دیدگاه زیبا و تأثیرگذار لیلا عزیز -با کمی ویرایش- به عنوان متن انتخابی این قسمت:
نکات مثبت این قسمت از نظر من:
تحسین میکنم اون اقا رو که چقدر مثل استاد ومریم جون با خودش درصلحه و از اب دادن به اون کبوتر کلی حالش خوبه،خیلی حس قشنگیه. اصلا یه جور مراقبه و وصل شدن به منبع هست غذا واب دادن به حیوانات وگیاهان.
سیستم مسیر یاب رو تحسین میکنم که واقعا کار و خیلی راحت کرده برای کسانی که به محیط اشنا نیستند ویا دنبال نزدیکترین وخلوت ترین مسیر هستند.خدایا شکرت بخاطر پیشرفت بشر و خدایا شکرت که ما در این عصر زندگی میکنیم وروز به روز زندگیمون بهبود بیشتری پیدا میکنه.
چه نم بارون قشنگی روی شیشه ی ماشین نشسته و چه نگاه عاشقانه ای از سمت استاد به مریم زیبا وازمریم عزیز به استاد مهربون گره خورد. خروسی که توی مکز شهر بزرگی مثل میامی و میان اونهمه برج های بلند و تکنولوژیک، زندگی طبیعی و در امنیت خودش رو داره؛
چقدر این ساختمانها تراس های خفنی دارند ،من عاشق تراس بزرگم ،که صبح زود تو گرگ ومیش هوا بشینم یه فنجون اسپرسو دبل بخورم وتمرین ستاره قطبیم رو باصدای اواز پرنده ها بنویسم.میدونم به زودی هدایت میشم.
این ساختمونه چقدر خوشگل بود انگاری اسکلت یه ماهی بود ،نمیدونم شاید سنبل یه چیز دیگه هرچی بود خیلی خفن بود و یه پل هیولا، یه ساختمون بر خلاف اصول معماری که میگه اقا در این جهان نشد نداریم و فضای سبز رنگ کنار خیابون مخصوص اسکوتر سواری.
رفتن به معروفترین ساحل دنیا: استاد جان من قبلا در یوتیوپ این ساحل زیبارو خیلی نگاه کرده بودم ولی جنس نگاه من در اینجا بسیار متفاوته والبته که بعداز توجهم در اونجا به این ساحل زیبا حالا از طریق شما هم هدایت شدم ومیدانم در زمان مناسبش خودم به اونجا هدایت میشم.
فلافل سلطان: اخ گفتی استاد منم هرجا میرم هر ساندویچی میخورم مزه ی اون ساندویچ بابای مدرسمون رو نمیده که نمیده تو اون نون باگت های دهه ی شصتی ،فقط خیارشور وگوجه میزاشت ،تازه سس هم نداشت ،چقدررر میچسبید .هنوزم بوی کاغذی که دورش می پیچید تو مشاممه،
کوفته کباب سلطان ،به به خدایی دم ما ایرانیا گرم هر جای دنیا که باشیم هر رستوران خفنی هم بزنیم حتی توی ثروتمندترین جاها ،اصالت غذاهامون رو حفظ میکنیم. بعد یه کباب مشتی تو رستوران سلطان میامی ،تو هوای خنک شب وتوی سکوت زیبای خیابونها وپلها که وقتی روی پل میرسی از زیبایی تلفیق اب ونور دیوانه شوی،چقدر اسکوتر سواری میچسبه،اونم دوتا عاشق که تو یه فَضا هستن،حرف همو میفهمن،از قانون میگن ،از خدا میگن ،از زیباییها میگن ،از عشق میگن ،چه شبی بشه اونشب.
بدون اغراق مریم جون شما دیگه اخرت فیلمبرداری وشکار صحنه ها هستین. در حالت نشسته، ایستاده، دویدن، راه رفتن، بالا رفتن، قایق سواری، جت اسکی سواری، اسکوتر سواری، اسب سواری، موتور سواری وخلاصه تو هر موقعیتی بهترین تصاویرو برای ما گرفتین .من عاشق این همه عشق ورزیدن شما به عشقتون یعنی فیلمبرداری هستم که حتی ماهم مثل استاد دیگه اینو خوب میدونیم.زحمت تدوین که البته برای شما عشق ولذته .بابتش سپاسگزارم عزیز مهربونم.
یه ساحل زیبا همراه یه اهنگ عاشقانه وزیبا؛ رنگ بی نظیر مایل به سبز فیروزه ای ابهای نزدیک ساحل خیره کنندست؛ اعماق اب پیداست انقده که این اب زلال وتمیزه؛ مردم راحت وازاد که همه جوره با خداشون و باخودشون در صلح واشتی هستند .هرکسی در ارامش خودش غرقه. یکی با شنا؛ یکی با دوش افتاب؛ یکی با شن بازی؛ یکی با کتاب خوندن؛ یکی با کولی گرفتن از عشقش؛ یکی با کولی دادن به عشقش؛ یکی با خوردن نوشیدنی؛ یکی با قایق سواری؛ یکی هم مثل استاد با dron بازیY یکی هم مثل مریم با قدم زدن روی شن های سفید و داغ و فیلمبرداری وشکار زیباییها البته که هرچه در انجاست زیباییست.
در این ساحل اثری از تخریب ساحل با اشغال وزمین سوخته حاصل از کباب بازی دوستان نیست. با وجود این همه ازادTی حریم خانوادگی و خصوصی همه جا رعایت میشه و من تا بحال شاهد صحنه ی عجیب وغریبی نبودم. چون اکثر فایلها رو هم با پسرم که نه سال داره نگاه میکنم و کلی لذت میبریم و میخندیم.
خانم های خوش اندام با دوتیکه های رنگی رنگی و متنوع وجذاب؛ موجهای زیبا وزلال که به زلالی اب چشمس به ساحل سفید میزنه و دل ادمو میبره؛ تنوع رنگ و نژاد در انسانها که چقدر جهان رو زیباتر کرده وانسانهایی که با وجود اختلاف در رنگ وفرهنگ ومذهب در کنار هم خوشحال وشادند ولذت میبرند؛ دختر بچه های زیبا وخوشحال در حال شن بازی که نماد بودن وزیستن در زمان حال هستند برای من؛ در لحظه بودن و شاد بودن واینده و گذشته را بی خیال شدن .بهترین درسی است که از دیدن بچه ها می اموزم و به یاد میاورم و در اخر سطل های زباله ای که به تعداد زیاد همه در یک ردیف و به فاصله های مشخص ومعین برای تمیزی ساحل و رفاه حال مردم در انجا تعبیه شده نظر من را جلب کرد. .
در اینجا مطلبی هست. اینکه: بسیاری از این زیباییهایی که من بهش اشاره کردم بخاطر این خیلی خیلی توجه من رو در این فایلها به خودش جلب میکنه و من شروع به تحسین اونها میکنم که من به تضادهایی در ایران خودمون بر میخورم و البته دارم تمرین میکنم که از نازیباییها اعراض کنم و بدنبال زیبایی باشم حتی اگر نسبتش یک به صد بود تا هدایت بشم به زیبایی هایی بیشتر.
انشاالله در کشور خودم در میان جنگلهای چند هزار ساله ی شمال کشورم که میرم، با همین نظم و زیبایی و تمیزی مواجه بشم. خواه در جاده؛ خواه در سرویس های بهداشتی و …
چون طبق قانون، مهم نیست الان کجا هستم وت وی چه شرایطی زندگی می کنم. مهم اینه که در این شرایط، به چی توجه میکنم و چه احساسی دارم. اگر به زیبایی ها توجه کنم، جهان قطعا من را به خواسته هایم هدایت میکند. البته که خودم بدون در نظر گرفتنِ رفتار سایر جامعه، سعی می کنم آدم درستی باشم. به همین دلیل در طی سفرهامون، هر جا که میرفتم توی فضایی که ماشینمون رو پارک میکردیم، اول دستکش میپوشیدم و زباله های اطرافم رو تاجایی که میشد جمع میکردم تا فضا دل انگیز شود و دیدن زباله ای در جنگل یا کوه ویا رود حالم را خراب نکند .
استاد بارها بارها گفتن که دولت آمریکا هیچ کاری برای مردم امریکا نمیکنه. این خود مردم هستند که کشوری اباد و ازاد ومدرن و زیبا ساختن .اگه ما به جای اعتراض و مقصر دانستن دولت، همین تعدادی که این درس ها رو توی این سایت یاد میگیریم رو عملی کنیم یا هر کاری که از دستمون برمیاد رو برای بهبود وضعیت محیط زندگیمون قدمی برداریم، اوضاع و شرایط خیلی بهتر میشه.
منتظر نظرات زیبا و تأثیرگزارتان هستیم.
برای دیدن سایر قسمت های این سریال، کلیک کنید
- نمایش با مدیاپلیر کلاسیک
- فایل تصویری سریال سفر به دور آمریکا | قسمت 113454MB29 دقیقه
سلام استاد عزیز و خاننم شایسته گرانقدر
عجب فایل زیبایی بود، بخاطر یک مسئله و تضاد یکه امتظارنداشتم حالم بد شده بود و بعد این فایل کامل به خوب تغییر کرد.
میگهwelcome to Miami
واقعا هم هرکی میاد خوشمیاد، انقدر ساختمون های زیبا داره، ساحل قشنگی داره و آب فیروزه ای رنگ و رویایی که من رو یاد سواحل جزیره زیبای کیش میندازه.
خداوند به همه جای این کره زمین زیبایی داده و نعمت رو فراوان ارزانی کرده برما.
هرکس با هر نژاد، زبان و رنگ پوستی تو میامی هست. خود آهنگ میگه سیاه پوست، سفید پوست، آسیایی، جامایکایی و…. همه سن و نژاد تو این شهر جمع هستن. نماد ثروته با این برجهاش، با این آبش، با این ساحلش و میتونم بگم که یکی از مقاصدیه که حالا که در آمریکا زندگی میکنم دوستدارم ببینم.
در روانشناسی ثروت حرف درون های جدیدی میزنید به عنوانمثال ایده ای از محصولی که که میتونه بهتر بشه به نسبت ایده اولیش و هنوز فرصت هست. حالا نمیدونم این فایل با اون درون اتوماتتون گرفته شده یا با درون دستی ، اما هرچی هست بسیار زیباست.
چه خوبه که انقدر رو خودتونکارکردید که اصلا مدیر هتل میگه که من باحاتون حال گردم و اتاق گرونتر رو با همون قیمت میدم، با ویو توب از شهر رویایی میایم، هتلشم هیلتونه و خدامیدونه چه کافه رستوران با کیفیتی داره، جقدر تخت هاش راجته، جقدر تمیزه و زیباست!
سلام استاد جانم
در این روزهایی که یکم خبرهای بد ناخواسته از اینور و اونر ایران میرسه خوبه که دوباره به اینف ایل هدایت شدم.
من ترکیه زندگی میکنم و از بودن در استانبول زیبا لذت میبرم و البته که امیددارم که به زودی برای آمریکا هم میام.
اما چندتا چیز بود که دوست داشتم بگم.
اول که تعریفی که من از میامی شنیده بودم واقعیتش جالب نبود.
شنیده بودم شهری پر از اسپانیایی هست که لباس های باز و نامناسب میموشن و کلا یکم ول هستن.اما چیزی که من الان میبینم اینه که حتی اون هایی که مایو میپوشن همباز چیز عجیبی نپوشیدن و اصلا هم اندازه استانبوله.
میدونمکه خیللی ها لذت میبرن از آفتاب گرفتن و شنا ولی من شخصا ترجیهمچیز دیگست.
اتفاقا اون چندتا علاقم رو تو ویدوی دیدم.اول از همه خیلی موافق هستم با جت اسکی سواری و خیلی دوستدارم،متاسفانه در استانبول جایی که اجاره بده پیدا نکردم.
دومی موتور چهارچرخه که خود نجات ِریق داره و خلیی حال میده که باهاش روی شم ها بری.
یه نکته ای که یادم افتاد و خیلید خداروشکر میکنم تاثیر ناخودآگاه این سریال روی منه.
یادمه که میگفتم هیلتون هتل خوبی نیست و بدرد نیمخوره و انگلیسی و…
ولی خب بعد این سریال ها در نوروز هدایت شدم به یک ایده ای درمورد اینکه برم سفر با یکی از دوستانم.
یادمه هتل هار و دیدمو گفتم خب باشه!هیلتون رو امتحان میکنیم ولی توی شهرش!
برگشتمبه آزانس هواپیمایی گفتم Doubletree hilton
خب جالب بود که یهو یه مسخصاتی رو داد به اون سامکه با این نمیخوند که تو ذهنمبود.
بهس گفتم و گفت اه،فکرکردم هیلتون شهر کِمِر آنتالیا رو میگی با اینکه من مال خود شهر رو میگفتم.
چک کردم و گفت قیمتا یکیه و تفاوت اینه که اونی که گفته هم خوراکی تمام روی پول هتله و هم ساحل داره.خلاصه که هدایتی این هیلتون کِمِر رو گرفتیم.
نه تنها لذت بردم،بلکه هرجا هیلتونمیبینممیگم من دوستش دارم.
خیلی راضی بودیم،دقیقا شبیه میامی ولی کوچیکترش بود.
بافت شهر خب خیلی شبیه شمال بود ولی پشت جنگل و جلو دریا بود و البته کنارمون جنگل،محفوظ محفوظ و زیبای زیبا
ناخودآگاه با دیدن این سریال هدایت شدمبه اسکوتر سواری تو استاکبول،به شهر ساحلی کِمِر به طدز معحزه آسا و لذتب زدم.
میامی همکه جقدر خوشم اومدب رای دیدن،شهر بزرگ و خوبی میاد.
دوستدارمکه ایشالا فرصتی بشه و بیام و ببینم و البته جت اسکی سواری همکنم.
نکته باحال و آخر این بود که مردم جقدر در مقابل د ربین که مشتشون باشه ریلکسن.
ترکیه مردمانشونمهربونن،اما عجیبه که نگاهشونمیکنی نگاهت میکنن😶
قصدشونمشاید بد نیست ولی خب این ریلکسی آمریکا بیشتره.
استا عزیزم و مریم خانم گرامی آرزو خوشبختی و سعادت برای شما دارم و تحسین میکنمعشق شما دوتا رو به تمرکز بر زیبایی ها و به هم.