سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 111

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار سودا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

عبور از یه جاده تمیز و صاف با درخت‌هایی پرپشت و سرسبز و آسمونی صاف و آبی با ابرهایی پفکی و نزدیک به زمین و رسیدن به جایی که پر از علیگیتور هست. ورودی این محل نگهداری نمادی از سر علیگیتور بود که سر در این قسمت بود و جلوی ورودی هم یه کله اهنی علیگیتور بود که بلوز وشلوار تنش بود وبه حالت نشسته جلوی در بود خیلی بامزه و جالب درست کرده بودند و یه عکس از تصویر مردی که نشسته پشت علیگیتور و دهن علیکیتور رو باز کرده بود ونقشه ای که دست استاد بود که بخش‌های مختلف این مکان رو نشون میداد

مسیر چوبی زیبایی که میرفت سمت علیگیتورها و تو این مسیر چوبی زیبا با اون سقف مثلثی زیباش که با چوب‌ها و نی های جالبی ساخته شده بود و طیف رنگی خاصی تو چوبهای رو سقف داشت و تو این مسیر یه قسمتی هم طوطی خیلی خوشرنگی بود و ماهی ژاپنی زرد رنگ و سفید رنگ تو آب کنار اردک‌ها دیدیم خیلی این مخلوقات زیبا و انرژی مثبتی داشتند و بلاخره رسیدید به قسمتی که علیگیتورها بود چقدر تعدادشون زیاد بود اصلا انقدر اولش آروم بودند که آدم باورش نمیشد واقعی باشند استاد و مریم جانم عاشقتونم که خیلی شجاعانه رفته بودید به سمت فنسی که خیلی بهشون نزدیک بود البته اگر میدیدنتون حتما بهتون هشدار می‌دادند که نباید انقدر نزدیک برید ولی واقعا صحنه جالبی بود این همه علیگیتور رو زمین خوابیده بودند و کلی هم تو آب بودند تازه از رو نفس کشیدنشون فهمیدید واقعی هستند خدارو شکر که خداوند حافظتون بود و اونها حمله نکردند ولی چهره یه علیگیتور رو تا به حال تصویرش رو به این نزدیکی ندیده بودم فرم دهنشون و چشماشون وفک بزرگشون برام جالب بود ولی چه صدای نفسش بلند و ترسناک بود از آب میومدند بیرون و رو زمین راه می‌رفتند دهنشون رو باز می‌کردند تصاویر خیلی واضحی رو از پوست بدنشون و حالت راه رفتن و ناخن پاهاشون و دندوناشون دیدم تا حالا انقدر واضح تصویر یه علیگیتور رو ندیده بودم

اون صحنه که اون آقا از دم علیگیتور کشید و اومد نشست پشتش تازه فهمیدم این همون آقایی هست که عکسش رو در همون ابتدای راه ورود نشونمون دادید خیلی ریلکس دهنش رو باز می‌کرد و با چونش نگه می‌داشت و دو دستش رو هم باز می‌کرد کاملا مشخص بود که سالهاست داره با این حیوونها کار میکنه و ترسش ریخته حتما روز اول که این کار رو شروع کرده خیلی ترس داشته ولی با شجاعت با همون ترس اقدام کرده و ادامه داده و الان دیگه مهارت پیدا کرده و کاملا مسلط دهن علیگیتور رو با دستش باز نگه می‌داشت و در آخر هم یه تیکه خاک انداخت دهنش و اون سریع دهنش رو بست من همش میگفتم الان اون یکی که تو آب هست میپره بیرون ولی اون آقا کاملا بر اوضاع مسلط بود و بعد هم از پشت اون علیگیتور بلند شد و اون اومد پشت اون محفظه و به بازدید کننده ها نگاه میکرد ولی قسمت خیلی جالبش اونجا بود که یه علیگیتور کوچولو که دور دهنش رو چسب زده بودند می‌دادند دست مردم تا از نزدیک لمسش کنند مریم جانم عاشقتم که بر ترسهات غلبه میکنی و اون علیگیتور رو تو دستت گرفتی خیلی برام جالی بود دست وپاهاش رو باز کرده بود و شما هم زیر دم و چونش رو گرفته بودید و خانم های دیگه و استاد هم امتحان کردند وتو دستشون گرفتند چقدر برنامه جالبی رو برای این بازدید داشتند چقدر توضیحات کاملی می‌دادند و حسابی سرگرم کننده و هیجان انگیز بود برنامشون و برام جالب بود که یه پسر بچه کوچولو هم جزو بازدید کننده بود چقدر بچه ها از همون ابتدا شجاع بار میان و همراه بزرگترها تجربه بازدید از اینجور جاها رو کسب می‌کنند و بدون محدودیت وترس بزرگ میشند

چه وسیله جالبی رو داشتند تا بازدید کننده ها رو ببرند تو اون بخشی که فکر میکنم محل زندگی علیگیتورها بود یه قایقی که موتور ماشین روش بسته شده بود و پره های بزرگی که بیرون آب بالای قایق نصب شده بود و برای جلوگیری از برخورد با دست دورش رو طور زده بودند تا به علفهای تو آب گیر نکنه وجهت حرکت مسیر رو هم با تنطیم اون بادبان‌ها انجام می‌دادند خلاصه که خیلی وسیله جالبی بو و جای نشستن مسافرها هم قشنگ درست کرده بودند و اون آقا که تو ارتفاع بلندتر رو صندلی نشسته بود جهت حرکت قایق رو تنظیم میکرد و برای جلوگیری از اینکه صدای بلند موتور افراد رو اذیت نکنه به هر کسب یه هدست می‌دادند تا بزارند رو گوششون و صدا رو کمتر کنندو هم این قایق میتونست تو عمق خیلی کم آب هم حرکت کنه و اصلا رو خشکی هم بیاد مسیر هم خیلی جالب بود پر از پرنده هایی که تو آسمون پرواز می‌کردند خفاش‌های که رو درخت آویزون بودند و حالت مردابی که آب داشت فضای زندگی این علیگیتورها رو داشت البته فکر کنم تو تاریکی شب خیلی این فضا ترسناک باشه ولی تو طول مسیر آسمون آبی و تمیز و باد خنکی که می‌وزید و موجی که پشت قایق راه افتاده بود و دیدن این فضای خاص تجربه جالبی بود که خداروشکر ما هم از طریق این تصاویر دیدیم وبرام خیلی جالب و هیجان‌انگیز بود

و اما غذا دادن به علیگیتورها: فکر کنم موش می‌دادند بهشون تو یک حرکت کل موش رو قورت می‌دادند و اون آقایی که این کار رو می‌کرد خیلی جالب کاری میکرد که اون علیگیتور حسابی بیاد بالا دهنش رو کامل باز کنه و اون غذا رو ببلعه .در آخر هم میوه های استوایی که همونجا پرورش داده بودند موز های سبز رنگ و دراگون و میوه های دیگه که اسمشون رو دقیق نمیدونم…

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 111
    420MB
    27 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

145 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «زهرا آبلو» در این صفحه: 1
  1. -
    زهرا آبلو گفته:
    مدت عضویت: 1938 روز

    بسم الله النور

    سلام استاد جان سلام مریم جان عاشقتونم من

    ای خدا من دیوانه شدم همون اول فایل از اون ابر های آسمون و درخت های سبز که شاخه هاش تا وسط خیابون پهن شده ای خدا چقدر زیباست اون ابر های تو آسمون که کل مسیر دلبری میکنه و جاده ای که هر دو طرف سبزه سبزه خدایا شکرت

    و مزرعه تمساح ای خدا من چقدر از اون فایل که تو اینستا گذاشته بودید هیجان داشتم واسه دیدن این فایل

    عاشقتونم من استاد

    با اینکه خیلی با نگهداری حیوانات وحشی تو قفس حال نمیکنم اما واقعا شهامت میخاد نگهداری و بودن در کنار این هیولا ها خدایا شکرت

    استاد شما کم کم داری ترس منو هم از حیوانات میرزی 😅یعنی من عاشق شهامتتونم که تو منطقه ممنوعه هم پا گذاشتید 😅فقط تعجب اول استاد که فک کرد اون تمساح ها واقعی نیستن و بعد رفت و تو منطقه ممنوعه 🤣 ای خدا مریم جان تازه چوب هم برداشته تا قشنگ اون تمساح ها رو مثل اون مار پادایس این ور اونور کنه عاشقتم من شجاع 😘

    و نمایش اون آقا با اون تمساح واقعا تحسین برانگیزه چقدر جالب و حرفه ای داشت بل تمساح عین یه مرغ خونگی رفتار می‌کرد 🤣

    و بانوی شجاع مریم جان که بچه تمساح رو تو دستش گرفته ای خدا من تحسینت میکنم مریم جان منکه کل فایل قلبم تو دهنم بود از ترس بعد شما رفتی بغلش کری 🤣🤣تازه فک کردم وقتی بار اول فایل رو میبینم میترسم اما دوباره هم که دیدم بازم ترس تو وجودم بود 🤣🤣

    چه قائل هیولایی من کل مسیر برام سوال بود که تو اون همه علف و خزه قایق میره آیا پره هاش گیر نمیکنه که پاسخ رو گرفتم واقعا اون قایق سواری وسط اون رودخونه پر از درخت و علف برای من خیلی هیجان داشت و اون قسمت که قایق دور زد دلم من غش رفت از هیجان قشنگ عین تو فیلم های مستند هست که من عاشقشم و تنها فیلمی که اگه تلویزیون نشون بده نگاه میکنم مستند های طبیعت جهان هست خدایا شکرت ولی انصافا جنس این فایل با هیچ کدوم از اون مستند ها قابل قیاس نیست از بس تمام تمرکز بر زیبایی هاست

    و قایق هم که یه موتور هیولا داره که حتی توی دوسانت آب هم حرکت میکنه خدایا شکرت

    استاد منم تو این مزرعه خیلی لذت بردم واقعا بینظیر ترین تجربه من بود عاشقتونم که منو مهمون این تجربه زیبا کردید

    کرکس هارو ببین ای خدا نه می‌ترسه نخ پرواز میکنه

    و یه لاک‌پشت که بیشتر شبیه فولاد پشت هست 🤣 دقیقا قیافش شبیه دایناسور ها هست

    رسیدیم به قسمتی که استاد و مریم جان با کنجکاوی رفته بودن منطقه ممنوعه اینجا دیگه هم ترس من بیتر شد و هم شهامت شما و اون آقا رو تحسین کردم آقا جان اون تمساح ها هم قد اون آقا میپرید بعد شما با یه چوب رفته بودید قشنگ کنار اون ها 🤣وای خدا چه صحنه ای از شکوه خلقت خدا

    و اون تمساح های تو آب گه چه با دقت داشتن سخنرانی گوش میدادن 🤣اون بیرونی ها رو نگاه کن بعضی هاشون از تعجب دهنشون باز مونده 🤣

    وای خدا اون طوطی که هم حرف میزنه هم میخنده ای خدا

    و اون میوه های عجیب غریب که من تاحالا ندیده بودم بعثی هاشو دسته های موز که آویزونه و چه تنوره تو میوه هاست خدایا شکرت

    و اون گل های آفتابگردون آخر فایل که دیوانه کننده است و وجود استاد که زیبایی این قاب رو صد چندان کرده خدایا شکرت

    استاد جان مریم جان عاشقتونم من و به زودی آمریکای زیبا میبینمتون 😘😘

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 8 رای: