سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 112

دیدگاه زیبا و تأثیرگزار زهرا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:

استاد جان فکر کنم توی جلسات یکی از قدم های دوره 12 قدم بود که نحوه ساختن ذهنیت قدرتمندکننده رو توضیح می داید، یه نکته درباره باورهای سلامتی گفتید که: به جای مطالعه مضرات یک چیز، درباره خواصش بخونید. منم مثل مریم جان میرم و خاصیت خوراکی هارو سرچ میکنم و اونوقت یه لذتی داره خوردنش هرچی که باشه که منم عین مریم جان سر از پا نمی‌شناسم واسه میوه ها و خوراکی هابی که خواصشو میخونم.

عاشقتونم که کتاب های بینظیر خرید کردید هم راجب اون سازه وهم راجب چیز های دیگه که من نفهمیدم وای خدا من مردم برای اون دفترچه سه بعدی که قشنگ اون سازه روی اون مشخص بود و کتابی قطور که اصلا عکس نداره استاد جان و باید همه رو بخونی.

من دیوانه این خیابون هابی هستم که اینجوری درخت ها از دو طرف به هم پیچیدن و یه طاق خوشگل درست کردن وای خدا من ازاین همه زیبایی دیوانه شدم خیلی این تیکه فایل رو دوست داشتم و دلم میخاست ساعت ها تو این خیابون پیاده روی کنم و فقط بگم خدایا شکرت.

دوباره این درون بچه زیبا بالا میره تا زیبایی ها و فراوانی جهان رو بهمون نشون بده. با شروع آهنگ و وقتی درون رفت رو آسمون، قلب من داشت از توسینه بیرون میزد از این همه زیبایی و اشک تو چشمام جمع شد ازشکر خدایی که آنقدر زیبا خلق کرده خدای من این حجم از زیبایی دیوانه کننده است منظره دریا کنار اون همه درخت سبز و اون ساختمون های منظم و با طراحی دقیق و بینظیر و اون همه قایق وسط دریا چقدر فراوانی و ثروت این کشور رو به رخ می‌کشه.

رسیدیم به یه ساختمون یا بهتره بگم قصر زیبا خدای من اصلا من این تیکه دیگه مردم چند بار فایل رو برگردونم از اول باغ زیبا که هوش از سر من برد ای خدا من عاشق همچین فضایی هستم ویو رو به دریا و این همه سر سبزی. نمای دریا منو دیوانه کرد. کشتی با سنگ روی آب خدای من چقدر این معماری فوق‌العاده است چقدر زیبا تو هیچ افسانه ای ندیدم و نخوندم صدای موج آب منو دیوانه کرد فک کن تو اون کشتی سنگی بشینی و محو دریای زیبا بشی. استاد چقدر من با این فایل های زیبا تجسم کردم ای خدا اشک من گاهی سرازیر میشد وقتی خودمو اینجا بین این همه زیبایی تصور میکردم

واقعا سازه حرفه ای چه معماری داره. هر گوشه رو تحسین میکنم باز قسمت بعدی زیباتر و زیباتر میشه. اون قسمت که سقف رو با صدف طراحی کردن اصلا آدم باورش نمیشه چقدر زیبا. پله هابی که آنقدر قشنگ طراحی شده که راحت میتونی رو پله ها بدویی و شکار یه صحنه زیبای دیگه توسط مریم جان از بین اون فوراره و اون درخت های زیبا الله اکبر چقدر زیباست. درخت های عجیب غریبی که من فقط تو داستان های تخیلی و کارتونی دیده بودم و یه مارمولک چند رنگ وای خدای من دم به رنگ پست یه رنگ پا به رنگ منکه تا حالا ندیدم خدایا شکرت

منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.

برای دیدن سایر قسمت های این سریال‌، کلیک کنید

  • نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
  • فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 112
    723MB
    47 دقیقه
توجه

این فایل تا مدت محدودی به صورت رایگان قابل استفاده است. در صورت نیاز آن را دانلود کرده و روی سیستم خود ذخیره نمایید.

168 نظر
توجه

اگر می‌‌خواهی تجربیات خود را درباره موضوعات این فایل بنویسی، لازم است عضو سایت شوی و اگر عضو هستی، می‌توانی با ایمیل و رمز عبورت از اینجا وارد سایت شوی.

بازکردن همه‌ی پاسخ‌هانمایش:    به ترتیب تاریخ   |   به ترتیب امتیاز
    تعداد کل دیدگاه‌های «پاکیزه بارکزی» در این صفحه: 1
  1. -
    پاکیزه بارکزی گفته:
    مدت عضویت: 854 روز

    به نام خدای مهربانی ها

    به نام خدای بزرگ و با عظمت

    به نام خدای رحیم

    خدای من کروررر کروررر شکرت

    خدای من شکرت برای این همه انرژی مثبت برای این همه زیبایی

    خدای عزیز و مهربانم سپاسگذارت هستم برای هدایت هایت

    الهی من عاشقتم شکرت شکرت شکرت

    سلاامممممم لی لی عزیزم

    لی لی جانم چقدرررر اسم زیبایی دارید

    عزیزم کمنتتتت خیلییی زیبا بود

    خصوصا وقتی در باره خواهر زاده قندول ات نوشتی

    میدانی منم یک خواهر زاده دارم که چهار ساله هست

    میدانی هر چی میخواهد یا همان روز یا فردا محقق میشود خیلییی تعجب میکنم چقدررر اینا به منبع وصل هستن میدانی چون هیچ دیدگاهی بد و باور مخربی ندارند ترمزی ندارند

    مثل ما نمیگویند از کجا ؟

    چطور ؟

    چگونه ؟؟؟

    همین ماه پیش خواهرزاده ام لباس عنکبوت را خیلییییی دوست داشت و دیدیم خیلییی برای من اصرار دارد که برایش بگیرم پیش من پولش نبود من برایش گفتم حتما برایت میگرم حالا گفتم که آرام شود چون خیلییی اصرار میکرد

    میدانی مادرش هم پول پیشش نبود ولیییی خدا از جایی رساند که به فکر ما هم نمی رسید و فردا اون روز خواهرزاده ام صاحب اون لباس شد زمانی که من داخل مغازه شدم برای خرید اون لباس باور کن هاج واج مانده بودم که چقدررررررررررررررر زود بیبیبین دریافتش کرد بیبیببن چقدرررر به ساده گی دریافت کرد

    یکبار دیگر سالگره اش بود رفته بودیم به شرینی فروشی برای فرمایش کیک خواهر زاده ام خیلییی شوخ هست میدانی مغازه را کم مانده بود از این رو به این رو کند حالا من در دلم میکفتم بیبیین چی کار های که نمیکند این آدم را به زحمت ساخت ولی میدانی چون اونا در دنیای خود شان هستن و احساس ارزشمندی شان بی قیط و شرط هست صاحب مغازه دو دانه هدیه از طرف خودش برایش داد اونجا هم من هنگ کردم که بیبیبییبین چقدررر رفتار ما با این کودک فرق دارد چقدررررر برخورد جهان با فرکانس های زیبای این متفاوت هست

    لی لی جانم از خدا برایت بهترین ها را میخواهم

    الهی که پول ثروت فراوانی عشق سعادت خوشبختی بدودددد به دنبال مان

    الهی کروررررر کرورررر شکرت

    میانگین امتیاز به دیدگاه بین 6 رای: