سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 110 - صفحه 14

192 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
  1. -
    مریم دیناشی گفته:
    مدت عضویت: 1045 روز

    به نام خدای ایده ها و خلاقیت ها

    استاد عزیزم سپاسگزارم برای این قسمت از سفرنامه سفر به دور آمریکا

    این فایل برای من نکات آموزنده و مهمی

    داشت اما مهمترین نکته اش به شرح زیر است:

    در هر شرایطی مثل سازنده این قلعه فوق العاده

    ( شرایطی مثل شکست عشقی خوردن , بیماری،

    جسمی نحیف و ظریف ،احتمالا احساس تنهایی و…)

    خودشو باور داشته به خدای خود ایمان آورده هدایت ها و

    الهامات و ایده ها رو دنبال کرده…

    روحیه شو حفظ کرد…

    دارم به این موضوع فکر میکنم که چقدر در عمل توحیدی بوده و باورهای توحیدی زیبایی

    داشته که تو این شرایط سخت

    اومده جایی خلوت رو شخصیتش روی خود باوری خودش کار کرده ناامید نشده

    از توانایی ،تجربه و علم خودش استفاده کرده احساسش رو خوب نگه داشته و تمرکزش رو از نقص هاش، بیماریش و شکست عاطفی برداشته

    و این تضادها رو پله ای برای بالاتر رفتن

    دیده زندانی این تضادها نشده

    و احتمالا اون چیزهایی که با خودش تکرار کرده و دیگران فکر میکردن ورد میگفته عبارات تاکیدی و باورهای درست رو با خودش تمرین و تکرار کرده …

    چقدر جالب بود این قسمت که وقتی ما در مسیر درست باشیم به تمام خواسته هامون میرسیم حتی اگه اون خواسته ها

    مال چند ساله پیش بوده….

    مثل استاد که سالها پیش دوست داشته این قلعه رو از نزدیک ببینه و امروز در این قسمت به این خواسته اش

    رسید!

    ممنونم استاد ممنونم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 5 رای:
  2. -
    سعید گفته:
    مدت عضویت: 619 روز

    به نام خداوند زیبایی‌ها

    سلام به همه عزیزان

    موقعی که از تصاویر درون این قلعه مرجانی که توسط ادوارد داستان جا به جا شده بود خیلی برام جالبه

    ما آدم‌ها همیشه دوست داریم که تخیل کنیم چیزهای ماورایی در دنیا وجود داره این‌ها را موجودات فضایی درست کردن اما واقعیتش اینه که تمام این‌ها طبق قانون فیزیک جابجا شده آن کس که قانون رو می‌دونه این‌ها براش عجیب نیست. همینطور که با این قانون و سیستم خداوند میشه به ثروت و مکنت رسید با قانون فیزیک همیشه کارهای عجیب از نظر بقیه انجام داد ولی خوب ر اغلب ذهن‌ها چون ین کارها نمی‌گنجه آن را ربط به ماورا و موجودات فضایی می‌دهند . به قول استاد هرچیزی قانون داره و باید به علت ها فکر کرد

    ولی دم ادوارد داستان گرمه که از هنرش و ساخت این موزه پول در می‌آورده

    وقتی یک آدم را در ذهنت بزرگ و گنده می‌کنی و فکر می‌کنی آن آدم یک شخص خاص هست و تونسته این کار را انجام بده باعث میشه که نتونی کاری را انجام بدی و این همان شرکه

    خداروشکر

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  3. -
    باران احمدی گفته:
    مدت عضویت: 346 روز

    به نام خداوند عشق

    سلام خدمت استادعباسمنش گرامی ومریم جان عزیزم و همه دوستان واعضای خانواده بزرگ عباسمنش

    فقط خدا میدونه بادیدن این همه زیبایی به چه احساس قشنگی رسیدم

    واقعا به وجد اومدم

    خدایا شکرت که من تو این مدار قرار گرفتم واین همه زیبایی رو دیدم

    خدایاشکرت مثل همیشه فرمایشهای استاد عشق در عمق جانم نفوذ کرد

    اینی که فرمودن که وقتی قانون رو درست درک کنی وتکامل رو طی کنی به هر چی ‌که بخوای می رسی

    وهیچ غیر ممکنی وجود نداره

    زمانی که قانون رو درک میکنی

    شور وشوق واشتیاق بالا برای رسیدن به خواسته هات در وجودت شعله ور میشه

    صبر میکنی برای رسیدن به خواسته هات

    آرام آرام همه چیز در وجودت جوانه میزنه

    بعدبه بهشت واقعی روی زمین دست پیدا میکنی

    خدایاشکرت که ما رو طوری آفریدی که خالق زندگیمون باشیم

    خالق همه زیبایی هایی که عاشقش هستیم

    خالق بهشت خودمون

    خدایا شکرت که من رو با این قانون وبا این بهشت ومهتر از اینا با استاد عزیزم آشنا کردی

    واقعا در این لحظه اینقد حس، خوب وزیبا وقشنگی دارم که نمیتونم وصفش کنم

    فقط میتونم سجده شکر بجا بیارم وهزاران بار خدارو شکر کنم بابت این همه زیبایی وحس قشنگ ونعمت فراوان

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
  4. -
    سیده مینا سیدپور گفته:
    مدت عضویت: 1578 روز

    به نام خداوندبخشنده ی مهربان

    سلام به استادعزیزم وسلام به مریم بانوی مهربانم وسلام به تک تک دوستانم

    و مثل همیشه چه زیبا ومنطقی ودرست وبه جا گفتید استاد جانم..

    ((((که روابط عاشقانه قانون داره،، سلامتی قانون داره،،ثروت ساختن قانون داره،، خوشبخت زندگی کردن قانون داره……..

    وحالا من میخوام ب این جمله ی زیبا ، یه چند کلمه اضافه کنم((((( دوست خدا بودن ))))

    قانون داره……

    نمیشه که یکی رو دوست داشته باشی ولی همش برخلاف میلش عمل کنی، برخلاف میلش حرف بزنی، نمیشه که بخوای کنار کسی احساس ارامش داشته باشی کنارش شادی رو تجربه کنی ولی همش دنبال بهانه جویی وایراد وگلمه مندی باشی، نمیشه که همش منم منم کنی وقتی میخوای طعم شیرین یکی شدن رو بچشی، در عین اینکه دو فرد مجزا هستید با باورهای مختلف و خصوصیات منحصر فرد!!

    آدم عاشق میگه انجام میدم چون معشوق که راضی باشه منم راضی ام، چون هر دو عاشقیم وبرای شاد کردن هم تلاش می کنیم، نه اینکه بگه اون عاشقه من معشوق پس اون باید عشق بده، اون باید گذشت داشته باشه، اون باید درک کنه و……

    مثل وقتی که میخوای دوست خدا باشی، ر ابطه ی عاشقانه با خدا رو تجربه کنی، اونقدر تو این رابطه غرق بشی که ندونی عاشق کدومه و معشوق کدومه؟؟؟

    اینکه انقدر عاشقش باشی وگوش به فرمان که رضایش باشه رضای تو، خواسته اش بشه خواسته ی تو، ودر عین حالیکه متواضع وفروتنانه داری سر میذاری به خواسته ودستوراتش، دیگه به فکر خواسته ی قلبی خودت نباشی، چون شک نداری که خودش بهترینهارو برات به انجام میرسونه چون عاشقته ومیخواد که تو رو در اوج سعادت وخوشبختی ببینه……

    من راستش چون هیچوقت توزندگی پدر ومادرم عشق رو ندیدم و همش دعوا بود وجنگ و گریه وزاری و درد وغم، واین وسط یه زن وشوهر بودند و 5 تا بچه که خالی وتهی از عشق بودند و محتاج عشق ، نمیدونم واقعا طعم شیرین عشق واقعی چطوریه؟؟

    عشق دونفر بهم، توی روابط عاشقانه…

    چون آدم خالی از عشق ومحتاج عشق، دقیقا یکی مثل خودش رو پیدا میکنه، چون جهان مثل آینه عمل میکنه، نمیشه که یه نفر خودش رو دوست نداشته باشه، به خودش عشق نده، با خودش در صلح نباشه اصلا چیزی به عنوان دوست داشتن خود توی ذهنش وباورش ومنطقش جایی نداشته باشه بعد بخواد عاشق بشه ؟ خب چطوری یه فرد محتاج عشق که عاشقی کردن رو بلد نیست می تونه جذب یه آدم عاشق بشه؟؟؟

    چرا دونفر که به عنوان زن وشوهر یا پارتنر کنار هم هستند مدام از هم ایراد میگیرند؟ مدام دنبال پیدا کردن نقص توی همدیگه هستند؟ چرا انقدر تشنه ی توجه هستند واز دوری میترسند از فاصله گرفتن طرف مقابل میترسند، از ترد شدن میترسند، از تنها شدن میترسند، از، از دست دادن میترسند؟

    چون خودشون رو دوست ندارند، چون خودشون رو نمیشناسند، چون خلع های درونی خودشون رو نتونستند خودشون پر کنند…

    یکی مثل من که در تمام عمرم پدرم ومادرم نشد که دست نوازش روسرم بکشند، نشد که برام یه هدیه بخرند، نشد که بهم بگند دوستت دارم، نشد که بهم محبت خالصانه داشته باشند، نشد که ازم دلجویی کنند، منی که ازبچگی نتونسته بودم عشق دریافت کنم از پدر ومادرم، خب معلومه که خالی بودم، خب یه بچه ی کوچیک از کجا میخواد بدونه عشق ومحبت چه شکلی هست وقتی اصلا ندیده از پدر ومادرش وحسش نکرده تو خانوادش وفقط دیده بیرون از خانوادش یه افرادی هستند که به هم عشق دارند بهم محبت می کنند شاد هستند همدیگرو دوست دارند بهم احترام میذارند وبرای خوشحال کردن همدیگه تلاش میکنند…

    بعد اون بچه اون نوجوان یا حتی یه بزرگسالی که تشنه ی عشق محبت هست هی میگرده میگرده که بخواد اون خلع درونیش رو پرکنه….یکیو پیدا کنه یا کسانی رو پیدا کنه که اون عشق رو بهش بدن، ولی متاسفانه قوانین جهان کار خودش رو میکنه وافرادی هم جنس رو مثل قطب موافق آهنربا به سمت خودش میکشونه….

    من از وقتی وارد این سایت شما از وقتی رابطه ی عاشقانه ی شما استاد قشنگم ومریم جان عزیزم رو دیدم معنی عشق واقعی رو درک کردم..

    معنی تواضع وفروتنی درک متقابل، معنی گذشت ، معنی محبت ، معنی دوست داشتن خود عشق به خود وصلح درونی رو درک کردم، با همین سریالهای سفر به دور امریکا و سریال زندگی در بهشت….

    خب من هیچ الگوی مناسبی از یه عشق واقعی و دوطرفه نداشتم هیچوقت، یادمه توی ازدواج دومم وقتی میرفتیم برای جلسات مشاوره قبل ازدواج، بعد چند جلسه متوجه شدم که خود دکتر روانشناسمون باهمسرش مشکل داره با اینکه توی یه مطب کنار هم کار میکردند دیدم وشنیدم که به منشی گفت: به آقای دکتر نگی من امروز چندتا بیمار دارم و چقدر پرداخت کردند!!!!!!!!

    پیش خودم گفتم بیا ، اومدیم پیش کی مشاوره بشیم، خودش تو روابطش مشکل داره !!!!

    حالا توهین نباشه به روانشناسها و دکترامون…..

    میخوام بگم مدرک تحصیلی و مثلا دانشگاه رفتن و تحصیلات عالیه داشتن صرفا نشون دهنده این نیست که طرف بی نقص ودانا و کامل هست، یا مثلا دیگه از نظر شخصیتی مشکلی نداره وبه شناخت ودرک کامل از خودش رسیده، منظورم اینه نمیشه از کسی که معنی عشق واقعی وصلح درونی وعشق بلاعوض ودوستداشتن خود رو نمیدونه قوانین روابط عاشقانه رو یادگرفت.

    من از وقتی یادمه رفتم پیش مشاور و روانشناس، نشستم با افراد سن بالا وبا تجربه صحبت کردن که راز خوشبختی چیه توی زندگی، راز موفقییت توی رابطه پایدار عاشقانه، یا داشتن روابط خانوادگی واجتماعی خوب ، کلی کتاب خوندم و در نتیجه که همه از گذشت و فداکاری صحبت میکردند…

    یعنی میگفتند باید توی روابط گذشت داشته باشی فداکاری کنی عیب ونقص های طرف مقابل رو نبینی تا بتونی یه رابطه پایدار وخوب داشته باشی!!!! یا میگفتند باید برای خودت ارزش بخوای خودت رو دوست داشته باشی تا طرف مقابلت برات ارزش بخواد!!!!!!

    بعد من میومدم مثلا تو رابطه گذشت وفداکاری داشته باشم از خواسته های معقول خودم میگذشتم، به طرف سرویس میدادم حالا هرکی دوست همسر خانواده، طرف هی خطاء میکرد میبخشیدمش، خودم رو نادیده میگرفتم که طرف احساس بهتری داشته باشه، یا مثلا اون ارتباط خراب نشه به خاطر من، ونتیجه در نهایت چی میشد؟؟؟؟؟

    یا میومدم مثلا برای خودم ارزش بخوام، حرفهایب میزدم کارهایی میکردم ،و طوری خودخواهانه به خودم توجه میکردم که از انور بوم میفتادم!!!!!

    من به قول معروف میشدم بد عالم وکاسه وکوزه ها همیشه سرمن شکسته میشد اخرشم اونکه ترد وتنها میشد من بودم!!! یعنی از چی میترسیدم همون سرم میومد….

    خب تعجبی هم نداشت، یعنی چی از خودگذشتگی؟ یعنی چی فداکاری؟ یعنی چی دوستداشتن خود وصلح درونی وعشق بدون قید وشرط ؟؟؟

    بابا یکی بیاد اینارو معنا کنه تو رو خدااا…

    همش دنبال این بودم که بتونم بفهمم قانون داشتن یه رابطه درست درمون چیه، حالا عاشقانه یا دوستانه یا خانوادگی واجتماعی…..

    تا اینکه هدایت شدم به بودن در کنار شما استاد عزیزم ،بودن تواین سایت و دیدن سبک وشیوه زندگیتون که به نظر من یکی از کاملترین نوع سبک وروش زندگی سعادتمندانه می تونه باشه…

    چراااا؟؟؟

    چون شما یه زمانی فهمیدید مشکل از خودتونه، خواستید خودتون رو کشف کنید، شما دید خیلی ها هستند از نظر روابط و ثروت ومعنویت وسلامتی دارند عالی زندگی می کنند رفتید دنبالش تا پیداش کردید هیچوقت راضی نشدید به اینکه مثل 98 درصد مردم زندگی کنید، خواستید که خودتون رو پیدا کنید برعکس همه که میخوان کسی رو پیدا کنند که بلدشون باشه، شما گفتید من میخوام خودم رو بلد باشم و توی مسیر یافتن خودتون خداوند وخالقتون رو پیدا کردید وسعی کردید بشناسیدش، این وسط با شناخت خالق تونستید قوانین حاکم برجهان هستیشو پیدا کنید، قوانینی که کمک کرد خودتون وخالقتون رو بهتر وبیشتر بشناسید…

    وقتی به این درک رسیدید که خالقتون چقدر عاشق شماست چقدر دوستتون داره وچطور جهان رو مسخر شما کرده اونجا معنی عشق واقعی رو فهمیدید ودیگه نخواستید که هیچ جوره به خودتون ظلم کنید چون به وضوح دیدید که هر چه خیر وخوشی از خالق بوده وهرچی شر وبدی از خودتون ….

    اون اشکهای شوقی و اون سپاسگزاریهای دلی که تو بندرعباس داشتید وقتی پیاده ساعتها وساعتها تو خیابونهای گرم وشرجی قدم میزدید، اونها نشونه ی این بودکه شما راز ورمز خوشبختی رو پیدا کرده بودید، اینکه چطور هرکسی با عشق ورزیدن به خودش وعاشق خودش بودن وعاشق معبود بودن می تونه سعادتمند باشه همیشه…

    بله حکم عشق راستی ودرستی وصداقت وپاکی دل هست، شما اونو به خودتون هدیه دادید وسعی کردید برای نزدیک شدن به معشوق راه درستی وراستی وصداقت و محبت وعشق رو در پیش بگیرید.. شما دیگه هر فکری رو نذاشتید وارد سرتون بشه، هر حرفی رو نزدید و هر عملی رو انجام ندادید که میدونستید شمارو از معشوقتون دور میکنه، چون راز سعادتمند بودن رو فهمیده بودید واز اونجا که مشغول عشق دادن ودوستداشتن خودتون شدید یه دفعه چشم باز کردید که دیگران هم شمارو دوست دارند بی قید وشرط واز اونجا که قوانین بدون تغییر هست، ودر جهان هر چیز چیزی جذب کرد ، گرم گرمی را کشد سرد سرد… افرادی سمت شما جذب شدند که بهتون عشق میدادند و شمارو همونطور که بودید دوست داشتند…

    نه به خاطر موقعییت مالی واحتماعی وخانوادگی ومدرک تحصیلیتون…

    شما برای خودتون ارزش خلق کرده بودید، ارزش دوست داشتن خود،چون میدونستید خالق زندگیتون هستید اونو اونطور که دوست داشتید خلق کردید واقعا جرات وجسارت زیادی میخواد که بگی اوکی من تمام عمر از پدرومادرم واطرافیان اون عشقی رو که میخواستم نگرفتم حالا که قانونش رو یاد گرفتم میام اون رو به خودم میدم…

    جرات میخواد چون وقتی که میخوای خودت رو دوست داشته باشی خیلی از خوت مراقبت میکنی که هر حرفی رو نشنوی با هرکسی رفت وامد نکنی هر جایی نری، هر چیزی رو قبول نکنی، باید باراها وبارها به عزیزانت ((( نه ))) بگی و نترسی از اینکه ناراحت بشند دل شکسته بشند ، نترسی که تردت نکنند و تنهات نذارند در کل نباید بترسی از تنها شدن…

    چون دقیقا تو همون تنها شدنها که اویل این مسیر اتفاق میفته، وگاهی تا همیشه ادامه دار میشه چون فرکانست انقدر بالامیره انقدر افراد دور وبرت الک میشن وغربال میشند که افراد کم ومعدودی رو برای ارتباط گرفتن اطرافت می بینی، و وقتی اون تنهایی اتفاق بیفته یعنی تو وصل شدی به خودت وخالقت، وانجاست که به صلح با خودت با خالقت با جهان و جهانیان میرسی وبعد کم کم افراد وشرایط وموقعییت هایی رو جهان سر راهت قرار میده که تورو بهتر وبیشتر ببرند سمت صلح درونی وعشق وارامش وامنیت وشادی وحس خوشبختی….

    حرف شما خیلی خیلی درست هست که همیشه میگید اگر هنوز در زندگی شما افراد یا شرایط یا موقعییت های نادلخواه و نچسبی وجود داره که دوستش ندارید یعنی شما هنوز اونقدر تغییر نکردید وفرکانستون انقدر بالا نرفته که توی فرکانسی قرار بگیرید که دیگه با ناخواسته ها روبرو نشید چون اونجا تو اون فرکانس دیگه همچین چیزی وجود نداره وهر چی هست دلخواه وخواستنی هست….

    من اعتراف میکنم که هنوز با اینکه اینهمه روی خودم دارم کار میکنم وبا اینکه قوانین رو میدونم ولی نمی تونم اونو کامل یا حتی 50 درصد توی زندگیم پیاده کنم…

    من هنوز به اون پاکی دل و صداقت کامل و ایمان قوی نرسیدم ، چون هنوز خودم رو سرزنش میگنم گاهی، هنوز بعضی اوقات احساس گناه دارم، هنوز وقتی الهامی دریافت میکنم برای خدا چون وچرا میارم ودلم نمیخواد طبق هدایتی که شدم پیش برم چون برخواسته ی خودم پافشاری می کنم، من هنوز توی باور فراوانی مشکل دارم، من هنوز نمی تونم خودم رو همونطور که هستم بپذیرم …

    برای همین تعجبی ندارم از اینکه چرا چندساله تنهاهستم وروابط عاشقانه ای رو نمی تونم تجربه کنم…

    من هنوز هم منتظرم پدر ومادرم اون عشق رو که هیچوقت بهم نداند بدند!!!

    با اینکه خیلی ها در اطرافم هستند که منو به عنوان یه زن مقتدر، مهربان، پر از مهر ومحبت، شاد و مستقل و قوی میشناسند!!!

    من با صداقت کامل اعتراف میکنم که نتونستم اون خلع عاطفی که از پدر ومادرم در وجودم هست رو پر کنم ونمی تونم اون عشق رو به خودم بدم، امیدوارم که بتونم اون خلع واون بخش از وجودم رو با عشق ومهر ولطف خداوند پر کنم، با همین عنوان وهمین واقعییت که ما روحهای مفردی هستیم که اومدیم تا خودمون رو تجربه کنیم ونباید به کسی یا چیزی وابسته ودلبسته باشیم، من هر روز به خودم میگم که مینا تمرکزت رو بذار روی مهمترین رابطه ی زندگیت که رابطه ی خودت و خالقت هست، اونجوری دیگه نیاز نداری دگیر پر کردن خلع هات باشی، چون خداوند خودش از بهترین راه و روش وجودت رو سرشار از عشق وآرامش وامنیت میکنه…آمین

    همیشه میگم بازم میگم اینکه بری یه گوشه تنها زندگی کنی وبگی اوکی من دنیای خودم رو ساختم که حالم خوب باشه واز آدمها و تجربه ی بودن باهاشون و تجربه چیزهای جدید شغل جدید، کسب وکار و همکار وموقعیبت ها ومکانها و شرایط جدید دوری کنی، اسمش رو نمیشه گذاشت زندگی، باید باشی تو مردم باشی تو جامعه باشی توی دل تضادها باشی اگر انوقت تونستی کنترل ذهن داشته باشی شاهکار کردی….

    به قول استاد اگر تونستی زنده از قضاوتهای مردم بیرون بیای شاهکار کردی، اونم توی دنیای امروز که ما زندگی می کنیم، هیچکس سرجاش نیست وهیچکس انطور که نشون میده نیست و تو باید سعی کنی خود واقعییت باشی ، وتمرکزت فقط روی خودت باشه….

    ان شالله که لطف خداوند هر لحظه شامل حالمون باشه تا توی صراط مستقیمش ثابت قدم باشیم ، امین

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  5. -
    سهند گفته:
    مدت عضویت: 619 روز

    درود و عشق بر یاران جان

    چقدر خفن بود این قسمت…

    من این روزا در بیرون ریزی کوتاه مدتی قرار گرفتم

    و با دیدن ای قسمت خیلی به وجه اومدم و گفتم بابا دمش گرم ادوارد با یه تضاد چه انگیزه و صبری ایجاد کرده در خودش و چه باوری داشته و چه اثری از خودش به جا گذاشته که سالیان سال باپرجاست… و هنوز داره ثروت ساخته میشه باهاش…

    داستان منم خیلی شبیه ادوارده هم توی تضادی که دیده و هم توی آب هوایی که رفته…

    استاد همون بحث تسخیره دیگه …

    وقتی تو انگیزه مناسب و باور مناسب رو با چاشنی صبر قاطی کنی و تکاملتو طی کنی جهان و قوانینش رو به تسخیر خودت در میاری…

    و با درک و عمل به قوانین هم سنگ و هم آتش و هم آب و هم مثل سلیمان حیوانات و اجنیان و هر چیزی در این جهان مادی و غیر مادی رو میتونی به تسخیر خودت در بیاوری…

    اصلا من خیلی متحیر شدم و این قسمت خیلی به موقع بود برام که ادامه بدم اگر ادوارد تونسته منم میتونم…

    من که قرار نیست سنگ جابجا کنم موضوع من ثروتمند شدنه که خیلی راحت از سنگ تراشیدن و سنگ جابجا کردنه…

    استاد تونسته توسط قوانین ثروت مند بشه منم میتونم…

    فقط باس توی این مسیر بمونم و پامو جا پای استاد بزارم و یهو میبینی از فلوریدا سر در اوردم…

    خدارو صد هزار مرتبه شکر عاشقتم استاد…

    ممنونم برای یاد آوری قوانین…

    من عاشقت هستم…

    دوستارتون سهند(:

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
  6. -
    Leili گفته:
    مدت عضویت: 569 روز

    به نام خدا

    سلام خدمت استاد عزیزم و خانم شایسته عزیز

    چقدر فایل خوبی بود

    قوانین خداوند هرگز تغییر نخواهند کرد

    معجزه ای برخلاف قوانین الهی و طبیعت نیست

    باور اینکه همه چیز قانون داره

    این من هستم باید قوانین بشناسم و بهشون عمل کنم و همجهت با قوانین حرکت کنم تا اونموقع اتفاق خوبه بیفته که شاید بقیه اسمشو شانس یا معجزه بزارن

    خدایا کمکم کن در مسیر آگاهی و رشد باشم و ادامه بدم

    دوستتون دارم

    خدانگهدار

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای:
  7. -
    سید جواد همتی گفته:
    مدت عضویت: 1933 روز

    به نام خدا که به شدت کافیست

    به شرط پاکی دل و پرهیز از معامله با شیطان

    سلام خدمت استاد عزیزم و بانو شایسته مهربان و تمام عاشقان این مسیر

    بیشتر درک خودم رو مینویسم امیدوارم ردپایی باشه برام توکل به خدا

    در ابتدا بگم

    دیوانه چو‌ دیوانه ببیند خوشش اید

    من واقعا بعد از برسی شما استاد عزیزم از شخصیت این فرد چقدر شبیه الان من است

    واقعا وقتی فکر میکنم از عشق به خودت و عشق به خداوند لبریز بشی خیلی کارا رو میکنی که ازشون لذت که میبری هیچ ازشون ثروت و نعمت هم دریافت میکنی و خلق میشه یه تضاد بزرگ در زندگی این آدم اون رو به چه ایده و به چ اقدام و عملی رساند تحسینش میکنم دمش گرم کارش خیلی خلاقانه و جسورانه و باحال بود و خیلی خوب تونست از پسش بر بیاد تحسینش میکنم به خاطر خلق همچین چیزی و اعراض از یه عالمه ناخواسته و انگیزه گرفتن از یه تضاد و حرکت کردن و عمل کردن و علاقه و عشق واقعا دمش گرم

    و این جمله طلایی شما استاد عزیزم که واقعا تمام جهان و زندگی و همه چیز با عمل و درک و حرکت کردن به این ترکیب بسیار لذت بخش و گلستان میشه

    درک قانون داشتن شوق و اشتیاق بالا و انگیزه و صبر کردن همش همینه هیچ رازی یا دست دیگه ای در کار نیست عمل به این یعنی به وجود آمدن خواسته یعنی موفقیت در تمام جنبه ها ثروت روابط دریافت نعمت در تمام جنبه ها واقعا هیچ چیز دیگه ای در کار نیست

    وقتی من قانون هر چیزی را یاد بگیرم و بدونم دارم همه چیز رو خودم خلق میکنم و باور کنم و به قوانین عمل کنم در کنار انگیزه ها و شور و شوقی که ار تضاد های زندگی ام میتونم بگیرم برای به وجود آمدن خواسته هام و وقتی در کنار این دو مورد اساسی صبر کنم که صبر هم یعنی تکامل در مسیرم وقتی این سه مورد را با هم پیش ببرم در مسیر دیگه هیچ چیز عجیب و غریب و چیز غیر ممکن و غیر قابل دسترس یا سخت و راز عجیبی وجود ندارد همه چیز در همین سه مورد خلاصه میشه همه چیز به قول شما قانون داره بدون شک وقتی قانونش رو درک کنم دیگه هر چیزی باشه با همون قانون و استفاده کردن از همون قانون و راه روش و باور مردن آن به دست میاد و اینکه من بخوام به هر عاملی بیرون از این موارد به دنبال خلق خواسته هایم بگردم این نشانه جهل و نادانی من است عواملی در این مورد مثل آدم فضایی ها یا برعکس شدن قانون جاذبه یا هر چیزی مثل اینا اینا نشون میده که من دارم بهونه نیارم و میخوام خودم رو گول بزنم یا ذهنم داره به صورت کاملا آشکار من رودور میزنه و برام منطقی میکنه که نمیشه هر کسی به هر موفقیتی رسیده درست اما تو نمیتونی و این کار ذهن من است که همیشه می‌خواد به چیزای منفی فکر کنه و باور کنه و بسازه و من رو و قانون رو و زیبایی رو و شدن رو و به دست آوردن رو و همه چیز رو دور بزنه و گول بخوره و متوقف بشه در صورتیکه با درک قوانین دیگه خیال من باید راحت باشه که هر چیزی هر موفقیتی قابل دسترس هست اما راه داره روش داره قانون داره و حتما میشه وقتی من قانونش رو درک کنم و باور کنم و هیچ راهی جز این نیست و هیچ دست دیگه ای در کار نیست هیچ معجزه ای رخ نمیده یهویی نه برای من نه در مسیر من و نه در زندگیمون نه در زندگی هیچ کس دیگه ای اینجوری نبوده و نیست و نخواهد بود پس فقط باید به سمت درک قانون حرکت مرد عمل کرد شوق و ذوق داشت و صبر کرد و تکامل رو طی کرد تا همه چیز به راحتی و با لذت به دست بیاد

    خدا روشکر سپاسکزارم از خداوند از شما استاد عزیزم که به اندازه ذره ای بیشتر همه چیز را امشب بیشتر درک کردم خدا روشکر سپاسگزارم و ممنونم و خوشحالم از اینکه در این مسیر حرکت میکنم و توکل میکنم امید دارم و ادامه میدهم و خداوند هم دست من رو رها نخواهد کرد و هر لحظه در درک قوانین من رو یاری می‌کند

    باز هم در نشانه امشبم یه نشونه برای ایده ام و علاقه ام که داارم به سمتش هدایت میشم و قدم بر میدارم دیدم تور لیدر داشتیم یه موزه داشتیم و خدا رو شکر میکنم از این نشانه ها که به کانون توجه ام پاسخ داده میشه و داره بهم نشون میده که قانون داره بدون ذره خطایی عمل میکنه و ایمانم و اعتمادم را هر ثانیه بیشتر می‌کند به همه جیز خدا رو سپاسگزارم و ممنونم از شما استاد عزیزم بانو شایسته مهربان و تمام دوستانم مه همراهی می‌کنند سپاسگزارم

    براتون بهترین ها رو از خداوند خواستارم چون لیاقتش رو دارید

    دوستتون دارم عاشقتونم

    شاد و موفق باشید

    یا حق

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  8. -
    مریم مهدوی فر گفته:
    مدت عضویت: 901 روز

    سلام به استادعزیزم ومریم جانم

    وهمه دوستانِ عالیم

    خداروشاکروسپاسگزارم بابت یک روز ارزشمند دیگر که می توانم آگاهانه زندگی کنم و رشدوپیشرفت شخصی خودم راببینم وبازتاب آن را با قدرت ایمان وتوکل در نتایج زندگیم شاهد باشم .

    یک نشانه عالی دیگرو درس های آموزنده در دل آن تا تمام روزوشبت را با انرژی مثبت وحال واحساس عالی سر بربالین بگذاری،خدایاشکرت.

    چه داستان هیجان انگیزی ممنون استاد بابت توضیحات جامع تان در مورد این موزه که به نام قلعه مرجانی می توان شناخت.

    یک تضاد انرژی بخش، آن هم ازنوع شکست عشقی وبعد پدیدارشدن این نماهای زیبا با سنگ های چند تن وجایی برای بازدید دوستان .

    واقعا قدرت عشق چه می کند وبعد تبدیل به اراده شده ،تکامل خود رادر 20سال طی کرده وبا صبرو حوصله فراوان تبدیل به این موزه زیبا می‌شود و بعد دانستن ودرک ارزش کار خودش و ایده هایی که به سهم خود تبدیل به ذهنی ثروتمند می شوند و بعد هم ثبت چهانی این موزه اعجاب انگیز….

    وجود این قلعه زیبا وآرزویی که بعد از 15 سال محقق شده واستاد جان به آرزویش رسیده است ،خدایاشکرت.

    بله نشد نداریم، فقط کافیست با قانون طبیعت همگام بود ویکی شد تا با عمل به آن در تمام زمینه ها موفق وسربلند باشیم و این مستلزم صلح با خودمان می باشد وسرمایه گذاری در هرلحظه روی خودمان وتبدیل شدن به شخصیتی خداپسندانه…..

    هر راز ورمزی هم باشد با قدرتی که خداوند درذهن انسان ها گذاشته ،کشف می شود و حتی بناهایی عالی تر با امکانات پیشرفته تر احداث می شوند واین همان رشدوپیشرفت دنیا را می رساند که باید با این رشدوپیشرفت همراه بود وبه جلو حرکت کرد و فقط دل به ایمانش سپرد…..

    چه رستوران شیک وتمیزی و باز اصطلاح زیبای مریم جان با بیان اینکه ظرف ها شبیه ظرف های مادربزرگ هستند ،چقدر حس خوبیه با شما بودن ،خداروبی نهایت شاکروسپاسگزارم.

    درپناه خداوندمهربانم هرنفس شاد، سلامت وعالی بدرخشید، عاشقتونم.

    خدایاشکرت خدایاشکرت خدایاشکرت

    متشکرم متشکرم متشکرم

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  9. -
    سولماز ستاری گفته:
    مدت عضویت: 2264 روز

    با سلام خدمت استاد گرامی و خانم شایسته گل و همه دوستان خوبم:

    قلعه مرجانی که ادوارد ،یه فردی که شکست عشقی خورده است،میاد درست میکنه،صخره هایی به وزن 30تن هم بوده که به کار برده،و جالب اینجاست که خودش میاد و اینجا رو موزه میکنه ،و تا زنده س،رازشو برملا نمیکنه ولی فقط اشاره میکنه که از قانون ساخت اهرام و وزن و جاذبه پیروی میکنه،ولی چون شبها کار میکرده ،هیچ کس چیزی ندیده ،پس مردم شروع کرده بودند به افسانه سازی ،که مثلا اجنه یا ادم فضایی ها میان کمکش میدن و این ادوارد ادم خاصی هس که این قدرت رو داره.

    خلاصه یه فرد دیگه ای میاد و جلو دوربین ثابت میکنه که اگر طبق این قوانین کار کنید ،به راحتی میتونید سنگها و صخره های بزرگ رو جابه جا کنید،در واقع راز ساخت اهرام مصر رو کشف میکنه،در واقع اون قانونی که برای ساخت اهرام بوده ،برای ساخت تخت جمشید و این قصر هم جواب داده است.

    نتیجه اینکه برای هر چیزی قانونی هس،و دنیا شانسی نیس،ولی واقعا نمیدونم که چرا همیشه دنبال شانس هستیم؟

    استاد بسیار بسیار سپاسگزارم ،بابت این فایل جذاب،کلی بهمون قوانین رو یاد دادید،خیلی عالی بود.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 3 رای:
  10. -
    فرزانه سخنوری گفته:
    مدت عضویت: 881 روز

    به نام خداوند بخشنده مهربان

    این فایل نشانه امروز من بود .خدارا شکر نشانه کاملا دقیق و واضح بود .

    توضیحات شما در مورد اینکه انجام هر کار ی قانون داره اگر طبق قانون انجام بشه و صبر و مداومت و استمرار باشه اون کار شدنی است و نتیجه میده .

    در راستای ساختن ثروت از همان توانایی های که داریم و با همان امکانات موجود که شما همیشه تاکید دارید تصمیم دارم که در این سه ماه تابستان به صورت تمرکزی به یاری و هدایت خداوند مهارت خودم را در زمینه ای که قبلاً آشنایی پیدا کردم افزایش دهم .

    در این کامنت می خواهم تعهدی بدهم .الان که اسم تعهد را آوردم یه خورده مقاومت دارم ولی تصمیم خودم را گرفتم .نشانه ها بر درستی مسیر اشاره دارند .طی این مسیر و رسیدن به نتایج زمان بر است اما من صبر می کنم و بر روی خودم و کسب آن مهارت مورد نظر کار می کنم .

    اینجا در این فایل می نویسم تا رد پایی از خودم . تصمیم به جا گذاشته باشم.

    من متعهد می شود در این سه ماه تابستان بر روی کسب مهارت در زمینه ی مورد نظر بپردازم و از مسیر خارج نشوم و درگیر حواشی نشوم و تاکیدی را از خودم دور کنم .

    می دانم اگر به کمک خداوند روی کار مورد نظرم متمرکز بشوم و قوی شوم درهای از نعمت و ثروت به رویم باز میشه .

    از خداوند طلب کمک می کنم و با ایمان و پیگیری کار و بهبود به صورت هر روز یه مقدار بهتر از دیروز .اقدام می کنم .

    نمی خواهم به خودم سخت بگیرم .هر روزیه قدم هر چند کوچک ،یه کم بهتر از قبل .

    این شعار را سرلوحه کارم قرارمی دهم تا ذهنم برایش سخت نباشه و منو نترسونه.

    خیلی ممنونم استادعزیز بابت این فایل زیباو توضیحات استادانه شما .واقعا که استادی برازنده شماست .استادی در جهت یک و منحصر به فرد .

    از قانون پرداخت بها هم خیلی در س آموختم .و حتما آن را همیشه به کار می بندیم .

    با تشکر از شما و خانم شایسته نازنین و دوست داشتنی.

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 4 رای:
    • -
      سولماز ستاری گفته:
      مدت عضویت: 2264 روز

      با سلام و وقت به خیر خدمت شما دوست گرامی:

      بسیار عالی است که میخواهید تمرکزی برید سمت کار مورد علاقه تون،و از این سه ماهه تابستان به نحو احسنت استفاده کنید،براتون بهترینها رو ارزومندم،و اینم بگم که من خودم تصمیم گرفته بودم که روی یه علاقه ام تمرکز بزارم،و مثل شما تعهد بدهم،و اینم یه نشانه برای من بود که با قدرت بیشتری راهم رو ادامه بدهم.

      موفق و پیروز باشید.

      میانگین امتیاز به دیدگاه بین 0 رای:
      • -
        فرزانه سخنوری گفته:
        مدت عضویت: 881 روز

        سلام و درود دوست عزیز

        کامنت شما منو برای قدم گذاشتن برای هدفم مصمم تر کرد .یه مقدار ترس داشتم و ذهنم شروع کار را برام سخت می کرد اما کامنت شما منو هل داد و به نوعی منو یاد تعهدم انداخت .

        سولماز عزیز به خودم قول دادم هر روز یه قدم بردارم هرچند کوچک برای رشد و رسیدم به هدف .

        البته ذهن هم بیکار نیست . تمام تلاششو می کنه که هدفم را برام سخت نشون بده و حتی نتیجه را هم برام کم رنگ و بی اهمیت نشان میده اما خداوند مهربان حتما کمک می کنه .نمونه اش کامنت سراسر انرژی و هدایتی شما دوست نازنین بود .

        نوشته بودین که شما هم برنامه ای برای خودتون دارید .امیدوارم شما هم قدم ها را آغاز کنید و در رسیدن به هدفتون موفق و پیروز باشید .

        دستهای حمایت کرد و هدایت گر خداوند پشت پناهتان و روشنی بخش مسیر پیش رویتان باد .

        میانگین امتیاز به دیدگاه بین 2 رای: