان بهش گفته بودن خیلی وقت نداری یا به خودت خیلی فشار نیار اون میشینه واسه خودش پلان میریزه و یک تصمیم بزرگ میگیره ، اول مهاجرت میکنه به یک ایالت دیگه که شاید اگه خود من بودم میگفتم با این جسم نحیفم کجا پاشم برم ؟؟؟؟😒😒 ولی ادوار خان حرکت میکنه . دوم این که اگرچه عشقش رو از لحاظ جسمی و فیزیکی ترک میکنه ولی با این عشق و طرد شدن دردناکش نه تنها داغونش نمیکنه و اونو به سمت اعتیاد به الکل یا هر چیز دیگه یا خودکشی نمیبره بلکه روحش رو بزرگتر و قویتر میکنه و بهش انگیزه میده برای انجام یک تصمیم حیرت انگیز که تا حالا کسی انجام نداده بر اساس علمی که داره .

    سوم این که : این مرد چقددددر به خودش و توانایی هاش و خدای درونش ایمان تزلزل ناپذیر داشته که بی درنگ دست به کار میشه و حتی برای این که نه تنها کسی از کارش سر در نیاره بلکه وقتش رو با مشورت گرفتن یا اجازه دادن به اطرافیانش برای منصرف کردنش و…. اصلا تلف نمیکنه ، و با ساخت تنها و شبانه این قصر زیبا و حیرت انگیز و جابجایی صدها تن سنگ اونم بدون ابزار خاصی جلو میره که حتی خود من از خدا خواستم که به زودی برم و این قصر مرجانی رو ببینم و با دستام دیواره هاشو لمس کنم و بازم آفرین بگم به ادوارد خان و به خودم بگم ببین شیرین !!!! اینم یه آدم بود مثل تو تازه پوست به استخون و از من هم قد کوتاهتر ولی نگفت منه بدبخت آدم کوتوله طرد شده کجا و ساخت بنای بی نظیر کجا؟؟؟!!!!

    ادوارد رفت فلوریدا که خودش و به عشقش ثابت کنه اما شاید نمیدونست حدودهفتاد هشتاد سال بعد منی که در کشوری اون طرف کره زمین نسبت به امریکا و محل قصر ادوارد نشستم برام باورسازی میکنه و منو به وجد میاره .

    واقعاااا حیرت میکردم وقتی گوشه گوشه این قصر رو میدیدم ، خدایا این مرد چقدددددر خودباوری داشته نسبت به تواناییهاش ؟؟؟؟ خدایا چه عزت نفسی داشته که بعدش تازه اونجا رو محلی برای کسب درامدش کرده و باهاش احتمالا کلللی پول ساخته ، اما صبر ، صبر ، صبر براش همه کارهارو مثل هزاران هزار کارگر در دوران مصر باستان انجام داده. من همیشه تو زندگیم عجول بودم وقتی فکر میکنم ایشون بیست ساااال دست از کار نکشیده و مداومت داشته در به سرانجام رسیدن هدفش به خدا متعجب میشم . و البته یاد میگیرم و یاد میگیرم .

    و اون خانم تورلیدر چقدر باعشقققق دارن صحبت میکنن و داستان رو میگن که اینم به من نشون میده که ایشون چقدر کارشون رو دوس دارن و برای من واقعا قابل تحسینه 👏👏👏

    و مریم جان شایسته که با کنجکاوی مقدسش به هر گوشه این قصر سرک میکشه و انگار هیچ چیز رو نمیخواد از دست بده و من باز هم یاد میگیرم که همیشه از لحظاتم برای کشف و دیدن و لذت بردن استفاده کنم و نگم بابااااا…. ولن کن .‌.. مگه بچه ایییییی ؟؟؟!!!!!😑😑

    و تازه بعد دیدن اون همه زیبایی و شگفتی که نگیم کار آدم فضایی هاست و کار جن و پری و …‌ ( که قبلا منم میگفتم این چیزارو 🙈🙈 که خداروشکر الان اینجوری نیستم ) به خودتون جایزه بدید و یک غذای خوشمزه نوش جان کنید 👍👍 نوش جااااان 😄😄

    خدایا شکرت که قوانین بدون تغییر تو باعث شده که جهان مسخر منه بهترین آفریده هات بشه ( همونطوری که اون آقای تکنسین با سنگها داشت نشون میداد که نه بابااااا رازی در کار نیست این فقط استفاده از قانون طبیعته و اگر قوانین رو بدونیم خیلی راحت میتونیم خیییلی کارها رو بدون سختی دادن به جسم انجام بدیم و نتیجه بگیریم نه با ورد و جادو ….‌ و من چقدر خوشحالم که در این راه درست ، راه مستقیم هستم راهی که منو از خرافات و حاشیه ها و دور شدن از اصل نجات میده و از خدا میخوام که تا لحظه مرگم یاد بگیرم و درست قدم بردارم .

    بماند به یادگار

    شیرین ♥️

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: